خوزستان|روایت خواندنی تسنیم از گفتوگو با دخترانی که برای حفظ حجاب برتر استقامت میکنند
به مناسبت هفته حجاب و عفاف دختران آسمانی شهرستان دزفول با حضور در میزگرد حفظ حجاب و عفاف به بیان رازهای حفظ حجاب برتر پرداختند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از دزفول، عفاف و حجاب عناصری به هم پیوسته است و هر فردی میداند که گام اول مسیر رستگاری و کمال معنوی در گروی رعایت عفاف و حجاب است چرا که این دو عنصر به هر فردی تعالی روحی و عزت نفس میبخشد و در مقابل هر میزان کمرنگی این عناصر در انسان سبب تنزل روحی و شخصیتی او میشود.
امروزه دختران ایران اسلامی در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و ورزشی با رعایت عفاف و حجاب حضور فعال دارند و تمام روزهای تقویم از افتخارات دخترانی که با عفاف و حجاب آن هم با چادر بوده پر شده است. به بهانه هفته عفاف و حجاب با جمعی از جوانان و نوجوان دزفولی به گفت و گو نشستیم و با آنها در مورد دلیل و انتخاب محجبه بودنشان گفتوگو کردیم.
در این گفتوگوی صمیمی پاسخهای زیبایی را دریافت کردیم که در همه آنها هدفی مشترک موج میزد. در ادامه گفتوگوی خبرنگار تسنیم با «فاطمه سرتیپی»، «رقیه دزفولی»، «زهرا حیدری» و «مهدیه بخشایشفر»را مطالعه میکنید.
فاطمه سرتیپی، دختری 9 ساله است که از کلاس دوم دبستان حجاب و مقنعه را به عنوان پوشش اصلی خود انتخاب کرده است، وی با بیان به اینکه چادر را از کلاس سوم انتخاب و پدر و مادرم در این راه من را تشویق کردند، اظهار داشت: خانواده هیچگاه مرا مجبور به حجاب و چادر نکردند و آن را به من دیکته نکرده بودند.
وی الگوی خانوادهشان شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) معرفی کرد و گفت: چادر زدن را از مادرم یاد گرفتم، چادر که میزنم خواهر کوچکترم نیز مانند من چادر میزند و چادر هیچ محدودیتی برای من در این مقطع از سنی نداشته است.
سرتیپی با بیان اینکه حجاب و چادر هیچگاه محدودیت و مانع از تفریح همچون هم سن و سالهای من نبوده است، خاطر نشان کرد: گرمای تابستان با چادر آزردهنده نیست چرا که الگو ما حضرت فاطمه زهرا (س) است.
این نوجوان 9 ساله به قول خود با امام حسین(ع) برای حفظ حجاب و استفاده از چادر اشاره و ادامه داد: به یاد دارم زمانی که با حجاب در مدرسه حاضر میشدم، زنگ تفریح بعضی از دوستان مدرسهای به دلیل اینکه موهایم از زیر مقنعه بیرون نبوده مقنعه را از سرم کشیده و به من میگفتند که نباید حجاب کنی اما باز هم اذیت و آزار دوستان مانع این نشد که من چادرم نزنم.
این نوجوان 9 ساله در ادامه گفت: شهید عصمت پورانوری زمانی که به مدرسه میرفت حجاب داشت و دوستان او حجاب نداشتند، اما هیچگاه چادر را از سر خود در نیاورد، ما باید شهدا و حضرت فاطمه زهرا (س) را الگو خودمان قرار دهیم.
وی گفت: روزی دوستم گفت «چرا از چادر استفاده میکنی» به او گفتم «دوست دارم حجاب داشته باشم»، او گفت «من هم علاقه دارم مانند تو چادر استفاده کنم» و از آن روز به بعد چادر را انتخاب کرد.
همچنین رقیه دزفولی جوان 20 ساله و دانشجوی فقه و حقوق از انتخاب با بصیرت کامل حجاب و چادر خدا و اهل بیت(ع) شاکر بود و اظهار داشت: خانوادهام به دلیل آشنایی با اهمیت و جایگاه عفاف و حجاب، سبب شد بسیار راحتتر چادر را بپذیرم و مانند دیگر خانوادهها نبود که فرزندانشان از ظاهر خانواده تبعیت کرده و به این نتیجه برسند که به اجبار هم که شده باید ظاهر خود را نزدیک به اعتقادات خانواده کنند.
وی با اشاره به اینکه در انتخاب حجاب فراز و نشیبهای زیادی داشته ولی سبب برخورد تند خانواده نشده است، گفت: خانوادهام اجازه دادند که حجاب را خودم تجربه و در نهایت اهمیت عفاف و حجاب را درک کنم؛ من از کلاس سوم ابتدایی چادر بر سر کردم اما در یک مقطع از زمان من دیگر چادر نمیزدم و برای من مهم نبود ظاهرم تغییر کرده است.
این جوان 20 ساله افزود: با اینکه فکر میکردم به آزادی خاصی رسیدهام ولی اصلا راحت نبودم؛ زمانی که به خانه بر میگشتم احساس میکردم از لحاظ روحی آرامش ندارم.
این دختر جوان در توضیح ادامه فراز و نشیبهای محجبه شدن، گفت: در مقطع دبیرستان چادر و حجاب کامل داشتم و به شأن و منزلت چادر پی بردم که به یک باره با مسأله دیگری به نام «آرایش» مواجه شدم، به مرور زمان آرایش کردنم کم شد چرا که برای خود این تناقضها قابل درک نبود چادر و حجاب آن هم با آرایش؛ تناقضهای زیادی بود.
چادر محدودیتی بر پیشرفت علمی، فرهنگی و ورزشی نیست
در ادامه این گفتوگو، زهرا حیدری جوان 19 ساله دزفولی درباره دغدغههای خود و دوستانش درباره حجاب و چادر اظهار داشت: متاسفانه یک جریان فکری در فضای جامعه است زمانی که اسم عفاف و حجاب گفته میشود تصوراتی در ذهنها مبنی بر خشک و بدخلق بودن زن یا دختر با حجاب نقش میبندد که در اجتماع با چادر و حجاب هیچگونه فعالیتی نمیتواند داشته باشد، این در صورتی است که بسیاری از دختران با حجاب و چادر به مراتب بالای علمی، فرهنگی و ورزشی رسیدهاند.
او درباره تحولش گفت: برای ثبت نام مقطع اول ابتدایی نیاز به گرفتن عکس 3×4 آن هم با مقنعه بود که من تا آن زمان هیچ زمان مقنعه نزده بودم، هنگامی که به خانه برگشتم 3 الی 4 ساعت فقط جیغ میکشیدم که عکس با مقنعه نمیگیرم؛ سوم ابتدایی بودم که مادرم برای من چادر دوخت اما اصلا آن چادر را که بر سر نمیکردم و برای من بی اهمیت بود که علاوه بر اینکه وسیلهای برای بازی با اسباببازیها هم شده بود به عنوان زیرانداز برای عروسکهای خودم از آن استفاده میکردم.
وی ادامه داد: از آنجایی که من علاقه به تنوع داشتم در همان سال بعد از تعطیلات نوروز با خود گفتم بعد از تعطیلات نوروز با یک تیپ جدید به مدرسه بروم، از همان زمان که وارد مدرسه شدم فرآیند جریان مسخره و نیشخندهای هم کلاسیهایم شروع شد. بعد از آن چند ماهی چادر بر سر کردم و دوباره رهایش کردم.
این نوجوان 19 ساله درباره دومین اتفاق تاثیرگذاری زندگیاش گفت: در کلاس پنجم ابتدایی تعطیلات نوروز را به مشهدمقدس رفته بودیم و از مادرم درخواست کردم یک چادر عبایی برای من بخرد که میزنم یا نمیزنم، با آن چادری که از مشهد تهیه کرده بودم به مدرسه رفتم و با ورود به مدرسه و کلاس، تمسخرههای هم کلاسیها شروع شد. تمام تمسخرههای دوستانم یک طرف، تمسخر مدیر و معاون هم یک سوی دیگر؛ آنجا برای من سخت بود که مدیر و معاون مدرسه هم من را به دلیل چادری که بر سر کرده بودم مسخرهام کردند. در این باره خوب به یاد دارم مدیر هنگامی که با لحنه تمسخرآمیز گفت «این چی است» همزمان 25 نفر کلاس حتی دوستان صمیمیام هم به من خندیدند؛ آنجا بود که من متوجه شدم چقدر تنها هستم.
حیدری با اشاره به لحن تمسخرآمیز مدیر مدرسه درباره انتخاب چادر، یادآور شد: مدیر مدرسه زمانی که من را با چادر عبایی دید گفت «با چادری که بر سر کردی سن و سالهات را بالا بردهای، شما یک دختر 11 ساله هستی»، از آن روز به بعد من مصممتر شدم و هیچگاه چادرم را از خودم با تمام تمسخرها و کنایهها جدا نکردم.
این نوجوان 19 ساله با اشاره به اینکه دختران به باور رسیدهاند که حجاب هیچگونه محدودیتی به همراه ندارد، اظهار داشت: من رزمیکار هستم و کار نقالخوانی را هم اجرا میکنم. با حجاب وارد میدان مسابقات شده و هیچگاه نگاه و تمسخر دیگران مانع رسیدن به هدفم نمیشود.
وی با اشاره به اینکه هجمه و فشارهای وارد شده به من هیچگاه موجب تنزل اعتقاد نشد، گفت: زمان اجرای دکلمه خوانی من فرار رسید و به من گفته شد «باید بدون چادر اجرا کنی، چرا که یک نویسنده از تهران به کانون آماده و من باید مراعات کنم و نباید جلوی او چادر بزنم چون وجهه کانون را خراب میکنم»، که در این باره من با پایبندی بر ارزش و اعتقادتم با چادر بر روی سن رفته و دکلمهام را اجرا کردم.
این نوجوان 19 ساله افزود: به یاد دارم مربیها به من گفتند با توجه به اینکه لباس نقال خوانی به شکل گوسانهای اشکانیان است باید گلو و گوشهایت مشخص باشد؛ فکر کردن به این نوع پوشش برای من غیرقابل درک بود چه برسد به آن که بدون پوشش بر روی سن رفته و بخواهم برای هزاران نفر اجرا کنم؛ مادرم لباس اجرایم را دوخت و با حجاب کامل برای چند هزار نفر نقالیخوانی اجرا کردم.
حجاب یک خاص بودن را برای فرد به وجود میآورد/آرامش نهفته در درون چادر
اما مهدیه بخشایشفر جوان 18 ساله دزفولی درباره وضعیت خود و خانوادهاش گفت: در سن شش سالگی روزه گرفتم و چادر میزدم اما برای همه عجیب بود. خانواده مادری و پدری من در سطح بالایی مذهبی نبوده و تنها من و مادرم حجاب و چادر بر سر میکردیم.
وی گفت: هنگامی که نحوه برخوردها را با مادرم نسبت به دیگر افراد فامیل مقایسه میکردم درک میکردم که همه ارزش خاصی برای مادر من قائل هستند، به عنوان مثال در جمع فامیل حد و مرزها، شوخی کردنها با توجه به عفاف و حجاب مادرم مشخص شده بود.
این جوان 18 ساله بیان کرد: تمسخرها از طرف فامیل را کاملا حس کرده و به یاد دارم در سن 15 سالگی به راهپیمایی قدس رفتم و هنوز که هنوز است برخی از دوستان هر سال یک روز قبل از روز قدس در این باره به من کنایه میزند.
بخشایشفر خاطرنشان کرد: همیشه به من گفته میشد حجاب تو را محدود میکند، در صورتی که آزادی بیشتر برای من به همراه داشت، آزادی که حجاب برای من آورده اگر پوششی دیگر را انتخاب میکردم هیچگاه برای من نمیآورد؛ من با حجاب دیده شدم.
وی ادامه داد: شاید باورتان نشود همان داستان اعتقادی من رتبه اول شهرستان، رتبه اول منطقه و نیز به کشوری راه پیدا کرد و جالب آنجا بود در سال بعد همین داستان دوباره رتبه کسب کرد.
بخشایشفر با اشاره به دیدگاههای فکری دیگران و نحوه برخوردها، خاطر نشان کرد: هنگامی که به مناطق عملیاتی میرفتم، گفته میشد که «شما باید پسر میشدی؛ چون که پسرها به مناطق عملیاتی میروند». من بر دیوار اتاقم عکس شهدا را زدهام خیلی برای من جالب بود همان کسانی که شهدا را هم مورد تمسخر خود قرار میدادند زمانی که فضای اتاق من را میدیدند این جمله بین همه آنها مدام تکرار میشد «چقدر اینجا آرامش دارد».
این جوان 18 ساله درباره تفاوت پوشش چادر و مانتو گفت: بارها به من گفته میشود که «با مانتو هم میشود حجاب داشت» نظر شخصی من این است، آن آرامشی که با چادر بر سر کردن به دست میآورم با حجاب مانتو بلند هم نمیتوانم بدست بیاورم. زمانی که چادر را بر سرم کردم یک پوشش کامل است و اجازه نمیدهد هیچ نگاهی سمت من بیاید.
وی با بیان اینکه دسترسی آسان به محصولات عفاف و حجاب تبدیل به یک دغدغه شده است، گفت: متاسفانه دسترسی مطلوب و آسان به محصولات جدید و تنوع در شهرستان دزفول به یک دغدغه تبدیل شده و زمانی که به مسافرت رفته باید برای یک سال خرید کنیم.
بخشایشفر با اشاره به ظاهر دکوراسیونهای فروشگاههای حجاب، بیان کرد: این ظاهر نسبت به دکوراسیون فروشگاههای دیگر بسیار ساده و حقیر است و هیچ جذابیت و خلاقیتی ندارد. باید برای ترویج حجاب تمام ظواهر را به همانگونه که دشمن از مبتدیترین کار ممکن هم نمیگذرد ساده نگذریم.
افزایش بیرویه قیمت چادر بهانهای برای عدم انتخاب آن نیست
در ادامه گفتوگو زهرا حیدری با انتقاد از افزایش قیمت چادر، اظهار داشت: با توجه به افزایش بیرویه قیمت چادر باز هم نباید بهانهای برای پوشش با چادر باشد؛ زمانی که به مانتو فروشی رفته یک مانتو کاملا ساده و بدون دکمه با قیمت 500 هزار تومان و با ذوق و شوق خریداری میشود در مقابل هنگامی که حرف از خرید چادر میشود جملهای نظیر چقدر گران است گفته میشود.
از ظرفیت فضای مجازی برای فرهنگ سازی عفاف و حجاب باید به کارگیری شود
همچنین مهدیه بخشایشفر با اشاره به اینکه باید از ظرفیت فضای مجازی برای فرهنگسازی عفاف و حجاب بهرهبرداری شود، گفت: کمرنگ کردن فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه به ویژه در میان نسل جوان و نوجوان امروز از حربهها و توطئههای دشمنان بوده و است.
وی با تأکید براینکه باید از فضای مجازی نهایت استفاده را کرد، افزود: در همین راستا کانالی با عنوان «دختران چادری» راهاندازی و توانستهایم علاوه بر جذب مخاطبان بسیار، تاثیرگذاری لازم را هم باشیم چرا که پیامهای زیادی از بازخورد مطالب به ادمین کانال داده میشود.
کم کاری در تبیین و ترویج حجاب است
اما رقیه دزفولی با انتقاد از عملکرد دستگاههای متولی نسبت به عدم اهتمام به گسترش عفاف و حجاب، اظهار داشت: ترس برخی از مسئولان مربوطه از اینکه تغییر و جنبش درونی بخواهد رخ بدهد، وجود دارد. مسئولان متولی برای ترویج عفاف و حجاب در حد اینکه رفع تکلیف کرده، کاری را انجام میدهند نه از سر دلسوزانه و از روی تعصب. متأسفانه اقداماتی که برای ترویج حجاب در جامعه اجرا میشود مقطعی و غیراصولی است.
همچنین زهرا حیدری در این باره اظهار داشت: وزارت ارشاد اسلامی به خواب رفته، ما هنوز شنونده خبرهایی هستیم که یک زن به شکل زننده در سینما نقش بازی کرده یا موضوعاتی که با شئونات اسلامی سنخیت نداشته در سینماهای ما اکران شده و در این باره هم هیچ نظارتی نیست.
مهدیه بخشایشفر نیز با اشاره به اینکه از چادر برخی سوء استفاده سیاسی میکنند، گفت: برخی از مسئولان خانم، زمانی که سخنرانی کرده چادر را تا زیر چانه گرفته و بقیه چادر را رها کرده و کاملا با پوشش نامناسب هستند. این مسئولان حجاب، اهمیت و ارزش چادر را درک نکرده و تنها به دلیل اینکه بتواند موقعیت، مقام و جایگاه خود را حفظ کنند چادر را سر میکنند، نمونه بارز آن توتیت یکی از مسئولان خانم درباره استفاده چادر و مشکل گردن دردی که گرفته بود.
وی با بیان اینکه دشمن در دسیسههای خود خانواده و بنیان اصلی آن یعنی «مادر» را هدف قرار داده است، ادامه داد: زمانی که برخی از مادران با ظاهری نامناسب وارد فضای جامعه میشوند، قطعا فرزند به تبعیت از مادر الگو برداری میکند، هنگامی که مادری با وجود به سن تکلیف رسیدن فرزندش آن را بدون پوشش مناسب بیرون آورده و جملاتی از این قبیل که «او هنوز بچه است» و «مهم پاکی دل است»، طبیعی خواهد بود زمانی که به سن بالاتر برسد با پافشاری همان مادری که با آن جملات خودش را قانع میکرد فرزندش برای پوشش حجاب تمایل نداشته باشد. به نظر من برخی از مادران به سمت غرب و حتی فراتر ازغرب رفتهاند.
این جوان 18 ساله در پاسخ به این پرسش که ترویج بیحجابی دشمن چقدر موثر است، گفت: دشمن برای هدفی که برنامهریزی کرده هزینه میکند به عنوان مثال با مشاهده شاتهای بین مسیح علینژاد و دختران اجرا کننده چهارشنبههای سفید، شاهد دریافت هزینه زیاد برای یک ارسال فیلم 30 ثانیه هستیم و آنها در دام دشمن گرفتار شدهاند اما در مقابل ما هر زمان که به دنبال برگزاری برنامهای فرهنگی ویژه عفاف و حجاب هستیم با عبارت تکراری «بودجه نیست» مواجه میشویم.
بخشایشفر با انتقاد از عملکرد برخی متولیان مربوطه در شهرستان دزفول، ادامه داد: مسئولان تا زوایه دید خود را تغییر ندهند مشکلات این حوزه برطرف نمیشود.کارهایی انجام میدهند که تنها جلب توجه کنند و هدف اسم و لوگو آن سازمان است. به عنوان مثال یک کارت پوستر در ابعاد کوچک با فوت ریز درست میشود اما در مقابل لوگو آن اداره با فونت بزرگ خودنمایی میکند.
زهرا حیدری با بیان اینکه دشمن صبور و باهوش است، گفت: یکی از جاسوسهای اسرائیلی اظهار کرده بود ما برای 50 سال ایران برنامهریزی کرده و در این زمینه هزینهها را کنار گذاشته و منتظر آن زمان هستیم، این در صورتی است که ما دقیقا بر عکس هستیم و زمانی که برای هفته عفاف و حجاب برنامهریزی میکنیم با جملاتی از این قبیل اینکه که کاری کنید سریع تمام شود و هزینهای در بر نداشته باشد روبرو میشویم.
گفت و گو از فاطمه دقاق نژاد
انتهای پیام/ ع