بازخوانی یک پیروزی راهبردی تاریخی مقاومت لبنان که معادلات منطقهای را تغییر داد
امروز چهاردهم آگوست برابر با ۲۳ مرداد است که سیزده سال از پیروزی بزرگ و تاریخی مقاومت لبنان به رهبری حزب الله در جنگ ۳۳ روزهای میگذرد که رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ به راه انداخت.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، ارتش رژیم صهیونیستی روز 12 جولای 2006 (21 تیر 1385)سرانجام نقشه قبلی خود برای جنگ افروزی علیه لبنان را عملی کرد و این کشور کوچک را آماج تجاوزات خود قرار داد، با وجود برتری قابل ملاحظه ارتش رژیم صهیونیستی در زمینه تسلیحاتی و جنگ افزارهای مدرن، اما مقاومت لبنان به رهبری حزب الله توانست 33 روز نه تنها در برابر این تجاوزات ایستادگی و از لبنان دفاع کند، بلکه رژیم اشغالگر را وادار به پذیرش شکست کند که در پذیرفتن قطعنامه 1701 در روز 14 آگوست 2006 (23 مرداد 1385)نمود پیدا کرد.
درباره علت آغاز این جنگ که به جنگ تموز هم معروف است، رژیم صهیونیستی در سال 2004 بر خلاف توافق برای آزادی سه اسیر لبنانی، به این تعهد خود پشت پا زد و آنها را آزاد نکرد، حزب الله لبنان با توجه به وعده صادق خود به ملت لبنان، در جولای 2006 در عملیاتی با عنوان الوعد الصادق، دو نظامی صهیونیست را به اسارت گرفت.
رژیم صهیونیستی در پی اسارت دو نظامی خود، بلافاصله به لبنان اعلام جنگ کرد تا نشان دهد این رژیم قصد قبلی برای تجاوز به لبنان را داشته است، این رژیم رسما خواستار خلع سلاح حزب الله و آزادی دو نظامی اسیر خود شد که به هیچ یک از این خواستههایش در پایان جنگ نرسید و دست خالی و شکست خورده خارج شد.
مقاومت لبنان به رهبری حزب الله توانست با شکست رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه، معادلات منطقهای را برهم زده و طرح ادعایی آمریکا برای ایجاد خاورمیانه جدید را هم ناکام بگذارد، با این حال در تجاوزات وحشیانه ارتش رژیم صهیونیستی، حدود 15 هزار واحد مسکونی مردم ویران شد و هزاران مرکز حیاتی اقتصادی از جمله نیروگاه برق، بنادر و پلها و ... از بین رفت.
جنگ سیوسه روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان، دستاوردهای شگفتآوری برای حزبالله، جبهه مقاومت و ملت و دولت لبنان داشت. شکست صهیونیستها در این جنگ تحولات اساسی در فضای منطقهای و فرامنطقهای به وجود آورد.
«امین محمد حطیط» در کتابی با عنوان حزب الله لبنان و بیدار اسلامی، یکی از نتایج و دستاوردهای جنگ سی و سه روزه برعلیه لبنان را یافتن سبک و راه سومی در جنگ دانسته و بهجز جنگ نظامی کلاسیک، از جنگ چریکی بهعنوان «شیوه مقاومت اسلامی» نام میبرد که مبتنی بر اصول ذیل است:
- آمادهسازی مناسب مناطق برای پرتاب و شلیک به دشمن بهدور از آتش و تیررس دشمن و نگهداشت آن.
- بهرهگیری از سلاح مناسب برای نابودی و کشتن دشمن بدون هرگونه فرصتکشی و ازدستدادنِ آن.
- رزمنده متعهد و مملو از معنویت که ثابتقدم در جنگ و بهرهمند از همت بالایی است.
- سیستم اطلاعاتی قوی که امکان اشراف اطلاعاتی از موقعیت و امکانات دشمن را فراهم میکند.
- سیستم حفاظت اطلاعات قوی از موقعیت و امکانات خودی که مانع نفوذ و اطلاع دشمن میگردد.
- سیستم فرماندهی، مدیریت و ارتباط ویژه که مقاومت را در اختیار کامل رهبری قرار میدهد.
- فرماندهی خردمند و دانا به همهی مسائل که دچار خدشه و تعلل و انفعال نمیگردد.
- مدیریت کامل جنگ روانی قبل از تحت تأثیر قرار گرفتن از آن.
و در نهایت این نظامی ارتش لبنان تجربه ویژه در لبنان را ارج میگذارد که در آن یک انسان باعزت و باکرامت با همت خود از حق در برابر دشمن دفاع میکند و بر سلاح و قدرت او غلبه میکند.
سیدحسن نصرالله بلافاصله پس از پایان جنگ 33 روزه از دستیابی مقاومت به یک «پیروزی راهبردی و تاریخی» یاد کرد. قدرت بازدارندگی حزبالله در برابر تجاوز اسرائیل و باور به آن، دستاورد بزرگی است. بیش از 63 درصد نتایج نظرسنجی از مردم لبنان دوهفته قبل از جنگ سی و سه روزه در پاسخ به سؤال «آیا معتقدید اسرائیل شکست خواهد خورد؟» منفی بوده است.
لبنانیها اعم از جامعه عربی یا جامعه اسلامی به راهبرد حزبالله اعتماد کامل کردند و کارامدی آن را در جنگ سی و سه روزه سنجیدند. همه آنها که در داخل لبنان به انتقاد و تهاجم علیه حزبالله پرداخته بودند، زبان در کام کشیدند.
اکونومیست، نشریه انگلیسی طرفدار اسرائیل، در صفحه اول با چاپ عکس سیدحسن نصرالله، وی را برنده جنگ اعلام کرد. چرا که اهداف اسرائیل به دلیل این شکست از روز اول تا روز 33 پیدرپی تغییر کرد. ابتدا نابودی حزبالله، سپس نابودی توان موشکی حزبالله، تقلیل هدف به پراکنده کردن قدرت نظامی این جنبش، پس از آن راندن حزبالله به شمال رود لیطانی و در نهایت رضایت به بازپسگیری فوری دو سرباز اسیر خود نشان از شکست و ناکامی در برابر مقاومت داشت.
صهیونیستها که با هدف قراردادن اکثریت لبنانیها در پی قطع حمایت روانی و سیاسی آنها از مقاومت بودند، در این راه ناکام ماندند، هرچند 1300 نفر را شهید، 30 هزار واحد مسکونی و 154 پل و تأسیسات و کارخانههای فراوانی را ویران کردند. نظرسنجی بیگانگان در میان آوارگان جنگی برای اثبات قطع رابطه مردم با مقاومت، از غیرت و تعصب شگفتانگیزی حکایت داشت. پس از قطع جنگ بلافاصله مردم به خانه و کاشانه خود بازگشتند و پاسخ سخت و شدیدی به مخالفان دادند و پایبندی خود را به مقاومت بیان داشتند.
پس از جنگ، روزنامه عبری زبان«هاآرتص» بهصراحت از شکست و سیلیخوردن تلآویو از حزبالله سخن میراند. «ایندیپندنت» روزنامه انگلیسی، پس از ناکامیهای اسرائیل، سیدحسن نصرالله را «نماد عربی و اسلامی» توصیف کرد و روزنامه نیوزویک در مقالهای تحت عنوان «مردی تازه برای خاورمیانه» از محبوبیت حزبالله و پیروزی سیدحسن نصرالله مینویسد. سیدحسن نصرالله بارها راهبرد منطقی و اعتدالی و جلب حمایت مردم را تکیهگاه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی میداند که جوانان پرشور و فرزندان مردم با خونهایشان از مدعیان خرد و منطق در حفظ لبنان و مسلمانان سبقت جستهاند.
شیخ «فیصل مولوی»(دبیرکل اسبق جماعت اسلامی لبنان) با دلایل شرعی و عقلی فتاوی منسوب به «شیخ عبدالله بن جبرین» که کمک به حزبالله را جایز ندانسته بود، آن را رد کرده و جنگ علیه صهیونیستها را جنگ تمام اسلام و تمام امت مسلمان و حتی مسیحیان در برابر آنان دانست و حمایت نکردن از حزبالله در این جنگ را دور از خوی جوانمردی و انسانی بیان میدارد و حتی تحتِ امرِ حزبالله بودن در برابر دشمن را برای جوانان سنی جایز میشمرد، چرا که ترک جهاد موجب تسلط کافران بر مسلمانان خواهد شد. این عالم سنی، شیخ عبدالله الجبرین عربستانی را وادار به عقبنشینی و حمایت از حزبالله کرد. این یکپارچگی و برگشت به وحدت اسلامی فراقومی و فرامذهبی دستاوردی بزرگ برای حزبالله و اسلامگرایی بود که حمایت همه مسلمانان را برانگیخت و اسرائیل را ناکام گذاشت.
انتهای پیام/