خطبه غدیر (۱) | بیان ۲ آیه در فضیلت امیرالمؤمنین (ع) و خبر از توطئه منافقان
پیامبر گرامی اسلام (ص) در بخشهایی از خطبه غدیر به آیاتی درباره فضایل امیرالمؤمنین (ع) اشاره کردهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، تاریخ اسلام در سال دهم هجری قمری شاهد مهمترین رویداد اسلامی بود. در این سال پیامبر گرامی اسلام (ص) طی آخرین مراسم حج خویش به دستور خداوند متعال تصمیم بر تعیین و معرفی جانشین خویش یعنی امیرالمؤمنین (ع) کرد. پس از اتمام حج، مسلمانان از مکه خارج شدند و در 18 ذیالحجه به منطقه خم رسیدند. زمانی که کاروان حج پیامبر(ص) به منطقه جُحفه رسید، جبرئیل از سوی خداوند آیات 3 و 67 سوره مائده را بر آن حضرت نازل کرد. کاروانیان به دستور پیامبر (ص) توقف کردند تا دیگر مسلمانان به آنان بپیوندند. پس از نماز ظهر، منبری آماده کردند و حضرت خطبهای خواند و در آن به مردم گفت که خیلی زود از میان آنان خواهد رفت.
این سخنرانی شامل مواردی همچون ابلاغ پیام وحی مبنی بر انتخاب جانشینی امیرالمؤمنین (ع) به خلافت، اعلان اینکه این آخرین حضور پیامبر در چنین جمعی است و امامت امت تا قیامت بر عهده امیرالمؤمنین علیهالسلام و فرزندان اوست، بیان مراتب علم و فضیلت امیرالمؤمنین (ع)، عقوبت انکار ولایت و خلافت امیرالمؤمنین (ع)، بیان حدیث ثقلین، اشاره به کارشکنیهای منافقان، بیان ختم امامت در قائم از فرزندان امیرالمؤمنین(ع)، بیست عبارت در وصف امام عصر (عج) و حکومتش، برحذر داشتن مردم از تبعیت از امامان دروغین پس از پیامبر(ص)، سفارش مردم به دوستی با اهل بیت و دشمنی با دشمنانشان و ... است. وجود خیل عظیم جمعیت در سخنرانی حجةالوداع پیامبر(ص) خطبه غدیر را تبدیل به متواترترین حدیث مسلمانان کرد به گونهای که متن آن در منابع شیعه و اهل سنت انعکاس یافت و مورد اتفاق جمیع مسلمانان قرار گرفت. به این مناسبت تا روز عید سعید غدیر خم فرازهایی از این خطبه شریف همراه با توضیحات منتشر میشود.
پیامبر گرامی اسلام (ص) در بخشی از خطبه غدیر با توجه به مأموریتی که خداوند متعال برای ایشان در نظر گرفته است و با استناد به آیه67 سوره مائده به ابلاغ پیام الهی میپردازند و امیرالمؤمنین (ع) را خلیفه و جانشین خویش معرفی میکنند. پیامبر در ادامه، بار دیگر حدیث منزلت را به امت گوشزد کرده و فرمودند: «جایگاه علی نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود» حدیثی که رسولالله (ص) آن را طی سالهای رسالت خویش بارها و بارها به مسلمانان بیان کرده بودند.
پیامبر (ص) در ادامه سخنان خویش، نگرانیشان درباره رفتار منافقانه عدهای از مسلمانان نسبت به خاندان وحی را ابراز میدارند تا حدی که فرمودند «من از جبرئیل درخواست کردم مرا از این مأموریت معاف فرماید، زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسه ملامتگران و مکر مسخرهکنندگان اسلام را میدانم». اما از آنجا که پیامبر (ص) تابع وحی الهیست، خود را تسلیم امر خداوند کرد آنجا که خطاب به رسول خویش فرمود: «ای رسول، آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علی - ابلاغ کن؛ و گرنه کار رسالتش را انجام ندادهای و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه میدارد.»
متن این بخش از خطبه رسول گرامی اسلام (ص) را در ادامه میخوانید.
... و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی میدهم و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام میدهم، مباد که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دور ساختن آن از من نباشد. هر چند توانش بسیار و دوستیاش (با من) خالص باشد. - معبودی جز او نیست - چرا که اعلام فرموده که اگر آنچه (درباره علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام ندادهام؛ و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است. پس آنگاه خداوند چنین به من وحی فرستاد: «بسم الله الرحمن الرحیم؛ ای رسول، آنچه از سوی پروردگارت بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن» یعنی آنچه دربارهی علی بن ابی طالب و خلافت او نازلشده. «وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرساندهای و او تو را از آسیب مردمان نگاه میدارد.»
وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ. فَأَوْحی إِلَی: «بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» (مائده67) - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ - «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ».
ای مردم، آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکردهام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان میکنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده است. جایگاه او نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است؛ و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که: «همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا میدارند و در حال رکوع زکات میپردازند.» و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است.
مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ. وَ قَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ (هِی): (إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)، وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ.
و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامتگران و مکر مسخرهکنندگان اسلام را میدانم؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان آن را میگویند که در دل هایشان نیست و آن را اندک و آسان میشمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.» و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدانجا که مرا اُذُن [سخن شنو و زودباور ] نامیدهاند، به خاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من به او و تمایل و پذیرش او از من، تا بدانجا که خداوند در این موضوع آیهای فرو فرستاده: «و از آنانند کسانی که پیامبر خدا را میآزارند و میگویند: او سخن شنو و زودباور است. بگو: آری سخن شنو است. - علیه آنان که گمان میکنند او تنها سخن میشنود - لیکن به خیر شماست، او (پیامبر صلی الله علیه و آله) به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق میکند و راستگو میانگارد.»
وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فی قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ. وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّی وَ إِقْبالی عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی) حَتّی أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ فی ذالِکَ (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِی وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ - (عَلَی الَّذینَ یَزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) - خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِالله وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ) الآیَةُ.
و اگر میخواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم [که آنان را شناسایی کنند] میتوانستم. لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت کرده و لب فروبستم. با این حال خداوند از من خشنود نخواهد شد مگر این که آن چه در حق علی عیه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم. سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین خواند: «ای رسول، آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علی - ابلاغ کن؛ و گرنه کار رسالتش را انجام ندادهای و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه میدارد.»
وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)، ثُمَّ تلا: (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی حَقِّ عَلِی - وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).
انتهایپیام/