گزارش| احزابی که "هستند" اما "نیستند"/چند حزب بدون فعالیت داریم؟
طبق آمار وزارت کشور ۲۴۸ حزب و جبهه سیاسی در ایران اجازه فعالیت دارند. تشکلهایی که حتی بسیاری از سیاسیون نام برخی از آنها را نمیدانند و عملاً تعطیل هستند.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- اگر از یک شهروند عادی بخواهیم به صورت بداهه نام چند حزب در ایران را بگوید شاید به زحمت یک یا دو حزب را نام ببرد. البته اگر مخاطبمان به مسایل سیاسی علاقهمند باشد نامهای آشنایی مانند حزب موتلفه اسلامی، اعتماد ملی، کارگزاران و جامعه روحانیت را خواهد برد که باز هم به تعداد انگشتان دو دست نخواهد رسید.
طبق آنچه که مسئولان وزارت کشور در پورتال رسمی این وزاتخانه منتشر کردهاند در حال حاضر 248 حزب و تشکل سیاسی در ایران مجوز فعالیت دارند که براساس آنچه در این لیست قید شده، حکم توقف فعالیت دو حزب از این تعداد به کمیسیون ماده 10 احزاب ارائه شده است.
گرچه تعداد احزاب و تشکلهای سیاسی ثبتشده در ایران رقم بالایی است اما اسم بسیاری از آنها را کمتر شنیدهایم و میتوان گفت این احزاب در عمل فعالیت رسمی ندارند.
احزاب سیاسی در کشور ما با توجه به تقسیمبندیهای جناحی و سیاسی، دارای نگرشهای سیاسی خاصی هستند. از آنجا که در سپهر سیاسی ایران دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا از قدیم بودند و چند سالی است که جریان اعتدالی در ادبیات سیاسی ایران رایج شده، برخی احزاب نیز با همین گرایش فکری و سیاسی تاسیس شدهاند.
حزب کارگزاران سازندگی، حزب مردم سالاری، حزب همبستگی ایران اسلامی، حزب اعتماد ملی، مجمع روحانیون مبارز، مجمع نیروهای خط امام، حزب اسلامی کار، مجمع اسلامی بانوان و ... جزو معروفترین و شناخته شدهترین احزابی هستند که با جریان فکری اصلاحطلبی شناخته میشوند.
همچنین حزب نواندیشان ایران اسلامی، حزب مؤتلفه اسلامی، جامعهٔ روحانیت مبارز، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، جامعه اسلامی مهندسین، انصار حزبالله، ائتلاف آبادگران ایران اسلامی و جبهه ایستادگی ایران اسلامی نیز از جمله احزاب و تشکلهایی هستند که خود را در دسته اصولگرایان معرفی میکنند.
از جمله احزاب موسوم به اعتدالگرایان نیز میتوان به حزب مستقل و اعتدال ایران، حزب اعتدال و توسعه، حزب اسلامی رفاه کارگران و جماعت دعوت و اصلاح اشاره کرد.
در ایران برخی تشکلهای سیاسی هم در دانشگاهها و از سوی دانشجویان تشکیل شدهاند که به تشکلهای دانشجویی مشهورند. جامعه اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی دانشجویان، دفتر تحکیم وحدت، جنبش عدالتخواه دانشجویی،اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل و بسیج دانشجویی از جمله تشکلهای دانشجویی هستند که سابقه طولانی در دانشگاهها دارند.
از آنجا که تعداد زیادی تشکل و حزب سیاسی در کشورمان وجود دارد، برخی کارشناسان معتقدند تعدد و کثرت احزاب سیاسی میتواند آنها را از منافع ملی دور کند و به سمت مسائل حاشیهای، قومی، محلی، منطقهای و قبیلهای سوق دهد که آفت بزرگی برای احزاب سیاسی است.
این در حالیست که در برخی کشورها مانند ایالت متحده آمریکا فعالیتهای سیاسی عملاً به سمت شکلگیری دو جریان و حزب قدرتمند پیش رفته و در انتخاباتها شاهد یک دو قطبی بین این دو حزب اصلی هستیم و تاکنون پیروز انتخاباتها هم از این دو حزب یعنی حزب دموکرات و جمهوریخواه بوده است.
