محدودیت صفحه اینستاگرام رسایی به دلیل انتشار تصویر مستند "متولد اورشلیم"
صفحه اینستاگرام حجتالاسلام رسایی به دلیل انتشار تصویر مستند "متولد اورشلیم" محدود شد.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، شبکه اجتماعی اینستاگرام پست صفحه شخصی حجتالاسلام حمید رسایی در رابطه با مستند متولد اورشلیم را حذف کرد.
وی در این پست ضمن انتشار تصویری از مستند متولد اورشلیم، نقدی در رابطه با آن مستند را هم به اشتراک گذاشته بود.
«متولد اورشلیم» مستندی 47 دقیقهای با روایت محمد دلاوری است که با 5 شخصیت یهودی اثرگذار گفتوگو میکند و چگونگی شکلگیری بنیان اسرائیل را به چالش میکشد.
رسایی در یادداشت خود درباره آن مستند نوشته است: "مستند «متولد اورشلیم» را با دعوت برخی دوستان دیدم. پیش از این وقتی در تیزر مستند، دیده بودم آقای دلاوری لیوان چای را رو به دوربین گرفته و میگوید: فکرش را بکن من در خانه یک اسرائیلی، دارم چای اسرائیلی میخورم ... با خودم گفتم این دوستان چطور توانسته اند به اسرائیل بروند؟!
به اعتبار کارهای قبلی این گروه مستند ساز (آرمان مدیا) میدانستم متولد اورشلیم ارزش دیدن و وقت گذاشتن را دارد. تولیدات تیم آرمان مدیا تاکنون از جسارت، جذابیت و قوت (البته در حد و اندازه خود) برخوردار بوده اما در مستندهای اخیر، با انتخاب هوشمندانه دلاوری به عنوان راوی، توانسته ارتباط بیشتری با مخاطب برقرار کند.
در این مستند 47 دقیقه ای، راوی با چهار یهودی و صهیونیست مواجه رو در رو دارد، با یک استاد دانشگاه صهیونیست متولد اورشلیم گفتگوی اینترنتی و با یک صهیونیست مرموز، در درون یک کافه مواجه ای رمز آلود که فقط صدای او شنیده می شود.
چهار یهودی هر کدام طیفی را نمایندگی می کنند: آمنون، خاخام صهیونیست نماد جریان مذهبی؛ آصف، یهودی صهیونیستی که اعتقاداتش را با تاریخ همراه کرده نماد جریان اجتماعی؛ اسوتا، دختر خواننده یهودی ای که معترض نظام سیاسی اسرائیل است نماد هنرمندان و کنعان، ارتشی یهودی صهیونیستی که نماد نزادپرستان افراطی است.
فیلم در ورود به جشن پوریم یهودیان جسارت به خرج داده و راوی مستند در مواجه دیالوگی با مخاطبان صهیونیست اش به جای تهاجم، سعی کرده فقط سئوال کننده باشد برای همین در برقراری ارتباط با آنها موفق است و توانسته تصویر درستی از واقعیت لایه های فکری همفکران صهیونیستی رژیم اسرائیل نشان دهد.
از بخشهای موفق دیگر مستند، نشان دادن کوره های آدم سوزی مشهور به هولوکاست و تصاویر قدیمی است که با توضیحات دلاوری، مخاطب را نسبت به واقعیت این کوره ها و افسانه هولوکاست نزدیک میکند.
مستند در قسمت پایانی، وقتی وارد گفتگو با کنعان (ارتشی و خبرنگاری که در کشتار مردم فلسطین نقش داشته) میشود، تصویر جامعی از رژیم صهیونیستی در برابر مخاطب شکل میگیرد. کنعان خود را یهودی و صهیونیستی معرفی میکند که به خدا اعتقاد ندارد و باورش این است که هر کس زور دارد، پس حق دارد! وقاحت این صهیونیست تا جایی است که از آدم کشی ابایی ندارد. دقیقا نماد حاکمان رژیم صهیونیستی.
با این وجود، سئوال اساسی این است که سازندگان مستند به دنبال چه بودند و آیا در انتقال این هدف، به مخاطب خود موفق شده اند؟حسین شمقدری، کارگردان مستند میگوید: «ما در این مستند بدنبال مدلی از شناخت اسرائیلی ها به مفهوم دشمن شناسی بودیم. لازم است که در جنگ نرم هم بر اسرائیل غلبه کنیم و این مستند، گامی برای رسیدن به این هدف است.» اما آیا این مستند توانسته این گام را به درستی بردارد؟
از طرفی، راوی مستند در ابتدای آن با اشاره به سابقه مذهبی خانوادگی و حضورش در راهپیمایی های روز قدس (به نوعی به نمایندگی از مخاطب)، از تردیدش نسبت به شنیدهای دوران کودکی اش نسبت به رژیم صهیونیستی سخن میگوید و ادعا میکند که میخواهد با صهیونیستهایی که از کودکی علیه شان شعار داده، رو در رو شود.
تیم مستندساز قاعدتا میخواهند دلایل دشمنی انقلاب اسلامی با رژیم صهیونیستی و تفکر اشغالگری و زورگویی (و نه یهود) را در قالب گفتگو با صهیونیست های یهودی به مخاطب منتقل کنند اما آیا موفق بوده اند؟!
سکانس های انتخاب شده برای تیزر تبلیغاتی، (چایی خوردن دلاوری در خانه یک اسرائیلی) به بیننده القا میکند که سازندگان مستند به داخل اسرائیل سفر کرده اند! در حالی که با دیدن فیلم، مشخص میشود که بخش اصلی مستند، گفتگو با یهودیان صهیونیست ساکن در آلمان است. این اولین ضربه به اعتماد مخاطب نسبت به مستند و پیامی است که میخواهد منتقل کند.
چهار نفری که در این مستند رو در روی راوی قرار گرفته اند، در یک موضوع اشتراک نظر دارند: «یهودیها حق داشتن سرزمین دارند.» هر کدام برای خودشان استدلاهایی دارند و در برابر این سئوال راوی مستند که میپرسد آیا این حق به شما اجازه میدهد که سرزمینی را با زور اشغال کنید، درمانده اند.
از این جهت مستند موفق بوده ولی نمیدانم چرا راوی این مستند از هیچ کدام نمیپرسد که اگر مطابق افسانه هولوکاست، اروپایی ها اجداد شما را سوزانده اند، چرا فلسطینیها باید تاوان آن را پس بدهند.
در لایه هایی از این مستند، تفکیک مردم اسرائیل از حاکمیت اسرائیل دیده می شود که به نوعی تقویت و تایید ایده غلط و انحرافی «دوستی با مردم اسرائیل» در ذهن تداعی میشود.
اینکه بیننده در پایان داستان، ذهنش با کنعان یهودی صهیونیست بی اعتقاد به خدا، اهل زورگویی و کشتار مردم درگیر میشود یا با دختری به نام اسوتا که گوشت مصرف نمیکند و گیاه خوار است، منتقد رژیم صهیونیستی و اشغالگری آنهاست اما اصرار دارد چای اسرائیلی مصرف کند و به خودش حق میدهد که کشور مستقلی به نام اسرائیل داشته باشد، محل تردید است و کارگردان مخاطب را رها کرده تا خودش به نتیجه برسد و این با هدف اولیه ای که مستند برای آن ساخته شده، همسو نیست.
هر چند دلاوری، مستند را با دیالوگی درباره دنیایی که زور حرف اول را در آن میزند، ختم میکند اما کلیت فیلم، نتوانسته به سئوال ابتدایی مستند پاسخ انگیزشی بدهد حتی در بخشهایی مخاطب با یهودیان صهیونیست، همزاد پنداری میکند و همراه میشود.
در بخشی از فیلم، وقتی دلاوری ایمیل ناشناسی برای ملاقات با یک صهیونیست یهودی دریافت می کند و سر قرار با یک او حاضر می شود و مورد تهدید قرار میگیرد که باید ادامه ساخت مستند را رها کند، یاد مرحوم سلحشور و آقای شورجه میافتم که هر دو بعد از پرداختن به ساخت سریال حضرت موسی (ع) به شکل مرموزی در بستر بیماری قرار گرفتند و سلحشور عزیز به شهادت رسید.
با این وجود، به نظرم متولد اورشلیم هر چند مستندی سطحی است و عمق ندارد و به اندازه اسم و ادعایی که در تیزر تبلیغاتی اش شده، جسورانه نیست اما حتما ارزش دیدن و نقد کردن را دارد."
انتهای پیام/