الهه رضایی: کودکانههای "بیبیسی" بهدردِ فرهنگ ما نمیخورد/ از ما میخواهند اسپانسر بیاوریم!
مجری قدیمی کودک تلویزیون گفت: رسانه ملی باید قدرتمند وارد میدان شود که میخواهند بچههایمان را بهسمت خودشان جذب کنند؛ ضعیف عمل شود بیبیسی و کانالهای دیگر ماهوارهای این قشر مهم و تأثیرگذار را در حصارِ تبلیغات مسموم و آلوده خود گرفتار میکنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، موضوع القای خوراک فکری و اندیشهای غربیها برای امروز و دیروز نیست. شبکههایی همچون فارسیوان، منوتو و حتی جِم حمله به خانوادهها را با فضاسازیهای غلط، مستهجن و وادادگیهای مسموم در دستور کار قرار دادند. برای نوجوان سریالهای خارجی طراحی کردند که یک نوجوان از خانواده و پدر و مادرش جدا میشود و به زندگی مجردی تَن میدهد. این نوع استقلال را برای از بین بردن بنیان خانواده و فاصله گرفتن فرزندان از پدر و مادرهایشان بهراه انداختند، زیرا خانواده کانون مهمِ اجتماعی است که انسانها در آن به رشد و تکامل میرسند. همین خانواده بارها در شبکه جِم تحت ضربات سریالهایی همچون «عشق ممنوع»، «کوزی گونی» و حتی «حریم سلطان» قرار گرفت که اوج وادادگی را بهرخِ مخاطب میکشاند.
میخواهند جامعه را به وادادگی برسانند
سریالهایی که با زرق و برق، صحنههای مستهجن و ترور خانواده و بنیانش، به هر قیمتی مخاطب را تا بیش از 200 قسمت سریال هم جلو میبرد. خانواده «فاطما گل» با همه ازدواج میکرد تا مفهوم و جایگاه ازدواج کردن را زیر سؤال ببرد، و واژهای بهنام دوستی و رفاقت را جایگزین کند؛ نکتهای که میان برخی از سلبریتیهای ما هم رواج پیدا کرده بعد از طلاق میگویند "ما با هم دوست بودیم و تصمیم گرفتیم پایان دوستیمان را اعلام کنیم."، نمیگویند پایان ازدواجمان را! این همان وادادگی است که غرب با شبکههای فارسیزبان خود سعی میکند به هر قیمتی مخاطب را از آنِ خود کند.
حالا بیبیسی بهسراغ کودک آمده!
جلوتر برویم برنامههای بفرمایید شام که همجنسبازی را به خانوادهها آموزش میدهد و در همه این اتفاقات مخاطب اصلی نوجوان و جوان هستند. اما ورطه و رویه تغییر پیدا کرده و امروز شبکه خبری بیبیسی، با راهاندازی بخش کودک، مهمترین قسم یک خانواده را مورد حملات و هجمههای مطالبی قرار میدهد که معلوم است چههدفی از ساخت برنامهها و آثار نمایشی کودکانه دارد. هیچگاه این خوراکها و محتواها خوشایند ایران و ایرانی نبوده است، همچون سریالهایی که روی آنتن این شبکههای فارسیزبان رفتهاند و تبعات منفی آن را در جامعه و میان مخاطبین آن دیدهایم و چه برنامهسازیهای شبانه مستهجنی که همین شبکههای فارسیزبان برای رواج همجنسبازی و ازدواج سفید در دستور کار خود قرار دادند.
نمایی از کارتون «بچه رئیس»
چرا تلویزیون آثار خارجی دور از فرهنگِ ایران را پخش میکند؟
و حالا امروز هم به جانِ کودک ایرانی افتادهاند و فقط هم به تخریب و از بین بردن اصالتها و فرهنگ غنی ایرانی میاندیشند، چون این برنامهها و آثار نمایشی مخرب از دلِ همین شبکههای فارسیزبان بیرون میآید. متأسفانه برخی از سریالهای خارجی و انیمیشنهای دور از فرهنگ ایرانی را تلویزیون هم روی آنتن میبرد. بارها نسبت به عدم کارشناسی در برنامهسازی و حتی پخش نمایشهای کودکانه چه سریالهایی که اصلاً با فرهنگ و تمدّن ایرانی همخوانی ندارند، تذکر داده شده، در صورتی که ما آنقدر در جامعه مملو از استعداد هستیم و استعدادهایی که خانهنشین هم شدهاند.
بدترین روزهای صداوسیما در حوزه کودک
مطمئناً در مقابل این هجمهها و تبلیغات مسموم غربیها خصوصاً بخش کودک «بیبیسی» نیازمند برنامههای کودک جذاب با قالبهای مختلف عروسکی، کارتونی، انیمیشنهایی که در سینمای ایران هم با استقبال مناسبی مواجه شدند، هستیم. امروز صداوسیما بهنوعی از نظر تولید کارهای ویژه کودکان بدترین روزهای خود را سپری میکند و حتی در نمایش خانگی و سینما هم نتوانسته آنطور که بایسته و شایسته است کار را به جایی برساند. شاید مشکل اساسی به فقدان کارشناس، توجه مدیران و کمبود بودجه برگردد که بهتعبیر الهه رضایی مجری و برنامهساز قدیمی کودکِ تلویزیون "از ما هم میخواهند اسپانسر بیاوریم."، همان نکتهای که داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) هم به آن بارها اعتراض داشته چرا آنقدر باید پای اسپانسر در برنامههای کودک و نوجوان در میان باشد.
میخواهند کودک را مسموم کنند
کارشناسان هم بسیار بحرانآور و دلهرهآور میدانند روی فرهنگ و سبک زندگی کودکان جامعه ایرانی، بیبیسی و امثال این شبکههای ماهوارهای فارسیزبان کار کنند که از نظر پوشش، مُد و حتی رفتار با خانواده و جامعه هم مسیر زندگیشان را عوض کنند ولی باید رسانه ملی در اینجا بیشتر کودک را جدی بگیرد و بهنوعی از دامِ این تبلیغات مسموم نجات دهد.
کودکان هم صاحب برنامه استعدادیابی میشوند
الهه رضایی مجری و برنامهساز قدیمیِ تلویزیون است که شاید بهترین سالهای کودکانه شبکه یک با اجرای او در خاطرهها مانده باشد و انتقادهایی که حالا بعد از حذف و کمرنگ شدن حوزه کودک شبکه یک وجود دارد. چرا کودک در شبکه یک به فراموشی سپرده شد؟ البته این روزها، او فارغ از حضور بهعنوان مجری در برنامه مرور بهترین برنامهها و سریالهای گذشته تحت عنوان «با خاطرهها» که روزهای چهارشنبه روی آنتن شبکه آموزش میرفت قرار است کنار گیتی خامنه، برنامه مثبت 40 را که آن هم رویکرد خاطرهمحوری دارد اجرا کند. رضایی به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: از این هفته درگیر یک برنامه استعدادیابی کودکان میشوم که اجرا و امکانات آن در جزیره کیش خواهد بود، استعدادیابی که از همه روستاها و اطراف کشور ایران انجام میشود. سهشنبه و چهارشنبه این برنامه را خواهیم داشت که احتمالاً برنامه «با خاطرهها» شبکه آموزش از چهارشنبه به دوشنبه تغییر پیدا کند.
گفتگوی تسنیم با الهه رضایی مجری و برنامهسازِ قدیمی کودک تلویزیون
کودک و نوجوان دغدغه نیستند
وی در پاسخ به این سؤال که "با توجه به راهاندازی بخش کودک در بخش خبری «بیبیسی»، برنامهسازان ما بایستی چگونه جلوی این تبلیغات مسمومِ غربی را بگیرند؟"، تأکید کرد: من بهطور گذرا تبلیغات این بخش خبری را دیدهام و اعتقاد دارم همه بنگاههای خبرپراکنی، شبکهها، کانالها و ماهوارههایی که در دنیا موجود هستند هرکدام بهنوعی برای کودکان برنامه میسازند و دنبالِ خوراکِ مدنظرشان هستند که با فرهنگ ما همخوانی ندارد، در صورتی که ما استعدادها و تهیهکنندگان قدرتمندی در حوزه کودک داریم که بخشی از آنها کنار گذاشته شدند و یا به ورطه فراموشی سپرده شدند. ظاهراً متأسفانه کودک و نوجوان در کشور ما به فراموشی سپرده شده و دغدغه نیست.