البته در این کشور احزاب فرعی یا احزاب سومی هم وجود دارند که احزاب کوچکتری محسوب میشوند و تاکنون کاندیدایی از این احزاب نتوانسته به کاخ سفید راه یابد. اما به این امید فعالیت میکنند که در آینده به میزان هواداران خود بیافزایند. احزابی مانند لیبرترین، حزب سبز، حزب قانون اساسی از جمله مهمترین احزاب فرعی در آمریکا هستند. احزاب فرعی دیگری هم در این کشور وجود دارند، اما حضور چندان فعالی در عرصه سیاسی آمریکا ندارند.
کشور انگستان نیز حدود 18 حزب دارد که حدود 5 یا 6 حزب آن مطرح هستند. در این میان دو حزب محافظه کار و کارگر بیشترین نقش را در عرصه سیاسی انگلیسی و به لحاظ میزان حضور در پارلمان این کشور دارند. نخست وزیران در انگلیس هم عمدتا از میان رهبران این دو حزب بوده است.
احزاب سیاسی فرانسه نیز بسیار متأثر از نظام انتخاباتی این کشور هستند. رژیم انتخاباتی دو مرحله ای تا حدود زیادی موجب شده تا از تعدد احزاب ریز و درشت در پارلمان فرانسه کاسته شود.
احزاب کوچکتر در دوره اول انتخابات از گردونه رقابت خارج میشوند و به دور دوم نمیرسند. نظام انتخاباتی فرانسه یک نظام دو مرحلهای است لیکن با ویژگیهای خاص فرانسوی، این نظام سختی و عدم انعطاف نظامهای حزبی انگلیس و آمریکا را ندارد. احزاب فرانسه بطور سنتی به سه طیف راست، چپ و میانه تقسیم میشوند که حدودا 33 حزب را شامل میشوند که میتوان گفت 5 حزب مطرحتر از سایرین هستند.
کشور آلمان نیز دارای 6 حزب عمده و اصلی "دموکرات مسیحی، سی دی یو"، "سوسیال دمکرات، اس پ دی"، "چپها"، "سبزها"، "حزب بدیل برای آلمان (آ اف دی)"و "حزب دموکرات آزاد (اف دی پی)" که در انتخاباتها مختلف ظهور و بروز دارند.
** احزابی که "هستند" اما "نیستند"!
با مرور لیست تشکلهای سیاسی که در پرتال وزارت کشور قرار دارد، خواهیم دید که از این 248 حزب و تشکل، برخی از آنها نه تنها شناخته شده نیستند بلکه اغلب نام آنها را هم نشنیدهایم. البته برخی از این تشکلها سیاسی نیستند و رویکردهای صنفی یا منطقهای دارند.
در این لیستها اسامی برخی احزاب به چشم میخورد که در گذشته تاسیس شدهاند و معلوم نیست که هنوز فعالیتی دارند یا خیر. به زبانی سادهتر میتوان گفت لیست وزارت کشور مملو از نام احزابی است که اسما «هستند» اما عملا «نیستند».
پس از انقلاب اسلامی، هرساله انتخاباتهای متعددی برگزار شده است و طیفها و گروههای سیاسی گوناگون پیروز یا مغلوب شدهاند. با نگاهی به سابقه احزاب در کشور، این نکته کاملا بارز است که تولد و سابقه فعالیت بسیاری از این احزاب و تشکلها به انتخاباتهای مهم کشور گره خورده است. کما اینکه پیش از هر انتخاباتی، احزاب یا ائتلافهای نوظهوری وارد عرصه فعالیتهای سیاسی کشور میشوند و انحلال برخی از آنها پس از انتخاباتهای مختلف نیز گویای این موضوع است که پایان کار یک حزب میتواند ارتباط مستقیمی با یک انتخابات داشته باشد.
آن طور که محمدجواد لاریجانی میگوید: در سی سال گذشته هیچ کدام از دولت مردان ما نسبت به احزاب آن توجه که میباید داشته باشند نداشتند. احزاب تنها زمان انتخابات عزیز اند و پس از آن ناپدید میشوند؛ این بدترین کاری است که ما میکنیم.
** احزاب انتخاباتزده
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که یکی از دلایل تاسیس حزبهایی که تنها در حد یک اسم هستند و هیچ فعالیتی ندارند، همین استفادههای انتخاباتی از آنهاست و این موضوع انتقادهای بسیاری به همراه داشته است.
پروانه مافی نماینده ناظر مجلس در کمیسیون ماده 10 احزاب وزارت کشور در این باره میگوید: بسیاری از احزاب فقط اسمی روی کاغذ هستند. 2 تا 5 نفر اسمشان را روی کاغذ نوشتهاند، نه دفتر دارند و نه فعالیت میکنند! در واقع هیچی نیستند و فقط با حضور خود به آمار احزاب رسمی اضافه کردهاند. وقتی احزاب خود را با قانون جدید تطبیق دهند، احزاب فعال، اصلی و استخوان دار مشخص میشوند. اگر 50 حزب درست و حسابی داشته باشیم بهتر از آن است که از 250 حزب مجوزدار، 200 حزب فقط اسمی روی کاغذ داشته باشند و فعالیت نکنند.
حضور چنین تشکلهایی که حتی بسیاری از سیاسیون نام برخی از آنها را نمیدانند و تنها در دوران انتخابات به جنب و جوش میافتند، سبب شد تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی به فکر ساماندهی احزاب بیفتند تا تاسیس و تداوم حضور آنها به عنوان یک حزب دارای قواعد و شرایطی باشد.
در نتیجه قانون نحوه فعالیت احزاب و گروههای سیاسی به تصویب رسید و مقرر شد تشکلهای سیاسی فعالیتهای خود را با مفاد مصرح در این قانون جدید وفق و تطبیق دهند. براین اساس احزاب و تشکلها موظف شدند مجمع عمومی مؤسس خود را با حضور حداقل سیصد نفر از اعضای رسمی در بیش از نیمی از استانهای کشور برگزار کرده و اسناد تأسیس دفاتر رسمی خود را حداقل در یکسوم از مراکز استانهای کشور ارائه کنند.
این اقدام از مهرماه سال 96 برای ساماندهی احزاب اجرایی شد. اقدامی که شاید خوشایند یکسری از تشکلهای سیاسی نبود اما مجبور بودند خود را با معیارهای قانونی وفق دهند. احزاب و تشکلهای سیاسی براساس قانون باید ظرف 6 ماه خود را با قانون جدید منطبق میکردند که این فرصت تا پایان سال 96 بود.
ابتدای سال 98 مدیرکل سیاسی وزارت کشور در نشستی خبری گفته بود: 105 حزب شرایط خود را با قانون جدید احزاب تطبیق داده اند و 15 حزب هم در حال تطبیق شرایط خود هستند. احزابی که این تطبیق را انجام ندادهاند قانونا نمیتوانند فعالیت سیاسی داشته باشند و برای فعالیت باید مجدد تقاصای تاسیس دهند.
وی که دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب نیز هست، همچنین گفته بود: در مجمع عمومی اخیر خانه احزاب از میان 105 حزب معرفی شده از سوی کمیسیون ماده 10 به خانه احزاب، 87 حزب حضور داشتند که در این مجمع شورای مرکزی خانه احزاب و همچنین دبیرکل و سایر ارکان شورای مرکزی انتخاب شده است.
بنابراین نگاهی به فعالیت احزاب و جبهههای سیاسی نشان میدهد که اغلب احزاب تنها در ایام نزدیک به انتخاباتها، فعالیتهای خود را شدت میبخشند و یا برخی جبههها و ائتلافها در آستانه انتخابات شکل میگیرند و تا انتخابات بعدی هیچ تحرک و فعالیتی ندارند. همین نقطه ضعف باعث میشود که در صحنه سیاسی کشور کمتر به احزاب توجه شود و این میتواند معضل بزرگی برای جناحهای سیاسی کشور باشد.
شاید راه بیرون رفتن از این وضعیت همان گونه که بارها مطرح شده است، تشکیل چند حزب فراگیر و قدرتمند در میان اصلاحطلبان و اصولگرایان باشد.
انتهای پیام/