نامه اعتراضی علی رهبری به وزیر ارشاد / سالها عقب ماندهایم
علی رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر با نوشتن نامهای خطاب به وزیر ارشاد، از او خواست تا به همراه معاون هنریش استعفا دهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، این روزها اهالی موسیقی نگران وضعیت اجراهای صحنهای این هنر هستند. کنسرتهایی که یک قانون، برگزاری آنها را با مشکلات بسیاری روبهرو کرده است. تقریبا همه اهالی موسیقی یک صدا نسبت به این قانون اعتراض کردهاند و طی هفتههای گذشته هم نامهای اعتراضی به امضای دو هزار تن از اهالی موسیقی رسید و منتشر شد.
آنها معترضند که چرا دولت میخواهد 10 درصد از درآمد کنسرتها را به نفع خودش مصادره کند. اهالی موسیقی معترضند که چرا وزیر ارشاد و معاون هنریش هیچ واکنشی نسبت به این اتفاق ندارند. در این میان تنها علی ترابی مدیرکل دفتر موسیقی بود که استعفا داد.
به هر روی در میان همه این اعتراضها، علی رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر ایرانی با نوشتن نامهای خطاب به وزیر ارشاد، انتقادهای تندی را نسبت به سیدعباس صالحی مطرح کرده است.
در ادامه نامهی علی رهبری خطاب به وزیر ارشاد را میخوانید:
جناب اقای صالحی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سلام؛
ای کاش به جای قبول استعفای آقای ترابی خود شما استعفا میدادید.
استعفا دادن کار مشکلی است و در اغلب اوقات باید از منافع شخصی صرفه نظر کرد. استعفا یا با میل شخصی یا اجبار و یا برای دفاع از حق پایمال شده دیگران است.
ولی تصمیم گیری قبول کردن استعفای دیگران به مراتب سختتر است، به خصوص استعفای افراد مسئول، مفید و با وجدانی مانند اقای علی ترابی.
آقای وزیر، خیلی از هنرمندان از این تصمیم یک شبه شما دلگیر و نگران شدهاند. دو هزار تن از هنرمندان نامهای اعتراضی نوشتند و شما آن را بیپاسخ گذاشتید.
بسیاری دیگر از هنرمندان، دلنوشتههای پر از گلایهشان را برای من نوشتهاند.
آقای ترابی که از انتصابش در دفتر موسیقی بیشتر از یک سال و نیم نمیگذشت، شخصی است که در جایگاههای مختلفش حمایت بسیاری از استادان بزرگ موسیقی ایرانی مانند استادحسین علیزاده را داشته است.
جناب آقای وزیر، سالهاست که وضع موسیقی و موسیقیدانان در ایران در مقایسه با بسیاری از کشورها از جمله کشور همسایه ما ترکیه بسیار بد است و سالها عقب ماندهایم .
در این میان کسی به غیر از شما و وزیران پیشین مقصرِ این ماجرا نیست. شما و وزیران پیش از شما سرنوشت موسیقی را به طور کل در دست بنیاد رودکی قرار دادهاید؛ بنیادی که به هیچ وجه صلاحیت تصمیم گیری درباره موسیقی؛ نه سنتی و نه کلاسیک را ندارد.
در نارضایتیهای اخیر اهالی موسیقی، آقای ترابی بنا به وظیفهای که داشت طرف اهالی موسیقی را گرفت.
ایا این وظیفه شما و معاون هنریتان نبود، که طرف موسیقیدانان را بگیرید. آیا بهتر نبود معاون هنریتان و یا خود شما به خاطر همدلی با اهالی موسیقی استعغا میدادید؟ راستی از شما چه چیزی به جز از دست دادن میزتان کم میشد؟
جناب آقای وزیر
بیشتر موسیقیدانان با کیفیت و دور از گروه مافیای اطراف وزارت فرهنگ وارشاد، از این عمل نسنجیده شما که خواسته و یا نخواسته انجام دادهاید، ناراضی هستند.
آقای وزیر کاری که به عنوان یک وزیر میتوانید انجام بدهید برگرداندن آقای ترابی و گوش دادن به درد دلش است. شما و معاون هنریتان با این کار به هیچ وجه کوچک نمیشوید.
جناب وزیر وقتی شما این شغل را قبول کردید همه امید داشتند که وضع موسیقی و موسیقیدانان بهتر شود؛ اما گویا شما هم مانند وزرای بیست سال گذشته بازیچه چند مشاور زنجیرهای شدهاید که کارها را به صورت اتوماتیک اداره میکنند. تنها تفاوت شما با دیگر وزیران این است که شما مهارت فراوانی در سکوت اختیار کردن دارید که نه شما بکار کسی کاری داشته باشید و نه دیگران با شما. هر کس هم که میخواهد استعفا بدهد، بدهد و برود، برای شما خیلی مهم نیست .یک روزه هم جانشینش را انتخاب میکنید.
آقای وزیر شما و معاون هنریتان آنقدر پشت میزهایتان احساس قدرت میکنید که حتی جواب هنرمندان را هم نمیدهید.
شما نامهی اعتراضی دو هزار هنرمند نسبت به تصویب قانون کسر 10 درصد از درآمد کنسرتها را بیپاسخ گذاشتید.
خود من دو بار به شما و 2 بار به آقای معاون هنریتان نامه نوشتهام، اما هر دوی شما فکر کردید که یا از ما خیلی مهمتر و بالاتر هستید و یا اصلا نمیدانید مخاطبانتان چه کسانی هستند.
البته حق دارید، چرا جواب بدهید؟
ما که از مقامات دیگر توصیهای نشدهایم و پارتی هم نداریم؛ پس چرا جواب ما را بدهید؟
شما نمیدانید ما کجاییم و شما کجایید در هر صورت با این سبک ما را وادار کردهاید نامه سرگشاده بنویسیم. چونکه بازکردن نامه سربسته بدون پارتی و بدون دستور تا زمانی که پشت این میز هستید در شان شما نیست.
آقای وزیر
آنچه امروز در فرهنگ و هنر ایران رخ میدهد، در حالی است که کشورهای دیگر مانند کره جنوبی به دنبال هنرمندان بین المللی خود هستند که در اغلب کشورهای مترقی جهان آنها را جزئی از خودشان میدانند. اگر ما هنرمندان برای هر شخصیتی نامهای بنویسیم معمولا یا خوشان جواب میدهند و یا حداقل از طرف دفترشان پاسخی ارائه میشود.
نمیدانم چرا شما را پشت این میزها مینشانند که کسی را آدم حساب نمیکنید. به خاطر همین است که از حال و روز دهها هنرمند بزرگ خارج از ایران بی خبر هستید، هنرمندانی که در رشتههای مختلف نام ایران عزیز را در کشورهای مختلف سر بلند نگه داشته اند. خیلی خجالتآور است که وزراتخانه شما هیچگاه برای این افراد احترامی قائل نشده است.
پیشنهادی برای شما دارم که هزینهی مالی برای دولت در پی نخواهد داشت؛ لطفا بخاطر عشقی که به طور قطع به مملکت و فرهنگ دارید، فعالیتهای موسیقی را از وزارت فرهنگ و ارشاد جدا کنید و در عین حال قدمی بزرگ برای تغییرات در امور بنیاد رودکی انجام بدهید و اگر هم نمیتوانید این کارها را صورت دهید، لطفا با استعفایتان این فرصت را به یک ایرانیِ وطن پرست بدهید تا شاید او بتواند در جهت اعمال تغییرات گام مثبتی بردارد.
در خاتمه باید خدمتتان عرض کنم که بنده نظر منفی به جانشین آقای ترابی ندارم.
با احترام
علی رهبری
وین
نگاهی اجمالی به رزومهعلی رهبری: علی رهبری فارغ التحصیل هنرستان عالی موسیقی ملی و اکادمی شهر وین است. ریاست هنرستانهای عالی موسیقی تهران در دوران استادانی چون حنانه، دهلوی، پورتراب، سنجری ،پایور، ناصری، تجویدی، معروفی، اصلانیان و ... . دارنده مدال طلای مسابقات جهانی رهبری ارکستر در فرانسه. دعوت به بیش از 120 ارکستر سمفونیک جهان و دهها فستیوال بین المللی از جمله شهرهای وین، زالسبورگ، ژنو، زوریخ، هامبورگ، برلین، فرانکفورت، امستردام، روتردام، استکهلم لندن، پاریس، توکیو، تورونتو پکن، هنگکنگ و ... . دستیار مشهورترین رهبر ارکستر جهان هربرت فون کارایان در فستیوال زالسبورگ. مدیر هنری سابق ارکسترهای سمفونیک شهرهای بروکسل، زاگرب، مالاگا و پراگ. دارای بیش از 250 آلبوم موسیقی سمفونیک، اپرا و چندین آهنگساز ایرانی در بازار بین المللی. خالق اثاری چون نوحه خوان ( روز عاشورا ) خون ایرانی، و پویم سمفونیهای مادرم ایران. دارای بالاترین نشان هنری کشورهای بلژیک، چک و اسلواکی و اسپانیا.
انتهای پیام/