مسافرآستانه: تئاترهای خوب و موفق و پرتماشاگر از پس هزینه‌های خودش برنمی‌آیند

دبیر شورای سیاستگذاری تماشاخانه ایرانشهر در ده سالگی مجموعه ایرانشهر از لزوم حمایت شهرداری می‌گوید.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، ده سال پیش زمانی که حسین مسافرآستانه نخستین نمایش تماشاخانه ایرانشهر را روی صحنه می‌برد، شاید فکرش هم نمی‌کرد زمانی مسئولیت این مجموعه را برعهده بگیرد. او که همواره به عنوان یکی از مدیران بااخلاق تئاتر شناخته می‌شود، پس از افزایش حواشی در این تماشاخانه و تحت نظارت حسین پارسایی، در چند ماه گذشته فضا را به سوی آرامش برده است و دیگر خبری از آن حواشی نیست. تغییر شرایط فرصت مغتنمی بود در ده سالگی مجموعه ایرانشهر، گفتگوی با حسین مسافرآستانه درباره وضعیت این تماشاخانه داشته باشیم. آنچه می‌خوانید بخش نخست این گفتگو است:

***

ده سالگی ایرانشهر است و مجموعه پستی و بلندی‌های زیادی داشته است. از جمله ایتکه وضعیت ایرانشهر و رابطه‌اش با شهرداری خیلی روشن نیست. شاید ده سال پیش مدیر وقت مشکلات شما را نداشته است. رنج امروز ایرانشهر چیست؟

مجموعه ایرانشهر در ابتدا جزء ردیف بودجه حمایتی شهرداری قرار گرفت

مسافرآستانه: از ابتدا مجموعه ایرانشهر جزء ردیف بودجه حمایتی شهرداری قرار گرفته بود؛ اما میزان این کمک‌ها به هیچ وجه کافی نبوده و همواره این مجموعه برای جذب منابع مالی با مشکل مواجه بوده است که در برخی از دوره‌ها علاوه بر ردیف بودجه رسمی حمایت‌های جزیی دیگری نیز توسط شهرداری از تماشاخانه ایرانشهر به عمل می‌آمد. همجواری خانه هنرمندان با تماشاخانه موجب شده تا این دو مجموعه تحت مدیریت واحد اداره شوند و لیکن تماشاخانه ایرانشهر داری شورای سیاستگذاری مستقل است.

در ایرانشهر نباید از فروش 20 درصد کسر شود

در دوره قالیباف تقریباً از 5 سال پیش به این طرف که دور حضور رجبی معمار به عنوان مدیر عامل خانه هنرمندان و ایرانشهر شروع شد شورایی تحت عنوان شورای سیاستگذاری تشکیل داد که عضوش بودم. در این شورای سیاستگذاری همه دوستان در شورا متفق القول به این باور رسیده بودند که اینجا به عنوان یک مکان فرهنگی  زیرمجموعه شهرداری است و باید مورد حمایت شهرداری باشد. شهرداری با رویکرد فرهنگی که از خودش نشان داده و ساخت ابنیه‌های هنری فرهنگی، باید به دلیل همجواری با خانه هنرمندان نگاه ویژه‌ای به ایرانشهر داشته باشد و مورد حمایت قرار بدهد. در اینجا نباید از فروش 20 درصد کسر شود. اگر پولی به هنرمند بابت تولید تئاتر تعلق نمی‌گیرد در عوض 20 درصد فروش از این‌ها کم نشود و این در دوره قالیباف تصویب شد.

آقای قالیباف با چنین سوبسیدی موافقت کرده بود ؟

علی‌رغم میل باطنی شورا و خود شورا ناچار شدیم 20 درصد را دوباره برگرداند

مسافرآستانه: بله این تصویب شد. منتهی تا یک سال بعد قالیباف پابرجا بود اما به این نتیجه رسیدیم که ما حداقل در هزینه‌های جاری اینجا گیر کرده‌ایم. دو راه بیشتر باقی نماند یا 20 درصد را برگردانیم که مقداری به هزینه جاری کمک شود؛ چون 20 درصد درآمد هر چه قدر زیاد باشد هزینه کل مجموعه را تأمین نمی‌کند یا 20 یا ناچاراً باید اجرای مداوم تئاتر را تعطیل کنیم و فصلیش کنیم. تئاتری بیاید که پول با خودش بیاورد. این همه هزینه جاری برای این مجموعه نداشته باشد. ترجیح این بود چنین سالنی که تشخص و سابقه‌ای دارد و سال‌های پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و تماشاگر اینجا را شناخته و راه اینجا را بلد شده نباید تعطیل شود. هیچ کس موافق تعطیلی نبود. علی‌رغم میل باطنی شورا و خود شورا ناچار شدیم 20 درصد را دوباره برگرداند که بگوییم باز با این 20 درصد نسبت به سالن‌های دیگر حمایت بیشتری می‌شود. نظم و ضوابط و خدمات‌دهی بهتری صورت بگیرد.  این بود که 20 درصد به ناچار طی سال‌های اخیر دوباره برگردانده شد؛ ولی هم چنان در شورای سیاست‌گذاری پیگیر هستیم. حالا که ثبات ایجاد شده و شهردار فرهنگی هم روی کار آمده در حال رایزنی هستیم.

عملاً سوبسیدی که قبلاً در دوره قالیباف پرداخت می‌شد قطع شده است؟

شهرداری خدمات فرهنگیش را درصدر فعالیت‌هایش قرار بدهد

مسافرآستانه: بله قطع شده؛ چون آقای قالیباف موافقت کرده بودند که یک حمایتی که برای خانه هنرمندان و حمایت ویژه ایرانشهر اختصاص بده.د یک مبلغی را الان مبلغ را نمی‌دانم؛ ولی مبلغی بوده ویژه ایرانشهر. مازاد بر آن مصوبات قانونی ایرانشهر. به نظر من شهرداری همان‌طور که بسیاری از خدمات شهری را انجام می‌دهد باید خدمات فرهنگیش را درصدر فعالیت‌هایش قرار بدهد؛ چون خدمات فرهنگی شهرداری موجب ارتقای فرهنگی شهروندان خواهد شد. این ارتقای فرهنگی شهروندان خودش صرفه‌جویی در بسیاری از هزینه‌هایی است که شهرداری در برابر ناهنجاری اجتماعی می‌دهد. اگر ما نگاه مدون فرهنگی و هدفمند فرهنگی داشته باشیم، سطح شعور فرهنگی جامعه را ارتقا بدهیم، بسیاری از ناملایمات پرهزینه‌ای که امروزه در شهر متحمل می‌شود را نخواهیم داشت.

مسافر

حمایت شهرداری از پروژه‌های فرهنگی در واقع به نوعی صرفه‌جویی است.  هر چه قدر هزینه بکند یک جوری سرمایه‌گذاری است. سودآوریش آن است که در آینده جلوی بسیاری از ناهنجاری را می‌گیرد. تشخص اجتماعی را بالا می‌برد. مخصوصاً تئاتر تشخص اجتماعی را بالا می‌برد. تئاتر در مواجهه با مردم باعث تغییر رفتار اجتماعی می‌شود. تشخصی به هنرمندان می‌دهد. بسیاری از ناملایماتی که در اثر بی اخلاقی‌ها و نگاه‌های غیرفرهنگی در جامعه به وضوح می‌بینیم، با رونق تئاتر می‌تواند به تغییر نگاه‌ها منجر شود.  می‌تواند فرهنگ شهروندی را ارتقا بدهد. فرهنگ شهروندی یکی از معضلاتش در ترافیک نمود دارد. این می‌تواند در آینده با تئاتر و هنر فرهنگسازی شود.  به نظر من از هزینه‌های مازادی که شهرداری در آینده خواهد داشت را کم می‌کند.

هزینه فرهنگی می‌تواند هزینه‌های اجتماعی را در آینده کاهش بدهد

یک بار در سال‌های گذشته و اوایل دوره قالیباف یک بار ایشان برای من توضیح می‌داد معاون اجتماعی شهرداری وقت  هزینه‌های پنهان زیادی دارد. مردم ازش بی‌خبرند. گفت یک نمونه چند هزار گوشه‌خواب را ساماندهی کردیم و هزینه این‌ها چند میلیارد است. این مربوط به 10، 12 سال پیش می‌شود. من عرض کردم که یک بخشی از این هزینه‌ها را اگر به زمان خودش خرج امور فرهنگی نکنید این هزینه‌ها سال به سال به توان دو بالا خواهد رفت. یعنی شما با صرف هزینه برای این که گوشه‌خواب‌ها را جمع کنید، معتادان را جمع کنید، سال به سال باید بودجه را دو برابر کنید. کم نمی‌شود؛ اما اگر بیایید در زمان خودش یک مقدار از بودجه را صرف هزینه‌های فرهنگی شهروندی بکنید مانع بسیاری از معضلات آینده می‌شوید. این کاری است که متاسفانه خیلی خوب مشاهده نمی‌شود. شاهدیم برای پروژه‌های خودشان از مردم پول می‌گیرند. خدمات فرهنگی به نظر من از بسیاری از خدمات از پاکسازی و بلوارسازی و جدول‌کشی خیابان همه این‌ها بسیار مهم است؛ اما هزینه فرهنگی از همه مهمتر است. چون می‌تواند هزینه‌ها را در آینده کاهش بدهد. از این نظر امیدوارم با شناختی که نسبت به شهردار کنونی دارم به دلیل اینکه افتخار داشتم در زمان دانشجویی هم دانشکده‌ای ایشان باشم، آقای حناچی هنوز هم نگاه فرهنگی داشته باشند.

اینجا آمدند؟

مسافرآستانه: بله دو باری آمدند مراسمی داشتیم و تشریف آوردند.

وضعیت را رصد کرد؟

مسافرآستانه: بله یک مجموعه اطلاعاتی از مجموعه به گوششان رسیده؛ ولی همچنان نیازمند پیگیری ایرانشهر است.  منظورم از شهرداری فقط حمایت از ایرانشهر نیست. از این مجموعه‌ها متاسفانه زیاد است که بهره برداری نمی‌کنند.

همانند مجموعه پردیس تهران که وضعیت قابل دفاعی ندارد.

مسئولین شهرداری ز همه توقع درآمد دارند؛  این نگاه خیلی بد و غلط است

مسافرآستانه: دقیقاً برای اینکه تعریفی ندارد. برنامه‌ای برایش ندارد. خیلی از این مجموعه‌ها با حمایت اندک به بخش خصوصی پیشنهاد می‌کنم. باید آدم ذی‌صلاح در جامعه فرهنگی پیدا شود. یک یا دو سال آن را واگذار کنند با حداقل هزینه تا بشود آنجا را فعال کرد. فعال شدن آنجا به نفع شهرداری است. دوره قبل با بعضی مسئولین شهرداری صحبت می‌کردم، دیدم از همه توقع درآمد دارند. این نگاه خیلی بد و غلط است. این نگاه منجر به تأثیر کار فرهنگی نمی‌شود. برعکس جواب می‌دهد.

شهرداری باید همکاری کند. باید با مجموعه تعامل گرمتری داشته باشد. دو سال گذشته دیدیم پارک خیلی با مجموعه همکاری نمی‌کند. اخیراً چراغ‌های جلو مجموعه خاموشند. تابستان سال گذشته نمایشگاه برپا شد و محمد رحمانیان هم با عواملش درگیر شده بود. الان شما مشکلاتان با پارک را چه طور حل می‌کنید؟

مسافرآستانه: باید بیشتر ملاحظه داشته باشیم. دو سه باری ارتباط زدیم و قول و قرارهایی گرفتیم.  نور یکی از معضلات ماست و بعد برای روشن کردن محوطه برای اینکه تماشاگران ما تا دیر وقت از مجموعه خارج می‌شوندما ناچار می‌شویم محوطه روشن باشد. برای روشن شدن پروژکتورهایی نصب شده که باعث کور شدن نگاه خود ساختمان ایرانشهر می‌شود. نور غیرمهندسی طراحی غیرمهندسی نور لطمه می زند. بی‌نوری هم بدتر است؛ بنابراین توقع داریم، صحبت هم کردیم، یک قول و وعده وعید دادند. قرار است  یکی دو تا برج در برابر تئاتر بزنند تا هم محوطه نورانی شود و هم ساختمان با طراحی نور قابل قبولی مشاهده شود. ما تا دوازده شب تقریباً نمایش داریم. برای امنیت منطقه با نیروی انتظامی صحبت کردیم. همکاری خوبی دارند. در این مدت خود مأمورین در ارتباط هستند. مأمورین بسیار پای کاری هستند و خدا رو شکر مشکلی تا الان نداشتیم. سر شهرداری هم شلوغ است وعده وعید می‌دهند ما باید پیگیر باشیم.

نمایشگاه‌ای همانند نمایشگاه گذشته در این تابستان برپا می‌شود؟

در زدن نمایشگاه زدن کسی به خانه هنرمندان یا تماشاخانه ایرانشهر صلاح و مشورت نمی‌کند

مسافرآستانه: اصل نمایشگاه زدن را شخصاً مخالفتی ندارم؛ اما جایش باید تعریف داشته باشد. یعنی نمایشگاهی که اینجا می‌زنند در بین خانه هنرمندان به نظرم اشتباه است. بخش‌های دیگری مثلاً در ضلع شمالی ضلع غربی  به نظر من اشتباه است. یک اختلاط فرهنگی ناجوری را شکل می‌دهند. با این کار نوع تعاملات با نمایشگاه‌هایی از این دست با نوع آدم‌هایی که برای دیدن خانه هنرمندان یا ایرانشهر میان کاملاً متفاوت است. قاطی کردن این‌ها در واقع التقاط فرهنگی بین مردم ایجاد می‌کند که به نظرم خوب نیست. یک عده از این ناراضیند همان دود کباب. در نمایشگاه دود کباب را می‌بیند این قاطی کردن این دو فضا خوب نیست. اصلاً نمایشگاه گذاشتن خوب است. مخصوصاً نمایشگاه‌هایی که برای شناخت فرهنگ‌های مختلف ایجاد می‌شود. ما اقوام و اقلیم‌های مختلف را شاهد هستیم. در بعضی نمایشگاه‌ها خودم شخصاً بازدید می‌کنم و دوست دارم؛ اما این نمایشگاه‌ها را در کنار این مجموعه‌ها زدند.در زدن نمایشگاه زدن کسی به خانه هنرمندان یا تماشاخانه ایرانشهر صلاح و مشورت نمی‌کند؛ بنابراین تحت مدیریت مجزای خودش، در کنار مجموعه‌ای ایجاد می‌شود که طرز تفکر دیگری دارد. خود برگزار‌کننده‌ها هم با هم مشکل دارند. فقط مردم نیستند. بنابراین ضمن این که با اصل نمایشگاه مخالفتی شخصاً نداریم به عنوان آدم فرهنگی خیلی دوست دارم این اتفاق بیفتد؛ ولی باید جای خودش را داشته باشد.

پارسال گزارش مالی از ایرانشهر منتشر کردم. آن زمان آقای پارسایی از بنده تشکر کرد که اطلاعات خوبی است و خب من گزارشی هم برای امسال داشتم که هنوز منتشر نکردم. چیزی که مشخص است 20 درصد نمی‌تواند برای مدیریت اینجا کفایت کند. بدون حمایتی که حداقل شش ماه تصویبش طول می‌کشد چه طور مجموعه را نگه داشتید؟

مسافرآستانه: با سپاس از گزارش ارزشمند شما باید عرض کنم که در حال حاضر به جز 20 درصد فروش گیشه و همان بودجه مصوب حمایتی منبع دیگری نداریم و این برای ادامه فعالیت‌ها که مستحضرید دو برابر شده و همین طور هزینه‌های جاری کافی نیست. بسیاری از دستگاه‌های فنی، کابل‌کشی‌ها و پرژوکتورها و ... در حال مستعمل شدن هستند و به روزرسانی آنها هزینه‌های بالایی می‌طلبند. امیدوارم حمایت‌های مازاد شهرداری که مدیریت مجموعه و شورای سیاستگذاری در حال پیگیری هستند، به زودی محقق شود.

مشکلات خودش را دارد؟

مسافرآستانه: واقعاً با چنگ و دندان پیش می‌رود. برای بسیاری از مراسمی که ظاهراً بازخورد قابل قبولی داشته، حداقل هزینه‌هایی می‌شود که کسی باورش نمی‌شود. ظاهرش را نگاه کنید، امکانات اجرا را ببینید، می‌شود حدس زد چند صد میلیون هزینه داشته؛ ولی برای ما شاید ده میلیون هم نباشد. بخش مهمی از هزینه‌های پرسنلی ما از خانه هنرمندان تأمین می‌شود، خیلی از هزینه‌های دیگر در ایام‌های خاص که یک سری هزینه باید متحمل می‌شویم. ما از سفره آنها چیزی برمی‌داریم تا خیلی از نظر مالی به مافشار نیاید و صرفه جویی کنیم.

الان با این وضعیتی که دارید بدون خانه هنرمندان نمی‌توانید ادامه دهید.

مسافرآستانه: نه مدیریت اینجا هم یکی است. حمایت‌هایی که می‌کنند، صرفه‌جویی که مجبوریم بالاخره متحمل شویم، ما حتی گاهی اوقات بچه‌هایمان را فقط به تعهد کاری خودشان در سر و کار داریم ،تعطیلات می‌آوریم اضافه کاری نمی‌دهیم. نه این که نباید بدهیم، همیشه هم امیدواریم حقوق تمام پرسنل پرداخته شود. همکاری خود بچه‌هاست که پای کار ایستاده‌اند و در نهایت با کم توقعی همکاری می‌کنند. تعطیلات را سر کار می‌آیند. شنبه‌ها دو اجرایی می‌آیند. با این که شنبه روز تعطیل کاری برای همه است.

چشم اندازی که از اول عید در تئاتر پیش آمد این بود که امسال سال قوی از لحاظ گیشه نیست کما اینکه پارسال اعداد و ارقام نشان می‌دهد گیشه‌ها موفق نبودند. نمایش‌هایی که فروش بالایی داشتند با توجه به خرجشان بازگشت مالیشان مثل گذشته نبوده. تناسب جذابی نداشتند. الان خودتان چشم اندازی از این سه ماه گذشته با وضعیت گیشه ایرانشهر آینده داربد؟

اصلاً توقع درآمد آن چنانی که بتواند همه هزینه‌ها را تأمین کند نداشتم

مسافرآستانه: همان طور که اشاره کردید اصلاً توقع درآمد آن چنانی که بتواند همه هزینه‌ها را تأمین کند نداشتم. استثنائات را اگر کنار بگذاریم که دلایل متعددی دارد.  عمدتاً همه تئاترهای خوب و موفق و پرتماشاگر از پس هزینه‌های خودش برنمی‌آیند. اگر همکاری همه اعضای گروه در تخفیف دستمزدهای خودشان نباشد شاید خیلی از کارها پا نگیرند. با این که دستمزد قرارداد بسته می‌شود با رقم مشخص بین 60، 70 درصد خود جامعه تئاتری‌ها همکاری می‌کنند. با وجود وضعیت اقتصادی جامعه فکر نمی‌کردیم با چنین تماشاگری روبه‌رو شویم. بی‌اغراق بگویم دو برابر توقعم الان فروش می‌کنیم. تماشاگر و گیشه داریم. از پیش‌بینی من جلوتر است.

توقع سوددهی در تئاتر توقع غلطی است

اما با این وجود می‌گوییم به سوددهی نمی‌رسند. چون توقع سوددهی در تئاتر توقع غلطی است؛ ولی حداقل هزینه‌ها تأمین شود و مقداری از دستمزدها کم شود برای تئاتر خوب است. الان این وضع را داریم. علی رغم وضعیت نابسامان اقتصادی و گرانی‌های بی‌حد و حصری که در جامعه شاهدیم گرانی‌های نجومی که شاهدیم در روی همه چیز از آب خوردن تا همه چیز، چندین برابر قیمتش بالا رفته است؛ از همین رو عمدتاً به طور کلی سالن‌های تئاتر با فروش کم روبه‌رو هستند.

در دوره قبلی یک رسمی راه افتاد که فهرست نمایش‌های سال ایرانشهر را اعلام می‌کردند و آن فهرست این طوری بود می‌گفتید که مثلاً مرداد ماه ایرانشهر پرفروش خواهد شد. براساس اسامی که بود. آذر ماه افت می‌کند. چیدمان به نظر جوری بود آدم‌هایی که توانایی جذب مخاطبشان زیاد بود در ماه رمضان اجرا نداشتند. بماند که خیلی وقت‌ها فرد نه جندان مشهور در رمضان هم پرفروش شده است. ایرانشهر با این کارش می‌توانست بازه‌های تبلیغاتی برای هنرمندان شکل دهد. از همین رو می‌توانیم بگوییم چرا 50 درصد نمایش‌ها در نهایت به اجرا نمی‌رسیدند. شما اعلام اجراها را کنسل کردید و در عوض فرصت‌های اجرایی را به گروه‌های مختلف دادید.

من از ابتدا با اعلام برنامه تماشاخانه مخالف بودم

مسافرآستانه: من از اولش با این کار مخالف بودم. شورا هم مخالف بودند؛ ولی گفتند روال است.

روال را سرسنگی بنا گذاشت.

مسافرآستانه: گفتند از اینجا توقع دارند. دوره گذشته گفتند توقع دارند. بنابراین چون از قبل بود، ماند. خودش پاشنه آشیل مجموعه شده بود. با این اعتراض روبه‌رو بود. از سه ماه قبل کاری تمرین شده یک دفعه می‌بینید آن کار قرار نیست اجرا شود. یعنی خودش به ضد خودش تبدیل می‌شد.

همانند حواشی اجرای حمیدرضا نعیمی که نشد بین دو هنرمند هماهنگی ایجاد کنند.

تبلیغات از پیش تعیین شده صرفاً برای رونق یک تئاتر جواب نمی‌دهد

مسافرآستانه: من همون موقع مخالف بودم. ضمن این که تجربه ثابت کرده که تبلیغات از پیش تعیین شده صرفاً برای رونق یک تئاتر جواب نمی‌دهد. گاهی اوقات ال بعضی تئاترها هستند علی رغم توقع و پیش‌بینی یا افت فروش دارند یا اصلاً هیچ توقعی برای فروشش نمی‌رود. تئاتر خودش، خودش را ساپورت می‌کند. تئاتر در اجرا خودش را راضی می‌کند. توسط تماشاگرش بالا می‌آید. ضمن اینکه همه تبلیغات روراست نیستند. من از این واژه نمی‌ترسم، برای عوام فریبی این کارها را می‌کنند. این‌ها تماشاگر تئاتر نمی‌شوند. آنهایی که به عشق سلبریتی می‌آیند؛ سوءاستفاده از مردم و سلبریتی‌هاست - استثناءها را کاری ندارم -؛ ولی تئاتر در اجرا خودش را معرفی می‌کند.

گاهی ناشناخته‌هایی می‌آیند و تغییری در بینش ما ایجاد می‌کنند. این ویژگی تئاتر که عرض کردم تجربه شده و آن آسیب‌هایی که در اعلام عمومی به وجود آمده باعث شد من با اجازه شورا - البته یعنی نظرم دوباره به شورا مطرح کرد و شورا تصویب کرد - اعلام عمومی نکردیم. همین الان که سه ماه از سال گذشته ما با دو تغییر اساسی روبه‌رو شدیم. ما یک دفعه مواجه می‌شویم با اینکه یک کاری علی‌رغم برنامه‌ریزی پذیرش؛ در شورا جلسه گذاشت می‌شود و اعلام می‌شود که نمی‌تواند اجرا رود. هر چند من در دوره جدید دو ماده به قرارداد اضافه کردم. اینکه کسانی که کمتر از سه ماه پیش از اجرا اعلام انصراف نکنند تا سه سال از اجرای در این مجموعه محرومند.

کاری که پارسایی نمی‌کرد.

در گذشته هنرمندان با بهانه‌های واهی اجرا در ایرانشهر را کنسل می‌کردند

مسافرآستانه: نه نمی‌کرد. در مجموعه آمده، در قراردادشان هست و چک ضمانت این‌ها عودت داده نمی‌شود. این باعث می‌شود تا جایی که می‌توانند به هر بهانه‌ای کنسل نکنند؛ چون در گذشته با بهانه‌های واهی کنسل می‌کردند.

فرمش را دیدم اسم‌های گنده می‌نویسند و مدعی می‌شوند این کار را می‌کنم.

مسافرآستانه: اگر طرف نگاه واقعه‌گرایانه به خودش و گروه نداشته باشد به مشکل برخورد می‌کند. یعنی دیگر نمی‌تواند بگوید من می‌خواهم چه کسانی را به عنوان بازیگر بیاورم. این‌ها معیار انتخاب ما نیست. به آن بهانه زمان را بگیرد؛ ولی بعد نتواند با بازیگرانش توافق کند و ناچار شود برود کاری کند که نه کارش، نه بازیگرانش قابل قبول باشد. به هر حال هم مجموعه را دچار مشکل کند هم خودش را.

ملاکتان در انتخاب آثار چیست؟

ملاک ما در انتخاب آثار لیست بازیگران نیست

مسافرآستانه: ملاک ما در انتخاب آثار لیست بازیگران نیست، نگاه کارگردان هست و نوع کاری که می‌کند. ما وجه هنری اثر را در اولویت اول  قرار می‌دهیم. پیشنهاد را با نگاه کارگردان بررسی می‌کنیم. در اولویت دوم نگاهمان این است با چه کسی می‌خواهد اجرا کند که توانایی اجرای کار را دارد. نه به لحاظ اینکه آن فرد سلبریتی باشد، در واقع هنرمندان شناخته شده و قوی در حوزه تئاتر باشند برایمان کافی است. به این نگاه که شما چهره سینمایی تلویزیونی بیاورید اولویتی برایمان ندارد یعنی امتیازی نیست.

کهبد تاراج برای مثال  چشم‌اندازی برای اجرا در ایرانشهر نداشت و شما دعوتش کردید .

مسافرآستانه: کهبد تقاضایی را در سال گذشته اینجا ثبت کرده بود و تقاضایش اتفاقاً مورد پذیرش قرار گرفت.

خودش می‌گفت امیدی نداشت که در ایرانشهر اجرا برود.

مسافرآستانه: فکر نمی‌کرد چون کهبد فکر می‌کرد خودش آدم شناخته شده‌ای نیست. توانایی‌هایش دیده نشده بود. بعد حداقل برای شورا دیده نشده بود. از طرفی چهره‌های نامی هم ندارد؛ اما انتخاب موضوعش برای شورا جالب درآمد. شورا هیچ نگاه نکرد که چی کسی است. گفت این موضوع با این نگاه می‌تواند اثر تاریخی خوب باشد. یک نگاه جدید یک ویژگی تازه در حوزه تئاتر؛ بنابراین انتخاب شد.  اما در سال گذشته فرصت برای اجرایش نبود در لیست رزرو سال بعد قرار می‌گیرد که ما به محض این که با مشکل برنامه‌ریزی‌های روبه‌رو شدیم دعوتش کردیم. کار آقای طیبی هم در لیست رزرو بود و اگر کنسلی نداشتیم ممکن بود به اجرا نرسند؛ اما پذیرفته شد. این را بد نیست عرض بکنم ما چه طور کار می‌کنیم. ما شش ماه اول سال را تقاضاها را می‌گیریم برای سال بعد نه برای همان سال. البته به شهریور نخواهد رسید. هر جا تیر به انتخاب آثار برای سال 99 برسیم دیگر تقاضا نخواهیم گرفت .

اگر شهریور یک کارگردان تقاضای خوبی داشت چه می‌کنید؟

مسافرآستانه: می‌گوییم نگه دارد برای سال بعد چون ظرفیت نداریم. انتخاب‌هایمان را حذف نمی‌کنیم. از فروردین به بعد ما طرح می‌گیریم تا شهریور. فرصت بررسی‌های نهایی داریم. تا اون موقع تعداد کارهای سال بعد را مشخص کردیم. 44 فرصت اجرا داریم. طبیعتاً ممکن است بیشتر از 44 انتخاب در شورا داشته باشیم. آنها را دوباره بررسی می‌کنیم که اولویت انتخاب‌های 44 تا را مشخص بکنیم 40 تا در اولویت بعدی را در رزرو نگه می‌داریم.

بازه اجرا پیشنهاد گروه است؟

مسافرآستانه: گروه پیشنهاد می‌دهد؛ ولی با پیشنهاد گروه نمی‌توانیم پیش برویم.

عموماً چه تاریخی می‌دهند؟

مسافرآستانه: بیشتر دنبال فصل پاییز هستند و یا فصل تابستان. خرداد و اردیبهشت تقاضا کمتر است. زمستان هم کمتر است؛ ولی نمی‌توانیم. ممکن است از آثاری که انتخاب کردیم فرض کنید ده اثر متقاضی مهر باشند؛ نمی‌توانیم ده اثر در مهر بگذاریم. ناچاریم با گفتگو با خودشان و هماهنگی منتخبین تاریخ را تعیین کنیم. این طور نیست جدول ببندیم و بگوییم در این ماه برو. می‌گوییم مشکلات ما این است شما برو در برنامه‌ریزی تغییراتی بده. دو سه پیشنهاد داریم یکیش را انتخاب کن تا برنامه‌ریزی کنیم.

یک اتفاقی که افتاده من رصد می‌کردم این بود که در گذشته حاشیه‌های ممیزی زیاد داشت. اصولاً حاشیه ممیزی در متون بودند .مثلاً کار خانم  رهنما. یادتان هست بلبشویی شد و هنوز هم تبعاتش مانده است؛ ولی مثلاً متن کهبد با اینکه بارها مرکز موافقت نمی‌کرد و در تالار حافظ اجار نرفت، در ایرانشهر موفق به اجرا می‌شود. با این حال هیچ حاشیه‌ای نداشت. حتی ماربازی می‌توانست واردحاشیه شود. ولی فارغ از حواشی درون گروهی، بدون مشکلی اجرا می‌شود. نمایش‌ها بدون حاشیه پیش می‌رود. مشکلات ولی کنترل شده است. چه اتفاقی افتاد این حاشیه‌ها از ایرانشهر دور شد؟

با گفتگو خود هنرمند راه می‌آید

مسافرآستانه: مدیریت قبلی نمی‌خواست حاشیه درست کند.  سعی می‌کرد بی‌دردسر و بی‌حاشیه نمایش‌های مجموعه را اجرا کند. ما واقعاً همان تلاش را داریم. من با خود هنرمند در درجه اول روی متنش حرف می‌زنم. خودم سعی می‌کنم صحبت کنم. تعامل می‌کنم. نگاه دسته‌ای هم ندارم. یکی این که می‌خواهم بگویم با گفتگو خود هنرمند راه می‌آید. از لجبازی من تا حالا خدا رو شکر نداشتیم؛ چون ما منطقی با هم حرف می‌زنیم. هنری با هم حرف می‌زنیم. دلایلمان را صادقانه می‌گوییم. از طرفی با مرکز تعامل داریم. در مرکز هم دوستان ما با یک نگاه متعادل نه سختگیرانه، نه رها دارند. با یک نگاه متعادل کارها را می‌بینند. هر جا مشکلی باشد ما با کمک همدیگر سعی می‌کنیم حل کنیم.

از طرفی  واقعاً رسانه‌ها خیلی کمک کردند در فروکش کردن مسائل حاشیه‌ای. واقعاً سعی می‌کنند که از ارزش‌های هنری واقعی حمایت کنند و اگر مشکلی ایجاد شد تئاتر زنده است. هر آن ممکن است مشکلی بروز کند. مهم این است که سریع مشکل را حل کنیم و برای حاشیه سازی سوءاستفاده نکنیم و واقعاً تا الان و همه این سال‌ها از همه طرف همه دوستان ما در حوزه‌های مختلف خبری خبرنگاران مختلف و منتقدین به نظرم نگاه متعادلی دارند، نه الکی. لیلی به لالای کسی نمی‌گذارند و الکی حاشیه‌سازی نمی‌کنند. تئاتر واقعاً نیاز به همه این جوانب دارد. تمام فعالان در تئاتر کلونی تئاتر را به وجود می‌آورند. هر کدام شیطنتی بکنند چه هنرمند باشد چه روزنامه نگار باشد چه ناظم شورای نظارت باشد ممکن است مشکلی را ایجاد بکند؛ ولی واقعاً چون ما بی‌هیچ توقعی فقط و فقط در حمایت از تئاتر نگاهمان را تحویل دادیم.

  در مجموعه ما حداقل برای منافع شخصی خودمان کار نمی‌کنیم. واقعاً منافع تئاتر منافع همه است، منافع کل جامعه است، منافع نظام است و ما در همکارانمان این را جا انداختیم که اگر برای منافع نظام و کل جامعه کار بکنیم برای منافع خودمان که جزئی از نظام است کار کردیم. اگر برای منافع شخصی خودمان کار کنیم چوب لای چرخ خیلی از کارها خواهیم گذاشت. منافع مجموعه و نظام و فرهنگی نظام را به مخاطره می‌اندازیم و نهایتاً منافع خودمان را تأمین نمی‌کند؛ بنابراین چرا اشتباهی را به لحاظ فکری ما مد نظر قرار بدهیم که همه را دچار خسران کند. صادقانه و صمیمانه دست در دست یکدیگر بدهیم برای ارتقای کار فرهنگ در نهایت احترام گذاشتن به همه هنرمندان کار بکنیم و سعی ما این باشد که ما منافع کل تئاتر را که منافع که تعمیمش در کل نظام است را مد نظر قرار بدهیم طبیعتاً مجموعه تشخص بهتری پیدا خواهد کرد اعتماد بیشتری نسبت به مجموعه ایجاد خواهد کرد ما سعی می‌کنیم جو اعتماد را داشته باشیم.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط