اصفهان| روایتی از دومین شهید مدافع حرم شهر درچه؛ ماجرای آخرین تماس و خوابی که فرزند شهید دید
شهید سید یحیی براتی یکی که در سوریه به شهادت رسیدند، او همیشه برای شهادت غبطه میخورد و تاب نیاورد و پس از اعزام به سوریه و نبرد با تروریستها به آرزویش رسید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، محرم سال 1394 درگیری سختی بین رزمندگان اسلام و نیروهای تکفیری وهابی در سوریه در گرفت. عملیاتی با هدف بازپس گیری مناطق اشغال شده اطراف حلب و ضربه به نیروهای تکفیری وهابی که همزمان با ایام محرم آغاز شد. مناطق جنوبی و شرقی حلب محل اصلی درگیریها بود. در این عملیات نیروهای مقاومت شهدای زیادی را تقدیم اسلام کردند، از این بین در روز 16 آذرماه 13 تن از نیروهای ایرانی که از شهرهای مختلف برای دفاع از حرم آلالله به سوریه رفته بودند در جریان این عملیات به شهادت رسیدند.
شهید سید یحیی براتی یکی از این 13 شهید است که به عنوان دومین شهید مدافع حرم شهر درچه از او یاد میشود.
شهید «سید یحیی براتی» در سال 1349 در محله احمدآباد متولد شد، سال 1373 وارد سپاه پاسداران شد و تا سالها در این نهاد انقلابی خدمت کرد. وی دومین شهید شهر «درچه» شهرستان خمینیشهر اصفهان است که آذرماه سال 94 در روستای خلصه در استان حلب سوریه بر اثر انفجار تانک و اصابت ترکش بر پیکرش به شهادت رسید.
وی در حوزه علمیه امام حسین(ع) درچه مشغول کسب علوم دینی بود که حضور در جبهه دفاع از حرم حضرت زینب(س) را به درس ترجیح داد و عازم سوریه و در آنجا فدای دفاع از راه امام حسین(ع) و حرم حضرت زینب(س) شد.
از شهید براتی دو فرزند به نامهای سید علی و زهرا سادات به یادگار مانده است که در کنار مادرشان و با خاطرههایی که از پدر به یادگار مانده است زندگی میکنند.
شهید براتی در نگاه فرزندان؛ به شجاعت پدر افتخار میکنیم
سید علی فرزند ارشد شهید براتی در مورد پدرش گفت: پدرم همیشه در حال تحصیل و فراگیری آموزههای الهی بود و در راه برگزاری مراسم مذهبی برای ائمه سر از پا نمیشناخت.
زهرا سادات دختر شهید براتی نیز گفت: مگر میشود دلتنگ پدر نشد، آن هم برای ما دختران که خیلی به پدرانمان علاقه داریم اما ما فرزندان شهدای مدافع حرم، به شهادت و شجاعت پدر خود افتخار میکنیم و این به ما آرامش میدهد.
وی با اشاره به خاطرات پدر شهیدش اظهار داشت: من خاطرههای بسیاری از پدر دارم، در جشن تکلیف، در نماز خواندن، چادر پوشیدن و حتی درس خواندن، پدرم همیشه یار و یاورم بود و حالا هم او را مدام در کنار خود حس میکنم.
همسر شهید براتی نیز با اشاره به زندگی مشترک و خاطرههایش با همسر شهیدش گفت: از زمانی که پدر سید یحیی در سال 72 برای خواستگاری به منزل ما آمد و با شناختی که نسبت به یحیی داشتیم اجازه دادیم که مراسم خواستگاری انجام شود. من بسیار علاقهمندم بودم که همسرم یک نظامی و آن هم سپاهی باشد به عقد و ازدواج سید درآمدم و ثمره این ازدواج دو فرزند به نامهای سید علی و زهرا سادات است.
اشرف السادات براتی از علاقه سید به فرزندانش گفت و اینکه خیلی تاکید داشت که از دوران بارداری تا شیردهی و پس از آن باید در رفتار، گفتار و حتی نوع و شیوه تغذیه مراقب باشد زیرا معتقد بود، غذایی که با اسم خدا و با وضو پخته شود تأثیرات خوبی روی بچهها میگذارد.
غبطه شهید براتی در سالهای دفاع مقدس؛ زمزمه رفتن آغاز شد
وی ادامه داد: سید به این دلیل که در دوران دفاع مقدس به خاطر کمک به پدرش که در محل کار دچار نقص عضو شده بود، نتوانسته بود در جبهه حاضر شود و همسفر یاران شهیدش باشد، همیشه غبطه میخورد تا اینکه در سال 92 که بچههای لشکر 8 نجف اشرف به سوریه اعزام میشدند زمزمههای رفتن را در خانواده شروع کرد، میگفت: «همه رفتند و من جا ماندم».
همسر شهید براتی بیان کرد: یحیی با شنیدن تجاوز تروریستهای داعش به سوریه و بارگاه حضرت زینب(س) بناگاه عزم سفر کرد و در تاریخ 16 آذر 94 در جریان آزادسازی روستای خلصه در استان حلب براثر انفجار تانک و اصابت ترکش بر پیکرش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
خاکسپاری شهید براتی همزمان با شهادت امام رضا(ع)
وی افزود: دهه آخر ماه مبارک رمضان سال 1393 بود که توفیق زیارت امام رضا(ع) نصیبمان شد. داخل صحن روبهروی گنبد طلا نشسته بودیم چشم و دلمان گرهخورده بود به گنبد طلایی حرم امام رضا (ع) گفت: یک حاجت بزرگی دارم و از آقا خواستهام که من را به حاجتم برساند تو هم دعا کن حاجتم را بگیرم. گفتم: اگر قابل باشم چشم. چند روز بعد از برگشتمان از مشهد عازم سوریه شد روز خاکسپاری سید یحیی همزمان با روز شهادت امام رضا(ع) بود و آنجا بود که فهمیدم سید یحیی به حاجتش رسید.
وی ادامه داد: یک شب خواب دیدم عازم سوریه شدم. برای ورود به حرم حضرت زینب (س) اذن دخول خواندم. همین که خواستم وارد شوم، نگاهم به پرچم سبز رنگی افتاد. خاطرم هست که سید یحیی وارد حرم شد و من تا آمدم وارد شوم دربسته شد. گفتم: چرا من را نبردی؟ یحیی گفت: جای تو اینجا نیست تو باید بروی کربلا. از خواب بیدار شدم که نماز صبح را بخوانم، خوابم را برای سید یحیی تعریف کردم. گفت: دوست داری چادر حضرت زینب(س) دوباره خاکی شود؟ راضی هستی حضرت از دست تو ناراحت شوند؟ و بعد از این خواب بیتابیهای من کمتر شد و راضی به رفتن شدم.
براتی گفت: اواخر آبانماه سال 94 سید یحیی به سوریه اعزام شد. دو، سه روز یکبار تماس میگرفت. نخستین باری که با هم صحبت کردیم به من گفت: وقتی چشمش به پرچم سبز حرم حضرت افتاده بود، به یاد خوابی که دیده بودم دو رکعت نماز خوانده و از خانم زینب (س) برای من و خانوادهاش صبر خواسته بود.
آخرین تماس و خوابی که سارا سادات برای پدر دید
وی افزود: علی پسرم با چند نفر از اعضای خانوادهام برای اربعین با پای پیاده رفته بود کربلا. تازه از سفر برگشته بود که سید یحیی زنگ زد به علی زیارت قبول بگوید. بعد از صحبت با علی به من گفت: قرار است به جلو برویم. برای بچههای رزمنده دعا کن، اینجا خیلیها بچههای خردسال دارند. این آخرین تماس سید یحیی بود.
همسر شهید براتی اظهار داشت: فردای همان روز که از خواب بیدار شدم، از صبح دلم خیلی شور میزد. دخترم گفت: مامان من دیشب خواب دیدم بابا یک سبد سیب قرمز دستش بود و به همه سیب میداد. دلواپسیهای من زیادتر شد، به علی گفتم: در سایتها نگاه کن و ببین از بابا خبری هست؟
بخشی از وصیتنامه شهید براتی
شهید سید یحیی براتی در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است: «امروزه بعضا شاید بشنویم و شنیدهایم که مطرح میکنند که به ما چه و در کشورهای دیگر رفتن کاری به ما نداره، ما وظیفمون را همینجا انجام بدیم، نه، اگر کسی بصیرت داشته باشه و بدونه هدف چیه مسلماً هدف یاری اسلامه، اگر دقت کنیم ما، از صدر اسلام یه مطالعاتی داشته باشیم، از زمانی که خداوند این دین را به ما مردم ارزانی داشته، از زمان خود پیامبر، متحمل مشکلاتی در این راه شدن و شنیدیم که در طول تاریخ همچنین ائمه اطهار(ع) و این زمانی که ما الان هستیم و در آن قرار گرفتیم و ما که پیرو اهلبیت هستیم و جزو شیعیان هستیم، اگه بصیرت داشته باشیم، بحث یاری اسلامه، حالا در هر سرزمینی میخواد باشه، وظیفه ما یاری اسلامه و باید بتونیم به بهترین نحو اسلام را یاری کنیم و به مدافعان حرم انشاءالله بپیوندیم. همه را به پیمودن راه حق و دفاع از اسلام و آماده جانفشانی در راه اسلام دعوت میکنم امید است همه ما جزو سربازان امام زمان(عج) ارواحنا فداه باشیم».
به گزارش تسنیم مزار دومین شهید مدافع حرم سوریه در گلزار شهدای احمدآباد قرار گرفته است و زیارتگاه دوستداران و ارادتمندان به شهدا است.
انتهای پیام/ح