یادداشت| راه حل بحران کشمیر چیست؟
تصمیم دولت هند برای پایان دادن به خودمختاری ایالت جامو و کشمیر و استفاده از نیروی نظامی برای تثبیت این تصمیم، باعث بروز تنش در منطقه شده است و در صورت عدم مهار این حرکت، بحران موجود وضعیتی وخیمتر به خود خواهد گرفت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، پیچیدگی بحران کشمیر و استفاده هند از نیروی نظامی برای پایان دادن به این مسئله، تنها بر رادیکال شدن اوضاع و افزایش تنش در منطقه منجر خواهد شد. مراجعه به قطعنامههای سازمان ملل و برگزاری همهپرسی راهکار منطقی برای حل همیشگی این بحران خواهد بود.
تصمیم دولت ملیگرای هند برای پایان دادن به خودمختاری ایالت جامو و کشمیر و استفاده از نیروی نظامی برای تثبیت این تصمیم، باعث بروز تنش در منطقه شده است و در صورت عدم مهار این حرکت، اوضاع به سمت وقوع یک بحران پیش خواهد رفت. هندوستان در حالی بر این تصمیم پافشاری مینماید که بازیگران محلی، منطقهای و فرامنطقهای متعددی در این موضوع ذینفع میباشند و هند بهعنوان یک بازیگر حتی اگر دارای قدرت نظامی و هستهای باشد، امکان حل ماجرا بهصورت یکطرفه را نخواهد داشت ضمن این که حتی در صورت موفقیت ظاهری، این موفقیت کوتاهمدت و مقطعی بوده و تبعات منفی آن دامنه زمانی و مکانی گستردهای را شامل خواهد شد.
اختلاف در موضوع جامو کشمیر به زمان استقلال هند و پاکستان برمیگردد. هندوستان با توجه به اظهار تمایل مهاراجه وقت این منطقه برای الحاق به هندوستان این منطقه را بخشی از هند میداند و پاکستان با توجه به اکثریت مسلمان این منطقه از یکسو و غیرقانونی و نامشروع بودن خواست مهاراجه هندویی که برخلاف خواست مردم مسلمان منطقه و تمایل آنها برای پیوستن به پاکستان، تصمیم فردی و شخصی خود را بهعنوان تصمیم مردم، معرفی کرده است، اعتقاد دارد که این منطقه باید به پاکستان ملحق شود. از سوی دیگر وضعیت ویژه این منطقه از لحاظ مؤلفههای قدرت آفرین (از قبیل مسیرهای ترانزیت و ارتباطی بین سه کشور چین، پاکستان و هندوستان، اشراف و تسلط جغرافیایی، ذخایر آبی و رودخانههایی که از این منطقه سرچشمه میگیرند و میتواند در بحران آبی دو کشور هند و پاکستان، نقش ویژه داشته باشد، وضعیت کشاورزی، معادن و...) برای کشوری که این منطقه را تصاحب نماید باعث شده که هیچکدام از این کشورها از ادعای خود کوتاه نیایند. برخی از پژوهشگران این حوزه راهحلهای مختلفی برای حل این بحران پیشنهاد دادهاند که شامل باقی ماندن وضعیت کنونی، تفکیک مناطق تحت کنترل بهعنوان مرز هند و پاکستان، استقلال کل منطقه جامو وکشمیر، ایجاد کشور کوچک دره کشمیر و... میشود.
با تمام این تفاصیل، اقدام یکجانبه هند بدون اجماع جهانی و در نظر گرفتن حقوق مسلمانان این منطقه، میتواند تبعات ذیل را به دنبال داشته باشد:
ناسیونالیسم مذهبی حزب حاکم هندوستان و حمایت از اکثریت هندو که در ایام انتخابات نیز بهصراحت مطرح شده و اکنون بخشی از آن اجرایی و عملیاتی شده است میتواند درگیریها داخلی را بهشدت افزایش دهد. از سوی دیگر احتمال تقویت گروههای تکفیری و تروریستی تندرو که با این محمل، بتوانند نیرو گیری نموده و ناامنی را به تمام بخشهای هند و حتی فراتر از آن گسترش دهند، موضوعی است که بههیچعنوان نباید از آن غفلت ورزید. تحرک برخی گروههای وهابی مسلک که مورد حمایت عربستان هستند، افزایش اقدامات مسلحانه و درگیری بین هندوها و مسلمانان در منطقه کشمیر و دیگر مناطق هندوستان میتواند از دیگر تبعات این اقدام باشد. نباید فراموش کرد که حدود 15 درصد جمعیت هندوستان را مسلمانان تشکیل میدهند و سوابقی از قبیل تخریب مسجد بابری که باعث بروز درگیری در هندوستان شده است میتواند بار دیگر تکرار شود. در چند ماه اخیر نیز شاهد برخی اقدامات گروههای تندرو علیه نظامیان هندوستان بودهایم.
نگرانی برخی مناطق هندوستان که در حال حاضر دارای اختیارات منطقهای و محلی میباشند نسبت به لغو این اختیارات و اقدامات تقابلی با حکومت مرکزی برای حفظ این اختیارات از دیگر تبعات این اقدام است. هندوستان با توجه به اینکه دارای وسعت و جمعیت فراوانی است لیکن میتواند مستعد برای تقسیم و تجزیه باشد. اختلافات مذهبی، قومی، فرهنگی و طبقاتی که هندوستان را به کشور هفتادودو ملت تبدیل کرده میتواند زمینههای خوبی برای تحریک اقدامات استقلالطلبانه باشد. سابقه نشان داده معمولاً در کشورهایی که دارای تنوع و تکثر فرهنگی هستند، اقداماتی که باعث تقویت یک بخش از جمعیت شود میتواند محرکی برای واگرایی دیگر اقوام و جمعیتها در آن کشور باشد. اقدامات نخستوزیر کنونی هند هرچند موردحمایت اکثریت هندو این کشور است لیکن با تحریک گسلهای اجتماعی، زمینهساز طغیان در اقلیتها خواهد شد.
در قطعنامههای اوت 1948 و ژانویه 1949 سازمان ملل، مقرر شده که مناطق مسلماننشین کشمیر جزو پاکستان و نواحی هندونشین جزو هندوستان درآید و جهت مشخص شدن میزان تمایل مردم برای پیوستن به هند یا پاکستان در یک فضای آرام و بیطرفانه به آراء عمومی مراجعه شود و تا زمانی که این امر صورت نگرفته، سرزمین کشمیر نه جزو هندوستان است و نه پاکستان. هرچند این قطعنامهها اجرایی نشده است لیکن تغییر بافت جمعیتی در منطقه کشمیر میتواند این موضوع را با چالش جدی مواجه کند چراکه این تغییرات میتواند در صورت برگزاری همهپرسی در آینده، باعث غیرواقعی بودن آراء شود. شاید یکی از دلایل وضع قوانین سختگیرانه در خصوص ممانعت از تملک زمین در این منطقه برای افراد غیربومی، مسائلی از این قبیل بوده است.
علاوه بر تشدید اختلاف هند و پاکستان، اختلاف مرزی چین و هند یکی دیگر از موضوعاتی است که در این خصوص میتواند محل مناقشه باشد. چین مدعی مالکیت بر 90 هزار کیلومتر منطقهای است که هند آن را ایالت «آروناچال پرادش» مینامد. چین و هند بالغ بر چهار هزار کیلومتر مرز مشترک دارند که در برخی نقاط ازجمله در ایالت سیکیم، اروناچال پرادش، تبت و کشمیر با هم اختلاف دارند. اختلافات دو کشور در سال 1962 حتی به یک درگیری نظامی هم انجامید. در آن درگیری حدود هفتصد سرباز چینی و هزار سرباز هندو کشته شدند. این اعتراضات همواره وجود داشته و هر از چندگاه با توجه به اقدام یکی از طرفین، باعث بروز تنش و حتی درگیری نیز شده است. بهعنوان نمونه در بهمنماه 1397 سفر دو روزه نخستوزیر هندوستان به ایالت «آروناچال پرادش» باعث اعتراض شدید چین به این اقدام شد. در اختلاف دو کشور بوتان و چین نیز، هند از کشور بوتان جانبداری کرده است و این مسئله باعث درگیری لفظی دو کشور و حتی صف آرایی جزیی نیروهای نظامی دو طرف گردید. در موضوع اقدام اخیر هندوستان در موضوع کشمیر، پاکستان خواستار حمایت رسمی چین از طرح موضوع در شورای امنیت سازمان ملل گردید و متعاقباً هندوستان نیز به چین هشدار داد در این مسئله دخالت نکند. قطعاً در روزهای آتی شاهد افزایش این تنش در روابط چین و هندوستان خواهیم بود.
جمهوری اسلامی ایران با توجه روابط مناسبی که با هر دو کشور پاکستان و هندوستان دارد میتواند با افزایش اقدامات خود برای کاهش از تنش به وجود آمده اقدام کند لیکن سؤال این است که کدام مؤلفه باید در دستور کار ایران قرار گیرد؟ بازگشت به وضعیت قبل از اقدام اخیر و یا حل مسئله کشمیر بهصورت اساسی؟ به نظر میرسد وضعیت قبلی که سابقهای نزدیک به هشتاد ساله دارد نخواهد توانست این مشکل را حل نماید ضمن اینکه دولت کنونی هندوستان بهصراحت اقدام اخیر را یک موضوع داخلی دانسته و اعلام کرده هیچ طرف ثالث حق دخالت در این موضوع داخلی را ندارد. بهعبارت دیگر هندوستان باب گفتگو را در خصوص کشمیر بسته است. شاید بهترین گزینه، مراجعه به آراء عمومی مردم منطقه جامو و کشمیر است؛ یعنی همان امری که مورد نظر جامعه بینالملل نیز بوده و در قطعنامههای سازمان ملل مورد توجه قرار گرفته است. ممکن است برخی از جریانات داخلی با اشاره به موقعیت زمانی بهخصوص موضوع تحریمها، حضور هندوستان در بندر چابهار و... این موضوع را به صلاح ندانسته و پیشنهاد آنها این باشد که ایران بدون هرگونه موضعگیری، طرفین را به خویشتنداری دعوت نماید. البته برای کاهش سطح تنش، قطعاً دعوت به خویشتنداری و بازگشت به وضعیت قبلی و لغو قوانین جدیدی که هند بر این منطقه وضع کرده است اولین گامی است که باید در دستور کار قرار گیرد لیکن نگارنده براین عقیده است که با توجه به وضعیت موجود که متأثر از توجه به دو کشور هند و پاکستان و بازیگرانی چون چین، روسیه، آمریکا و حتی برخی دولتهای منطقه میباشد، تأکید بر مراجعه به آراء مردم کشمیر و پذیرفتن نتیجه این انتخابات، بهترین پیشنهادی است که میتواند مطرح شود. ادامه وضعیت کنونی و بلاتکلیفی منطقه کشمیر هر از چندی باعث بروز تبعات و ناامنی برای منطقه خواهد شد ضمن اینکه این استعداد را دارد که منطقه را درگیر جنگی سخت و سنگین نموده و امکان حل مشکل از طرق مسالمتآمیز را برای همیشه، منتفی سازد.
نویسنده: علی اکبری کارشناس مسائل بینالملل
انتهای پیام/