گزارش تسنیم از «عصر پسا پهپاد»؛ مقاومت فعال ایران چگونه معادلات را تغییر داد؟
پیام چرخش رفتار صبورانه تهران به اندازهای رسا بوده که غرب را از گزینه نظامی دور کرده و برخی کشورهای عرب منطقه هم پس از مقاومت فعال ایران و بخصوص پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی و نحوه واکنش واشنگتن به آن دریافته اند باید در محاسبات خود تغییراتی دهند.
به گزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، یکسال و اندی از زمان خروج آمریکا از برجام میگذرد. مدت زمانی که آمریکا زنجیرهای از تحریمها را علیه ایران مجدد اعمال کرد و سپاه را در لیست تروریستی قرار داد. سپس نوبت به سیاست صفرسازی فروش نفت ایران رسید. این سیاستها بخشی از معماری است که فشار حداکثری علیه ایران را بنا میکند. فشاری که قرار است در بهترین حالت نظام حاکم بر تهران را تغییر دهد یا اینکه رفتار آن را به نفع منافع آمریکا متحول کند. سناریو از این قرار بود که با خروج از برجام و تشدید تحریمهای اقتصادی، مردم در خیابانهای تهران و شهرهای دیگر به خیابانها بیایند و فریاد تغییر سر دهند. یا این که دست کم، تصمیمگیران و تصمیمسازان را مجبور به تجدید نظر در زمینه سیاست منطقهای ایران کنند.
اما به طور همزمان، ایران به گفته مقامات دولتیاش از یک سال و نیم پیش سیاست صبر استراتژیک در پیش گرفت؛ رفتاری که غرب را در تصور انفعال تهران فرو برد. برداشت غرب در طول یک سال پس از خروج آمریکا از برجام از این قرار بود که حتی اگر از آسمان سنگ ببارد، ایران دو دستی برجام را خواهد چسبید که مبادا گزندی به آن برسد. تحریمهای آمریکا، تدابیر صرفا سیاسی و بیانیهوار اروپا، در کنار امهال ایران امر را مشتبه کرده بود که تهران لای منگنه قرار دارد. بنابراین نتیجهگیری هم این بود که ایران در توافق باقی خواهد ماند و به دلیل تنگنای اقتصادی در منطقه روز به روز تضعیف خواهد شد و آخر کار به دلیل مشکلات اقتصادی پای میز مذاکره مجدد خواهد رفت و امتیازات گزافی به غرب خواهد داد.
* دوران پس از سرنگونی پهپاد آمریکا
یکسال گذشت و آمریکا و اروپا در این رویای شیرین بودند که ناگهان خواب آنها با مقاومت فعال ایران آشفته شد. ورق برگشت و تهران از تصمیمات جدید خود رونمایی کرد؛ تصمیماتی که حکایت از کاهش تعهدات برجامی و رویکرد جدید ایران داشت. اقدامات ایران اصل سادهای را دنبال میکرد مبنی بر اینکه باید تناسبی معقول بین اقدامات، تعهدات و انتظارات طرفین در قضیه برجام وجود داشته باشد.
با کاهش تعهدات هستهای، هیاهو بالا گرفت. غرب که شوکه شده بود از کرختی خارج شد و به تکاپو افتاد. با گل آلود شدن اوضاع منطقه، برخی طرفهای ثالث دست به اقدامات مشکوک و محرک زدند تا زمینه تنش بیشتر یا درگیری نظامی بین ایران و آمریکا را مهیا سازند. یا این که ایران را با شبح جنگ بترسانند تا تعهدات برجامی خود را تمام و کمال انجام دهد. اتفاقات فجیره، حمله به خطوط نفتی عربستان و حمله به نفتکشها در دریای عمان، بازار نفت و تردد در منطقه را آشفته کرد. اسرائیل و تعدادی از کشورهای منطقه مانند عربستان، امارات و بحرین چشم امیدشان به این بود که آمریکای ابرقدرت ورود کند و از منافع آنها حمایت کند. آمریکا قبلا گفته بود که اگر به متحدین، شرکا و تاسیساتشان یا تجهیزاتشان حملهای شود، قاطعانه پاسخ خواهد داد. این مواضع باعث شده بود که اسرائیل و تعدادی از کشورهای عربی «جورج بوش» خاصی را در چهره «دونالد ترامپ» مشاهده کنند که برای یاری آنها دست به یک اقدام نظامی تمام عیار علیه ایران خواهد زد. بعد از حملات مشکوک که ایران هم آنها را محکوم کرد، آمریکا سطح پاسخ خود را تقلیل داد و آن را منوط و مشروط به اقدام علیه تجهیزات و نفرات خود کرد.
سپس نوبت به ورود پهپاد جاسوسی آمریکا به حریم هوایی ایران رسید. در بهت همه ناظران، ایران این پهپاد را سرنگون کرد و به آمریکا هشدار داد که هرگز چنین خطایی را مجدد مرتکب نشود. عدهای در منطقه ناخنها را به هم زدند تا آمریکا هم پاسخ دهد و جنگی بین ایران و آمریکا شکل بگیرد. مقامات آمریکایی در ساعات اولیه مبهوت و دچار تناقض گویی شده بودند. آخر کار نوع واکنش آمریکا همه را انگشت به دهان باقی گذاشت. دونالد ترامپ ابراز خوشحالی میکرد که ایران هواپیمای سرنشیندار آمریکایی را هدف قرار نداده است و نسبت به این موضوع ابراز تشکر میکرد.
ماجرای سرنگونی پهپاد چند گمانه را در بوته آزمایش قرار داد. اول اینکه برعکس تبلیغات رسانهای و تهدیدات شیک و مجلسی، آمریکاییها به شدت از جنگ نظامی پرهیز دارند و دنبال جنگ واقعی نیستند. گمانه یا به عبارتی درس دوم خطاب به تعدادی از کشورهای عربی بود که آنها نمیتوانند روی دیوار آمریکا یادگاری بنویسند و هر گاه که لازم باشد واشنگتن پشت آنها را خالی خواهد کرد. نتیجه این دو گزاره قبلی، تغییر در محاسبات و رفتار برخی بازیگران منطقهای را رقم زد. مقاومت فعّال ایران گوشی را دست کشورهای منطقه داد که اگر سیاست تهاجمی علیه ایران در پیش بگیرند و در اقدامات ضد ایرانی مشارکت کنند، از انتقام ایران در امان نخواهند بود.
حال و هوای منطقه بر وفق ایران بود که ناگهان انگلیس با توقیف نفتکش حامل نفت ایران تلاش کرد نوار توفیقات ایران را قیچی کند. تصوّر این بود که این اقدام هم میتواند فضای به نفع ایران را خنثی کند و هم تهران را در ادامه مقاومت فعال خود سست کند و همینکه به سیاست صفر کردن فروش نفت ایران کمک کند. اما بالعکس ایران نه تنها عقب ننشست بلکه نسبت به عواقب توقیف نفتکش هشدار داده و اعلام کرد که این اقدام بیجواب نخواهد ماند. چنین هم شد و ایران یک نفتکش با پرچم انگلیس را به دلیل عدم رعایت مقررات بینالمللی توقیف کرد.
* پیام ایران دریافت شد
اگر عدهای سرنگونی پهپاد آمریکایی را صرفاً یک اتفاق تصادفی و دفعتا تصور میکردند، این بار به یقین رسیدند که مقاومت فعال ایران سیاستی برنامهریزی شده است. همین امر باعث شد که پیام سیاست ایران در چندین کشور منطقه و فرامنطقه شنیده شود. جالب است که عربستان که کشتی «هپینس» ایران را پس از تعمیر و نگهداری آزاد نمیکرد و آن را به اسارت گرفته بود، حدود چند ساعت پس از توقیف کشتی انگلیسی توسط ایران، کشتی هپینس را آزاد کرد. از طرفی تصاویری در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد رفتار ماموران امنیتی سعودی به هنگام کنترل گذرنامه حجاج ایرانی تغییر یافته است و ماموران سعودی با حجاج ایرانی به زبان فارسی «خداحافظ» می گویند.
در طرفی دیگر، اماراتیها هم فتیله رویکرد ضدایرانی خود را، دست کم، در ظاهر پایین کشیدند. حتی در گزارش مربوط به حمله به کشتیها در فجیره، اماراتیها برخلاف پروپاگاندای رسانههای غربی، نامی از ایران نبردند. فضا تا حدی پیش رفت که نشستی بین گارد ساحلی امارات و ایران در تهران روز گذشته برگزار شد.
المیادین در گزارشی با اشاره به برگزاری این نشست نوشت: نشست گارد ساحلی امارات و ایران نشان میدهد امارات به دنبال بهانهای برای خروج از حضور در ائتلاف جنگی سعودی است ولی این عقبنشینی گواه بر شکست هرگونه شرطبندی بر حمایت آمریکا از همپیمانانش در شورای همکاری در جنگ احتمالی علیه ایران است.
آمریکاییها هم که زمانی شیپور جنگشان پرصدا بود الان بر گزینه گفتگو و مذاکره پافشاری میکنند و وزیر خارجه آمریکا صراحتا میگوید که میخواهد به تهران بیاید و با تلویزیون ایران مصاحبه کند. هر چند که بخشی از این مواضع تبلیغاتی است، اما همزمان برخی متحدان غربی آمریکا از جمله فرانسه پادرمیانی کردهاند تا مناقشه بر سر برجام ختم به خیر شود. تعداد زیادی از میانجیها، از شرق و غرب، هم به تهران میآید تا مبادا تنش بین ایران و غرب از کنترل خارج نشود.
همکار راهبردی آمریکا، یعنی انگلیس هم پس از توقیف نفتکش خود دست به دامن ائتلافی شده است تا در تنگه هرمز امنیت تردد کشتیها را تامین کند. هر چند که در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد و تحققپذیری این ائتلاف محل سوال است. انگلیس که داعیه بازیگری در سطح بینالمللی و جهانی دارد، تاکید میکند که به دنبال حل موضوع نفتکشها از طریق دیپلماسی است. چون به خوبی دریافته است که مقاومت فعال ایران، میانه خوبی با مماشات ندارد و ممکن است با ادامه بازی، رفتار جدید تهران برای لندن دردسرآفرین باشد یا موجب تحقیر «بریتانیای کبیر» در میان دوست و دشمن شود.
پیام رفتار تهران در سال جاری به نظر میرسد به اندازهای رسا و شفاف بوده است که غرب را از گزینه نظامی دور کرده و آن در نحوه مقابله با ایران آچمز کرده است. برخی کشورهای عرب منطقه هم الان خود را در ساختمانهای شیشهای میبینند و دریافتهاند که هر گونه فشار به ایران میتواند در یک چشم به هم زدن، آن ساختمان شیشهای را فرو بریزد.
انتهای پیام/.