معامله قرن و تحولات استراتژیک در مواضع آمریکا درباره فلسطین

معامله قرن در ابعاد مختلف نشان دهنده تغییرات استراتژیک در مواضع آمریکا درباره موضوع فلسطین است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم ،کارگاه اقتصادی منامه نشان دهنده تحولات استراتژیک در مواضع آمریکا درباره موضوع فلسطین بود. در نتیجه این اتفاق واشنگتن از راه‌حل سیاسی به سمت حل اقتصادی موضوع فلسطین بر اساس چشم انداز سازش اقتصادی تغییر استراتژی داده است. چشم اندازی که راست گرایان افراطی اسرائیل از سال‌ها پیش، آن را برای فرار از امتیازدهی‌های مربوط به روند سازش پیش‌بینی و ارائه کردند. این چشم انداز رویکرد شکوفایی اقتصادی در برابر سازش را به جای رویکرد زمین در برابر سازش پیشنهاد می‌کند.

تحول استراتژیک در مواضع آمریکا درباره موضوع فلسطین را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

الف: کارگاه منامه ( شکوفایی برای رسیدن به سازش)

کارگاه اقتصادی منامه که در پایتخت بحرین برگزار شد، به عنوان راه حل اقتصادی برای حل و فصل موضوع فلسطین ارائه شد. این در حالی است که این کارگاه به دنبال تشکیل خاورمیانه جدید است که شاخصه اصلی آن تبدیل اسرائیل به بازیگر اساسی در سطح سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقه باشد و روند درگیری‌های عربی - اسرائیلی را به درگیری با ایران تغییر داده و ایران و گروه‌های مقاومت را به عنوان گروه‌های تروریستی و خطری برای تمامی دولت‌های حاضر در اردوگاه طرف مقابل معرفی کند.

طرح آمریکا همچنین شامل شکوفایی اقتصادی بر اساس مجموعه‌ای از مبانی و تصورات است که شامل توسعه اقتصادی فلسطین و افزایش رفاه اقتصادی و اجتماعی به جای تحقق حقوق فلسطینیان می‌شود. این سند شامل مجموعه‌ای از ابتکارات و اهداف است که می‌توان آنها را در موارد زیر برشمرد:

ابتکارات:

  • بهبود فضای اقتصادی فلسطین.
  • بهبود رویکرد آموزشی در فلسطین
  • تقویت رویکرد های دولتی و خدمات دولتی

با توجه به این ابتکارات می بینیم که توسعه اقتصاد فلسطین بر اساس سرمایه‌گذاری های متعدد به مقدار حدود 27 میلیارد دلار طی 10 سال است تا سرانه تولید ناخالص ملی کشور افزایش پیدا کند و رفاه اقتصادی و اجتماعی به جای تحقق حقوق سیاسی فلسطینیان محقق شود.

اهداف:

  • افزایش صادرات فلسطین که از رقم کنونی 17 درصد تا حدود 40 درصد از تولیدات ناخالص ملی این کشور را در بر گیرد.
  • تضمین ارائه مستمر انرژی برق با قیمت های مناسب.
  • افزایش تامین آب شرب برای مردم.
  • تقویت خدمات اطلاعاتی( اینترنت و سیستم‌های اطلاعاتی)
  • افزایش سهم سرمایه‌گذاری های خارجی در تولید ناخالص ملی تا به جای 1 درصد به رقم 8 درصد برسد.

طرح آمریکا که در نشست شکوفایی برای صادرات در منامه بررسی شد، شامل سه فصل و چهل صفحه است که به دنبال بهبود شرایط اقتصادی فلسطینیان است، اما هیچ‌ چشم انداز سیاسی برای آنها در نظر نگرفته است. این طرح در واقع تلاش دارد رفاه اقتصادی ملت فلسطین را زیر چتر اشغالگری رژیم صهیونیستی به جای تحقق راه حل سیاسی ارائه کند و اسرائیل را نیز وارد بازار خاورمیانه جدید کند.

تحولات استراتژیک در مواضع آمریکا

با وجود اینکه دولت‌های سابق آمریکا همواره در روند سازش و مذاکرات فلسطین و رژیم صهیونیستی جانبداری طرف اسرائیلی را می‌کردند و این موضوع را یکی از خاستگاه‌های اساسی سیاست خارجی خود در قبال منطقه خاورمیانه قرار داده بودند، اما دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا این معادلات را به هم زد و به صورت قابل توجهی رویکرد‌های راست‌گرایان افراطی در رژیم اسرائیل را در تعامل خود با موضوع فلسطین در پیش گرفت و تلاش کرد دیدگاه‌های آنها را در زمینه راه حل موضوع فلسطین در چارچوب طرح موضوع معامله قرن محقق کند.

تحول استراتژیک که در مواضع جدید آمریکایی‌ها ایجاد شده، چالش های متعددی را برای رهبران فلسطینی و افکار عمومی این کشور پدید آورده است، چرا که دولت کنونی آمریکا با این تحول استراتژیک جانبداری علنی خود از مواضع راست‌گرایان اسرائیل را اعلام کرده است. این جانبداری را می‌توان از طریق سه شاخص اساسی به صورت ملموس درک کرد:

شاخص اول: انتقال از راه‌حل سیاسی به سمت راه‌حل اقتصادی مبتنی بر شکوفایی اقتصادی و رفاه برای ملت فلسطین. ترامپ این موضوع را به عنوان گذرگاهی برای حل مسئله فلسطین انتخاب کرده است. این دیدگاه کاملاً مبتنی بر رویکرد راست گرایان تندروی اسرائیل است که بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر کنونی رژیم اسرائیل نیز بخشی از آنها است. این رویکرد بر اساس تغییر راه‌حل سیاسی خود ضمن همکاری و تبادلات تجاری بین فلسطینیان و عرب ها از یک طرف و اسرائیل از طرف دیگر در چارچوب طرح خاورمیانه جدید است و مطالب مطرح شده در اجلاس بحرین بهترین دلیل برای این رویکرد به شمار می‌رود.

شاخص دوم: انتقال از مبنای راه حل تشکیل دولت به مبنای تشکیل یک دولت واحد که بر اساس آن امکان تشکیل دولت فلسطین در چارچوب مرزهای سال 1967 به پایتختی قدس شریف نفی می‌شود. به این ترتیب استقلال و آزادی ملت فلسطین کاملاً تحت پرچم تمامیت رژیم صهیونیستی قرار می‌گیرد و دولت اسرائیل در تمام فلسطین اشغالی حاکم می‌شود و بار دیگر موضوع قیمومیت عربی برای فلسطینی‌های آواره مطرح می‌شود.

مواضع آمریکا پیش از این مبتنی بر رسیدن به سازش بر اساس راه‌حل تشکیل دو دولت بود، اما در حال حاضر بر اساس رویکردهای راستگرایان اسرائیلی امکان تشکیل دولت فلسطین در اراضی این کشور را رد می‌کند. به همین علت بود که جارد کوشنر مشاور و داماد دونالد ترامپ چند هفته پیش اعلام کرد که فلسطینی‌ها شایسته حاکمیت بر خودشان نیستند. این موضوع نشان دهنده انتقال مواضع آمریکا در خصوص مسئله فلسطین و مبنای حق تعیین سرنوشت است که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مصوبه‌های بسیاری بر آن تاکید کرده و ملت فلسطین را شایسته تعیین سرنوشت خود معرفی کرده است.

شاخص سوم: سومین رویکرد تحول استراتژیک در مواضع آمریکا درباره آرمان فلسطین این است که رسیدن به راه‌حل مورد توافق بر اساس قطعنامه های مشروع بین المللی و مبنای زمین مقابل سازش به منطق نفی شده و راه‌حل های تحمیل شده به ملت فلسطین در پیش گرفته شود. ترامپ در این زمینه از شکاف موجود در میان گروه‌های فلسطینی و ضعف برخی رژیم‌های عربی و تحولات موجود در محیط اطراف عربی استفاده کرده تا بتواند این مناقشه را به نفع خود و رژیم اسرائیل حل و فصل کند.

این روند از انتقال سفارت آمریکا به قدس و شناختن قدس به پایتختی اسرائیل آغاز شده و با توقف تامین مالی آژانس امداد و اشتغال آوارگان فلسطینی (آنروا) برای از بین بردن آرمان های آوارگان فلسطینی و مسدود کردن دفتر جنبش آزادیبخش در واشنگتن ادامه پیدا کرده و با توقف کمک‌های آمریکا به تشکیلات خودگردان و جامعه مدنی فلسطین به اوج خود رسید. تمام این مصوبات برای رسیدن به این راه‌حل آمریکایی ضد ملت فلسطین در شرایط کنونی دنبال می شود.

آمریکا شریک اشغالگری رژیم صهیونیستی است

شکی نیست که تحولات استراتژیک آمریکا در مورد آرمان فلسطین بر اساس رویکردهای جدید این کشور است که تلاش دارد شرایط موجود را به نفع رژیم صهیونیستی تغییر دهد. به این ترتیب آمریکا شریک جنایت‌ها و اشغالگری‌های اسرائیل ضد فلسطین بوده و نمی‌تواند میانجی قابل اعتمادی در روند سازش باشد. این موضوع می‌‌طلبد که ملت فلسطین و رهبران فلسطینی با تمام قدرت برای مقابله با چالشهای سرنوشت‌ساز فرا روی خود وارد عمل شوند تا بتوانند دستاوردهای ملی خود را حفظ کنند.

همچنین گروه‌های فلسطینی باید از شکاف موجود دست بردارند و به دنبال بهبود وحدت ملی در این کشور و توافق بر سر برنامه ملی و استراتژی فراگیر برای مقابله با مواضع آمریکا باشند. آنها باید بدانند که تقویت جبهه داخلی فلسطین و وحدت گروه‌های فلسطینی در شرایط کنونی یک ضرورت ملی به شمار می رود تا این کشور بتواند از خطرات این لحظات تاریخی و سرنوشت ساز عبور کند و مطالبات دولت آمریکا در اصرار بر حذف هویت سیاسی و حقوق ملی فلسطینیان را نادیده بگیرد.

منبع : شبکه الجزیره

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط