ناگفته‌هایی از فرماندهی "شهید بابایی" در نیروی هوایی ارتش؛ جوانمردی که ‌قهرمان ایران شد


فرمانده ارشدی که به جای زندگی در خانه های بزرگ ارتش زندگی در خانه‌ای کوچک را ترجیح می‌داد و تمام همّ و غمش افراد بی‌بضاعت و انقلاب اسلامی بود و با «مرگ بر آمریکا» به نامه‌های خود پایان می‌داد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، دریکی از روزهای سرد زمستانی که سربازها مشغول کشیک دادن بودند و شدت سرما توان ایستادن روی پاها را سخت کرده بود، شهید عباس بابایی به‌عنوان فرمانده پایگاه برای سرکشی به سربازان به همراه افسرنگهبان راهی پایگاه شد. یکی از سربازان از شدت سرما به خود می‌لرزید. زمانی که شهید بابایی این وضعیت را دید که سرباز توان ایستادن ندارد، گفت به داخل ماشین برود و یک ساعت و چند دقیقه باقی‌مانده از کشیک دادنش را به‌جای سرباز ایستاد. این‌یکی از خاطرات به‌یادماندنی امیر سرتیپ دوم خلبان پرویز مرادی است که در پایگاه اصفهان هم‌رزم شهید بابایی بود. به گفته او در تاریخ، هیچ نیروی هوایی و هیچ ارتشی چنین فرمانده‌ای را نداشته است. امیر پرویز مرادی که اکنون دهه هفتم زندگی خود را سپری می‌کند و از سال 1346 وارد ارتش شده، می‌گوید:« شهید عباس بابایی معلم اجتماع و جامعه بود و ای‌کاش همه می‌توانستند مثل ایشان باشند». تسنیم ناگفته‌های هم‌رزم شهید بابایی در پایگاه اصفهان را شرح‌ می‌دهد:

تسنیم:از چه زمانی با شهید عباس بابایی آشنا شدید ؟

مرادی: آشنایی قبلی با شهید بابایی نداشتم. شهید بابایی در پایگاه دزفول خلبان اف 5 بود و من در پایگاه شیراز خلبان اف 4 بودم. شهید بابایی بعد از مدتی پرواز در پایگاه دزفول برای دوره هواپیمای سوپر مدرن اف 14 به پایگاه اصفهان منتقل می‌شود و من هم برای دوره جنگ الکترونیک رزم هوایی که علم جدیدی بود به امریکا سفر کردم و موقع برگشت به اصفهان منتقل شدم. آشنایی ما تقریباً ازاینجا آغاز می‌شود اما تا مدتی رابطه‌مان مانند همکار بود و اولین پروازم با او قبل از انقلاب رخ داد.

تسنیم: چطور با شهید بابایی صمیمی شدید و نظرشان را جلب کردید؟

مرادی: در آن زمان‌ها پرونده من از گزارش‌های ضد رژیم پهلوی سیاه بود. بعد از انقلاب و ورود شهید عباس بابایی به انجمن اسلامی پایگاه، پرونده خلبان‌ها را بررسی کرد. شهید به دلیل اینکه بسیار انقلابی و ضد رژیم پهلوی بود، با دیدن پرونده من ارتباط نزدیک‌تری با من پیدا کرد و از آن زمان صمیمی‌تر شدیم.

بعد از فرار بنی‌صدر و ترفیع درجه شهید بابایی از سروانی به سرهنگی، شهید بابایی فرمانده پایگاه شد. من در آن زمان معاون نیروی هوایی انارک بودم. مدتی گذشت و شهید مرا به‌عنوان جانشین خود در تهران معرفی کرد اما فرمانده نیرو هوایی با این انتصاب موافقت نکرد و شهید بابایی اصرار داشت که من جانشین او شوم. سه بار نامه‌نگاری شد و درنهایت من به‌عنوان معاونت پشتیبانی پایگاه منصوب شدم. به دلیل اینکه در این سمت دیگر نیازی به اجازه فرمانده پایگاه نبود و شهید به من اعتماد داشت، واگذاری این منصب را به من سپرد.

تسنیم:از ویژگی شاخص و خاطراتی که از شهید بابایی دارید برای ما بگویید.

مرادی: ارتش چندین خانه دارد که بزرگ‌ترین آن‌ها برای افسران ارشد است و بعد به ترتیب برحسب درجه نیروها، کوچک و کوچک‌تر می‌شد. گزارش‌شده بود که یکی از کارمندان با 5 فرزند نیاز به خانه بزرگ‌تری دارد اما باید در صف نوبت منتظر باشد. شهید بابایی به او گفته بود که سه روز بعد وسایلش را جمع کند و به خانه‌ای که آدرس آن را می‌دهد، برود. مالکِ خانه شهید بابایی بود و به‌جای رفتن به خانه‌ای vip به خانه کوچک‌تری رفت که من چندین بار به این خانه رفت‌وآمد داشتم.

از دیگر خاطرات به‌یادماندنی که می‌توان به آن اشاره کرد، زمانی بود که تلویزیون قرارگاه سربازها خراب‌ شده بود. دو سه روزی تلویزیون را برای تعمیر به شهر فرستاده بودند و شهید بابایی در سرکشی که از قرارگاه انجام داده بود، سربازها از وضعیت موجود گله کردند که تلویزیونی برای سرگرم شدن ندارند. فردای آن روز شهید بابایی تلویزیون 22 اینچ خودش را به قرارگاه برد. همسر شهید بابایی به من زنگ زد و گفت بچه‌ها بهانه‌گیر شده‌اند و اذیت می‌کنند، اگر می‌شود کاری کنید تا تلویزیون را برگرداند. شهید بابایی تلویزیونی که سرگرمی بچه‌های خودش بود را برای سربازها آورده بود.

او آدم بسیار افتاده، متواضع، مؤمن و بخشنده‌ای بود. متین و سربه‌زیر و همیشه در حال دعا خواندن بود و به ورزش اهمیت می‌داد و والیبالیست بود.

تسنیم: در چه عملیاتی با شهید بابایی هم رکاب بودید؟

مرادی: در جنگ‌ها چند بار با هم پرواز داشتیم ولی در بزرگ‌ترین عملیات یعنی حمله به «اچ 3» و یا «الولید» که هزار کیلومتر دورتر از مرزهای ما و منتهی علیه عراق و مرز اردن است (کتابی درباره این عملیات نوشته‌شده است) با شهید عباس بابایی در دو هواپیمای مجزای پشتیبانی هم رکاب بودیم. چندین هواپیمای فانتوم که مأموریت اصلی با آن‌ها بود و باید بمباران می‌کردند و پنج فروند هواپیمای اف 5 در این عملیات مأموریت داشتند. دنیا در شگفت بود که چطور در این عملیات و در خاک دشمن 3 بار سوخت‌گیری هوایی انجام دادند. سرانجام دشمن را غافل‌گیر بمباران کردند و 48 فروند هواپیمای بمب‌افکن و هلی‌کوپتر شکاری دشمن از بین رفت و درس بزرگی برای صدام شد.

تسنیم:شهید بابایی چه دیدگاهی به جامعه و انقلاب داشتند؟

مرادی: نگاه ویژه شهید بابایی بیشتر به طبقه پایین جامعه بود و حتی به همکاران با درجه پایین‌تر و مردم بی‌بضاعت کمک می‌کرد. شهید آدم عجیبی بود و که هرچه بگوییم کم گفته‌ام. او خود را فدایی نظام و رهبری کرده بود و ذاتاً مؤمن و اسلام ناب محمدی را انتخاب کرده بود. تمام هم‌وغمش در مورد انقلاب بود و هر زمان که نامه و یا دستوری کتبی می‌داد، پایین امضایش مرگ بر آمریکا می‌نوشت.

فرماندهی پایگاه را قبول نکرد و مقامات را متقاعد کرد که اگر فرمانده نیروی هوایی شود، نمی‌تواند در عملیات شرکت کند. جانشین فرمانده شدند.او معلم اجتماع و جامعه بود و ای‌کاش همه می‌توانستند مثل ایشان باشند. شهید در سفر پایانی خود گفت که حج من خلیج‌فارس است و در همان عملیات به شهادت رسید.

تسنیم: اگر شهید زنده بود چه توصیه‌ای را به جوانان امروز می‌کرد؟

مرادی: جوانان باید بدانند که کشور متعلق به آن‌هاست و باید باجان و دل از آن محافظت کنند. برای پیشرفت آن هرکاری لازم است انجام دهند و خود را برای سربلندی آن فدا کنند.

گفت‌وگو از ریحانه شهبازی

انتهای پیام/ش