هنوز کارتون «بل و سباستین» را میبینند
رضایی با اشاره به فراموش شدن کودک در شبکه یک، افزود: آنقدر برای گروهی در تلویزیون کار کودک بیارزش شده که گروه موفق کودک در شبکه یک هم به فراموشی سپرده شده است، در صورتی که شبکه یک قدیمیترین برنامههای کودک را کلید زد اما بعد از مدتی ادامه پیدا نکرد. بهترین برنامههای کودک تولید شد و از دهه 60 انیمیشنها و کارتونهای خارجی همسویی را روی آنتن میبرد. بعد از چهل سال هم هنوز کارتون «بل و سباستین» را در فضای مجازی میگذارم بسیار از آن استقبال میشود. واقعاً آن زمان، تولیدات داخلیمان بهلحاظ آموزش، پرورش و سرگرمی بسیار تأثیرگذار بوده است.
تلویزیون راه برنامهسازی را اشتباه میرود
مجری و برنامهسازِ قدیمی تلویزیون با ابراز اینکه "ما باید پُرشور و قدرتمند به میدان کودک بیاییم"، خاطرنشان کرد: در چند سال اخیر، سینما هنر کرده چند تن از افراد مطلع و کاربلد را به میدان آورده انیمیشنسازی میکنند و بسیار هم مورد توجه مخاطب قرار گرفته است، ولی تلویزیون تولیدات داخلی را کَم کرده و یا گاهی راه برنامهسازی را اشتباه میرود. از تولیدات خارجی هم بهگونهای استفاده میشود که بیشتر مورد توجه مخاطب قرار میگیرد تا جایی که دامنه استفاده از فضای اینترنتی و ماهوارهای برای این قشر بیشتر میشود.
بیبیسی نشان داد که جذب مخاطبِ کودک برایش مهم است
وی اضافه کرد: حتی ماهواره هم قطع شود سیدیهایشان خریداری میشود و از فضای اینترنتی هم بیشتر استفاده میکنند، در حالی که همیشه کارهای کودکانه تلویزیون تأثیرگذارتر بوده و هست و بیشتر به فضای اصالت و فرهنگسازی توجه کرده است. اما متأسفانه حضور بیبیسی و برخی از شبکههای فارسیزبانِ دیگر با ورود جدیشان به حوزه کودک نشان میدهند که جذب مخاطب کودک برایشان مهم است و مثل بخشهای دیگر دنیا مثل شبکههای عربی قصد دارند مخاطبِ کودک را از آنِ خود کنند. اما ما اینجا چانهزنی میکنیم برای ساخت برنامه و فرهنگسازی کودک، یا امکانات و اسپانسر نداریم و یا آدمهایی که باید کار کنند کنار رفتهاند و یا نیستند.
دست و جیغ و هورا برنامهسازی کودک نیست
رضایی با انتقاد از نوع برنامهسازی اشتباهِ برخی در حوزه کودک، تصریح کرد: امروز برنامههایی ساخته میشود که آهنگی میزنند و مجری فریاد میزند دست و جیغ و هورا! یا بچههایشان را میآورند تا دیده شوند، این برنامهسازی نیست! همیشه در علم روانشناسی، برنامهسازی کودک بهگونهای دیگر است؛ بچهها از صفر تا 6سالگی بهترین مقطع یادگیریشان است. سن تربیتپذیری، آیندهسازی و استعدادیابی در این زمان اتفاق میافتد. باید از طریق برنامهسازی بهطور غیرمستقیم و مستقیم و با بازیهای درست و کاربردی، مهارتافزایی را رونق دهیم، اما همواره میخوانیم گل قندون، لب خندون یا مجری فریاد میزند جیغ و هورای بلند و این روزها هم لباسهای رنگارنگ بپوشند. این نوع اتفاقات نمیتواند برای کودک، فرهنگسازی کند یا تأثیرگذار باشد.
این برنامهها پاسخگوی بچههای ما نیست
این مجری و برنامهسازِ قدیمی تلویزیون با تذکر اینکه "باید رسانههای ما مراقبِ اینهمه تبلیغات مسموم و خوراک نامرغوب خارجی باشند"، تصریح کرد: امروز جلوی درب جام جم و استودیوهای ما والدین فرزندهایشان را به برنامه میآورند تا به فامیلهایشان بگویند "بچه ما تلویزیون رفته" و برنامههایمان هم روی این محورها، جلو میرود. این درد ما از برنامهسازیهای غیراصولی است و نمیخواهند هم درمانی پیدا کنند. به عوامل مربوطه سازمان صداوسیما بارها گفتهایم و هم خودم و دیگر همکاران قدیمی هم برنامههایشان را ارائه دادهاند. البته یک بخشی در شبکه دو اتفاقات خوبی در برنامهسازی رقم خورده ولی اینها بهتنهایی پاسخگوی بچههای ما نیست. در دنیایی که اینهمه تبلیغات و خوراک بهطُرُق شبکههای مجازی، گوشیهای تلفن همراه و فضای VODها در اختیار کودکان قرار میگیرد جای کارهای بیشتر و تأثیرگذارتری است.
شعر «جنتلمن» را در مهدکودک شنیدم
وی در پاسخ به این سؤال که تلویزیون در این شرایط نیازمند چه برنامهسازیهایی برای مخاطبِ کودک است، افزود: برنامه سرگرمکننده، آموزشی و برنامهای که ذهنِ بچهها را بتواند بهطرفی بکشاند که برای آیندهشان مفید باشد. همه بچههای ما که نباید دکتر و مهندس بشوند یا در صف کنکور قرار بگیرند. این کودکان نیازمند مهارتآفرینی هستند. برنامههای کاربردی بایستی ساخته شود تا درباره کارآفرینی، شغل و مهارتهای مختلف صحبت کند، یا درباره موسیقی، حتماً با جدیت وارد عمل شوند که موسیقیهای نامرغوب پاپ و رپ این فضا را تحتالشعاع قرار دادهاند. واقعاً شعر «جنتلمن» را فارغ از فضاهای دیگر، از زبان بچههای مهدکودک هم شنیدم یا شعرها و لحنهای سخیف دیگر که هر روز هم بیشتر میشوند. امروز باید برنامههایی روی آنتن بروند که به کودک ما بیاموزد خوابیدن ساعت 9 شب چه فوایدی دارد ولی نه با آن لحنهای نخنماشده و بیتأثیر یا معضل تماشای یک سریال یا فیلم برای یک خانواده که نباید کودک هر فیلمی را با پدر و مادرش بهتماشا بنشیند. درباره این معضلات و آسیبها و اتفاقات مهم باید تلویزیون برنامه داشته باشد.
بیبیسی دنبال گرفتارکردن کودک ماست
رضایی با بیان اینکه "بیبیسی و شبکههای ماهوارهای فارسیزبان دنبال گرفتار کردن کودک ما هستند"، ادامه داد: رسانه ملی باید قدرتمند وارد میدان شود که میخواهند بچههایمان را بهسمت خودشان جذب کنند. ضعیف عمل شود بیبیسی و کانالهای دیگر ماهوارهای این قشر مهم و تأثیرگذار را در حصارِ تبلیغات مسموم و آلوده خود گرفتار میکنند. آنها به هر قیمتی برنامه میسازند تا مخاطب ببیند اما ما باید فقط محتوا را مدنظر قرار دهیم. از طرفی مقصرِ فرسایش در برنامهسازی کودک هم فقط عدم کارشناسی است.
قبلاً نظارتها بیشتر بود
وی اضافه کرد: زمانی ما در دهه 60 و 70 تلویزیون برنامهسازی میکردیم برای پخش یک سریال یا کار خارجی از سِیر خرید تا دوبله و پخش بارها مورد ارزیابی قرار میگرفت تا کلمهای ناخوشایند و یا فضایی دور از فرهنگِ ما روی آنتن نرود. نام این کارها سانسور نیست بلکه بازبینی و نظارت در بسیاری از بخشها لازم و ضروری است، چون کودک ما هرچند تبلیغات مسموم، ادبیات بد، فرهنگ نادرست را ببیند و یا بشنود بیشتر تحریک میشود آن اثر را دنبال کند.
برخی از مسئولان شبکه کودک با بایدها و نبایدهای کودک آشنا نیستند
این برنامهساز و مجری قدیمی تلویزیون با انتقاد از برخی مسئولان شبکه کودک، گفت: برای تلاشگران شبکه کودک احترام زیادی قائل هستم اما احساس میکنم برخی از مسئولان این شبکه اطلاعات کودک، روانشناسی کودک و نیازسنجیهای کودک را نمیشناسند، شاید نمیدانند بایدها و نبایدهایشان چیست که یاد بگیرند. چون ما معضلات بزرگی در جامعهمان داریم و فضا را جدی نگیریم، فرهنگمان از دست میرود. وقتی درباره خطر اعتیاد، کودکان کار و خیلی از معضلات دیگر هم صحبت میکنیم برخیها میخندند و جدی نمیگیرند. این فضاها واقعاً نیازمند یک کار جامعهشناسی دقیق و ساماندهی قدرتمند دارد. باید NGOهایی راهاندازی شوند و با دانش و کارآمد کار کنند.
از رونق قصههای کودکانه در تلویزیون خوشحال شدم
رضایی با بیان اینکه "به ما هم میگویند اسپانسر بیاورید"، خاطرنشان کرد: برنامهسازی را دوست دارم و طرح، ایده و اندیشه آن هم وجود دارد. یک گروه رسانهای هم برای کودک داریم و فعال هستیم اما حامی و پشتوانه مالی نداریم، حتی طرحهایمان را به سازمان صداوسیما هم تحویل میدهیم میگویند "برو و اسپانسر بیاور"! حتی خودمان هم کاری انجام دهیم و بخواهیم از تلویزیون پخش کنیم باز باید پولی پرداخت کنیم. ما الآن در «قاب کودک» برای بچهها در فضای مجازی قصه تعریف میکنیم تا این فضاهای بااصالت دوباره رونق پیدا کنند. البته خوشبختانه دیدم تلویزیون در برخی از شبکههای خود این فضا را دوباره جدی گرفته است. البته هر چند وقت یک بار بهمیانِ مردم در شهرهای مختلف میرویم و استعدادهای کودکان را مورد تست قرار میدهیم تا بهترینهایشان بتوانند در فضای رسانهای کشور خصوصاً تلویزیون بهموقعِ ضرورت، فعال شوند.
عمده انیمیشنها، بازیها و کارتونهای خارجی بهدردِ ما نمیخورد
وی در خاتمه افزود: این فضای انیمیشنهای خارجی که خیلی در فضای اینترنتی رونق دارند و قابل توجه بسیاری از خانوادههای ما هم هستند بسیار مخرّبند و میتوانند در فرآیند آموزش و پرورش هم برای کودکان ما زیانآور شوند، چرا که این فضا بهدردِ فرهنگ ما نمیخورد؛ آن فرهنگ برای کشوری است که تولید کرده، و برای ما تعریفشده نیست. این طور هم نیست که آنها مشکلات خاصی دارند، دزد و قاتل هستند! اما به هر حال تمدن و فرهنگ ما نشان میدهد ما بیشتر به ثبات و بنیان خانواده توجه داریم. پدرها و مادرهای ما هم باید با این تبلیغات مسموم و هجمههای شدید در ساخت آثار مختلف کودکانه، کودکشان را بیشتر جدی بگیرند و برای آن وقت بگذارند، با فرزندشان بازی کنند، قصه بگویند و قصه بشنوند، نباید بگذارند بیشتر پایِ این انیمیشنها، بازیهای رایانهای و حتی فضای مجازی باشند، فضایی را فراهم کنند تا دوباره اصالتها و فرهنگهای ایرانی بهمیانِ کودکان این سرزمین برود و رونق پیدا کند.
انتهای پیام/*