سروده‌هایی در مدح کریمه اهل بیت:«دل مسلمان شده فاطمه معصوم است»

سروده‌هایی در مدح کریمه اهل بیت:«دل مسلمان شده فاطمه معصوم است»

سروده‌هایی به مناسبت ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر منتشر شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا‌، حضرت معصومه (س) ویژگی های اخلاقی بسیار منحصر به فرد و شخصیتی والا داشته است. از ویژگی‌های حضرت معصومه (س) می توان به حجب و حیا، عصمت و پاک دامنی اشاره کرد. همچنین این بانوی بزرگوار، پیش از وفات مجرد بودند. وی را می‌توان یکی از بهترین افراد برای الگو برداری دختران شناخت. از این رو شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ولادت حضرت معصومه (س) ربه عنوان روز دختر معرفی کرد. امام رضا علیه السلام درباره زیارت این بانوی بزرگوار فرمودند:«کسى که حضرت معصومه (س) را زیارت کند، پاداش او بهشت است».

سیدمحمدجواد شرافت

به دریا رسیدم پس از جستجوها
به دریای پهناور آرزوها

به دریای محضی که این خاک سوزان
گرفته از امواج او آبروها

سلام ای که لطف کریمانهٔ تو
کشانده دلم را به این سمت و سوها

سلام ای که گشته شب بارگاهت
به لطف نگاهت شب آرزوها

شراب طهور است و تسنیم نور است
که در این حرم می‌چکد از سبوها

چه شعری چه شوری چه عطری چه نوری
به جانم بتابان از این رنگ و بوها

هیاهوی اشک است و آه و تبسم
مرا غوطه‌ور کن در این های و هوها

به مدح تو گفتند و گفتیم اما
تو هستی فراتر از این گفتگوها

که موسی بن جعفر به وصف تو فرمود:
فداها ابوها فداها ابوها

به شوق مدینه به اینجا رسیدم
به زهرا رسیدم پس از جستجوها

مجتبی خرسندی

شیخ می آید حرم ، گمراه می آید حرم
با تمام زائرانش راه می آید حرم

هیچ فرقی نیست بین زائرانش چونکه هم_
_بنده می آید حرم ، هم شاه می آیدحرم

لحظه ای خالی نمی ماند اگر دقت کنیم
روزها خورشید و شب ها ماه می آید حرم

خوش به حال شاعری که ساکن شهر قم است
گاه می آید حرم ، بیگاه می آید حرم

رتبه ها بر عکس دنیا می دهد اینجا جواب
کوه از شوق زیارت کاه می آید حرم

گرچه در ظاهر بدی قصد زیارت کرده است
در حقیقت عارف بالله می آید حرم

هر که می خواهد ببیند قطعه ای از عرش را
راه خود را می کند کوتاه می آید حرم

بُعد منزل نیست چونکه این سفرروحانی است
هرکسی هر جا بگوید : آه می آید حرم

شاه ورعیت ،مست وعارف، شیخ وگمراه و همه
با تمام زائرانش راه می آید حرم...

مرتضی حیدری آل کثیر

ای چشمه‌های نور تو روشنگر دلم
ای دست آسمانی تو بر سر دلم
راز دلم، نیاز دلم، باور دلم
سوی تو دست‌و‌پا زده بال و پر دلم
ای حضرت کریمه! تو را می‌زنم صدا
من آشنای دردم و تو خواهر رضا

ای نور بارگاه تو تابیده بر فلک
جارو زنانِ صحن تو بال و پر ملک
گر با مدینه هست تو را صحن مشترک
اِنّی اَنا الغَریبُ بِهَمّی اَتیتُ لَک
راهم دِه! ای سپیده که در ظلمتم گمم
اذنم دِه! ای بهشت، که من زائر قمم

مهمان‌نواز عترتی و خانه‌ات دل است
معصومه‌ای و ماه حجاب تو کامل است
روز حساب سایهٔ امن تو ساحل است
با این حساب، عشق تو حلال مشکل است
پس خوش به حال قم که تویی نبض سینه‌اش
حج فقیر، مشهد و قم هم مدینه‌اش

ای خوب! بی‌تو حال و هوای دلم بد است
شوقم به بارگاه تو ای ماه! بی‌حد است
خورشید اگرچه زائر بی‌تاب مشهد است
بین طلوع و... چشم تو در رفت و آمد است
اینجا که آسمان برد از چشمهٔ تو آب
گنبد طلوع کرده مگر پیش از آفتاب

ای آسمان رواق نواهای یا ربت
وی ماهتاب دانهٔ تسبیح هر شبت
نم‌نم گرفته ابر مفاتیحی از لبت
تازه رسیده‌ایم به آغاز مطلبت
هرچه قلم زدیم و نوشتیم و ساختیم
در بُعدِ ناشناخته‌ات پر گداختیم

نامت بلند! چون که رضا را تو خواهری
یا حَبَّذا! که دختر موسی بن جعفری
دریای منشعب شده از حوض کوثری
من را به خود می‌آری و از هوش می‌بری
خاکم ولی به شوق تو تا اوج می‌پرم
وقتی در آستان تو هستم، کبوترم

علی اکبر لطیفیان

از کریمان سنگ میخواهیم ما، زر میرسد
در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد

لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد

اى که دستت میرسد کارى کنى، کارى بکن
عمر دارد میرود، دارد اجل سرمیرسد

در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد

شب به شب در میزنم، چون در زدن مال من است
دست سائل ها فقط تا حلقۀ در میرسد

گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد

من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد

خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند
نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد

فقر آمد میرود ایمان، ولى پیش شما
میشود ایمان من فقرى که از در میرسد

رزق در بین الطلوعین است،بین طوس و قم
رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر میرسد

هم به زیر دین قم، هم زیر دین مشهدم
گاه به داد من برادر، گاه خواهر میرسد

فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد

نیستند ایندو براى من، فقط پیش منند
سر به سرور میرسد، دل هم به دلبر میرسد

پیش تو محتاج ها در حال رفت و آمدند
تا که آهو میرود پشتش کبوتر میرسد

آب پاى میوه اى که ریختم بهتر رسید
میوۀ ما هم فقط با گریه بهتر میرسد

پابرهنه میدوید و میدوید و میدوید
زودتر از شمر آیا به برادر……..؟

مهدی رحیمی 

هم شدی یاور امام رضا
هم شدی خواهر امام رضا

شأنت این گشته است که هستی
دختر مادر امام رضا

بارها چون رقیه بر دوشش
شده ای دختر امام رضا

در نبود وجود زهرا، تو؛
شده ای کوثر امام رضا

یک تنه مثل عمه ات زینب
شده ای لشکر امام رضا

خود معصوم محو معصومه ست
عشق از منظر امام رضا

پایتختش شده است قم بی شک
مُلک پهناور امام رضا

تا شود شیعه دینِ کل جهان
قم شده منبر امام رضا

حرمت عشق اهل بیت شده
شده سردفتر امام رضا

حرمت در مسیر مشهد هست؛
شعبه ی دیگر امام رضا

شب جمعه اگرکه قم رفتی
در حرم محضر امام رضا؛

از جوادش نگو و روضه نخوان
از علی اکبر امام رضا

موسی علیمرادی

حکم کردند که بی عشق نفس مذموم است
شکر این سینه به عشق ازلی محکوم است
از رضایی شدن تک تک ما معلوم است
دل مسلمان شده ی فاطمۀ معصوم است
همگی مستی خود را ز همین خم داریم
هرچه داریم همه  از حرم قم داریم

به غبار قدم وصف تو محشر برسد
پای توصیف تو باید که برادر برسد
تا که در شأن تو مضمون برابر برسد
جای آنست که یک سورۀ کوثر برسد
لال در محضر تو بودن ما ، وصف شماست
ورنه این شعر همان قطره کنار دریاست

تو رسیدی و پدر صاحب دختر شده است
صاحب و آسیه و مریم و هاجر شده است
از گل خندۀ تو دهر معطر شده است
خواهری زینت آغوش برادر شده است
تا که قنداقۀ تو دست برادر افتاد
گوییا حق به حسین بن علی زینب داد

کعبه بر آل علی کرده گریبان را چاک
سایۀ چادر تو پهن شده در افلاک
تو همان عرش نشینی و من افتاده به خاک
من چگویم پدرت گفت ابوک به فداک
بگذارید بدانند تمام دنیا
پای این درس گرفتیم مسلمانی را

کرمت جلوه ای از بارش باران دارد
سفرۀ ما ز کرم خانۀ تو نان دارد
این همان نیک سرشتی است که انسان دارد
که ارادت به تو و شاه خراسان دارد
محک عشق تو در سینه انسان کافی است
هرکسی عشق نورزد به شما آدم نیست

دست از عشق محال است که ما برداریم
عشق خاک قدمت  بود ، اگر سر داریم
از بهار نفست شهر نیاسر داریم
عطر تو بود گلابی که به قمصر داریم
از زمانی که قدمهای تو آمد این سو
نمک سفرۀ ایران شده قم ای بانو

مینویسم به تو ای مقصد و مقصود حیات
مینویسم به تو از تشنه لب آب فرات
هرکه شد مست حسین از تو گرفته است برات
پرچم گنبد تو عرشۀ کشتی نجات
کاش  میشد که به دست تو خدایی بشویم
تا محرم همگی کرببلایی بشویم

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران