روانشناسی خودتحریمی اصلاح‌طلبان

بررسی‌ها نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان رادیکال در شرایطی که به لحاظ اجتماعی رو به افول‌اند از ادبیات تحریم انتخابات می‌گویند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، زمان زیادی تا برگزاری انتخابات مجلس یازدهم باقی نمانده و گروه‌های سیاسی رفته‌رفته برای حضور در رقابت‌های انتخاباتی اسب‌هایشان را زین می‌کنند. اصولگرایان این بار عنوان «شاجا» را برای سازوکار چند به علاوه چندشان انتخاب کرده‌اند و این روزها مثل همیشه حرف از لزوم وحدت می‌زنند. اصلاح‌طلبان هم هرچه از دست‌شان بر می‌آید می‌کنند تا کابوس فراکسیون امید دوباره تکرار نشود، فراکسیونی که حالا در کانون انتقادات قرار گرفته و عملکرد آن رضایت هیچ‌طیفی را در این جریان برآورده نکرده است.

گروهی عملکرد فراکسیون امید را محصول ضعف‌های مدیریت آن می‌دانند. گروهی دیگر وضع موجود را به رفقای نیمه راهی نسبت می‌دهند که از فردای پیروزی، زنبیل‌شان را در صف یاران رئیس مجلس گذاشته‌اند و این فراکسیون را از تک‌وتا انداخته‌اند. گروه دیگری هم البته هستند که معتقدند همه‌چیز ریشه در محدودیت‌هایی دارد که اصلاح‌طلبان به واسطه آنها مجبور شدند در انتخابات مجلس دهم چنین لیستی ببندند. این دسته البته ترجیح می‌دهند درباره ریشه این محدودیت‌ها و انسدادی که به آن دچار شده‌اند سکوت کنند و مثلا به روی خودشان نیاورند که این وضعیت با رادیکالیسمی که 10 سال پیش در همین روزها رقم زدند ارتباطی مستقیم دارد؛ رادیکالیسمی که در یک دهه گذشته هزینه‌های آن بدجور دامنگیر اصلاح‌طلبان شده و علی‌رغم پیروزی کاندیدای مورد حمایت این جریان در دو انتخابات 92 و 96 و تغییر فضای عمومی کشور، وضعیت همچنان برای آنها خوب نیست.

در چنین فضایی صداهایی از این جریان شنیده می‌شود که پیام تحریم را به حاکمیت و به بدنه اجتماعی منتقل می‌کند. چراغ اول را در این باره سعید حجاریان روشن کرد؛ جایی که او انتخابات به‌معنای کنونی را مصداق گدایی قدرت دانست و اعلام کرد اصلاحات صدقه‌بگیر نیست و اگر مکنت دارد، باید با اتکا بر آن به بازار سیاست برود و اگر ندارد باید تلاش کند آن را کسب کند نه آنکه به هر جنس بُنجلی تن دهد.

این ادبیات چندی بعد باصراحتی بیشتر مجددا از سوی حجاریان مطرح شد و تئوریسین اصلاحات در یادداشتی در این باره نوشت: «اگر شروط اصلاح‌طلبان محقق نشود، عطای انتخابات را به لقایش می‌بخشیم.» حجاریان البته گویا خیلی تنها نیست و به نظر می‌رسد ایده او هواداران دیگری هم دارد. تاجزاده هم معتقد است نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کرد. همین نسخه را عبدالله ناصری و برخی دیگر از نیروهای این جریان نیز تجویز می‌کنند، اما هیچ‌کس در این میان توضیح نمی‌دهد که ریشه این قبیل شرط و شروط‌گذاری‌ها به کجا برمی‌گردد.

رد صلاحیت‌های شورای نگهبان اتفاق جدیدی نیست و به امروز و دیروز برنمی‌گردد. رویه اصلاح‌طلبان اما با علم به این موضوع به‌طور پیوسته حضور مشروط نبوده و در بسیاری از انتخابات‌ها این جریان علی‌رغم نقش داشتن شورای نگهبان، حرفی از شرط‌گذاری به میان نیاورده‌اند. نمونه بارز این موضوع را می‌توان انتخابات 92 دانست که حتی رد صلاحیت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در آن هم نتوانست مانع حضور حداکثری اصلاح‌طلبان شود. حضوری که در فاصله دو سال بعد از انتخابات مجلس نهم و تحریم آن از سوی اصلاح‌طلبان، به‌ویژه در شرایطی که هیچ تحول به‌خصوصی در این دو سال صورت نگرفته بود و درِ شورای نگهبان هم بر همان پاشنه می‌چرخید، تا حد زیادی قابل تامل به نظر می‌رسید. این رویه در دوره‌های دیگر هم مشاهده شده که انتخابات 96، 76، مجلس ششم و... نمونه‌های آن است.   رویه‌ای که حکایت از آن دارد که اصلاح‌طلبان تا وقتی خیال‌شان بابت موقعیت سیاسی و اجتماعی این جریان راحت است و خود را در جایگاه پیروز انتخابات می‌بینند، نگرانی خاصی از شورای نگهبان ندارند و نیازی هم به شرط‌گذاری نمی‌بینند. برعکس اما هر گاه این جریان در موقعیت ضعف قرار گرفته و تضمینی بابت پیروزی ولو نسبی نمی‌بیند، بساط شرط‌گذاری و توجیه پیش از شکست در افکاری عمومی پهن می‌شود.  جدول زیر نگاهی است گذرا بر کنش‌های انتخاباتی جریان اصلاح‌طلب در دو دهه گذشته که واقعیت مورد اشاره را تا حد زیادی اثبات می‌کند.

سخنگوی حزب اعتماد ملی:

همان‌هایی که در دهه 80 طرح خروج از حاکمیت  را مطرح کردند باعث زمین‌گیری اصلاح‌طلبان شدند

اسماعیل گرامی‌مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی تحریم و اعتقاد به حضور مشروط در انتخابات در میان برخی اصلاح‌طلبان را نگاهی در اقلیت خواند و به «فرهیختگان» گفت: «در بین فعالان سیاسی اصلاح‌طلب این نگاه وجود دارد که در انتخابات مشروط شرکت کنند، به این ترتیب که اگر صلاحیت کاندیداهایشان به‌طور کامل تایید نشد، در انتخابات ورود پیدا نکنند یا به تعبیر دیگر انتخابات را تحریم کنند؛ این نگاه با ارزیابی‌ای که می‌شود انجام داد، در میان اصلاح‌طلبان در اقلیت قرار دارد.»

این عضو شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان تصریح کرد: «آن نگاهی که در نهادهای اصلاح‌طلب مانند شورای سیاستگذاری و شورای هماهنگی مطرح است، این است که اصلاح‌طلبان به‌طور قطع و کامل با نگاه تحریم به انتخابات وارد نشوند، از مردم برای انتخابات دعوت شود ‌و در انتخابات حضور حداکثری پیدا کنند، اما مطالبات‌شان را از حاکمیت نسبت به تایید صلاحیت‌ها به‌طور جدی ادامه ‌دهند.»

گرامی‌مقدم اشاره داشت: «من معتقدم در انتخابات و رقابت‌های انتخاباتی باید حضور پیدا کرد. انتخابات فرصتی برای مطرح کردن مطالبات مردم است. از طرف دیگر فرصتی است برای اینکه سطح رقابت را افزایش دهد و هم اینکه از تاکتیک‌های مختلفی استفاده شود برای اینکه تعداد بیشتری از نامزدهای اصلاح‌طلب مورد تایید قرار بگیرند.»

وی افزود: «اگر در یک بازی رقابتی شرکت نکردیم، اساسا بعد از آن نیز نباید این انتظار را هم داشته باشیم که نقدمان را به حاکمیت یا به برگزاری انتخابات ارائه کنیم. به نظر من نقد در آن صورت تقریبا خارج از موضوع خواهد شد و افکار عمومی آن را نمی‌پسندد، بنابراین ما ضمن اینکه به دنبال انتخابات آزاد هستیم، سقف مطالعات‌مان هم روشن است، اما کف مطالبات‌مان همین‌ انتخابات آزاد، سالم و رقابتی است.»

سخنگوی حزب اعتماد ملی تاکید کرد: «تبعات منفی اظهاراتی مانند تحریم انتخابات و عدم شرکت در انتخابات و... که از سوی برخی اصلاح‌طلبان مطرح می‌شود، این است که مشارکت مردم کاهش پیدا می‌کند. از این رو ناخودآگاه آن دست از اصلاح‌طلبانی که به دنبال تحریم انتخابات هستند، در راستای تمایلات جناح اقلیت تندروی راست حرکت می‌کنند، یعنی همواره جناح راست تندرو تمایل به شرکت حداقلی مردم دارد تا نتیجه انتخابات را به نفع خودش تمام کند. وقتی که ما به‌طور مدام در این می‌دمیم که اگر مطالبات‌مان برآورده نشد، انتخابات تحریم شود، در عمل جلوتر از اصولگرایان تندرو، مردم را به ناامیدی کشانده‌ایم. ناامید کردن مردم مشارکت را کاهش می‌‌دهد.»

این نماینده ادوار مجلس مشارکت حداکثری مردم را خواست نظام جمهوری اسلامی خواند و گفت: «من بارها گفته‌ام که حاکمیت و اصلاح‌طلبان به دنبال مشارکت حداکثری مردم هستند، از این جهت آرمان‌های مشترکی دارند و باید هر دوطرف هم به نحوی زمینه و مقدمات انتخابات را فراهم کنند که این مشارکت به وجود بیاید.»

 گرامی‌مقدم در ادامه مدعی شد: «در برخی موارد مشاهده شده که در انتخابات بیشتر از 10 درصد اصلاح‌طلبان در صحنه باقی نمانده‌اند و توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شده‌اند. بر این باورم کاری که شورای نگهبان انجام می‌دهد و 90درصد اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت می‌کند، اشتباه است. در این شرایطی که کشور در مواجهه با جنگ اقتصادی است، این نگرانی وجود دارد شورای نگهبان اقدام به رد صلاحیت یک جریان کند! قطعا برای مصلحت نظام شایسته است که افراد موثر در مساله انتخابات ورود پیدا کنند و تذکرات لازم را به شورای نگهبان بدهند. ما به‌عنوان اصلاح‌طلبان شورای نگهبان را نقد می‌کنیم. ما اصلاح‌طلبان به دنبال اصلاح امور هستیم، بنابراین باید ارکان حاکمیت در راستای یاری به اصلاح‌طلبان اقدام کنند تا بشود انتخاباتی آزاد، رقابتی و سالم را رقم زد.»

 این عضو شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در ادامه تاکید کرد: «با این حال معتقدم تحلیل کسانی که پشت ایده تحریم انتخابات هستند، نسبت به انتخابات بسیار اشکال دارد. متاسفانه از گذشته هم درس نگرفته‌اند، یعنی همان زمان که عده‌ای از اصلاح‌طلبان طرح خروج از حاکمیت را مطرح کردند، کل اصلاح‌طلبان را زمین‌گیر کردند و باعث آن شکست‌ها در دهه 80 شدند. بنابراین آنچه آزموده‌ایم نباید بیازماییم. اساسا وقتی رقابتی وجود دارد، مثل این است که در یک رقابت فوتبال، فرض کنیم احتمال اینکه داور انتخابات به سود یک تیم سوت بزند، توجیه‌گر عدم حضور در میدان مسابقه نیست. باید در میدان مسابقه حضور پیدا کرد و یک طرف بازی شد و رقابت را افزایش داد و از طرف دیگر، از سازمان لیگ، از دستگاه‌های انضباطی و از دستگاه‌های نظارتی بالاتر درخواست کمک کرد. این شیوه می‌تواند سطح مشارکت مردم را حفظ کند. اگر هم حفظ نشود، بزرگ‌ترین آورده حضور در انتخابات، حفظ تشکیلات اصلاحات است. حفظ جریان اصلاحات، بسیار بالاتر از برد و باخت اصلاحات است.»

 سخنگوی حزب اعتماد ملی افزود: «قانون اساسی ما به‌گونه‌ای تدوین شده است که آزادی انتخابات در آن، جزء برجسته‌ترین اصول این قانون اساسی است. انتخابات آزاد امنیت را برای کشور به ارمغان می‌آورد. همین الان در شرایطی که هستیم برای انتخابات 98 مشارکت حداکثری داشته باشیم، حتی این مشارکت حداکثری چنان فضای روانی‌ای را ایجاد می‌کند که می‌تواند مقابله منطقی با تحریم‌های اقتصادی و تهدیدات نظامی داشته باشد. اگر هر کشوری مواجهه با مشارکت حداکثری داشته باشد، فارغ از آنکه کدام جریان بر سر قدرت می‌آید، قطعا تاثیرات آن بر تصمیم‌گیری بدخواهان نظام خواهد بود و به این راحتی در مورد کشور ما تصمیم نخواهند گرفت که یک روز کشتی را توقیف کنند و یک روز دیگر تحریم‌های همه‌جانبه را در مورد ایران به اجرا بگذارند. به نظر می‌رسد که در کنار تقویت بنیان‌های نظامی و اقتصادی باید پایه‌های سیاسی و دموکراتیک را به واسطه انتخابات ارتقا داد.»

عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان:

هیچ جریانی امکان تحریم انتخابات مجلس را ندارد

سیدحسن رسولی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در گفت‌وگو با «فرهیختگان» با اشاره به نزدیکی یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت: «الان که چند ماه بیشتر به این اتفاق مهم باقی نمانده، فعالان سیاسی اعم از جناح‌ها، احزاب، شخصیت‌های سیاسی، روشنفکران و نظریه‌پردازان اصلاح‌طلب و اصولگرا با تشریک مساعی و با همه ظرفیت‌های در اختیار باید به دنبال تدوین راهبردهای نظری و عملی مناسب برای نحوه ورود به این صحنه رقابتی باشند.»

وی افزود: «البته امروز به دلیل مشکلات حاد اقتصادی و معیشتی،  تحریم‌ها و تهدید‌های خارجی، حال و روز افکار عمومی مناسب نیست و قطعا در چنین فضایی تحلیل نحوه رفتار کنشگران سیاسی در انتخابات پیش رو بسیار دشوار است.»

این عضو شورای شهر تهران با ابراز امیدواری نسبت به مشارکت مردم درباره استراتژی اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات آتی مجلس گفت: «یکی از محورهای اصلی مرام و منشور اصلاح‌طلبی اهمیت قائل شدن برای انتخابات، صندوق رای و جابه‌جایی قدرت در نهاد‌های انتخابی از طریق اعمال حقوق شهروندی است.»

وی افزود: «بر اساس منشور اصلاح‌طلبی با این استدلال که این روش جابه‌جایی قدرت در مقایسه با سایر روش‌های نوعا خشونت‌آمیز برای منافع ملی بیشترین فایده و کمترین هزینه را دارد، اصلاح‌طلبان معتقدند از فرصت و امکانی که متولیان امر انتخابات دوره یازدهم چه در حوزه اجرا یعنی دولت، وزارت کشور، فرمانداران، بخشداران و استانداران و نیز بخش نظارتی شورای نگهبان، هیات مرکزی نظارت، هیات‌های استانی و هیات‌های حوزه انتخابیه فراهم می‌کنند باید استفاده کرد.»

عضو هیات‌مدیره بنیاد باران با حساس خواندن مرحله تایید صلاحیت کاندیداها، گفت:«مهم‌ترین مرحله‌ای که این دو بخش اجرایی و نظارت باید به آن توجه داشته باشند، مرحله بررسی صلاحیت‌هاست. در 10 دوره گذشته از جهت سختگیری یا سهل‌گیری بررسی صلاحیت‌ها تجربه‌های مختلفی داشته‌ایم. در برخی ادوار مثل دوره ششم رد صلاحیت‌ها حداقلی بوده اما در دوره هفتم و هشتم حداکثر شد و دوره دهم هم متوسط بود.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با تاکید بر این موضوع که انتخابات مجلس تفاوت‌هایی با انتخابات ریاست‌جمهوری دارد، گفت: «مهم‌ترین تفاوت این است که انتخابات مجلس ماهیتا یک انتخابات محلی است، یعنی در حوزه‌های انتخاباتی تک نماینده‌ای که حدود 200 کرسی مجلس را شامل می‌شود، در کنار تاثیر‌پذیری از معادلات ملی و فضای سیاسی و انتخاباتی سراسر کشور مولفه‌ها و متغیر‌های محلی رقابت‌ نیز وجود دارد، اما در کلانشهرها به‌خصوص تهران نحوه زمینه‌سازی حوزه اجرا و نظارت، در تردید یا بی‌اعتنایی مردم به صندوق‌های رای بسیار موثر است. »

رسولی درباره نظر برخی اصلاح‌طلبان مبنی‌بر تحریم انتخابات گفت: «تحریم انتخابات با قاموس اصلاح‌طلبی منافات دارد، اما حضور بی‌قید و شرط اصلاح‌طلبان در انتخابات هم عقلایی نیست. بنابراین به نسبتی که زمینه رقابت برای اصلاح‌طلبان فراهم شود باید در انتخابات شرکت کرد. طبعا در حوزه‌هایی که امکان رقابت نباشد و کاندیداهای ما را مثل دوره هفتم، هشتم و نهم رد کنند امکان حضور در این انتخابات برای اصلاح‌طلبان فراهم نیست.»

عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان افزود: «اما ما در جامعه اصلاح‌طلب یک مرجع التزام‌بخش داریم به نام شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان که دربر دارنده اکثریت مطلق ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی است. در این شورا کارگروهی تشکیل شده که متناسب با صحنه سیاسی کشور و پیش‌فرض‌هایی که به لحاظ کارشناسی نسبت به صحنه انتخابات به دست می‌آورد، پیشنهادهای خود را ارائه می‌کند و درنهایت این شورای عالی اصلاح‌طلبان است که به‌عنوان مرجع التزام‌بخش هم در حوزه نظری و هم در حوزه عملی-به معنای بستن لیست‌های انتخاباتی و تعیین شعارهای انتخاباتی-تصمیم‌گیری می‌کند.»

وی همچنین گفت: «هنوز در مرحله تعیین استراتژی نهایی اصلاح‌طلبان قرار نداریم، لذا نقطه نظراتی که گفته می‌شود نقطه نظرات فردی است. این نظرات از آن جهت که کمک می‌کند به تصویب یک نظریه عمومی بسیار مناسب است، اما هیچ‌کدام نظر واحد جریان اصلاحات نیست.»

رسولی درباره اصرار برخی چهره‌های صاحب‌نفوذ در این جریان برای تحریم انتخابات تصریح کرد: «ماهیت انتخابات مجلس به‌گونه‌ای است که هیچ‌جریان سیاسی‌ای قدرت و توان تحریم مطلق انتخابات را ندارد، چون انتخابات در ایران حزبی نیست و در بسیاری از حوزه‌ها به‌ویژه حوزه‌های انتخابیه فرعی و تک‌نماینده‌ای، ماهیت محلی دارد و نتیجه تا حد زیادی تحت‌تاثیر معادلات محلی است.

همین موضوع مشارکت را تا حد زیادی تضمین می‌کند. بنابراین می‌بینیم که ضریب مشارکت عمومی در انتخابات مجلس همواره بالای 50 درصد بوده و این چیزی است که در دوره‌های نهم، هشتم و هفتم مجلس نیز مشاهده شد، لذا باید گفت رای رئیس دولت اصلاحات در انتخابات 90 نیز ریشه در همین واقعیت دارد.»

دبیرکل حزب اسلامی کار:

شرط و شروط گذاشتن برای شرکت در انتخابات غیرمنطقی است

حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار، در گفت‌وگو با «فرهیختگان» با تاکید بر اینکه فضای سیاسی کشور باید برای بحث انتخابات آماده شود، گفت: «مردم نسبت به شرایط فعلی و اقداماتی که رای‌دهندگان قبلی داشتند، چندان رضایتمندی‌ای از خودشان نشان نمی‌دهند. در حقیقت از عملکرد مجلس رضایتمندی به‌طور کلی به چشم نمی‌خورد. اصولگرا و اصلاح‌طلب هم ندارد. نمایندگان مجلس خواسته‌ها، مشکلات و نیازهای مردم را نتوانستند پاسخ بدهند. به‌ نظرم این نارضایتی در میان مردم وجود دارد.»

نماینده سابق مجلس تاکید کرد: «وقتی می‌گوییم یک عده‌ای بیایند انتخاب شوند، آن عده‌ای که می‌خواهند انتخاب شوند باید بتوانند کار کنند. انتخاب نمی‌شوند که بروند و صندلی را پر کنند. باید ببینند امکان انجام کار برایشان وجود دارد. اگر امکان انجام کار برایشان وجود دارد بروند کاندیدا شوند و اگر امکانش نیست پس کاندیدا شدن بی‌معنا است.»

 وی افزود: «کاندیداها نباید با یک نوع نگاه مهندسی‌شده در تایید صلاحیت‌ها مواجه شوند، چراکه در چنین حالتی از شرکت در انتخابات باز می‌مانند.»   کمالی در ادامه تصریح کرد: «اصولا شرط تعیین کردن برای کسی است که دست بالا را داشته باشد.  بنابراین اینکه کسانی بگویند ما شرکت نمی‌کنیم، و شرایطی داریم بی‌معناست.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب خاطرنشان کرد: «نهادهای نظارتی هم در مقابل باید اجازه بدهند که اگر افرادی از لحاظ قانونی، حقوقی، قضایی و از نظر دادگاه مشکلی ندارند و محکوم نشده‌اند، بتوانند در انتخابات شرکت کنند و خود را در معرض رای مردم قرار دهند. اگر چنین فضایی باشد و فضای رقابتی به وجود بیاید، می‌تواند انتخابات خوبی شکل بگیرد. اگر این اتفاق نیفتد و کسانی این‌طور فکر کنند که تلاش کنند یا تلاش نکنند، امکان حضورشان در مجلس و در صحنه انتخابات نیست، بنابراین‌ انگیزه برای اینکه مردم را به رقابت دعوت کنند که در صحنه انتخابات حضور داشته باشند، از بین می‌رود.»  

وی افزود: «از طرفی به هر صورت و به هر شکل، در انتخابات شرکت کردن، نشان از نوعی وادادگی است و از طرف دیگر اینکه ما شرط و شروط غیرمنطقی مطرح کنیم آن هم یک دنیای تخیلی را نشان می‌دهد.»

 کمالی ادامه داد: «همه باید به دنبال فضای منطقی، آرام و درستی برای انتخابات و مشارکت مردم باشیم. استحکام و قوام نظام بستگی به میزان مشارکت مردم دارد. هرقدر جمعیت خاموش افزایش پیدا کند، تهدیدات بیشتری کشور را تحت فشار قرار می‌دهند.» 

دبیرکل حزب اسلامی کار ملاک و شاخص مشخص برای تایید یا رد صلاحیت کاندیداها را ضروری خواند و گفت: «فارغ از آنکه نیروهای اصلاح‌طلب تایید بشوند یا نشوند باید ملاک داشته باشیم و این ملاک باید عمومی باشد. ملاک ما این است که اگر کسانی را قانون و دادگاه از حضور در انتخابات منع نکرده است پس باید بتوانند شرکت کنند.»

عضو شورای مرکزی حزب مردم‌سالاری:

اگر صددرصد مطالبات محقق نشد اصلاح‌طلبان  به 70 درصد رضایت دهند

داریوش قنبری، عضو شورای مرکزی حزب مردم‌سالاری با اشاره به اظهارات متناقض چندطیف از اصلاح‌طلبان مبنی‌بر مشارکت مشروط یا حداکثری در انتخابات به «فرهیختگان» گفت: « به‌طور کلی، در ارتباط با بحث انتخابات، یکی از مسائلی که ما همیشه داریم، بحث نحوه تایید صلاحیت‌هاست که این موضوع بر مشارکت وسیع مردم تاثیرگذار بوده است. هر وقت دیدیم که انتخابات شرایط یک انتخابات رقابتی را داشته است و جریان‌های مختلف توانسته‌اند در عرصه حضور داشته باشند، مشارکت نیز وسیع و گسترده بوده است. هروقت هم شاهد رد صلاحیت‌های با نگاه جناحی بوده‌ایم، در مقابل شاهد کاهش سطح مشارکت در انتخابات بوده‌ایم.»

این نماینده ادوار مجلس معتقد است: «آنچه مهم است یک انتخابات رقابتی است.  این پیش‌شرطی است که به شکل معقول و منطقی برای هر انتخاباتی باید وجود داشته باشد. اساسا اگر رقابت وجود نداشته باشد، انتخابات هم معنی ندارد. رقابت  اصل اولیه و بدیهی است که در دموکراسی‌ها پذیرفته شده است و اساس هر انتخاباتی باید مبتنی‌بر همین باشد.»

  وی مدعی شد: «متاسفانه در مجموع در گذشته شاهد رد صلاحیت‌های وسیعی بودیم. در همین انتخابات سال 94، به‌رغم اینکه شورای نگهبان، نسبت به مجلس نهم، دست و دلبازتر عمل کرد باز هم شاهد بودیم که در خیلی از حوزه‌های انتخابیه یک طیف سیاسی نتوانستند کاندیدا داشته باشند و اصلاح‌طلبان از داشتن کاندیدا محروم بودند. از این رو به ناچار از چهره‌های معتدل‌تر رقیب یا از افرادی حمایت کردند که اصلاح‌طلب نبودند. این در مجموع باعث می‌شود که انتخابات آن حالت رقابتی را از دست بدهد.» 

قنبری با ابراز امیدواری از اینکه در انتخابات آتی شرایط یک انتخابات رقابتی حاصل شود، تاکید کرد: «این امر جدا از این موضوع است که جریانی بخواهد برای شرکت و حضور در انتخابات شرط بگذارد. این بحث شرط گذاشتن یک جریان سیاسی نیست. بحث منطق دموکراسی و انتخابات است که باید رقابت وجود داشته باشد. وقتی صحبت از رقابت است، پذیرش تفاوت‌ها و پذیرش رقیب جزء اصول بدیهی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. امیدواریم انتخابات پیش رو انتخاباتی با شرط رقابت و فلسفه واقعی باشد. نظارت شورای نگهبان اشکالی ندارد ولی شورای نگهبان نباید بر اساس گرایش به یک جریان و طیف خاص عمل کند.»  

عضو شورای مرکزی حزب مردم‌سالاری در ادامه افزود: «بی‌طرفی اعضای شورای نگهبان و عدم تمایل به جریان‌های سیاسی در قانون تاکید شده است. حالا ممکن است یک جریان خاص سیاسی هم در شورای نگهبان وجود داشته باشد که این طبیعی است. اعضای شورای نگهبان هم انسان هستند و گرایش سیاسی هم دارند. اما این گرایش سیاسی نباید در نحوه تایید صلاحیت‌ها دخالت داده شود. همان‌طور که دستگاه اجرایی یعنی دولت که برگزارکننده انتخابات است، باید بی‌طرفانه انتخابات را برگزار و اجرا کند، دستگاه نظارتی هم بی‌طرفانه صلاحیت‌ها را بررسی کند.» 

قنبری با بیان اینکه اگر اصلاح‌طلبان به خواسته‌ها و نیروهای حداکثری خود در انتخابات نرسند قطعا باید اولویت‌بندی کنند،  گفت: «جایی که اصلاح‌طلبان باشند، اولویت با اصلاح‌طلبان است. جایی هم که اصلاح‌طلبان نباشند به نظر بنده، باید از نیروهای معتدل در برابر نیروهای تندرو حمایت کرد. در کل بنده از اتفاقی که در سال 94 افتاد حمایت می‌کنم. در آن سال گرچه اصلاح‌طلبان فرصت این را نداشتند که در همه حوزه‌ها کاندیدا داشته باشند، ولی به‌خاطر سرنوشت کشور و نظام از خودگذشتگی کردند و با حداقل نیروها وارد شدند و در جاهایی هم که نیرو نداشتند به دفاع از نیروهای معتدل و مستقل پرداختند که نیروهای افراطی وارد مجلس نشوند. به نظر من سال 94 اصلاح‌طلبان خدمت خوبی کردند.»

وی تاکید کرد: «در مجموع مسئولیت اجتماعی در برابر منافع کشور این را اقتضا و ایجاب می‌کند که حتی در وضعیتی که اصلاح‌طلبان کاندیدای خودشان را نداشته باشند، به عبارتی 100 را نداشته باشند به 80 و 70 رضایت بدهند و به حمایت از نیروهای معتدلی بپردازند که منافع کشور و نظام را بهتر تامین می‌کنند.»

منبع:فرهیختگان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها