یادداشت| عدول از «برنامههای قابل تحقق» به «رجزخوانی انتخاباتی»
"یکی از راهکارهایی که ظاهراً در دستور کار یک جریان سیاسی قرار گرفته این است که مردم، وعدههای داده شده را فراموش کرده و آن را یک امر بیارزش و از جنس رجزخوانی انتخاباتی بدانند."
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، علی اکبری کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت:
یکی از راهکارهایی که ظاهراً در دستور کار یک جریان سیاسی قرار گرفته این است که مردم، وعدههای داده شده را فراموش کرده و آن را یک امر بیارزش و از جنس رجزخوانی انتخاباتی بدانند. راهبردی که در ذات خود، توهین به شعور و تحقیر رأیدهندگان را به همراه دارد.
جناب آقای مصطفی کواکبیان در اردیبهشت سال جاری و در نطق خود در مجلس شورای اسلامی خطاب به رئیسجمهور محترم کشورمان اعلام داشت: «و اما به قوه مجریه و رئیسجمهور یادآور میشوم این مردم پای انقلاب و نظام ایستادهاند و از شما میخواهند که حداقل شما نیز به وعدههای خودتان به مردم که 24 میلیون رأی آوردهاید عمل کنید. بحث هم فقط مشکلات معیشتی مردم نیست و موضوعات سیاسی را هم فراموش نکنید. موضوع رفع حصر نمونهای از این مباحث است. ضمناً مردم همهچیز را تحمل میکنند اما ناهماهنگی تیم اقتصادی شما را نمیتوانند بپذیرند؛ تا فرصت باقی است آن را جبران کنید.» ایشان اندکی قبل درباره وضعیت تعامل دولت حسن روحانی با اصلاحطلبان اظهار داشته بود: «اگر دولت روحانی بگوید، من خودم رأی آوردهام، این حرف بیربطی است؛ اگر ما اصلاحطلبان کمک نمیکردیم، دولت روحانی رأی نمیآورد.» و البته پس از طرح برخی شبهات و سخنان مطروحه مبنی بر اینکه رئیسجمهور اختیارات کافی برای عمل به وعدههای خود را ندارد، آقای کواکبیان در مخالفت با این عقیده و سخن اظهار داشته بود: «آقای روحانی امروز از شما پذیرفته نیست که بگویید چندان اختیاری ندارم، چرا که شما امروز رئیس شورای عالی امنیت ملی هستید و ریاست دهها شورای جورواجور را هم در اختیار دارید و این مسئله نشاندهنده اختیارات گسترده شما است. اگر هم در مواردی طبق قانون اساسی باید مسائل به تصویب و نظر مقام معظم رهبری برسد، در عمل و در طول این چندین سال مشخص شده است که ایشان با توجه به نظر مشورتی کارشناسان و متخصصان تصمیم میگیرند و بر این اساس جای هیچگونه تعلل و درنگی برای تحقق وعدههایتان وجود ندارد.»
