سیاوش طهمورث: صحنه هنر مقدس است جای پولشویی نیست/ این باندبازی‌ها و جمع‌شدن‌های شبانه برای چیست؟+ فیلم

بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون، گفت: واقعاً گلایه‌دارم که جای یک نوع پول درآوردن‌هایی در هنر ما نیست. اگر می‌خواهید پول‌شویی کنید راه دیگری انتخاب کنید؛ به هنر چه کار دارید؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نقش منفی را منفی بازی می‌کند و مردم هنرنمایی‌اش را بارها و بارها در تلویزیون، تئاتر و سینما به نظاره نشسته‌اند اما روزهایی است که او را کمتر در قاب تلویزیون، پرده نقره‌ای و حتی صحنه نمایش می‌بینیم. بازیگری که صاحب آثار ارزشمند و کارنامه‌ای درخشان از کار با فیلمسازان و بازیگران قابل دنیای تصویر است. شاید برخی از خانواده‌ها بیشتر با شنیدن نام او یاد نقش به یادماندنی‌اش در سریال "زیرتیغ" بیفتند یا شاید هم تله تئاتر "دست‌های آلوده" را به یاد بیاورند. اما با این اوصاف او امروز کم‌کار شده ولی دلایلش دلیل بیماری، علاقه‌نداشتن و نکاتی از این دست نیست به تعبیر خودش پیشنهاد هم می‌کنند با کارشکنی مواجه می‌شود.

او در جریان گفتگوی تفصیلی با خبرگزاری تسنیم گلایه‌هایی به عدم توجه به شایسته‌سالاری در دنیای بازیگری و فیلمسازی، پولشویی در دنیای هنر، لابی‌گری و رانت‌خواری اشاره کرد. صحبت‌هایی که واقعاً تأسف‌برانگیز و ناراحت کننده بود. جایی که سیاوش طهمورث می‌گوید تلویزیون و سینما دیگر جای من و امثال من نیست. این دنیای هنرمندی با شرافت، دست یک عده بی‌هنر افتاده که اتفاقاً پرکار هم هستند. دلایل این پرکاری را هم همگان می‌دانند؛ چون این‌ها از عرش اعلا افتاده‌اند پایین و جایشان در تلویزیون و سینماست. ما هنرمند نیستیم و از راه رسیده‌ایم؛ ما را یا راه نمی‌دهند و یا در جلسات‌شان نیستیم که ما را راه بدهند. یا به تعبیر دیگری با برخی‌ها حشر و نشر نداریم که به ما هم کار بدهند.

طهمورث با این عبارت که تو رو خدا دست از سَرِ هنر بردارید انتقاد کرد که واقعاً دنیای تصویر و هنر این مملکت را در کدام مسیر مدیریت می‌کنیم؟ کدام تئاتر، تلویزیون و سینما! هرکار ضعیف و بدون محتوایی را می‌سازیم و نامش را "سریال" می‌گذاریم. به هر مضمونی می‌گوییم اثر سینمایی که واقعاً سینما نیست. کارهای ضعیف و بدون محتوایی که به نام تئاتر آزاد عرضه می‌شود یا بی‌هنری که در تلویزیون شاهد هستیم.

این بازیگر به یکی از معضلات دیگر پیشکسوتان عرصه هنر اشاره کرد: به من می‌گویند چرا حداقل در رادیو نمایش فعالیت نداری؟ من دوست دارم فعالیت داشته باشم اما وقتی به دوستان ما پیشنهاد می‌دهند از بنده در پروژه‌ها استفاده شود می‌گویند سر ایشان شلوغ است یا ایران نیست و نمی‌تواند در این پروژه حضور پیدا کند. واقعاً چرا آنقدر با من دشمن هستید؟ دوست دارید من کار نمی‌کنم و اصلاً ترجیح می‌دهم که در این کارها نباشم.

مشروح این گپ و گفت را در ادامه می‌خوانید:

نه قهرمان قهرمان است و نه ضدقهرمان ضدقهرمان!!

*مردم هنوز ضدقهرمان‌های دهه 60 و 70 را فراموش نکرده‌اند. مرحوم جمیله شیخی در سریال «پاییز صحرا»، مرحوم داود رشیدی در «هزار دستان» و خود شما در یاوری «برابر اصل» و یا داروغه سریال «گرگ‌ها» و حتی عمو قدرتِ «زیرتیغ» و منوچهر «نابرده رنج» آنقدر نقش‌های قوی و پخته‌ای ارائه داده‌اید که از یادها نمی‌رود. چرا الان تفکیک اخلاقی وقتی انجام می‌شود تشخیص قهرمان و ضدقهرمان در آثار تلویزیونی و سینمایی برای مخاطب سخت شده است؟

معمولاً ضدقهرمان‌ها به دلیل مخالفت‌های همیشگی‌شان، تماشاگر را ناخودآگاه به سمت آن قدرت و مخالفتی که دارند می‌کشانند. اما امروز متأسفانه قهرمان و ضدقهرمانِ فیلم‌ها مشخص نیستند! یکی از دلایل آن حتماً هنرمندان هستند که نمی‌توانند معنا و مفهوم این دو اتفاقِ کاراکتری مهم را برای مخاطب تداعی کنند. واقعاً پرسش شما را مهم و اساسی می‌دانم چون واقعاً نه قهرمانِ داستان‌های سریالی و سینمایی‌مان قهرمان است و نه ضدقهرمان‌شان، ضدقهرمان است.

هدف اقتصاد است نه هنر!

*بسیاری از هنرمندان پیشکسوت ما بابت بی‌تعهدی تهیه‌کنندگان و رفتارهای یکسری فالوورزده و سلبریتی‌زده، کسانی که قاعده هنر و هنرمندی را نمی‌دانند آزرده‌خاطر هستند آیا این بی‌تعهدی‌ها و رفتارهای ناشایست به شما هم ضربه زده است؟

من همیشه اعتقاد دارم تضاد میان آدم‌ها یک اتفاق معمول و عادی است اما در زمانی که هدف مشترک داشته باشند. متأسفانه امروز با آدم‌هایی روبرو هستیم وارد عرصه هنر می‌شوند و سرمایه‌گذاری می‌کنند که هیچ نقطه مشترکی با هنر و هنرمند ندارند. یکی از دلایل آن مسئله اقتصادی و نگاه صرفاً تجاری به مسائل هنر است. مقصد و سرمنزل اصلی هنر باید انسان‌پروری و تعالی انسانی باشد؛ حالا اگر در این مسیر راه‌ها متفاوت و جدا از هم باشند ایرادی ندارد. اما مشکل از جایی شروع می‌شود که هدف اقتصاد است نه هنر! مسئله اقتصادی و تجاری صرف پیش می‌آید و اینجا هنر گُم می‌شود و من و امثال من با این‌ها مسئله پیدا می‌کنیم.

پول برای کار غیرهنری مبتذل و ضعیف، قابل قبول نیست

می‌توانیم در قاموس هنر و هنرمندی به مسئله اقتصادی و تجاری هم بیندیشیم اما هنر ارجحیت دارد بر مسائل اقتصادی! یعنی در واقع یک تئاتر اقتصادی هم ساخته می‌شود و گیشه هم رونق می‌گیرد اما به شرطی که تئاتر ایجاد شده باشد؛ یعنی کارگردانی، نویسندگی، گریم،‌ دکور و هرآنچه الزامِ یک تئاتر است، در کنار هم قرار بگیرد. در این مجالِ اعتلای فرهنگ و هنر و حرکت انسانی، کار اقتصادی و تجاری هم انجام شود ایرادی ندارد. اما به خاطر پول کارهای غیرهنری شکل بگیرند و در ضعف و ابتذال بمانند اصلاً قابل قبول نیست.

شوی بازیگر نشنیده بودم!

شوی لباس و کالا دیده بودم اما شوی بازیگر نشنیده بودم! که تماشاگر پول بدهد و بیاید بازیگر تماشا کند. نه نمایش ببیند و نه تئاتر ایجاد شود. من متأسفم برای این دوستان علی‌رغم اینکه با استعدادند و هنرمند هستند خودشان را تبدیل به کالا کرده‌اند. به همین‌دلیل است که سینما، تئاتر و تلویزیون به این روز افتاده‌اند. برای اینکه مسئله اقتصادی ارجحیت پیدا کرده است.

تو رو خدا دست از سَرِ هنر بردارید!

یک عده‌ای وارد کار هنری شده‌اند که متأسفانه اصلاً جایشان نیست. شما در مسائل اقتصادی کار می‌کنید به دنبال مسئله اقتصادی بروید به هنر چکار دارید. چرا هر دو را ضایع می‌کنید؟ مسئله اقتصادی  و هنر ارزش خودشان را دارند به نظرمن هنر ارزش والاتری دارد. اما شما وقتی که با پول‌های آنچنانی که مشخص نیست از کجا آمده وارد محیط هنری می‌شوید هم پول‌تان تمیز نمی‌شود و هم هنر را آلوده می‌کنید! تو رو خدا دست از سَرِ هنر بردارید!

مسئله، مسئله انسانیت است

*این نوع اتفاقات بیشتر متوجه تئاتر و حوزه نمایشی ما شده یا سینما و تلویزیون را هم دربرمی‌گیرد؟

این مسئله فرهنگ جامعه و انسانیت را به اضمحلال می‌کشاند و شروع دامنه‌دار گسترش بی‌اخلاقی‌هاست. از طرفی لطمه بزرگ به دامنه فرهنگ فارسی ما هم زده‌اند و مرتب از کلمات خارجی مثل «لاکچری» برای این تئاترهای اقتصادی‌شان استفاده می‌کنند و به آدم‌های مشهورشان هم لقبِ «سلبریتی» می‌دهند. یک لطمه بزرگ همین جاست وزیر ما هم می‌گوید لاکچری! می‌خواهم بگویم تا کجا ما سقوط کردیم، زبان‌مان هم رو به فرسایش و نابودی است. واقعاً یک انگلیسی‌زبان، کجا از واژگان فارسی استفاده می‌کند یا یک فرانسوی، که ما همواره به جای تشکر می‌کنم می‌گوییم مرسی!

چطور مدیران ما به اجرای تئاتر در یک هتل مجوز می‌دهند؟

*امروز شاهد هستیم بازیگران سینما به تئاتر می‌آیند و تئاترها بیشتر گیشه‌ای می‌شوند و قدرت خرید مردم را هم سخت کرده است. هتل اسپیناس و مکان‌هایی از این دست به صحنه‌های تئاتر درآمده‌اند و این نوع تئاترهای اصطلاحا لاکچری را به نمایش درمی‌آورند. مخاطب ما به خاطر دیدن یک بازیگر و چند بازیگر خاص تماشاگر تئاتر می‌شوند نه خود تئاتر! چرا حوزه نمایشی ما به این جا رسیده و یک سوال دیگر هم مطرح می‌شود سینماگران ما بیکار شده‌اند بازیگرِ تئاتر می‌شوند و یا عمدتاً مجری تلویزیون می‌شوند؟

مشکل عمده ما مدیریت است. مسئولین هنری که در مجلس نشسته‌اند نام آن‌ها را چه می‌گذارید چند تا فیلم سینمایی و نمایش دیده‌اند؟ حتماً ندیده‌اند و بدون اغراق، برخی از آن‌ها یک فیلم سینمایی هم ندیده‌اند. با این عدم اشراف لازم چطور می‌توانند برای ما هنرمندان تصمیم بگیرند؟ چطور می‌توانند برای هنر و هنرمندی راهگشا باشند؟ مشکل ما مدیریت‌کردن است. آیا تا به حال دیده‌اید در یک کتاب‌فروشی، لباس و لبنیات بفروشند؟ چطور نمایش تئاتر در یک هتل به نمایش درمی‌آید؟ واقعاً چطور مدیران ما به اجرای تئاتر در یک هتل مجوز می‌دهند؟ اشکال ما اینجا شروع می‌شود. زمانیکه اجازه می‌دهند یک عده‌ای که پولشویی می‌کنند، سالن تئاتر می‌سازند برای این پول‌شان را تمیز کنند(شستشو بدهند)، چرا مدیر ما جلوی این عده را نمی‌گیرد؟ برای اینکه پول خودش را دربیاورد سالن را اجاره می‌دهد. از هنرمند شبی سه میلیون تومان، اجاره گرفتن وحشتناک است آن هم تن به هرکاری می‌دهد پول سالن را دربیاورد. و آن وقت تئاتر دیگر مطرح نیست؛ شو، لودگی و مسخره بازی به نمایش درمی‌آید.

پول شام نداشتند اما این تئاترهای مزخرف را دیدند

*چرا تماشاگر بیشتر از این نوع تئاترها و نمایش‌ها استقبال می‌کند؟

چون مدیریت از همان روز اول جلوی این نوع نمایش‌ها را نگرفت. هر نوع نمایش سطحی یا عمیق نشانِ این تماشاگر بدهید چون انسان است ذائقه‌اش عادت می‌کند. آنقدر سطحِ همین انسان را پایین آوردیم و به صفر رساندیم که می‌توانم به جرأت بگویم کسانی بودند پول شام را نداشتند اما بلیت این نوع تئاترها را تهیه کردند و پای تماشای این نمایش‌های مزخرف نشسته‌اند. برای اینکه فکر می‌کند برای لحظاتی هم شده، مشکلاتش را فراموش می‌کند و می‌خندد! اما خندیدن به دروغ درست نیست. اشکال مدیران ما اینجاست که کوتاهی کرده و کماکان هم به این نقصان‌ها و کوتاهی‌ها ادامه می‌دهند.

فیلمنامه‌هایی در سینما تأیید می‌شوند که در زمانِ اکران، متوقف می‌شوند

هم در سینما و هم در تلویزیون این اتفاق افتاده است. شما در سینما می‌بینید فیلمنامه‌ای را تأیید می‌کنند که ساخته می‌شود و بعد از مدتی اکران، جلوی آن گرفته می‌شود. اینجا نشان می‌دهد که این مدیران هم آشنایی با فیلم و سینما ندارند. چون اگر این اشراف را داشتند می‌دانستند این فیلمنامه و نوشته به کجا می‌رسد و بعد مجوز می‌دادند. از روز اول جلوی ابتذال را نگرفتند و سینمای ما الان به کجا می‌رود؟ البته بی‌انصافی هم نمی‌کنم کارهای خوبی هم داریم که کم و اندک هستند و در این گستردگی ضعف و ابتذال، به چشم نمی‌آیند.

هنوز نمی‌دانیم درباره جنگ چطور صحبت کنیم

بعد از این همه سال، هنوز یک حرف درست راجع به جنگ نزدیم. به محض اینکه درباره جنگ صحبت می‌شود انگار باید حتماً مسلسل دست بگیریم یا تانک در خیابان و بیابان راه بیندازیم. جنگ یعنی یک تفکر و درگیری یعنی یک اعتقاد یعنی یک دفاع و عشق. صرفاً کشت و کشتار و آدم‌کشی معنی جنگ نمی‌دهد. ما هنوز در مدیریت‌هایمان اشکال داریم.

 

آژانس شما آژانس هواپیمایی نیست!

ما اگر نتوانستیم در تئاتر، سینما و تلویزیون به یک مفهوم درست مبنایی دست پیدا کنیم به خاطر این است که هدف تفکر ما مشخص نیست. همه این مشکلات و معضلات هم به سرمایه‌گذاری‌های غلط و برخورد تجاری با هنر برمی‌گردد. واقعاً گلایه‌دارم که جای یک نوع پول درآوردن‌هایی در هنر ما نیست. اگر می‌خواهید پول‌شویی کنید راه دیگری انتخاب کنید؛ به هنر چه کار دارید؟ برخی می‌آیند و به یک باره روی 8 فیلم سرمایه‌گذاری می‌کنند و اصلاً به پژوهش و دانش هنری اعتقادی ندارند. یا پایشان را به تئاتر می‌گذارند و پایه‌گذار یک بدعت‌ غلط در این هنر غنی و ارزشمند، می‌شوند. من شما را می‌شناسم یک سال قبل پیش شما بودم، آژانس شما هم آژانس هواپیمایی نیست. چرا که با با یک اتاق هم آژانس می‌شود. اما شما یک ساختمان 4 طبقه دارید که برای من وحشتناک است و مثل کاخ می‌ماند. شما در آژانس‌تان 40 فروشنده زن دارید برای یک آژانس چه نیازی به این همه فروشنده و این تشکیلات خاص است؟

چرا مُدیری در تلویزیون نام من را خط می‌زند؟

*چرا برخی از تهیه‌‌کننده‌ها و تولیدکننده‌ها می‌گویند طهمورث ایران نیست یا وقت ندارد. در واقع دنبال این هستند امثال طهمورث حذف شوند. دلیل این حذف‌شدن‌ها چیست؟

من صادقانه صحبت می‌کنم با کسی خصومت شخصی ندارم و کسی را نمی‌خواهم تخریب کنم. دلم برای هنر این مملکت که 56 سال زندگی‌ام را پایِ آن گذاشته‌ام، می‌سوزد. حرف‌های من و امثال من به برخی برمی‌خورد و نمی‌خواهند با من در تئاتر، سینما و تلویزیون همکاری کنند. اشکال ندارد ولی من همه را دوست دارم. دلم می‌سود که یک مُدیری در صداوسیما اسم من را خط می‌زند؛ من نمی‌دانم چه خصومت و دشمنی با من دارند! به ندرت اتفاق می‌افتد به عنوان مهمان هم به برنامه تلویزیونی دعوت بشوم. این باندبازی ها و یکی شدن ها و جمع‌شدن‌های شبانه برای چیست؟

خیلی به تواب‌ها اعتماد نکنیم!

*اینکه شما می‌گویید جمع شدن‌های شبانه که برخی از بازیگران ما سفارش کاراکتر به کارگردان می‌دهند و نقش جا به جا و پررنگ می‌شود؛ درباره این معضل قدری صحبت می‌کنید؟

این معضلات وجود دارند و باید تأسف خورد به حالِ بازیگران و کارگردانانی که روش‌های غیرهنری را برای صحنه هنر انتخاب می‌کنند. اما به این روش‌ها یک روش‌های دیگری هم اضافه کنم؛ مثلاً کارگردان می‌گوید فلان بازیگر را دعوت کنید تا در این پروژه حاضر باشد. یک بازیگری به کارگردان می‌گوید انتخاب خوبی داشتید ولی فکر نمی‌کنم ایران باشد یا وقت داشته باشد. یا می‌گویند آنقدر بداخلاق است که نمی‌توانید با او کار کنید.  ما یک چیزی در اسلام داریم به نام توبه!‌ کسانی توبه می‌کنند به آن‌ها تواب می‌گویند. یک چیزی هم وجود دارد آن‌هایی که توبه می‌کنند باز هم توبه می‌کنند؛ به آن ها اعتماد نکنید. در کوفه هم خیلی اتفاق افتاد، کسانی که توبه کرده بودند باز هم برای دیگری توبه کردند.

ذائقه مخاطب را پایین آورده‌اند

*یک زمانی وزیر «سلطان و شبان» بودید و هنوز هم در تلویزیون امثال این سریال‌های نوستالژی تکرار می‌شوند. چرا امثال «سلطان و شبان» ساخته نمی‌شود؟

نه تنها «سلطان و شبان» که دیگر «زیر تیغ» و «نابرده رنج» هم ساخته نمی‌شود. به دلیل اینکه سطح دیدگاه مخاطب و ذائقه بیننده را پایین آوردیم. تا جائیکه خودمان گرفتار همان ذائقه‌های سطحی شدیم و در همان حد می‌سازیم. کار فاخر هم ساخته می‌شود تماشاگر کمتر اعتنا می‌کند. البته تعهد می‌دهم کارهای فاخر یک مدت زیادی پخش شود گرایش و سلیقه به این سمت خواهد رفت. متأسفانه الان تماشاگر به دنبال نوشته مار نمی‌رود به دنبال عکس مار است.

ادا درنیاوردم و تقلید نکردم

*مردم شما را به نقش‌های منفی می‌شناسند برایتان پیش آمده بود به خاطر نقش منفی با شما برخورد خاصی شود؟

بدون اغراق می‌گویم آنقدر تماشاگر به من لطف دارد فکر نمی‌کنم به کسانی که نقش مثبت بازی می‌کنند آنقدر لطف داشته باشند. اولین دلیل آن این است که صادقانه کار می‌کنم، ادا درنمی‌آورم و از طرفی نمی‌خواهم کسی را تخریب کنم و دنبال تقلید هم نیستم. دوم اینکه من انسان را با همه داشتنی‌هایش بررسی و بازی می‌کنم. شما می‌گویید ضدقهرمان نداریم ولی خیلی‌ها می گویند نقش منفی! منفی در موقعیت اجتماعی منفی می‌شود. مگر انسان منفی بدنیا می‌آید، این اجتماع هست که کسی را طرد می‌کند و او را منفی می‌سازد.

هیچ وقت به من بد نگفتند

همان عمو قدرت در «زیر تیغ» صحبتی با برادرش کرده بود که برادزاده‌اش با دختر او ازدواج کند، برادر زیر حرف خودش می‌زند و پسرش با دختر دیگری ازدواج می‌کند. این دلخوری‌اش را جای دیگری می‌برد و انتقام‌جویی می‌کند. اشکال این است مگر نه آن آدم منفی نیست. کارگردان به من نمی‌گوید اما لحظه‌ای می‌خواهند قدرت را به زندان ببرند مقابل دخترش می‌ایستد و می‌گوید من به خاطر تو این کار را کردم. اینجا منفی بد بد دیگر نیستم. منفی که تماشاگر ته ذهنش می‌ماند، هستم. هیچ وقت به من بد نگفتند.

 

نویسنده و کارگردان مهم هستند

*در جریان انتخاب نقش و موثر شدن نقش خودتان خیلی تأثیرگذار بودید یا نویسنده و کارگردان خیلی نقش داشتند؟

نویسنده اگر 90 درصد راه را درست برود و کارگردان برداشت‌های درست و شناخت کامل از شرایط داشته باشد بازیگری زحمتی ندارد. اگر نویسنده و کارگردان این قدرت و شناخت را نداشته باشد شما به عنوان بازیگر به هر دلیلی این نقش را قبول کرده باشید باید کاراکتر را نجات دهید.

کارگردان‌ها شناخت ندارند و کماکان من را منفی می‌بینند

*جریانی باعث شد سیاوش طهمورث به نقش‌های منفی روی بیاورد؟

متأسفانه دیدگاه کارگردان‌های ما ضعیف است و آدم‌ها را روی کارهای قبلی‌شان انتخاب می‌کنند نه روی قدرت، بازیگری و استعدادشان. از کجا می‌دانید من نمی‌توانم نقش کمدی بازی کنم. برای اینکه توانایی من را متوجه نمی‌شوند و 99 درصد بازیگران ما خودشان را تکرار می‌کنند.

معمولاً خودم انتخاب کردم

*درست انتخاب کردید یا درست انتخاب شدید؟

نقش «گرگ‌ها» را خودم انتخاب کردم و برای نقش عمو قدرت «زیر تیغ» در اصل انتخاب نشده بودم علی رغم این که نویسنده و کارگردان مصر بودند یک شخص دیگری انتخاب شد چند سکانس هم بازی کرد و به اجبار به سراغ من آمدند. ولی من به انتخاب خودم، انتخاب کردم.  «نابرده رنج» را نیز خودم انتخاب کردم «فکر پلید» و «آینه» را هم خودم انتخاب کردم. خادم یک امامزاده را برای حسین تبریزی بازی کردم و هرکس تصویر آن نقش را می‌بیند تعجب می‌کند و از من سوال می‌کند؛ من هم می‌گویم پدربزرگ من است.

سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده می‌خواهند ما نباشیم!

*یک گرفتاری برای بازیگران پیشکسوت که پا به سن می‌گذارند بوجود آمده که نویسندگان به خاطر نداشتن خلاقیت و عدم اشراف لازم، دیالوگ‌های خوب برای‌شان نمی‌نویسند و فقط جوانان قصه پررنگ می‌شوند...

این یک دلیل دارد کسانی که سرمایه‌گذاری می‌کنند این کاره نیستند و تهیه‌کنندگان به کارگردان سفارش می‌دهند به جوان‌ها بیشتر میدان بدهد. یا کارگردان به نویسنده سفارش می‌کند طوری بنویسد این جوان‌ها بیشتر دیده شوند تا مورد پسند تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باشد. حتی بعضاً دیده شده سرمایه‌گذار و تهیه کننده در کار کارگردان دخالت کرده که این بازیگر خوب فروش می‌کند، انتخاب شود و به‌گونه‌ای می‌خواهند ما نباشیم و کمرنگ‌ می‌شویم. اینجا ذائقه مخاطب قربانی می‌شود و پیشکسوتان ما خانه‌نشین می‌شوند.

من 30 برداشت بازیگرِ سفارش‌شده را دیده‌ام

*برخی اوقات کاربلدها و پیشکسوت‌های عرصه هنر گلایه دارند آنقدر سفارشی و فامیل‌بازی شده کارگردان و تهیه‌کننده به 30 برداشت می‌رسند؛ این اتفاق برای شما افتاده است؟

30 برداشت را دیدم که پارتنر مقابل از روی سفارش و توصیه آمده و اصلاً این کاره نیست. من بازیگر یک برداشتی هستم. چرا؟ نه اینکه من خیلی خوبم من معمولی‌ام. آن‌ها ضعیف هستند. من تا این متن را نخوانم و آنالیز نکنم مقابل دوربین قرار نمی‌گیرم. حتی به برنامه‌ریزهای پروژه‌ها هم می‌گویم فردا چه سکانس‌هایی فیلمبرداری می‌شود تا خودم را در آن موقعیت‌ها قرار دهم.

 

چرا بازیگر مجری و مجری و فوتبالیست، بازیگر می‌شوند؟

*امروز شاهد این هستیم در تلویزیون چهره‌های سینمایی مجری شدند؛ چرا این اتفاق می‌افتد؟

متأسفم. ممکن است یک بازیگری بنابر علاقه و تجربه چند جلسه‌ای این حرفه را انجام دهد. اما اینکه عرصه سینما را به مجری‌گری بکشاند صددرصد با آن مخالفم. اولین اتفاقی که می‌افتد مجری واقعی بیکار می‌شود. اول اینکه چرا قانع نیستید به حرفه خودتان!! دوم اینکه من معتقدم اگر کسی از هنر واقعی و بازیگری حتی از نمایش‌های رادیویی، در حیطه دیگر صادقانه کار نمی‌کند و لذت نمی‌برد. حتماً اگر از حرفه خودت لذت ببرید محال است پا را فراتر بگذارید. می‌خواهید پول درآورید همین‌جا کار کنید! شهرت فایده‌ای ندارد و پول را هم که از سینما درمی‌آورید به چه دلیلی خودتان را خراب می‌کنید. این‌ها دوستان جوان من هستند، البته با دو سه نفر از آن‌ها کاری ندارم، چون بازیگر هم نیستند. کار بازیگری‌تان را با قدرت انجام دهید و باعث اعتلای این حرفه شوید. انتقاد دیگری هم دارم چرا برخی از مجریان و فوتبالیست‌های ما هم بازیگر می‌شوند؟

گفتگو از مجتبی برزگر

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط