گزارش|آکپارتی علیه آکپارتی

بررسی شواهد سیاسی٬ اجتماعی و رسانه‌ای٬ نشان می‌دهد که تهدید عوامل داخلی حزب حاکم ترکیه به مراتب مهم‌تر و قدرتمندتر از تهدیدات خارج از حزب است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم٬ حزب عدالت و توسعه در 17 سال اخیر در ترکیه به شکل یک قبضه و بلامنازع قدرت را در دست داشته و با بررسی اجمالی تاریخ معاصر جمهوری ترکیه٬ می‌توان گفت که پس از تاسیس نظام چند حزبی در ترکیه و پایان دوران 27 ساله اقتدار حزب جمهوری خلق در سال 1950 میلادی٬ تاکنون هیچ حزبی به اندازه عدالت و توسعه یا آکپارتی و هیچ رهبری به اندازه رجب طیب اردوغان٬ نتوانسته توجه مردم ترکیه را تا این اندازه به سوی خود جلب کند.

از آتاتورک تا اردوغان

پس از آتاتورک٬ رجال سیاسی مهمی همچون عصمت اینونو٬ جلال بایار٬ سلیمان دمیرل٬ عدنان مندرس٬ تورگوت اوزال٬ بلنت اجویت٬ نجم الدین اربکان٬ مسعود ییلماز٬ دولت باغچلی و دیگران ظهور کردند اما در این میان٬ اردوغان بیش از دیگران٬ مورد حمایت و توجه قرار گرفت.

در سالیان اخیر٬ همواره شاهد آن بوده‌ایم که حکومت ترکیه به شکل عامدانه٬ توجه چندانی به برجسته کردن نام آتاتورک ندارد و این یکی از گلایه‌های مهم کمالیست‌ها از اسلامگرایان است. اردوغان و همراهان او٬ به شکل مودبانه و محترمانه در مورد آتاتورک صحبت می‌کنند٬ اما بسیار به ندرت! چرا که آنها بر این باورند که آتاتورک در تاریخ معاصر ترکیه٬ در به حاشیه راندن اسلام‌گرایان و تضعیف آنان٬ نقش بی‌بدیلی داشته است.

شکی نیست که بخشی از دلیل اقبال گسترده اردوغان به خاطر توانمندی‌ها و ویژگی‌های شخصی و فردی او همچون رفتار مردمی٬ سخنرانی‌های آتشین و توان مدیریتی است. اما نمی‌توان نقش همراهان اردوغان و میراث بزرگ اسلام‌گرایان را در پیروزی‌های او و آکپارتی نادیده گرفت.

اربکان نتوانست٬ اردوغان توانست

در بررسی دلایل توفیق اردوغان و آکپارتی٬ باید این واقعیت را پذیرفت که اردوغان٬ از ظرفیت٬ محبوبیت٬ توان و انگیزه‌های صدها و شاید هزاران نفر از کادرهای سیاسی و حزبی قدرتمندی بهره گرفت که از همان دوران نوجوانی و جوانی نسل عبدالله گل و دیگران٬ تحت لوای اندیشه‌های شرق بزرگ٬ در محافل دوستدار نجیب فاضل و دیگر مکتب‌های اسلام‌گرا٬ تربیت شدند و بخشی مهمی از آنان نیز در دانشگاه‌های اروپا و آمریکا٬ پرورش یافتند.

اما نجم الدین اربکان نخست وزیر فقید اسلامگرای ترکیه نتوانست از این سرمایه عظیم به اندازه کافی استفاده کند و در برابر تهدید کودتای مدرن سال 1997 میلادی٬ او در عمل تسلیم شد.

پس از تاسیس حزب عدالت و توسعه٬ منابع انسانی و مالی عظیم اسلامگرایان٬ پشت سر اردوغان قرار گرفت و حزب عدالت و توسعه عملاً به یک حزب آلترناتیو قدرتمند تبدیل شد.

در توضیح تفاوت‌های مهم اربکان و اردوغان٬ باید گفت: منش آرام و مصلحانه اربکان٬ با خوی تند و هیجانی اردوغان قابل مقایسه نیست. اردوغان از اربکان ناطق‌تر و مردمی‌تر ظاهر شد و در همین حال٬ نمی‌توان نقش عوامل خارجی را نیز نادیده گرفت.

اردوغان و یاران او٬ بر ضرورت توسعه اقتصادی و بها دادن به دولت تکنوکرات و بروکرات بها دادند٬ اما اربکان با تکیه بر گفتمان اسلامگرایی منطقه‌ای و مبارزه با غرب و ناتو٬ عملاً خود را در مسیر تیرهای ژنرال‌های غربگرا قرار داد.

در هر حال٬ نمی‌توان از این حقیقت چشم پوشی‌ کرد که حزب عدالت و توسعه٬ تداوم زحمات اربکان و ثمره دادن نهال‌های او بود و اغلب سیاست‌مداران حزب حاکم کنونی ترکیه٬ همه از زیر شنل اربکان بیرون آمده‌اند.

