امام صادق(ع) و الگوی رفتاری یک مسلمان

اگر مجموعه سخنان باقی مانده از امام صادق(ع) را در دو ساحت اندیشه و رفتار دسته‌بندی کنیم، در هر یک از این دو ساحت می‌توان به منظومه‌ای کامل از آموزه‌ها دست یافت که پاسخگوی پرسشهای بنیادی است.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، متن زیر با عنوان «امام صادق علیه السلام و الگوی رفتاری یک مسلمان» یادداشتی از محسن الویری است که برای ارائه به همایش امام جعفر الصادق علیه السلام، دانشگاه سلجوق قونیه در بهمن 1389 تنظیم شده بود.

چکیده

اگر مجموعه سخنان باقی مانده از امام صادق علیه السلام را در دو ساحت اندیشه و رفتار دسته‌بندی کنیم، در هر یک از این دو ساحت می‌توان به منظومه‌ای کامل از آموزه‌ها دست یافت که پاسخگوی پرسشهای بنیادی بشر در حیطه نظر و عمل است. و اگر دامنه رفتار را تا بدانجا بگسترانیم که اخلاق باطنی را نیز در بر بگیرد، خواهیم دید که منظومه برآمده از سخنان امام صادق علیه السلام در ساحت رفتار، گستره‌ای فراخ از ویژگی‌ها در امور مختلف را در بر می‌گیرد که مجموعه آنها الگویی برای سبک زندگی یک مسلمان در ابعاد و ادوار مختلف زندگی به دست می‌دهد. این ویژگی‌ها را می‌توان در چگونگی تعامل انسان با خود، با طبیعت، با دیگران و با خداوند جستجو کرد. یکی از اسناد مهم در این زمینه شیوه‌نامه‌ای است طولانی که امام صادق علیه السلام در قالب نامه‌ای آن را به پیروان خود ابلاغ کرده است. این نامه که از نظر نقد بیرونی و سندشناسی خدشه‌ای بر آن وارد نیست و تردیدی در درستی و راستی نگاشته شدن آن از سوی امام وجود ندارد، در همان دوران با چنان اقبالی روبرو شد که شیعیان نسخه‌ای از آن را در نمازخانه‌های خود نگاه می‌داشتند و هر صبح و شام بخشهایی از آن را می‌خواندند. این نوشتار در پی آن است که الگوی پیشنهادی برای روابط گوناگون مسلمانان در این نامه را بکاود و ضمن استخراج و معرفی آن، کارآمدی آن را برای الگو قرار گرفتن از سوی همه مسلمانان در جهان معاصر بنمایاند.

مقدمه و بیان مسأله

در نگاهی کلی می‌توان آموزه‌های دینی را به دو دسته آموزه‌های مرتبط با ساحت اندیشه و آموزه‌های مرتبط با ساحت رفتار تقسیم کرد. آموزه‌های دسته نخست آموزه‌هایی هستند که در بردارنده گزاره‌هایی در باره عالم هستی و مراتب آن مانند عالم ماده و عالم مجردات و ویژگی‌های این جهان و آن جهان و در یک کلام مجموعه هست و نیست‌هاست و آموزه‌های دسته دوم آموزه‌هایی هستند که در بردارنده گزاره‌هایی در باره عالم تشریع و قوانین الهی و در یک کلام مجموعه بایدها و نبایدهاست. البته در باره تقسیم‌بندی معارف و آموزه‌های دینی روش سنتی دانشمندان مسلمان این بوده است که آنها را به سه دسته عقاید و باورها، احکام و رفتارها و اخلاق و سجایای نفسی تقسیم می‌کرده‌اند. ولی همان گونه که ذکر شد، در تقسیم‌بندی دیگری که در این نوشتار مبنا قرار گرفته است مجموعه این آموزه‌ها به دو دسته کلی تقسیم می‌شود و بخش عمده اخلاق که ناظر به بایستگی‌های اعضا و جوارح آدمی است هم در بخش رفتارها قرار می‌گیرد. این نوشتار بر آن است تا بر اساس نامه مهمی از امام صادق علیه السلام که در متون دینی ما وجود دارد، یک الگو برای روابط گوناگون مسلمانان پیشنهاد نماید.

مراد از متن دینی

وقتی از متون دینی سخن به میان می‌آید، مراد از متون دینی، متونی است که برای ما جنبه قدسی دارد. قرآن و سنت نبوی اصلی‌ترین متن دینی مورد پذیرش همه مسلمانان است. ولی پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام، افزون بر سنت نبوی، سنت ائمه معصومین علیهم السلام را هم به عنوان بخشی از متن دینی قبول دارند. در این نگاه متونی مانند تفاسیر قرآن و یا منابع فقهی هر چند مبتنی بر متون اصلی دینی هستند ولی طبعاً متن اصلی دینی به حساب نمی‌آید و تقدس و اعتبار و خدشه‌ناپذیری متون نوع اول را ندارند. در باره اعتبار و درستی آیات قرآن هیچیک از مسلمانان تردیدی ندارند ولی در باره سنت با توجه به اینکه احادیث جعلی فراوانی در آنها وجود دارد، باید با بررسی‌های سندشناسانه و نقدهای بیرونی و درونی روایات، ابتدا صحت صدور آنها را اثبات کرد، بنا بر این روشن است که تنها احادیثی که صدور آنها از سوی معصوم علیه السلام اثبات شده باشد دارای اعتبارند و در متن دینی به مفهومی که ذکر شد، قرار می‌گیرند.

امام صادق علیه السلام و اهمیت شناخت اندیشه‌های وی

در میان ائمه معصومین مورد پذیرش پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام، امام ششم امام جعفر بن محمد الصادقعلیه السلام (تولد: 80/83 ق.، امامت: 114 ق. رحلت: 148 ق.) به دلیل شرایط ویژه‌ای که در ایام امامت خود داشت توانست بیش از دیگر امامان به بیان مواضع مختلف خود در باره مسائل اندیشه‌ای، رفتاری و اخلاقی بپردازد. حجم قابل توجهی از روایات شیعی منقول از این امام همام است. امام صادق علیه السلام را می‌توان نخستین تدوین کننده اندیشه‌های مکتب اهل بیت علیهم السلام در جنبه اندیشه و رفتار شمرد. این مسأله تا بدان پایه بود که حتی امام صادق علیه السلام را به عنوان مؤسس مذهب و یا مذهب شیعه را به عنوان مذهب جعفری منسوب به نام امام صادق علیه السلام شمرده‌اند. بدیهی است بر اساس باور شیعیان اثنی‌عشریه، این اندیشه‌ها گرچه نزد امامان پیشین هم بود و اشاراتی به آن داشتند، اما امام صادق علیه السلام این فرصت را یافت که آنها را به صورتی سامان‌مند و گسترده عرضه کند.

اعتبارسنجی نامه مورد استناد در این مقاله

این نامه که قدیمترین نقل آن در بخش الروضه کتاب الکافی مرحوم کلینی آمده است (ج 8، صص 214) در منابع دیگر از جمله کتاب الوافی فیض کاشانی (1091 ق.) (ج 26، صص 97 113) و تحف العقول نوشته مرحوم ابن‌شعبه حرانی از علمای قرن چهارم (صص 313 315) هم آمده است و نسخه‌های مختلف این نامه با وجود اختلاف جزئی در چینش مطالب، یکسان است. در این مقاله تنها بر نسخه مندرج در کتاب الکافی تکیه شده است. اگر قرار باشد در مقام نقد بیرونی این نامه و سنجش میزان اعتماد به صحت صدور آن هم یک بررسی مختصر صورت گرفته باشد، باید بگوییم این نامه از سه طریق مختلف روایت شده است:

· طریق نخست: مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَفْصٍ الْمُؤَذِّنِ عَنْ أَبِیعَبْدِ اللَّهِ ع

· طریق دوم: وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع

· طریق سوم: حَدَّثَنِی الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِکٍ الْکُوفِیِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِیعِ الصَّحَّافِ عَنْ إِسْمَاعِیلَبْنِ مَخْلَدٍ السَّرَّاجِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع

این مقاله مختصر مجالی برای بررسی تفصیلی این سلسله اسناد نیست و به همین مقدار باید بسنده کرد که طریق دوم نقل نامه از اعتبار بالایی برخوردار است و خدشه‌ای بر آن وارد نیست و با استناد به آن به راحتی می‌توان حکم کرد که به راستی این نامه از سوی امام صادق علیه السلام صادر شده است. در مقدمه این نامه چنین آمده است که وقتی امام صادق علیه السلام این نامه را خطاب به یاران و پیروان خود نوشت، به آنها دستور داد مدام به این نامه توجه داشته باشند و در آن تأمل کنند و بکوشند به آن پای‌بند باشند و به آن عمل کنند. شیعیان آن حضرت هم این نامه در نمازخانه‌های داخل منازل خود گذاشته بودند و بعد از انجام فریضه نماز به تأمل در آن می‌پرداختند. (أَنَّهُ کَتَبَ بِهَذِهِالرِّسَالَهِ إِلَی أَصْحَابِهِ وَ أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِیهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا فَکَانُوا یَضَعُونَهَا فِی مَسَاجِدِ بُیُوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوامِنَ الصَّلَاهِ نَظَرُوا فِیهَا، الکلینی، ج 8، ص 2). مفاد این نامه دربردارنده مطالب بسیار سودمندی است که استخراج و دسته‌بندی آنها می‌تواند الگویی برای سبک زندگی یک مسلمان در همه ابعاد به ویژه روابط مختلف مسلمانان در همه ادوار تاریخ از جمله دوران معاصر که چگونه دیندارانه زیستن یک پرسش عمومی است در اختیار ما قرار دهد.

سبک زندگی و الگوی روابط مسلمانان

روشن است که اگر قرار باشد روزی الگویی برای سبک زندگی مسلمانان پیشنهاد شود باید همه آموزه‌های دینی مندرج در آیات قرآن، روایات نبوی و روایات اهل بیت پیامبر مورد بررسی قرار گیرد و در نوشتار حاضر تنها یکی از اسناد که البته از اهمیت زیادی برخوردار است مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. یک انسان دارای روابط مختلفی در زندگی خود است، این روابط را می‌توان به شکل‌های مختلفی تقسیم کرد. یکی از رایج‌ترین این تقسیم‌بندی‌ها، تقسیم آنها به چهار دسته کلی به شرح زیر است:

· رابطه انسان با خدا

· رابطه انسان با دیگران

· رابطه انسان با خود

· رابطه انسان با طبیعت

این روابط بخشی از سبک زندگی هر انسانی را تشکیل می‌دهد. مراد از سبک زندگی هم الگوهای نانوشته‌ای است که انسان همه رفتارهای خود را در قالب آن انجام می‌دهد. در این مقاله تنها سه بخش نخست این روابط یعنی رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با دیگران و رابطه انسان با خود مورد توجه قرار گرفته است.

دسته‌بندی مطالب نامه

با مبنا قرار دادن دسته‌بندی فوق، متن طولانی نامه به دقت مطالعه و گویه‌های برگرفته از آن ذیل هر یک از محورهای فوق قرار داده شد. و برای پرهیز از طولانی شدن حجم مقاله و نیز با توجه به دسترس بودن متن نامه در کتاب الکافی، از ذکر متن عربی آنها هم اجتناب شد. پیش از ورود به بحث تذکر این دو نکته لازم است:

· آنچه در این بخش مقاله آمده است، تنها گویه‌ها و عباراتی مختصر است ولی برخی از این عناوین در متن نامه، دارای توضیحاتی گاه تا نیم صفحه است و در بسیاری از موارد امام علیه السلام ابعاد این توصیه و مبنای شرعی و مستندات قرآنی آن و شواهد آن در زندگی پیامبر را هم توضیح فرموده‌اند که طبعاً با توجه به هدفی که این مقاله تعقیب می‌کند از ذکر همه آنها چشم پوشیده شد.

· گویه‌های استخراج شده از متن نامه 55 بند بود ولی با توجه به تناسب برخی گویه‌ها با دو بخش مختلف، این گونه‌ها در هر دو بخش مورد استناد قرار گرفته است. همچنین برخی گویه‌ها به دلیل مشابهت بسیار زیاد با هم در یک بند ذکر شده است. بنا بر این جمع گویه‌های زیر الزاماً به تعداد گویه‌های برداشت شده از نامه نیست.

اصلی‌ترین و مهمترین نکات مندرج در این نامه چنین است:

الف. رابطه انسان با خدا

1. عاقبت نیکو و عافیت‌خواهی از پروردگار

2. اهتمام زیاد به تهلیل (ذکر لااله الا الله) و تسبیح (ذکر سبحان الله) و تقدیس خداوند و خاکساری در برابر ذات اقدس خداوند

3. اهتمام زیاد به دعا (دو بار ذکر شده است)

4. رغبت به آنچه خداوند ما را به آن ترغیب کرده است.

5. دوری جستن از انس گرفتن به آنچه خداوند حرام کرده است

6. پیروی نکردن از هوای و هوس و برداشتهای شخصی در امر دین و پای‌بندی تمام به حلال و حرامهای الهی

7. پیروی از زندگی پیامبر و پیروی نکردن از هوی و هوس و برداشتهای شخصی در فهم و تفسیر زندگی پیامبر

8. یک بار دست بلند کردن به هنگام آغاز نماز

9. اهتمام به ذکر خدا در ساعات مختلف روز و شب

10. کوشش فراوان برای فرمان بردن از خدا و بندگی او (دو بار ذکر شده است)

11. اهتمام به حفظ آنچه از رسول خدا و ائمه اهل بیت او باقی مانده است

12. رضایت داشتن از آنچه خدا ساخته و خواسته است

13. اهتمام به نمازهای روزانه

14. دوری جستن از بازداشتن (حبس) حقوق الهی

15.و لایت‌پذیری خدا و رسول خدا و مؤمنان و تبری جستن از دشمنان آنها

16.و فای به عهدی که در برابر خداوند بر گردن دارد مانند ولایت‌پذیری، اقامه نماز، پرداخت زکات و دادن قرض الحسنه

17. دوری جستن از آنچه خداوند آن را حرام کرده است

18. توجه به این نکته که اسلام یعنی تسلیم در برابر حق

19. اطاعت از خدا برای احسان به نفس

20. دوری جستن از معصیت و گردن‌فرازی کردن در برابر خداوند (دو بار ذکر شده است.)

21. توجه به اینکه هیچکس جز خدا غنی کننده انسان نیست

22. کوشش برای برخورداری از شفاعت شفاعت‌کنندگان از طریق به دست آوردن رضای خدا

23. ترک نکردن فرمان خدا و فرمان هر کس که به پیروی از خدا فرا می‌خواند.

24. عاقبت نیکو وعافیت خواستن از خدا

25. درخواست از خداوند برای جای دادن اسلام در سینه خود و سخن گفتن بر اساس حق

26. توجه کردن به این نکته که شرط محبوب خدا شدن پیروی از فرامین خدا و اولیای اوست.

ب. رابطه انسان با دیگران

1. حفظ آرامش و وقار و سکینه

2. حفظ حیا و دوری جستن از هر آنچه صالحان پیش از ما از آنها دوری جسته‌اند.

3. خوش‌رفتاری با مخالفان و دوری جستن از شدت بخشیدن به مخالفت با آنها (دو بار ذکر شده است)

4. برخورد نیکو داشتن با بدرفتاری‌ها برای جلوگیری از نادیده گرفته شدن و زیر پا ماندن حق

5. بازداشتن زبان جز از خیر و پرهیز از بدگویی و تهمت و دشمنی‌ورزی

6. دوری جستن از آنچه خداوند ما را از آن برحذر داشته است.

7. سکوت جز در آنچه برای آخرت سودمند باشد.

8. شکیبایی ورزیدن در برابر مشکلاتی که دشمنان در برابر پای‌بندی به حق ایجاد می‌کنند.

9. خوش رفتاری با مردم

10.پ رهیز از دشنام دادن به دشنام دهندگان به خدا و اولیاء خدا

11. مهرورزی به مستمندان و دوری جستن از خوار شمردن و تکبر ورزیدن به آنها

12. دوری جستن از فخرفروشی و خودبزرگ‌بینی

13. دوری جستن از بغی و تعدی به حقوق دیگران

14. دوری جستن از حسد

15. کمک به مسلمانان مظلوم

16. کمک به همدیگر

17. دوری جستن در حد توان از بدگوئی علیه صالحان نزد پیشوای جامعه اسلامی و در تنگنا قرار دادن امام

18. دوری جستن از در تنگنا قرار دادن برادران مسلمان

19. دقت در مرزبندی‌های اعتقادی و اجتماعی و دقت در اینکه انسان در شمار اهل باطل قرار نگیرد.

20.پ رهیز از قرار دادن خدا و امام و دین در معرض دشمنی‌های اهل باطل

21. قرار دادن حب و بغض‌ها بر اساس معیارهای خداپسندانه

22. عادت دادن نفس به بلاء و مصیبت در دنیا و تدبر در مصائب پیامبران که قرآن آنها را ذکر کرده است.

23.پ یروی کردن از هدایت و وقار و آرامش و حلم و خشوع و تقوا و راستگویی و وفای به عهد صالحان

ج. رابطه انسان با خود

1. حفظ حیا و دوری جستن از هر آنچه صالحان پیش از ما از آنها دوری جسته‌اند،

2. پرواپیشگی و رعایت تقوی، دوری جستن از آنچه خداوند ما را از آن برحذر داشته است.

