سینمای دینی دقیقا چیست؟
سینمای دینی دارای حوزه مشخص و معینی است که هر مفهوم و مصداقی را شامل نمیشود و از سوی دیگر بازنماینده صرف مظاهر فرهگ و تمدن اسلامی نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بحث از سینمای دینی موضوع جدیدی نیست ولی همواره به دلیل عدم شفایفت در معنا (معرفت شناسی) و مصادیق (وجود شناسی) آن درباره آن بحث میشود. در قسمت قبلی برنامه هفت نیز یکبار دیگر این موضوع به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع) با حضور دو تن از کارشناسان این حوزه به بحث گذاشته شد.
در این میزگرد دکتر جواد اسماعیلی استاد دانشگاه و تهیه کننده و حجت الاسلام محمدحسین نواب کارشناس دینی حضور داشتند و با محمد حسین لطیفی در این باره صحبت کردند. بحثی که تقریبا ناکام ماند و حوزه معنایی و وجودشناسی آن روشن و شفاف نشد اما در انتهای این یادداشت توضیحی کوتاه در باب چیستی سینمای دینی توسط نویسنده ارائه میشود.
بحث از آنجایی آغاز شد که حجت الاسلام نواب بیان داشت که سینمای دینی با اخلاقی و معناگرا فرق دارد و هرکدام دسته بندی های خودش را دارد. این مفهوم متعلق ما نیست و این بحث را ما شروع نکردیم بلکه بحث دین و هنر از زمان یونان شروع شده و تا فلاسفه قبل دوران مدرن که همه در هم تندیگی دین و هنر را قبول دارند ادامه پیدا کرده است. اما وقتی این مفهوم وارد دنیای مسیحی شد نهاد مسیحیت استفاده خیلی خوبی از آن کرد همانطور که از دیگر مظاهر تمدنی و تکنیکی استفادههای بسیار خوبی برای ترویج آموزههای مسیحیت کرد.
او سپس نگاهی به حوزه سینمای دینی در ایران انداخت و آن را از اساس با سینمای دینی غرب و مسیحیت متفاوت دانست و گفت که پس از انقلاب لزوما سینمای دینی مروج آموزههای دینی نیست. او در تعریف سینمایی دینی گفت که سینمایی که فرهنگ و تمدن اسلامی را نشان میدهد سینمای دینی ما است و فرق سینمای دینی ما و مسیحی نیز در این نکته است. ما باید در سینمای دینی فراتر از این مقوله برویم و نباید این را در یک چهارچوب خیلی کوچک منحصر کنیم. ما نباید از خط کش مسیحیت برای ترسیم سینمای دینی استفاده کنیم و باید معیارهای خودمان را داشته باشیم.
در طرف دیگر این میز گرد اسماعیلی به عنوان مخالف و منتقد نواب بیان کرد که سینمای دینی اصلا چیزی که گفته شد نیست. بلکه سینمای دینی شامل همه سینما و همه مسائل و حوزهها میشود و هیچ سینمایی نیست که سینمای دینی نباشد زیرا در تمام آثار سینمایی ما با مساله خیر و شر و سعادت و شقاوت روبرو هستیم و در کل یک سیر و خطی را درباره روش و اخلاق و منش زندگی داریم. چیزی که دین دقیقا همین را میخواهد بگوید البته در معنای کلان خود و نه الزما دین اسلام یا مسیحیت بلکه هر آئین و دینی. من احساس میکنم باید یک مقدار از ساختارهای موجود عبور کنیم. غرب برای حرفاهای خود مدیوم تولید کرده است و سبک زندگیش را بیان میکند ولی ما از یک فضای موجود استفاده میکنیم که کار را سخت میکند. ما باید برای سینما ادبیات دقیقی تولید بکنیم.
لطیفی نیز بیان کرد که برخی از سینما گران ما به دلیل عدم رویکرد و ساختار مشخص در حوزه سینمای دینی منزوی شدند و دیگر فیلم در حوزه دین نمیسازند. مانند کارگردان فیلم «رستاخیز» که اجازه اکران در خارج از کشور دارد ولی در داخل خیر.
در نهایت نواب کارشناس دیگر این میز با نقد سخنان طرف مقابل گفت که سینمای دینی سینمایی نیست که هرچه در فضای سینمایی وجود داشته باشد را بتوان دینی نامید حتی ما سینمای ضد دینی داریم! ما در سینما سینمای تاریخ دینی هم داریم که الزاما سینمای دینی نیست یا سینمای معناگرا داریم که آن را هم نمیتوانیم حتما سینمای دینی نام گذاری کنیم بلکه باید فراتر از آن برویم و سینمای فرهنگ و تمدن اسلامی را سینمای دینی نام بنهیم.
به نظر میرسد که فارغ از این میزگرد و دیگر مباحث تلویزیونی که درباره سینمای دینی انجام شده است باید گفت که واقعیت درباره سینمای دینی آن است که سینمای دینی دارای عناصر و مولفههایی است که در صورت وجود برخی از آنان در کنار الزاماتش میتواند سینمای دینی نام بگیرد. نه وجود صرف اخلاق و معناگرایی سینمای دینی است و نه توجه به تاریخ و فرهنگ اسلامی میتواند ما را به معنای سینمای دینی برساند. بلکه زمانی اخلاق، هنر و تمدن اسلامی، نیکی به والدین، زندگانی انبیا و اولیا و دیگر مصادیق نامعلوم میتوانند دینی نام بگیرند که در کنار صورت شریعت و ظاهر دین قرار بگیرند و به نوعی مکمل آن لحاظ شوند. به طوریکه بعد از اتمام فیلم مخاطب احساس کند دین همان عنصر فراموش شده در زندگی و حلال مشکلات مبنایی او در تمام شئون حیات او است. حالت و حسی که او را به عالم روحانی و معنوی بکشاند و نه اینکه حس صرفا انسان دوستانه یا علاقه به جستجو در تاریخ زندگانی معصومین و یا واکاوی ابعاد فرهنگ و تمدن اسلامی در او ایجاد بشود. واگر غیر این باشد تمام وجوه سینمای روشنفکری معناگرا نیز میتواند دینی تلقی شود حتی سینمای ضددینی نیز میتواند دربردارنده مصادیق اخلاقی سکولاریسم باشد که فاقد روح دینی است.
اگر دین را امری که از مصدر وحی نازل شده باشد بدانیم باید صورت هنری آن نیز ما را متوجه مبدا آن و عالم باطنی مقدس و توحیدی آن بکند. سینمای دینی سینمایی است که از رهگذر فضای شرعی و دینی که منبعث از مصادیقی مانند مسجد، هیئت، قرآن و تعالیم دینی معصومین است در یک قالب دراماتیک و جذاب مخاطب خود را متوجه مزایا و ویژگیهای برجسته قدسی و روحانی آن بکند.
انتهای پیام/