این موارد حکایت از این دارد که برابر نظر آقای کواکبیان، رئیسجمهور وظیفه دارد به وعدههای انتخاباتی خود عمل کرده و آن را محقق سازد و رئیسجمهور دارای اختیارات کافی برای تحقق این وعدهها میباشد؛ اما نکته قابل تأمل، سیاستی است که با نزدیک شدن به انتخابات پایان سال در دستور کار برخی از جریانات و افراد اصلاحطلب قرار گرفته است. بهطور مشخص سرکار خانم جنیدی، معاون حقوقی رئیسجمهور اخیراً در پاسخ به سؤالی در خصوص درخواست رئیسجمهور برای افزایش اختیارات خود اظهار داشته بود: «وقتی همیشه تمام روسای جمهور و قوه مجریه این گلهمندی را دارند که من [رئیسجمهور] اگر میخواهم کاری انجام دهم اختیارات و صلاحیتهای کافی ندارم نشانگر این است که این یک مشکل است و باید این مشکل را بهنوعی علاج کرد. همه روسای جمهور این مشکل را مطرح کردند و خیلی به جناح دولتها ربطی ندارد». ایشان در پاسخ به این پرسش که چرا در صورت نبود اختیارات لازم، آقای روحانی در زمان انتخابات وعدههای بسیاری دادهاند اظهار داشت: «شما انتخابات بدون وعده در دنیا دارید؟ آن وقت دیگر انتخابات نمیشود! مگر میشود بگویی من در انتخابات شرکت میکنم اما کار خاصی نمیتوانم انجام دهم؟»
آقای کواکبیان نیز 15 تیرماه در برنامه تلویزیونی جهانآرا در هنگام صحبت در خصوص برخی سخنان و وعدههای انتخاباتی جناب آقای روحانی و حامیان ایشان در دوران انتخابات ریاست جمهوری و حتی ترساندن مردم از انتخاب دیگر نامزدها بر اساس مسائلی چون نرخ دلار و... با تنزل دادن این وعدهها به رجزخوانی اظهار داشت: «رجزخوانی در انتخابات زیاد است! ما که نباید بر مبنای آنها تحلیل کنیم!»
بهعبارتدیگر در این تفکر، انتخابات نه صحنهای برای خدمت که عرصهای برای کسب قدرت و جنگی برای تصاحب منصب است چرا که عبارت «رجزخوانی» معمولاً در میدان جنگ تعریف میشود.خوب است این جریانات سیاسی پاسخ دهند آیا در انتخابات پیش رو و آینده این کشور، مردم میتوانند بر روی سخنان و آنچه بهعنوان برنامه آن جناح یا نامزد خاص مطرح میشود، تفکر و اندیشه کرده و بر مبنای سنجش این وعدهها تصمیم گرفته و انتخاب کنند یا اینکه باید این سخنان و وعدهها و آنچه بهعنوان برنامههای کوتاهمدت از قبیل برنامه صدروزه و یا بلندمدت مطرح میشود را باد هوا و رجزخوانی و با تعبیر عوامانه از جنس «خالیبندی» فرض کرده و از آن عبور کنند؟ آنچه یکی از اصلاحطلبان مطرح کرد مبنی بر اینکه «مردم با نگاه به گذشته به آینده رأی میدهند» را شاید بتوان از همین منظر، تفسیر نمود. مطرح کردن اشکالهای حریف و دادن وعدههای زیبای دلفریب برای آینده رؤیایی در صورت رأی مجدد به این جناح و ترسیم آیندهای وحشتناک در صورت انتخاب جناح مقابل، یکی از راهکارهایی است که ظاهراً مجدداً در دستور کار این جریان قرار دارد. اساس این راهبرد بر این است که مردم وعدههای داده شده را فراموش کرده و آن را یک امر بیارزش بدانند. راهبردی که در ذات خود توهین به شعور و تحقیر رأیدهندگان را به همراه دارد. در این طرز تفکر مردم و رأیدهندگان، ابزاری برای رساندن این جریانات به قدرت هستند و بعد از آن در نقش بقال و لبوفروش و امثالهم اصولاً نباید در موضوعات تخصصی که به آنها ربطی ندارد، دخالت داشته باشند! آیا واقعاً طراز مردمسالاری و انتخابات در این جناح سیاسی، اینگونه تعریف میشود؟ اگر اینگونه نیست و آنچه وعده داده شده از جنس برنامههایی بوده که باید انجام میپذیرفته است، شایسته است وعده دهندگان پاسخگوی مردم باشند تا فاصله بین وضع موجود با آنچه وعده دادهشده بود، مشخص و آشکار شود. قطعاً مردم در این صورت بهتر میتوانند عیار توانایی و قدرت مدیریت افراد و جریانات سیاسی را بسنجند.
انتهای پیام/