«معامله قرن» چیست؟ــ(۴)، اقدامات اجراشده پیش از اعلام رسمی طرح
صهیونیستها با کمک آمریکاییها پیش از اعلام رسمی معامله قرن اقداماتی را اجرایی کردهاند که در راستای معامله قرن است. بهگفته برخی تحلیلگران اینها نشان از این دارد که آمریکاییها میخواهند ابتدا معامله قرن را اجرا سپس اعلام کنند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، با انتخاب دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا موجی از خوشحالی صهیونیستهای فلسطین اشغالی را در بر گرفت. از همان زمان اعلام کردند فلسطینیها باید کشور فلسطین را به فراموشی بسپارند. معنا و مفهوم این اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی زمانی تبیین شد که «معامله قرن» در رسانهها منتشر شد. ترامپ طرحی برای فلسطین نداشت و این طرح صهیونیستها بود که این بار از زبان ترامپ و با ادبیات او برای همگان بیان میشد. پس از این بود که صهیونیستها برای حرکت در مسیر طرحی که به ترامپ داده بودند گامهایی را تعریف کردند و بههمراه او اقداماتی را اجرایی کردند.
حذف آژانس پناهندگان فلسطینی سازمان ملل «UNRWA»
این آژانس، یک سازمان خدماتدهی به آوارگان فلسطینی است که زیر نظر سازمان ملل سال 1949، یک سال پس از اشغال فلسطین، تأسیس شده است. این سازمان در دو بخش خدمات و کار فعال است؛ بخش اول خدماتی که به فلسطینیان ارائه میدهد خدمات بهداشتی است، این آژانس در تمام اردوگاههای فلسطینی مراکز خدماتی دارد. بخش دیگر خدمات این آژانس، خدمات آموزشی است. این آژانس در تمام اردوگاههای فلسطینی مدرسههایی را تأسیس کرده است که کودکان فلسطینی در این مدارس آموزش میبینند، علاوه بر اینها، آنروا یک شبکه ماهوارهای آموزشی هم دارد که در آن کار آموزش دانشآموزان را انجام میدهد.
بخش سوم خدمات این آژانس ارائه خدمات وام و بورسیههای تحصیلی است که عمدتاً به دانشجویان فلسطینی ارائه میشود، علاوه بر اینها این آژانس تلاش میکند موقعیت ایجاد کار را برای آوارگان فلسطینی فراهم کند یا کسانی را که طرحهایی برای اشتغالزایی دارند حمایت میکند. بودجه این آژانس قریب یک میلیارد دلار بوده است که بیشتر این بودجه را ایالات متحده در قالب کمک به این آژانس پرداخت میکرد.
سال 2017، پس از اعلام معامله قرن، آمریکا اعلام کرد دیگر قصد ادامه کمک به «آنروا» را ندارد و کمکهای خود را به این آژانس قطع میکند. آنها سال 2018 این اقدام را اجرایی کردند و کمکهای خود را از 360 میلیون دلار به 60 میلیون دلار کاهش دادند که حدود 30درصد بودجه آنروا است.
این اقدام آمریکا هرچند با بهانههایی همراه بود اما حکایت از یک واقعیت داشت و آن اینکه آمریکاییها با این کار میخواهند «آنروا» را ناکارآمد یا تعطیل کنند. تعطیلی و ناکارآمد شدن «آنروا» بهمعنی عدم حمایت از آوارگان فلسطینی و رها کردن آنها در وضعیت اسفبار اردوگاهها است، یعنی دیگر آوارگان فلسطینی نه امکانات بهداشتی خواهند داشت نه آموزشی خواهند دید و نه اینکه حمایتی از آنها برای ایجاد اشتغال صورت خواهد گرفت. این اقدام آمریکا در راستای حذف مسئله آوارگان فلسطینی و مجبور کردن آنها به رها کردن تابعیت فلسطینیشان صورت گرفت.
یکی از ضررهایی که با تعطیلی «آنروا» به فلسطینیان رسید این بود که مدارس فلسطینی که در قدس تحت اشراف و حمایت «آنروا» قرار داشتند بدون حامی باقی ماندند و از سال 2018 ذیل آموزش و پرورش رژیم صهیونیستی قرار گرفتند، این بدان معنا است که فرزندان فلسطینیها در قدس از این پس باید بهدست صهیونیستها و با متون آنها تربیت شوند.
انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس
پس از تعطیلی دفاتر آنروا دونالد ترامپ قانون انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس را امضا کرد. پیش از این ایالات متحده آمریکا در قدس یک کنسولگری داشت اما سفارتخانه این کشور در تلآویو قرار داشت. قانون انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس از سال 1995 در کنگره آمریکا تصویب شده بود اما رؤسای جمهور آمریکا در دوران ریاست جمهوری خود با تعویق انداختن آن، از اجرای آن طفره میرفتند. دونالد ترامپ پس از 23 سال در دسامبر 2017 قانون اجرای آن را امضا کرد و در روز 14 می 2018 یعنی سالروز اشغال فلسطین که بین فلسطینیها به روز «نکبت» مشهور است عملاً سفارت ایالات متحده آمریکا را به قدس منتقل کرد.
ترامپ در یکی از اظهارات خود قدس را بهعنوان پایتخت ابدی اسرائیل معرفی کرد. انتقال سفارتخانه آمریکا به قدس، بهمعنای بهرسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر قدس بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی است که با قطعنامههای بینالمللی و سازمان ملل در تعارض کامل است.
قطع کمکهای مالی تا آغاز مذاکره اجباری
حکومت خودگردان فلسطین که بهدلیل دریافت کمکی معادل 450 میلیون دلار از دولتهای آمریکا، تابع دولتهای ایالات متحده بوده است از سوی آمریکاییها تنبیه شد. دونالد ترامپ 215 میلیون دلار از کمکهای خود به حکومت خودگردان را در سال 2018 کاهش داد. این اقدام آمریکا در حالی انجام شد که حکومت خودگردان با کسری 1.2میلیارد دلاری از بودجه 5میلیاردیاش بود.
شرط ترامپ این بود که تا زمان آغاز دوباره مذاکرات ساف با رژیم صهیونیستی این بودجه پرداخت نخواهد شد. اما شاید سؤال این باشد که حکومت خودگردان که خود خواستار مذاکره بوده است چرا برای نشستن پای میز مذاکره از سوی آمریکا تهدید میشود؟ پاسخ این است که در آخرین دور مذاکرات ساف با رژیم صهیونیستی که سال 2014 نافرجام باقی ماند صهیونیستها خواستار خارج کردن پرونده آوارگان، قدس، امنیت و مرزها از مذاکرات بودند و علاوه بر اینها از ساف میخواستند در پایان مذاکرات «یهودیت دولت اسرائیل» را بهرسمیت بشناسند.
یکی دیگر از بهانههای آمریکا این بود که این بودجه در حال رسیدن به فلسطینیان مبارز است. اشاره آمریکاییها به حقوق و مستمریهایی است که حکومت خودگردان به خانوادههای شهدا و اسیران فلسطینی میدهد. صهیونیستها نیز با همین بهانه درآمدهای مالیاتی و گمرکی حکومت خودگردان را که طبق توافقنامه پاریس باید بهطور ماهانه و فصلی به آنها پرداخت کنند بلوکه کردهاند.
در حقیقت آمریکا با این گام، هم مقاومت و هم مذاکره اجباری برای نادیده گرفتن حقوق اصلی فلسطینیها را هدف گرفته است.
تعطیلی دفتر ساف در واشنگتن
پس از قطع بودجه آژانس «آنروا»، واشنتگن برای تحت فشار قرار دادن حکومت خودگردان و مجبور کردن آنها برای نشستن پای میز مذاکرهای که سازشکاران فلسطینی هم به آن میلی نداشتند اعلام کرد دفتر ساف در واشنگتن را تعطیل خواهد کرد. دولت آمریکا 10 سپتامبر 2018 در سالروز امضای اولین توافقنامه سازش بین ساف و رژیم صهیونیستی در سال 1993، تمامی حسابهای بانکی ساف را مسدود کرد و در روز پنجشنبه 10 اکتبر 2018 رسماً دفتر ساف در واشنگتن تعطیل شد.
تعطیلی دفتر ساف ــ که تنها نماینده رسمی فلسطین محسوب میشود ــ علاوه بر تلاش آمریکاییها برای تحمیل شرایط مذاکره به ابومازن یک دلیل دیگر هم داشت، ساف تنها نماینده رسمی ملت فلسطین محسوب میشود لذا پیگیری حقوق ملت فلسطین اعم از آوارگان و ساکنان اراضی فلسطینی در فلسطین بهعهده این نهاد بینالمللی است. با تعطیلی دفتر ساف یکی از ابزارهای پیگیری حقوق ملت فلسطین از دست آنها خارج خواهد شد، این نتیجه برآمده از تعطیلی دفتر ساف، با هدف اخراج فلسطینیان از فلسطین و تصویب قانون قومیت کاملاً هماهنگی دارد و آنها را تکمیل میکند.
تصویب قانون قومیت در پارلمان (کِنِسِت) رژیم صهیونیستی
18 جولای 2018 لایحهای جنجالی در پارلمان (کِنِسِت) رژیم صهیونیستی بهتصویب رسید. این لایحه که «قانون قومیت» نام داشت با 62 رأی موافق، 55 رأی مخالف و 2 رأی ممتنع کاملاً شکننده بهتصویب رسید.
همانگونه که این قانون با اختلافی کوچک بین موافقان و مخالفان بهتصویب رسید، اختلافات فراوانی را نیز رقم زد. چپگرایان و سکولارهای رژیم صهیونیستی معتقد بودند این قانون علیه دموکراسی است و به وجهه این رژیم در جهان صدمه خواهد زد. اما راستگرایان و مذهبیهای افراطی میگفتند این همان آرمانی است که برای آن به فلسطین آمدهاند.
در این قانون فلسطین سرزمین قوم یهود بهرسمیت شناخته میشود که تنها یهودیان ساکن در آن حق تعیین سرنوشت آن را بهعهده دارند و درهای آن بهروی همه یهودیان باز است. دولت اسرائیل از همه یهودیان جهان حمایت خواهد کرد. شهرکسازی یک ارزش قومی است که از آن حمایت میشود و روز اشغال فلسطین عید رسمی آن معرفی شده است.
قانون قومیت به این معنا است که هیچ کسی جز یهودیان نه اجازه سکونت و نه اجازه دخل و تصرف در تصمیمات آن را خواهند داشت، این یعنی آنکه صهیونیستها همه غیریهودیان ساکن در فلسطین را بهرسمیت نمیشناسند و آنها را اخراج خواهند کرد.
نکته قابل توجه این است که این قانون با آنکه با رأیی شکننده و بدون اکثریت بهتصویب رسید اما برای هرگونه تغییر در آن ضرورت رأی مثبت اکثریت پارلمان (کِنِسِت) ذکر شده است.
ارائه قانون الحاق کرانه باختری به پارلمان (کِنِسِت)
همانگونه که در بخش دوم این نوشته نیز اشاره شده است یکی از اقدامات صهیونیستها برای اجرای معامله قرن و تأسیس وطن قومی یهود، الحاق کرانه باختری است. حزب متبوع نتانیاهو، لیکود، پس از انتخابات آوریل 2019، لایحه الحاق قضایی شهرکهای کرانه باختری را به پارلمان (کِنِسِت) رژیم صهیونیستی ارائه کرده است. براساس این قانون قرار است شهرکهای یهودینشین کرانه باختری در فاز اول اقدام از حیث قوانین قضایی تحت حاکمیت دادگاههای سرزمینهای 1948 باشند.
علاوه بر اینها، در قانون قومیت نیز شهرکسازی یکی از ارزشهای دولت مجعول «اسرائیل» تعریف شده است و این بنیان قانونی ممنوعیت واگذاری شهرکهای صهیونیستی را ایجاد کرده است.
جمعبندی
اقداماتی که آمریکاییها و صهیونیستها در راستای معامله قرن انجام دادهاند با طرحهایی که تا کنون در غرب و شرق فلسطین تصویب شدهاند، کاملاً هماهنگی دارند و همگی تکمیلکننده یکدیگرند. این اقدامات قطعاتی از جورچین تأسیس وطن قومی یهود در کل فلسطین تاریخی است که در انتظار دیگر بخشها بهسر میبرد. با نگاهی به این بخشها میتوان بسیاری از دیگر قطعات این جورچین را حدس زد و پیشبینی کرد.
ادامه دارد... .
انتهای پیام/*