3. نیکی کردن به جسم و جان خود

4. اطاعت از خدا برای احسان به نفس

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

با مروری دوباره بر مجموعه گویه‌هایی که ذکر شد، می‌توان گفت در باره رابطه انسان با خدای خود، اگر موارد مشترک و قابل ادغام در موارد بیست و شش‌گانه مد نظر قرار گیرد و به گونه‌ای در هم ادغام شود، از نظر امام صادق علیه السلام رابطه مطلوب پیروان آن حضرت با خدای متعال باید از ویژگی‌های زیر برخوردار باشد:

· توجه مدام به جایگاه و مقام و منزلت خداوندی

· اهتمام به انجام خواسته‌های خدا و دوری جستن از آنچه خداوند آن را ناپسند می‌داند به دور از برداشتهای شخصی

· رضایت داشتن به تقدیر الهی

· معیار قرار دادن پیامبر و اهل بیت او

· انجام عبادات

· مداومت بر ذکر خدا

· اهتمام به دعا

· زنده و آشکار نگاه داشتن نشانه‌های دین خدا

و در باره روابط اجتماعی مسلمانان با یکدیگر که از مهمترین روابطی است که یک انسان با آن سر و کار دارد، بررسی مؤلفه‌های برداشت شده از نامه، نشان‌دهنده آن است که در نگاهی کلی و با ادغام گویه‌های مرتبط با هم، می‌توان گفت امام صادق علیه السلام رابطه مطلوب شیعیان خود با دیگر شهروندان را تابع ویژگی‌های زیر می‌دانسته‌اند:

1. دوری جستن از آنچه خداوند ما را از آن برحذر داشته است.

2. رعایت همه موازین اخلاقی در برخوردهای اجتماعی مانند حیا، وقار، خوش‌رفتاری، و دوری جستن از دشمنی نورزیدن، دشنام، فخرفروشی، حسد، بدگویی و تهمت

3. دقت در مرزبندی‌های اعتقادی و اجتماعی و کوشش برای قرار داشتن در صف انسان‌های صالح و معیار قرار دادن رفتار صالحان

4. داشتن روحیه کمک به یکدیگر به ویژه نسبت به مستمندان

5. شکیبایی ورزیدن در برابر مشکلات رفتار حق‌مدارانه

و همچنین در باره رابطه انسان با نفس خود، خلاصه توصیه امام صادق علیه السلام به پیروان خود، رعایت تقوی و نیکی و احسان کردن به جسم و جان خود است.

این الگوی روابط که از سوی امام صادق علیه السلام مطرح شده است، برای هر مسلمان دیگر هم می‌تواند مورد پیروی قرار گیرد. در جهانی که خلأهای معرفتی و عاطفی متأثر از سیطره مدرنیته روز به روز آشکارتر شده و همه انسان‌هایفرهیخه به دنبال الگویی جایگزین هستند، این الگو اگر به خوبی و به درستی به مردم جهان معرفی شود، از ظرفیت و جاذبه کافی برای جلب همگان برخوردار است. انکار نباید کرد که این الگو نیازمند تبیین بیشتر و همراه با ذکر مصادیق است تا پیروی از آن آسان شود. امام صادق علیه السلام در بخشی از این نامه فرموده‌اند:

هَذَا أَدَبُنَا أَدَبُ اللَّهِ فَخُذُوا بِهِ وَ تَفَهَّمُوهُ وَ اعْقِلُوهُ وَ لَا تَنْبِذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ مَا وَافَقَ هُدَاکُمْ أَخَذْتُمْ بِهِ وَ مَا وَافَقَ هَوَاکُمْطَرَحْتُمُوهُ وَ لَمْ تَأْخُذُوا بِهِ

این آداب (پیشنهادی) ما و همان آداب خدایی است، آن را دریابید و آن را فهم کنید و در آن بیاندیشید و آن را پشت سر خود نیناندازید، اگر چنین کنید و به این آداب عمل کنید، به آنچه سازگار با هدایت‌یافتگی شماست دست یافته‌اید و به آنچه سازگار با هواپرستی شماست پشت کرده‌اید و آن را وانهاده‌اید.

این پیام تنها خطاب به مخاطبان اولیه نامه نیست، این پیام همه مسلمانان و بلکه همه انسان‌های حقجو را به خود فرا می‌خواند.

منبع:مهر

انتهای پیام/