آکپارتی از فراز تا فرود

آکپارتی در حوزه‌های اقتصادی٬ گردشگری٬ بهداشت و آموزش٬ ارتقای کیفیت خدمات عمومی به ویژه در شهرداری‌ها٬ جذب سرمایه‌های خارجی٬ پویایی دیپلماتیک منطقه‌ای و تقویت صنایع دفاعی٬ عملکرد خوبی به نمایش گذاشت و در حوزه‌های فرهنگی و قومی نیز با تلاش برای حل معضل کردها٬ توجه به علویان و حوزه‌های فرهنگی٬ گام‌های بلندی برداشت.

اما این حزب٬ دیگر در شرایط اوج نیست و حالا بسیاری از تحلیلگران ترکیه نیز بر این باورند که آکپارتی پس از فرازی چشمگیر٬ در مسیر فرودی جدی قرار گرفته است. حالا دیگر ترکیه در شرایطی است که آکپارتی در انتخابات٬ به تنهایی نمی‌تواند به مقصد برسد و ناچار است از نیروی کمکی و هل‌دهنده‌ای به نام حزب حرکت ملی کمک بگیرد که گفتمان ناسیونالیسم ترکی افراطی آن٬ فرسنگ‌ها از منظر فکری اردوغان و یاران او دور است.

تهدیدات داخلی و خارجی علیه آکپارتی

واقعیت این است که اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها چندان از اردوغان خوششان نمی‌آید و تحمل ژست‌ها و سخنرانی‌های تند او را ندراند و از گفتمان حزب عدالت و توسعه نیز دل خوشی ندراند. اما در عین حال از ریشه‌دار بودن حزب حاکم و ضعف رقبا مطلع هستند و زیر پای اردوغان را خالی نمی‌کنند.

در داخل ترکیه نیز٬ حزب جمهوری خلق به عنوان مهم‌ترین حزب مخالف٬ هنوز هم فاصله‌ای جدی با آرای حزب حاکم دارد و در مسیر رشد و اعتلا هم نیست. احزاب کوچک دیگر نیز شانس چندانی ندارند و تنها گزینه‌ای که می‌تواند آکپارتی را در شرایط دشوار قرار دهد٬ تجزیه از داخل٬ انشعاب و تاسیس احزاب جدید است.

به عبارتی دیگر٬ بررسی شواهد سیاسی٬ اجتماعی و رسانه‌ای٬ نشان می‌دهد که تهدید عوامل داخلی حزب حاکم ترکیه به مراتب مهم‌تر و قدرتمندتر از تهدیدات خارج از حزب است. این تهدیدات را به شکل اجمالی می‌توان چنین دسته بندی کرد:

1.اردوغان٬ در عین حالی که مهم‌ترین نماد و نقطه قوت حزب عدالت و توسعه است، اما در همان حال٬ با ادبیات تند و خشن٬ منش دافعه‌گرایانه و حرکت در مسیر تمامیت‌خواهانه قدرت٬ آکپارتی را در شرایط دشواری قرار می‌دهد.

2.ماشین عظیم رسانه‌ای آکپارتی در سالیان گذشته نقش مهمی در پیروزی‌های این حزب داشته اما حالا٬ سکنجبین صفرا فزوده و گفتمان تند٬ خودسرانه و افراطی رسانه‌هایی همچون ینی شفق٬ نه تنها یاری دهنده اردوغان نیست٬ بلکه حزب او را با موانع جدی روبرو می‌کند.

3.مکانیسم استعدادیابی و پرورش کادر در حزب عدالت و توسعه به خاطر برخی گرایش‌های فامیلی و ضعیف مدیریتی سران شاخه‌های استانی٬ دچار مشکل شده است.

4.مکانیسم بیان انتقاد و ارائه فکر٬ نظر٬ پیشنهاد و راهکار٬ نه تنها آکپارتی را در حوزه مهم و حیاتی تولید فکر و تولید سیاست٬ به سوی بن‌بست می‌برد٬ بلکه موجب رشد٬ ارتقا و ترفیع فرصت‌طلبان و رانت‌جوها و به حاشیه رانده شدن نیروهای مستعد و توانمند شده است.

5.عدم توجه به دیدگاه‌های موسسین آکپارتی و بی‌اعتنایی به انتقادات افرادی همچون عبدالله گل٬ احمد داوود اوغلو٬ علی باباجان٬ جمیل چیچک٬ بشیر آتالای٬ یاشار یاکش و چندین کادر توانمند دیگر٬ موجبات آن را فراهم آورده که زمینه برای تاسیس یک یا دو حزب جدید و بروز انشعاب٬ فراهم شود.

راهکارهای اردوغان برای خروج حزب از وضعیت موجود

پس از شکست سنگین آکپارتی در انتخابات استانبول٬ اردوغان٬ به منظور تقویت بنیه حزب٬ دو تصمیم مهم گرفته است:

1.تلاش برای تصعیف جایگاه گل٬ باباجان و داوود اوغلو در سخنرانی‌های عمومی.

2.ترمیم ساختار حزب و برکنار کردن ده‌ها تن از مدیران سطح یک و دو به منظور حرکت در مسیر اصلاحات.

حال باید دید اصلاحات مدنظر اردوغان٬ تا چه اندازه خواهد توانست حزب عدالت و توسعه را به موقعیت بهتری سوق دهد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط