میزگرد / وقتی "شکارفروشی" تبدیل به الزامی مدیریتی برای سازمان محیط زیست می‌شود!

معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست صدور مجوزهای شکار را "الزام مدیریتی" با هدف مدیریت جمعیت حیات وحش کشور و جلب مشارکت جوامع محلی در حفاظت دانست و اعلام کرد که توانسته استادان منتقد شکار را متقاعد کند که صدور مجوز شکار تصمیم درستی است!

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ در حالیکه سازمان حفاظت محیط زیست از آغاز سال 93 اعلام کرده بود قصد دارد در راستای جلوگیری از کاهش جمعیت حیات وحش کشورمان، دستکم به مدت 5 سال از صدور مجوز شکار چارپایان خودداری کند، خرداد سال گذشته، معاونت محیط زیست طبیعی این سازمان با صدور مجوزهای شکار چارپایان در مناطق چهارگانه تحت مدیریتش، باعث آغاز انتقادات گسترده کارشناسان و فعالان محیط زیست و همچنین اعتراضات کاربران شبکه‌های اجتماعی شد.

اما به رغم موجی از اعتراضات که طی یک سال گذشته نسبت به شکارفروشی سازمان حفاظت محیط زیست به راه افتاد، عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، حمید ظهرابی معاون محیط زیست طبیعی این سازمان همواره کوشیدند از تصمیم خود برای صدور مجوزهای شکار دفاع کنند.

برخی از این دفاعیات از سوی متخصصان حوزه محیط زیست، غیرقابل قبول دانسته و در برخی موارد به دستمایه‌ای برای طنزپردازی‌ها تبدیل شد؛ یکی از مشهورترین این دفاعیات جمله به‌ یادماندنی و فوق‌تخصصی(!) کلانتری است که در توجیه صدور مجوزهای شکار گفت: "قوچ پیر چندین برابر ماده‌ها آب می‌خورد و با توجه به بی‌آبی زیستگاه‌ها، شکار آن باعث می‌شود به ماده‌ها آب بیشتری برسد!"

شاید بتوان میان رفت‌وآمدهای سکان‌داران محیط زیست کشور، مرداد سال 96 را نقطه عطف تلخی در تاریخ این سازمان دانست؛ آمدن "عیسی کلانتری" به‌عنوان سکان‌دار سازمان محیط زیست بعد از معصومه ابتکار در دولت دوم حسن روحانی، نقطه شروع اتفاقات ناگوار متعدد و جدیدی در این سازمان عریض و طویل شد.

ظاهراً با آمدن عیسی کلانتری به این سازمان، قرار بر این است که "مهر پایان" بر بسیاری از پروژه‌‌های محیط‌زیستی کوبیده شود که تا به امروز ناتمام مانده بود! پروژه‌هایی که تا پیش از این کورسوی امیدی به اصلاح و ختم به خیر شدن آنها بود اما حالا ظاهراً کار باید یک‌سره شود ...

طی یک سال گذشته، خبرگزاری تسنیم کوشید با انتشار گزارش‌ها و مصاحبه‌هایی با متخصصان حوزه محیط زیست، نمایندگان مجلس، کارشناسان و فعالان محیط زیست، موضوع شکارفروشی سازمان حفاظت محیط زیست را از ابعاد مختلف از جمله از بعد فنی، اجتماعی، شرعی، فرهنگ و امنیتی مورد بررسی قرار دهد.

بیان موارد و تلخ‌کامیهای این سال‌های حضور کلانتری در محیط زیست از حوصله این مجال، خارج است اما حالا پس از گذشت دو سال از روی کار آمدن کلانتری، خبرگزاری تسنیم فرصتی برای گفت‌وگویی چالشی با یکی از معاونان کلیدی سازمان محیط زیست یافت؛ تسنیم میزبان "حمید ظهرابی معاون محیط زیست طبیعی سازمان محیط زیست"، امیرعبدالرضا سپنجی، مدیرکل روابط عمومی و امور رسانه، میرزاده مشاور رسانه‌ای ظهرابی و تنی چند از مسئولان محیط زیست بود.

هفته گذشته بخش نخست این گفت‌وگو با عنوان آیا "عیسی کلانتری" بدترین گزینه برای تصدی سازمان محیط‌ زیست است؟ منتشر شد؛ در ادامه مشرح بخش دوم این گفت‌وگو با موضوع صدور مجوزهای شکار تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:

واگذاری مدیریت قرق‌های اختصاصی به «دفتر زیستگاه‌ها، امور و مناطق»

تسنیم: با توجه به اینکه قرق‌های اختصاصی، خارج از محدوده مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست هستند آیا واگذاری اخیر مدیریت قرق‌های خصوصی به دفتر زیستگاه‌ها که مسئولیت نظارت بر مناطق چهارگانه را برعهده دارد با وظایف این دفتر منافاتی نخواهد داشت؟ چه آنکه صدور مجوز شکار در قرق‌های خصوصی، مستلزم جمعیت‌شناسی حیات وحش در این مناطق است و بر این اساس به نظر می‌رسد مسئولیت نظارت بر قرق‌ها، با ماهیت دفتر مدیریت حیات وحش بیشتر تطابق داشته باشد تا دفتر زیستگاه‌ها.

ظهرابی: ما دفتری در سازمان حفاظت محیط زیست داشتیم تحت عنوان حفاظت و مدیریت شکار و صید که اخیرا منحل شد و در نتیجه، پس از آن، بخش مربوط به ارزیابی و صدور پروانه شکار در اختیار دفتر مدیریت حیات وحش قرار گرفت که به‌صورت تخصصی موضوعات مربوط به سرشماری، برآورد جمعیت نظارت و تهیه برنامه مدیریتی را برعهده دارد. قرق‌های اختصاصی تحت مدیریت دفتر شکار و صید بود که اتفاقا نظر من این بود که پس انحلال دفتر شکار و صید، به دفتر زیستگاه‌ها سپرده شود چون قرق هم به نوعی از مناطق تحت مدیریت محیط زیست است که توسط بخش مردمی مدیریت می‌شود چون وظیفه اصلی قرق اختصاصی حفاظت از حیات وحش است اگر جزو شبکه مناطق تحت مدیریت محیط زیست محسوب شود می‌توانیم از پتانسیل قرق و قرقداران برای حفاظت از تنوع زیستی و تکمیل شبکه مناطق تحت حفاظت استفاده کنیم.

پس قرق‌ها هم یکی از مناطق تحت حفاظت هستند با این تفاوت که به جای آنکه حفاظت در آنها رسما با حضور سازمان حفاظت محیط زیست انجام شود با کمک سازمان حفاظت محیط زیست توسط مردم انجام می‌شود.

تسنیم: این بدان معناست که از این پس مناطق پنجگانه محیط زیست خواهیم داشت؟

ظهرابی: نه! قانون مناطق چهارگانه را تعیین کرده است؛ من که نمی‌توانم مناطق چهارگانه را به پنجگانه تبدیل کنم البته آی‌یو‌سی‌ان (IUCN) مناطق را به 6 گروه تقسیم کرده و بر اساس قانون برنامه ششم توسعه ما مکلف هستیم خودمان را با IUCN (اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست) تطبیق دهیم که قرق‌ هم می‌شود یکی از زیستگاه‌هایی که برای حفاظت از محیط زیست به کمک سایر زیستگاه‌ها خواهد آمد.

مثل مناطق شکار ممنوع که جزو مناطق چهارگانه نیست اما مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست در آنها اعمال می‌شود و تحت نظارت دفتر زیستگاه‌ها قرار دارد؛ مرجع تشخیص مناطق شکار ممنوع، سازمان محیط زیست است و آگهی آن را سازمان انجام می‌دهد؛ حالا قرق اختصاصی هم مثل مناطق شکار ممنوع به مناطق تحت مدیریت دفتر زیستگاه‌ها اضافه شده است؛ قرق‌ها را سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی تایید می‌کنند و بعد در شورای عالی محیط زیست تصویب می‌شوند.

تسنیم: صدور مجوزهای شکار که از خرداد سال گذشته آغاز شد به وجهه سازمان حفاظت محیط زیست لطمه بسیاری وارد کرد؛ از نظر فنی، بسیاری از متخصصان و صاحب‌نظران انتقاد کردند و از لحاظ اجتماعی، اعتراضات بسیاری مطرح شد خصوصا اینکه همراهی محیط‌بانان با شکارچیان خارجی و تقدیم حیوانات کشور به آنها انتقادات شدیدی در پی داشت و باعث خدشه به روحیه غرور ملی هم شد؛ سازمان حفاظت محیط زیست این اعتراضات را به جان خرید و از صدور مجوز شکار دفاع کرد اما در نهایت آنچه حاصل شد، طبق اعلام سازمان حفاظت محیط زیست تنها مبلغ یک میلیارد و 800 میلیون تومان است!! که بخش عمده آن بر اساس جدول هزینه‌کرد، صرف پروژه‌های تحقیقاتی و جمعیت‌شناسی حیات وحش شده است؛ آیا این مبلغ ارزش این حجم از انتقاد کارشناسان و خدشه‌دار شدن وجهه سازمان حفاظت محیط زیست نزد مردم را داشت؟

ظهرابی: ما که به خاطر درآمدزایی مجوز شکار صادر نکردیم!

تسنیم: اما بارها بر این موضوع تاکید کرده‌اید که ارزآوری یکی از انگیزه‌های صدور مجوز شکار است که مشخصا مبلغ جمع‌آوری شده ناچیز است.

ظهرابی: این تحلیل درست نیست! از منظر آدم‌هایی که به شما وصل هستند اینطور است.

تسنیم: بله! البته اگر بخواهیم از منظر آقای کلانتری نگاه کنیم، می‌رسیم به آن حرف تاریخی که "قو‌چ‌های پیر زیاد آب می‌خورند پس باید شکار شوند!" این گفته غیرکارشناسی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در حالی به دستمایه طنز عموم مردم تبدیل شده که جنابعالی مدعی هستید تصمیم‌گیری‌های سازمان بر اساس علم و با بهره‌گیری از نظر کارشناسان است؟!

ظهرابی: دلیلش این است که شما اطلاعات ندارید و تغذیه فکری شما از یک جریان خاص انجام می‌شود!

تسنیم: خبرگزاری تسنیم در حوزه شکارفروشی، از نظر استادان طراز اول کشور استفاده کرده و خروجی این بحث‌ها، نادرست بودن تصمیم سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص صدور مجوزهای شکار است؛ وقتی چنین خروجی و نتایجی حاصل شود رسانه‌ موظف است هشدار بدهد؛ رسانه مستقل نمی‌تواند و نباید وامدار هیچ جریانی باشد و بر اساس رسالتش، حقیقت را منتشر می‌کند و طبیعی است که این موضوع به مذاق برخی مسئولان و سازمان‌ها مانند محیط زیست خوش نیاید!

ظهرابی: سؤالی که از متخصصان پرسیده بودید، جوابش همانی بود که داده بودند! شما از دکتر کرمی پرسیده بودید که سازمان حفاظت محیط زیست مدعی است جمعیت حیات وحش آنقدر زیاد شده که برای تعدیل جمعیت ناچاریم پروانه شکار بدهیم؛ نظر شما چیست؟ اگر از من هم بپرسید جواب دکتر کرمی را به شما می‌دهم و می‌گویم سازمان حفاظت محیط زیست اشتباه کرده و اقدام نادرستی انجام داده است؛ شما باید از روز اول به عنوان یک آدم بی‌طرف و منصف می‌آمدید و درکنار من می‌نشستید تا من براتان توضیح می‌دادم که فلسفه شکار چیست! چه استفاده‌ای دارد و در دنیا به آن چه نگاهی می‌شود.

بیشتر بخوانید:
نقد شکارفروشی سازمان محیط زیست توسط استاد محمود کرمی
سرشماری‌های حیات وحش بی‌اساس است / سوء استفاده از نام یک استاد محیط زیست

تسنیم: خرداد سال گذشته که نخستین گروه شکارچیان آمریکایی با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست وارد زیستگاه‌های خراسان رضوی شده بودند و شکارشان در فصل زادآوری حیات وحش به انتقادات فعالان محیط زیست منجر شده بود بارها با شما تماس گرفتیم اما نه به تماس تلفنی جواب دادید نه به پیامک‌ها!

ظهرابی: ببینید، واقعیت این است که سؤالات خاصی از متخصصان پرسیده شده بود؛ الان هم ما اتاق فکری با حضور  بسیاری از آنها تشکیل داده‌ایم و حتی آنها هم که منتقد بودند پذیرفتند که ما تصمیم درستی گرفتیم و کار را درست انجام دادیم!

ما توانستیم روند را به سمت و سویی ببریم که حتی آنها که منتقد بودند هم بپذیرند که روند درستی است و باید به همین شکل انجام بشود! لازم است چند مورد را مطرح کنم؛ اول اینکه اینطور وانمود می‌شود که آقای کلانتری و ظهرابی برای اولین بار پروانه شکار صادر کرده‌اند؛ این یک مغلطه بزرگ است در حالی که تا سال 92 پروانه شکار صادر می‌شد؛ سال 95 و 96 صدور پروانه شکار در قرق‌ها شروع شد و از سال 97 در مناطق تحت مدیریت سازمان.

دکتر مخدوم را قانع کردیم که تصمیممان درست است!

تسنیم: قطعاً تا به حال کسی مدعی نشده که پروانه شکار برای نخستین بار در دوره آقای کلانتری صادر شده است! آنچه گفته می‌شود این است که در حالی که از سال 92 تصمیم بر توقف صدور پروانه شکار چارپایان شده بود، در دوره آقای کلانتری، صدور غیرکارشناسی پروانه شکار از سر گرفته شد.

ظهرابی: به هر حال الان تحلیل‌ها این است که ما به‌صورت غیرکارشناسی مجوز شکار صادر کرده‌ایم در حالیکه مجوز شکار از اول انقلاب هم صادر می‌شده؛ در سال 92 همین فشارها و اینکه سازمان ساز‌و‌کاری نداشت برای مدیریت شکار نداشت باعث توقف صدور مجوز شکار شده و بعد هم شکار متمرکز شده در قرق‌ها.

اتفاقا من نگاه کردم یکی از بحث‌ها این بود که می‌گویند به آمریکایی‌ها پروانه‌ داده‌اید در حالی که سال 90، 65درصد پروانه‌ها به آمریکایی‌ها داده شده است! این جوسازی اولیه بود؛ پروانه شکار همیشه بوده و حالا هم  سازمان از اختیارات قانونی خود استفاده کرد و مجددا تصمیم بر صدور مجوز شکار گرفته است.

این تصمیم از آنجا شروع شد که بر اساس سرشماری‌های حیات وحش که در سال 96 انجام شد بسیاری از استان‌ها برای صدور پروانه شکار تقاضا داشتند؛ جلسه گذاشتیم و تحلیل کردیم و دیدیم در برخی مناطق امکان صدور پروانه وجود دارد و می‌توان در راستای اهداف مدیریتی مجوز شکار صادر کرد مثلا در مناطقی که تعادل جنسیتی وجود نداشت می‌توانستیم با صدور پروانه شکار، تعادل را برقرار کنیم؛ نهایتا تصمیم بر آن شد که در 12 منطقه تحت حفاظت سازمان 105 پروانه صادر شود؛ 105 پروانه برای برای مناطقی که جمعیت آن حدود 20 هزار راس بود یعنی نیم در صد جمعیت البته در فرایند اجرا به دلایلی، تعداد پروانه‌ها پایین‌تر آمد و به جای 105 پروانه حدود 60 پروانه صادر کردیم.

نکته دیگر آنکه، بخشی از انتقادات متوجه فصل شکار بود که گفتند چرا در خرداد مجوز شکار صادر شده استث؛ فصل جفتگیری و فصل زاد و ولد بسته به شرایط اقلیمی متفاوت است؛ مناطقی که گرمتر است جفنگیری زودتر انجام می‌شود و نر و ماده‌ها جدا می‌شوند؛ مناطق سردسیر، جفتگیری و سپس جدا شدن نرها از ماده‌ها با تاخیر انجام می‌شود.

ما این موارد را بررسی کردیم و بر اساس آن مجوز صادر کردیم؛ دیگر اینکه پروانه شکاری که در گذشته به صورت سنتی صادر می‌کردیم در یک بازه زمانی کوتاه مدت بین 45 روز تا دو ماه جای داشت مثلا در سال 90، 550 پروانه شکار در یک بازه یک ماه و نیمه صادر شد؛ نتیجه این شد که در یک روز در یک منطقه سه گروه شکارچی وجود داشت! من که آن زمان خودم مدیر بودم سؤال می‌کردم که چرا باید در یک روز سه گروه شکارچی در یک منطقه حضور داشته باشند.؟! جواب می‌داند که چون جمعیت قابل برداشت است و ناچاریم به گونه‌ای زمان‌بندی کنیم که پروانه‌های شکار در بازه زمانی دو ماه بگنجد.

سال گذشته آمدیم بازه زمانی را بیشتر کردیم تا فشار از مناطق برداشته شود و بر اساس موقیت جغرافیایی زمانبندی را انجام دادیم و این قاعده را مدنظر قرار دادیم که 10 روز پس از فصل جفنگیری نرها از ماده‌ها جدا می‌شوند و می‌روند دنبال کار خودشان اما آیا این عزیزانی که نسبت به زمان صدور مجوز شکار اعتراض کردند، اصلا توجه کردند که فصلی که قبلا مجوز می‌دادیم فصل زادآوری پلنگ و یوز بود؟ البته در مناطق یوز که مجوز ندادیم.

بحث دیگری که مطرح شد، ظرفیت برد بود؛ دکتر مخدوم موضوع لزوم محاسبه برد زیستگاه برای صدور مجوز شکار را مطرح کرد و گفت که ابتدا باید ظرفیت برد محاسبه شود و بر اساس آن مجوز شکار صادر شود در حالی که ظرفیت برد مال وقتی است که می‌خوایم حداکثر برداشت را انجام دهیم اما ما تنها نیم در صد جمعیت قصد برداشت داشتیم!

در هیچ کجای دنیا برای شکار محدود، ظرفیت برد محاسبه نمی‌شود! دلیلش این است که ظرفیت برد تا 60 درصد می‌تواند تغییر کند و در هر زیستگاه بسته به بارندگی و شرایط جغرافیای متغیر است؛ شما مطالعه انجام می‌دهید و ظرفیت برد زیستگاه را محاسبه می‌کنید، سال بعد، بارش کم می‌شود و ظرفیت برد تغییر می‌کند و دیگر قابل استفاده نیست؛ چه آنکه محاسبه ظرفیت برد نیازمند مطالعات پیچیده‌ای است. در نهایت هم که ظرفیت برد عددی است که از مثبت تا منفی 5 درصد "تورلانس" دارد.

این نیم درصد جمعیتی که ما برای صدور مجوز شکار در نظر گرفتیم داخل این مثبت تا منفی 5 درصد می‌گنجد؛ پس برای شکار این درصد اندک نیازی به محاسبه ظرفیت برد نیست! ما متخصصان دانشگاه تهران و اصفهان و شیراز و کسانی که دارند مدیریت حیات وحش را به روز تدریس می‌کنند را آوردیم و در همین جلسات آقای دکتر مخدوم قانع شدند که محاسبه ظرفیت برد برای صدور مجوز شکار محدود ضرورتی ندارد و مطالعات جمعیت‌شناسی کفایت می‌کند.

تسنیم: این تغییر نظر دکتر مخدوم منتشر شده؟

ظهرابی: ما چیزی منتشر نکردیم چون نمی‌خواستیم این حس به دکتر مخدوم و سایرین منتقل شود که از آنها استفاده رسانه‌ای شده چون من به اخلاق معتقدم اما با هم نشستیم و قرار شد اساتید دانشگاه تهران شرح خدماتی را آماده کنند که در شورای مشورتی معاونت طبیعی که از دانشگاه‌های مختلف حضور دارند بررسی شود؛ این پیشنهادات پس از بررسی و نهایی شدن می‌شود الگویی برای صدور پروانه شکار محدود.

وقتی لطف مدیریتی سازمان حفاظت محیط زیست، تنها شامل برخی جانوران می‌شود!

تسنیم: فرمودید که انگیزه اصلی از صدور مجوز شکار درآمدزایی نبوده است؛ تعدیل جمعیت حیات وحش را هم که دکتر کرمی نقد کرده بودند، می‌گویید هدف اصلی نبوده است! پس هدف اصلی از صدور مجوزهای جنجال‌برانگیز شکار چه بوده؟

ظهرابی: مدیریت جمعیت حیات وحش!

تسنیم: چرا این مدیریت جمعیت فقط شامل چند گونه جانوری می‌شود که اتفاقا شکارچیان به شکارشان علاقه دارند؟ چرا سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان مثال برای مدیریت جمعیت و یا اصلاح نسبت جنسیتی مثلا خزندگان برنامه‌ای در دست اجرا ندارد؟!

ظهرابی: چون بعضی جاها لازم است و بعضی جاها غیرممکن! سازمان باید تشخیص بدهد که لازم است یا نه؛ ما بعضی گونه‌ها را نیاز داریم که مدیریت کنیم!

تسنیم: این جانوران، قرن‌ها بدون نظارت سازمان حفاظت محیط زیست جمعیت خودشان را مدیریت کرده‌اند؛ حالا چطور می‌شود مدیریت جمعیت وحوش با ابزار خطرناکی چون شکار را به دست سازمانی سپرد که در کارنامه اخیر خود مرگ 5 گورخر از 10 گورخری را که بنا بود داخل یک استان جابه‌جا شوند را به ثبت رسانده؟

ظهرابی: پس بدهیم دست شما؟! مگر از زمانی که یک هواپیما سقوط می‌کند، می‌گویند وزارت راه دیگر نباید هواپیما داشته باشد؟

 

"شکارفروشی" یک الزام مدیریتی!

تسنیم: سوال اینجاست که این نحوه مدیریت (صدور مجوز شکار) چه الزامی دارد؟

ظهرابی: الزام مدیریتی! در دستورالعمل‌های IUCN و کنوانسیون‌های بین‌المللی هم بر آن تاکید شده است؛ ببینید من الان شما را شناختم! شما یک فعال ضدشکار و مدافع حفوق حیوانات هستید! گذشته شما می‌گوید که مخالف حیوان‌آزاری هستید؛ در همه جای دنیا پروانه شکار برای مناطقی که ظرفیت دارد داده می‌شود؛ شما اگر کتاب مدیریت حیات وحش را خوانده بودید، می‌دانستید که شکار همیشه هست!

تسنیم‌: به دستورالعمل IUCN اشاره کردید؛ در همین دستورالعمل آمده که شکار در صورت مدیریت صحیح می‌تواند ابزاری برای حفاظت باشد و در ادامه آمده است که در صورت مدیریت نادرست، شکار نه تنها به حفاظت منجر نخواهد شد بلکه صدماتی جبران‌ناپذیر را برای محیط زیست به همراه خواهد آورد؛ این عین توصیه آی‌یو‌سی‌ان است و الزامی در آن وجود ندارد؛ حالا ما با ضعف مشهودی که در حوزه کارشناسی با آن مواجه هستیم ابزار شکار را که از دید IUCN هم شمشیری دولبه است به روی حیات وحش آسیب‌دیده کشور کشیده‌ایم.

ظهرابی:چون IUCN قبل از این توصیه، 30 صفحه نوشته که شکار خوب است، آخرش این تذکر را داده و گفته در صورتی خوب است که آسیب نزند؛ مراقب باشید دستتان را نبرد!

واقعیت‌ این است که تعصب‌ها مانع می‌شود که ما گفت‌وگوی علمی و صریح داشته باشیم؛ کتاب مدیریت حیات وحش می‌گوید طرفداران حیات وحش، دیدگاه‌های مختلفی دارند؛ یک طیف از طرفداران حیات وحش هستند که آنها می‌گویند گوشت حیوانات را نباید خورد و آنها را نباید کشت! اینها طیف افراطی طرفدار حیات وحش هستند! یک طیف افراطی دیگر هم کسانی هم هستند که می‌گویند همه چیز برای ما آفریده شده و باید حداکثر استفاده را بکنیم؛ من به عنوان یک مسئول سازمان محیط زیست نمی‌توانم نظرات افراطی‌ترین طرفداران حیات وحش را اعمال کنم چون ضوابطی دارم!

از اینکه میرزاده مدافع شکار است، اطلاعی ندارم!!

تسنیم: به نظر می‌رسد مغلطه می‌فرمایید؛ آنچه گفته شد بر اساس اظهارات کارشناسان است و نظر شخصی نیست که آن را به طیف افراطی دوستداران حیات وحش نسبت دهید! برعکس، به نظر می‌رسد با طیف افراطی بهره‌بردار از حیات وحش رابطه حسنه‌ای دارید چرا که آقای "حمیدرضا میرزاده" مشاور رسانه‌ای جنابعالی که الان هم در کنارتان حضور دارند از مدافعان پروپاقرص شکار هستند و سال‌ها در دفاع از شکار در برخی رسانه‌ها قلم زده‌اند!

ظهرابی: میرزاده را از زمانی که تنها رسانه محیط زیستی به نام "سبز پرس" را داشت، می‌شناختم و از او دعوت به همکاری کردم؛ درباره اینکه مدافع شکار است، اطلاعی ندارم!! از زمانی که شما درباره صدور مجوزهای شکار شلوغ کردید او را آوریدم تا جوابیه بنویسد!

من خودم زمانی که مدیرکل محیط زیست اصفهان و سمنان بودم همواره در صف مخالفان شکار بودم اما حالا تصمیم دارم کاری کنم که حیات وحش در کنار همه محدودیت‌هایی که برای بومیان ایجاد می‌کند به آنها سود برساند! برای مدیریت حیات وحش، ضوابط را در نظر می‌گیرم؛ در یک جایی اگر ببینم جمعیت خرس آنقدر افزایش پیدا کرده که به بقیه جمعیت‌ها آسیب می‌زند باید مجوز (شکار) بدهم؛ همین الان گرگ به عنوان یکی از اجزای طبیعت است که در زیستگاه یوز مشکل‌ساز شده و باید فکری برای آن کنیم؛ در برخی نقاط، جمعیت گراز زیاد شده و باید پروانه شکار گراز بدهیم چون به بومیان آسیب می‌رساند.
 

تسنیم: درباره محصولات دافع گراز که در اغلب کشورها برای دور نگه داشتن گراز از مزارع مورد استفاده قرار می‌گیرد، گزارش‌هایی منتشر کرده‌ایم؛ فکر نمی‌کنید اگر سازمان حفاظت محیط زیست برای وارد کردن یا تولید در داخل این محصولات که بهای چندانی هم ندارند ساز و کاری ایجاد کند در کاهش خسارت وارده از سوی گراز به کشاورزان به مراتب موفق‌تر خواهد بود تا با صدور مجوز شکار؟

ظهرابی: از اساس تفکر ما با شما فرق دارد! این راه که شما به آن اشاره می‌کنید را امتحان کردیم و فایده نداشت! از تفنگ تولید صدا استفاده کردیم که هوا را با فشار بیرون می‌داد و صدا تولید می‌کند تا حیوانات فرار کند؛ می‌دانید چی شد؟ تفنگ داشت تق‌و‌تق صدا می‌کرد و خرس هم کنارش بازی می‌کرد! وقتی تمام زار و زندگی کسی را گراز نابود می‌کند شما باید تصمیم مدیریتی بگیری، نمی‌توانی بر اساس احساس تصمیم‌ بگیری باید تصمیمات عملی و اجرایی بگیری؛ 5 گرازی که برای شکار آن مجوز می‌دهیم چه تاثیری بر جمعیت گراز دارد؟ (خنده) جلسه‌ای با یکی از عزیزان داشتیم که می‌گفت فعالان حقوق حیوانات در اروپا تا جایی پیش رفته‌اند که اگر حیوانی را بخواهید از باغ وحشی به باغ وحش دیگر منتقل کنید، طرفداران حقوق حیوانات می‌گویند باید برایش وکیل بگیرید تا اگر محکوم شد که منتقل شود، بعد جابه‌جایش کنید.

تسنیم: به نظر نمی‌رسد احساسات عامل فروش گسترده محصولات متنوع دافع گراز در سراسر دنیا باشد! اتفاقا بر خلاف آنچه می‌فرمایید هدف اصلی از این پیشنهاد، کاهش هرچه بیشتر خسارات وارده از سوی گراز به کشاورزان است چه آنکه گرازهایی که با مجوز سازمان در داخل زیستگاه‌هایشان کشته می‌شوند، لزوما همان گرازهایی نیستند که به مزارع خسارت وارد خواهند کرد اما در صورت استفاده از محصولات دافع گراز در اطراف مزارع، محصولات کشاورزی قطعا از نزدیک شدن گراز در امان خواهند ماند؛ چرا سازمان حفاظت محیط زیست در بین راهکارهای موجود و عملی، فقط سراغ شکار می‌رود آن هم در حالی که در بسیاری از زیستگاه‌ها گراز، طعمه اصلی گوشتخوارانی چون پلنگ محسوب می‌شود و کاهش جمعیت گراز به خسارت گوشتخوارانی چون پلنگ و گرگ به گله‌های دام می‌انجامد؟

ظهرابی:  ما چنین ماده‌ای در دسترس نداریم و امکان تولید آن را هم نداریم! شما که خیلی نگران هستید به ما کمک کنید؛ هرکسی وظیفه‌ای دارد؛ بگذارید هرکسی وظیفه خودش را انجام دهد.

بیشتر بخوانید:
گراز نکشید! گرگ حمله می‌کند
حفاظت از مزارع با استفاده از محصولات دافع گراز
گرازها طغیان نکرده‌اند / وجود پلنگ را مدیون گراز هستیم

پیامد صدور مجوز شکار؛ افزایش مشارکت بومیان در حفظ حیات وحش یا از بین بردن قبح شکار؟

تسنیم: اشاره فرمودید که قصد دارید با صدور مجوز شکار، به جوامع محلی سود برسانید اما در جدول هزینه‌کرد عواید حاصل از صدور مجوز شکار، مشخص نشده که جوامع محلی چه سهمی از درآمد مذکور داشته‌اند! بخشی از عواید صرف مطالعات جمعیت‌شناسی شده و بخشی هم عنوان شده که به توانمندسازی جوامع بومی اختصاص یافته اما جزئیات آن اعلام نشده است.

ظهرابی: ما تصمیم گرفتیم سهمی 20 درصدی از پروانه‌ها را به شکارچیان محلی بدهیم تا بتوانند با عزت و احترام و پرداخت هزینه‌ای اندک به جای ارتکاب با تخلف، با مجوز شکار کنند؛‌به این شکل سعی کردیم فضا را مدیریت کنیم تا شکارچی بومی بداند که میتواند قانونی شکار کند.

تسنیم: اما متخلف، متخلف است؛ همین چند ماه پیش بود که در سمنان شکارچیان با مجوز شکار پرنده، کل شکار کردند!

ظهرابی: آن یک مورد بوده! درباره جدول هزینه‌کرد، 10 درصد از عواید هم بیمه و مالیات بود برای صندوق ملی محیط زیست؛ بخشی هم برای مطالعات جمعیت‌شناسی و بخش عمده برای آموزش و فرهنگ‌سازی بخشی بود.

بنده تاکید کردم اول سال بروید در مناطق محروم و برای دانش‌آموزان نوشت‌افزار ببرید و آموزششان هم بدهید و برای مدارس بخاری و کامپیوتر بخرید؛ اگر استخر زراعتشان ایراد دارد، مرمت کنید، اگر فنس‌کشی لازم دارند که حیات وحش وارد مزارع  نشود، فنس‌کشی کنید؛ با مدیران استانی دعوا کردم و گفتم حق ندارید یک ریال از این مبلغ را در جایی که به حفاظت مربوط نمی‌شود، هزینه شود؛ 10 درصد را هم صندوق ملی محیط زیست برای بیمه و مالیات برمی‌دارد.

تمام تلاشم این بود که بگویم، مردم محلی شما می‌توانید از حیات وحش سهم داشته باشد و در حفاظت مشارکت کنند؛ در آلمان روستاییان دنبال این هستند که منطقه‌ای به پارک ملی شود با اینکه می‌دانند اگر منطقه پارک ملی شود دیگر امکان کشاورزی و دامداری در آن وجود ندارد اما معتقدند تبدیل منطقه به پارک ملی، باعث افزایش اعتبار و رونق گردشگری در منطقه خواهد شد و نفع آن به بومیان می‌رسد.

تسنیم: بر اساس جدولی که سازمان منتشر کرده به طور کلی در هر استان حداکثر 40 میلیون تومان برای جوامع محلی هزینه شده که البته جزئیات آن اعلام نشده است؛ فکر نمی‌کنید اینکه بومیان شاهد حضور شکارچیان خارجی در زیستگاه‌ها باشند و محیط‌بانان را ببینند که کوله‌کشی شکارچیان خارجی و لاشه وحوش شکار شده را برایشان حمل می‌کنند و پوست می‌کنند! این امر تبعات اجتماعی جبران‌ناپذیری دارد و با از بین بردن قبح شکار و نگاه ابزاری به حیات وحش به تخلفات دامن می‌زند؟

ظهرابی: نه! چون قبلا نفعی برای افراد محلی نداشت، بومیان را تحریک می‌کرد اما الان داریم کاری می‌کنم که سود آن به جوامع محلی برسد.

بیشتر بخوانید:
مشخص شدن نحوه هزینه‌کرد "خونبهای شکار"
سازمان محیط زیست "خونبهای وحوش شکارشده" را کجا هزینه کرده است؟

 

(پایان بخش دوم)

بیشتر بخوانید:
نمکی با طعم خون بر زخم حیات وحش ایران + فیلم
اعتراض محیط‌بان خوزستانی به صدور پروانه‌های شکار: "شرمنده‌ایم"
مسئولان محیط زیست، در بن‌بست دفاع از شکار
ورود مجلس به پرونده صدور مجوز شکار
کمیسیون امنیت ملی مجلس، پیگیر شکارفروشی به اتباع خارجی می‌شود
کلانتری: قوچ‌‌های پیر زیاد آب می‌خورند، شکار شوند
سمن گمنام مدافع صدور پروانه‌های شکار کدام است؟/اعتراض پنج پیشکسوت نسبت به شکارفروشی
 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط