نگاهی به کتاب «جنگ کثیف»ــ۶| رسانههای وابسته و نهادهای حقوق بشری صحنهگردان جنگ سوریه
نگاهی به عوامل پشتپرده بحران سوریه نقش پررنگ سازمانهای حقوق بشری و رسانههای وابسته به غرب در بحران این کشور را نشان میدهد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، کتاب «جنگ کثیف سوریه؛ تغییر نظام و مقاومت» توسط تیم اندرسون نویسنده و پژوهشگر استرالیایی تألیف شده که دارای 13 فصل است. هر فصل این کتاب به ابعاد مختلف شیطنتها و مداخلات کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا در جنگ ضد دولت سوریه اشاره میکند. این کتاب موفق شده بخش قابل توجهی از پشتپرده مداخله غرب و آمریکا در کشتار صورتگرفته در سوریه را فاش کند که تاکنون بالغ بر یک میلیون نفر در آن کشته شدهاند.
بررسی جنگ تبلیغاتی و رسانهای غرب، بررسی تحولات درعا در ابتدای ناآرامیها، انجام کشتارهای جمعی متعدد، نقش آمریکا در بازتولید گروههای تروریستی بهویژه داعش، ادعاهای غربی در انجام حملات شیمیایی، تأثیر تحریمهای آمریکا بر سختتر شدن زندگی مردم سوریه و نقش پروژه خاورمیانه بزرگ و هرجومرج خلاق آمریکا در حوادث سوریه از جمله مسائل بررسیشده در این کتاب است.
چکیده:
ــ رسانههای غربی همواره نقش پررنگی در طولانی شدن جنگ سوریه از سال 2011 داشتهاند.
ــ گسترده شدن دنیای اینترنت و دسترسی به آن، فضای تازهای برای رسانههای غربی و مخالف دولت سوریه فراهم کرد.
ــ همراهی و همکاری سازمانهای غیردولتی حقوق بشر با این رسانهها بسیار قابل توجه است.
ــ سازمانهای جهانی مانند عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر نیز به نشر داستانهای ساختگی ضد دولت سوریه دامن میزنند.
ــ برخی سازمانهای غیردولتی مختص به سوریه که در آمریکا تأسیس شدهاند نیز کنار سازمانها و رسانههای مخالف دولت سوریه فعالیت میکنند.
ــ این سازمانهای غیردولتی حامی و مشاور مداخله غرب در بحران سوریه بوده و بخش جداناپذیر سیاستهای کشورهای امپریالیسم بهشمار میآیند.
ــ رسانههای غربی مخالف دولت سوریه و برخی سازمانهای غیردولتی در تلاش برای ارائه یک چهره انسانی از تروریستها هستند.
ــ تکنیکهای فریبنده این رسانهها و سازمانهای غیردولتی کاملاً قدیمی و تکراری شده است.
فصل ششم- رسانهها و سازمانهای همراه افراط گرایان سوریه
از ابتدای شروع بحران سوریه در 2011، رسانههای غربی و مخالف دولت این کشور با تبلیغات مغرضانه خود نقش مهمی در طولانی شدن جنگ کثیف ضد سوریه داشتند که در این میان همراهی سازمانهای حقوق بشر جهانی با گروههای تروریستی در سوریه بسیار قابل توجه است.
رسانههای غربی و سازمانهای حقوق بشر همواره نقش اساسی در جنگ تبلیغاتی ضد سوریه داشتهاند. در واقع در قرن بیست و یکم، اداره یک جنگ بدون داشتن یک ارتش واقعی متشکل از این همکاران (رسانهها و سازمانهای حقوق بشر) امکان پذیر نیست. در همین راستا پنتاگون در سالهای اخیر اهداف بلندپروازانهای از جمله تسلط رسانهای، اقتصادی و فرهنگی و نیز تسلط نظامی را در سرداشته است.
مفهوم روزنامه نگارهمراه پس از جنگ عراق در سال 2003 مشهود شد؛ در این زمان روزنامه نگاران غربی، نیروهای جنگی آمریکا را همراهی میکردند. این روزنامه نگاران فقط از نظر فیزیکی، همراه نیروهای آمریکا نبودند؛ بلکه به جمع آوری اطلاعات و مشخص کردن چارچوب کلی از فعالیت های پشت پرده آنها پرداخته و هر روز به طور مستقیم با نیروهای اشغالگر آمریکا در عراق ارتباط داشتند.
این روزنامه نگاران اعتراف کردند که تنها بخش محدودی از درگیریها را بازتاب می داده اند اما نسبت به عملکرد خود دید مثبتی داشتند. بررسیها همچنین نشان می داد که روزنامه نگاران آمریکایی در جنگ عراق که همراه و همسوی نیروهای آمریکا بودند با سایر روزنامه نگارانی که چنین نقشی نداشتند، به شکلی متفاوت از یکدیگر به نشر و انعکاس اخبار می پرداختند.
اینترنت؛فرصتی بزرگ برای گسترش جنگ تبلیغاتی غرب ضد سوریه
اما منظور از مسئله تفاوت در انتشار و انعکاس اخبار چیست؟ عصر اینترنت، دروازههای جدیدی به روی شبکههای رسانهای جدید با امکانات متنوع و مستقل گشوده است.اما باید اشاره کنیم که قدرتهای بزرگ امپریالیسم در این زمینه بسیار هوشمندانه عمل می کنند. این قدرتها از خلال تعاملات پویا با گروههای سرمایه گذاری به منظور تشکیل یک ائتلاف قدرتمند در سطح جهانی، انحصار رسانه ای را به دست گرفته اند. برتری انحصار رسانه ای این قدرتها از خلال تسلط بر فضای دیجیتال و موتورهای جستجو(گوگل) و محتوای تاثیرگذار آنها افزایش یافته است.
در این میان تعداد زیادی از سازمانهای غیردولتی به ویژه سازمانهایی که در زمینه حقوق بشر فعالیت می کنند، در فضای اینترنتی حضور موثر دارند. بخشی از این سازمانها واقعا مستقل هستند، اما بخشی دیگر تحت حمایت و بخش جداناپذیر قدرتهای بزرگ به شمار می روند.
نقش رسانههای لیبرال در بحران سوریه
در واقع رسانههای همراه به نوبه خود نقش مهمی در جنگهای سری دارند. شورش اخیر فرقه گرایان در سوریه که با جذب حمایتهای زیاد خارجیها همراه بود، نمونه بارز این مسئله است. در این میان ادعاهای مبلغین پروژه حمایت از دموکراسی و انقلاب و نیز حمایت از کودکان در بیشتر حالتها ناشی از سیاست غرب بود که به گسترش جنگ کمک می کرد. در حقیقت رسانههای لیبرال و تعدادی از سازمانهای غیردولتی مامور تغییرنظام سوریه به شمار می آمدند که قدرتهای بزرگ امپریالیسم اقدام به آن کرده بودند.
به نظر می رسد که رسانههای لیبرال مانند شبکه الجزیره و روزنامه انگلیسی گاردین که از حمله واشنگتن ضد عراق در سال 2003 انتقاد می کردند، نقش اصلی در تحریک حملات علیه سوریه دارند. همچنین منابع ناشناس مرتبط با شبکه ای از گروههای مستقر در آمریکا مانند سازمان دیده بان حقوق بشر و سازمان حقوق بشری آواز و موسسههای آنلاینی مانند کلاه سفیدها و کمپین سوریه، همگی در راستای همین هدف عمل می کردند.
سازمانهای حقوق بشری، بزرگترین شکارچیان جنگ لیبرال
برخی از سازمانهای غیردولتی لیبرال، نقش اصلی در جنگ تبلیغاتی ضد سوریه دارند.کنث روث مدیر اجرایی سازمان دیده بان حقوق بشر بارها در صفحه توییتری خود در تلاش برای وصل کردن بشار اسد به جنایتهایی ضد غیرنظامیان بوده است. روث در این زمینه تا جایی پیشروی کرد که مدعی شد رئیس جمهور سوریه از حمله هسته ای آمریکا ضد ژاپن در سال 1945 حمایت کرده است.همه اینها درحالی است که کنث روث به تامین بودجه مالی و آموزش گروههای افراط گرا در سوریه توسط آمریکا هیچ اشارهای نمی کند.
در این میان سازمان عفو بین الملل نیز به ماموریت واشنگتن در تغییر نظام سوریه پیوست. این سازمان نیز یکی دیگر از سازمانهای غیردولتی است که در سال 1961 با نوشتن نامههایی در حمایت از زندانیان آزادی بیان تاسیس شد که اخیرا به سمت سیاستهای کشورهای بزرگ گرایش پیدا کرده است. این سازمان نیز با استناد به منابع مغرضانه و مرتبط با گروههای مسلح در سوریه، به انعکاس وارونه جنگ سوریه پرداخته است.
درحقیقت سازمان دیده بان حقوق بشر و سازمان عفو بین الملل، تنها همراهان آمریکا در بحران سوریه نیستند. این دو سازمان با وجود اینکه بودجه مالی خود را به طور مستقیم از آمریکا دریافت نمی کنند، اما پیوندهای محکمی با آن دارند. سازمان عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر از نظر مالی توسط گروههای مختلف موسسههای آمریکایی تامین می شوند.
آنچه که بر وخامت اوضاع سازمان دیده بان حقوق بشر تاکید می کند این است که این سازمان در سال 2010، حدود صد میلیون دلار از یک تاجر میلیاردر طرفدار رژیم صهیونیستی دریافت کرده است.
حمایت سازمانهای حقوق بشری از مداخله آمریکا در سوریه
در هر صورت سازمان دیده بان حقوق بشر نیز مانند سازمان عفو بین الملل، نه تنها مخالفتی با مداخله غرب در اساس مبانی حقوق بشر و قوانین بین المللی ندارد بلکه در زمینه چگونگی این دخالتها، به غرب مشاوره نیز می دهد.این سازمان با اقدام خود در حمایت و ایجاد بهانههای جنگی و توجیه اشغال نظامی در خاورمیانه، کاملا رسوا شده است. در دوره پیش از جنگ اول خلیج فارس و در سال 1990-1991 سازمان عفو بین الملل داستانی موهوم از یک دختر نوجوان منتشر کرد که طبق این روایت، دختر ادعا می کرد که نیروهای عراقی، پرستارها را در بیمارستان کویت می دزدند و کودکان را در کف بیمارستان رها می کنند تا بمیرند. بعدها مشخص شد که این داستان کاملا ساختگی بوده و آن دختر، دختر سفیر کویت بوده است.
به طور کلی،رسانههای لیبرال همواره بخش جدانشدنی برنامههای جنگی به شیوهای خاص هستند.در میان داستانهای بی بی سی و گاردین و نیویورک تایمز در راستای دشمنی با سوریه، تشخیص ننگ و رسوایی شبکه الجزیره کار دشواری نیست. بسیاری از روزنامه نگاران شبکه الجزیره هم زمان با حوادث سوریه و مصر، در اعتراض به عملکرد این شبکه از فعالیت در آن استعفا دادند. برای مثال غسان بن جدو خبرنگار لبنانی تونسی تبار شبکه الجزیره نیز پس از مدت کوتاهی از شروع درگیریهای سوریه از فعالیت در این شبکه استعفا داد. وی اظهار کرد که این شبکه میزبان آمریکایی هایی است که از دولت سوریه انتقاد و از رژیم آل خلیفه در بحرین حمایت می کنند و این امر غیرقابل قبول است.
درسال 2015 که قدرتهای غربی و هم پیمانان آنها در حاشیه خلیج فارس تلاش می کردند تا یک فاصله کاذب میان تعریف گروههای تروریستی و انقلابیون اعتدال گرا قائل شوند، شبکه الجزیره انگلیسی زبان به کارمندان خود آموزش داده بود که جبهه النصره را که یک امتیاز رسمی در القاعده دارد و یکی از بزرگترین گروههای تروریستی جهان است، به عنوان بخشی از گروه القاعده معرفی نکرده و این گروه را جزء گروههای مخالف بشار اسد در سوریه نشان دهند.
تکنیکهای فریبنده رسانههای غربی
در زمانی که همه رسانههای غربی در راستای یک جنگ جدید بسیج شده اند، به نظر می رسد که رسانههای لیبرال در این میان به شکلی خاص نقش یک منجی را برای آنها در این جنگ تبلیغاتی ایفا می کنند. لازم به ذکر است که بیشتر تکنیکهایی که آنها در ادعاهای خود به کار می برند، کاملا قدیمی است. آنها در وهله اول به تحریف چهره طرف مقابل از خلال صدای مخالفان می پردازند و پس از آن اصرار زیادی بر ارائه داستانهای اشتباه و ساختگی دارند و مدام این کار را تکرار می کنند. برای مثال، بی بی سی در اواخر سال 2015 و در مدت بیش از چهار سال از جنگ در سوریه، یکی از دروغگویان اصلی در رابطه با درگیریهای سوریه بوده است. این شبکه همواره از زمان شروع درگیری ها ادعا می کرد که ارتش سوریه به کشتار تظاهرات کنندگان پرداخته و شورشیان نیز به منظور دفاع از خود مجبور به استفاده از سلاح می شوند.
سعودیها از سالها قبل اعتراف کردند که شورشیان فرقه گرا در درعا را از زمان آغاز بحران سوریه در مارس 2011 تسلیح می کردند.اما در این میان بی بی سی ادعا کرد که ترکیه، عربستان و قطر از اعتدال گرایان اهل سنت حمایت می کنند. همچنین جوبایدن معاون ریاست جمهوری سابق آمریکا و مارتین دیمبسی رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا در سال گذشته به صورت علنی اعتراف کردند که ائتلاف منطقه ای آنها یعنی ترکیه و عربستان و قطر، بودجه مالی همه گروههای افراط گرا و از جمله گروه تروریستی داعش را تامین می کنند. بنابراین باید اشاره کنیم که برابر دانستن اعتدال گرایان سنی و گروه های افراط گرا که بی بی سی مدعی این مسئله است، در واقع نوعی تلاش گمراه کننده و فریبکارانه است. تکنیک سوم این رسانهها، ورود مستقیم و یا تحریک و یا تهمت زدن است.
در این راستا لازم است تا به ماه اول از آغاز بحران سوریه در 2011 اشاره کنیم. در آن زمان ارتش سوریه با گردان فاروق که تابع ارتش آزاد سوریه در شهر حمص است درگیر شد. داستانهای دانی عبدالدایم جوان انگلیسی-سوری بازتاب زیادی در شبکههای سی ان ان و اسکای نیوز و العربیه داشت. این جوان ادعا می کرد که غیرنظامیان به شکل کورکورانه ای در بمباران حمص کشته می شوند. اما مستندات ویدئویی نشان داد که دانی در واقع داستان پردازی کرده و صداهای موجود در فیلم نیز در استدیو ضبط شده است.
سیاه نماییهای بی بی سی
علاوه بر اینها تعدادی از روزنامه نگاران غربی به شکل غیرقانونی به منظور جمع آوری اخبار وارد سوریه شده و در انتشار اخبار خود اظهار می کردند که گروههای فرقه گرا در واقع مبارزان راه آزادی در سوریه هستند. در این میان شبکه ان بی سی در سال 2012 مدعی شد که یک گروه پنج نفره از روزنامه نگاران که رهبری آنها را شخصی به نام ریچارد انگل برعهده داشت، توسط شبه نظامیان شیعه طرفدار بشار اسد و حزب الله ربوده شده اند و داستانهایی نیز از شکنجه این روزنامه نگاران مطرح کرد.اما پس از چندسال نیویورک تایمز کشف کرد که این روزنامه نگاران توسط عناصر جنایی فرقه گرایان تابع ارتش آزاد سوریه ربوده شده بودند.
به طور طبیعی،بی بی سی و سایر رسانههای غربی در بیشتر اوقات به تکرار این دروغها و سیاهنماییها می پردازند و حتی منابع مغرضانه ای که این شبکه در نشر اخبار خود در رابطه با بحران سوریه استفاده می کند، منابع فرقه گرا هستند. اما سازمان دیده بان حقوق بشر سوریه که مقرآن در ایالات متحده است، دائما به دنبال تکرار ادعاهایی مبنی بر حمله دولت و ارتش سوریه ضد غیرنظامیان است و آن را از زبان فعالان بیان می کند. بی بی سی هیچ اشاره ای به تخلیه مردم توسط ارتش از مناطقی که تروریستها بر آن مسلط شده بودند نکرده و حتی مجموعه ای از اتهامات ضد رئیس جمهور سوریه به راه انداخت. این شبکه ادعا می کرد که بشار اسد مسئول پیشروی های داعش و القاعده و نیز مسئول خون همه کسانی است که در جنگ کثیف ضد سوریه کشته شده اند.
در این میان رسانههای استرالیایی نیز طبق روال بی بی سی، داستانهای زیادی از حملات ارتش سوریه با بشکههای انفجاری در غوطه الشرقیه و مناطق تحت سیطره النصره و داعش مطرح می کردند. برای مثال بنگاه خبر پراکنی استرالیا (ای بی سی) در آگوست 2015 با انتشار خبری مدعی شد که بین 80 تا 100 غیرنظامی در حملات هوایی به دوما کشته شده اند. قابل توجه است که منبع خبری ای بی سی در رابطه با درگیریهای سوریه فرقه گرایان بودند که سازمان دیده بان حقوق بشر، پرچم آنها را بالا برده است.علاوه بر این بیشتر رسانههای دیگر استرالیایی نیز به گسترش ادعاهای کاخ سفید مبنی بر اینکه رئیس جمهور سوریه دستور پرتاب گاز روی کودکان را داده است، می پرداختند.
تلاش غرب برای ارائه چهره ای انسانی از تروریستهای سوریه
علاوه براینها، داستانهای ساختگی غرب در تلاش برای ارائه یک چهره انسانی از تروریستهای تحت حمایت خودشان بود.این رسانهها اظهار می کردند که اعضای ارتش سوریه به جای اینکه به فکر دفاع از کشورشان باشند، در واقع وفادار به بشار اسد هستند. در مارس 2014 رسانههای انگلیسی به اقدام یک فرد انتحاری پاکستانی-انگلیسی به نام وحید عبدالمجید پرداختند.وی راننده یک خودرو زرهی حامل مواد منفجره بود که موضع ارتش سوریه در حلب را هدف گرفت. در این زمان بی بی سی تصویری از این فرد که پدره فرزند بود 41 سال سن داشت پخش کرد. در این تصویر، عبدالمجید درحال سرو شیرینی برای کودکان خود بود. بی بی سی با استفاده از اظهارات حافظ برادر این تروریست، ادعا کرد که وی یک قهرمان بود و نه تروریست.
یکی دیگراز داستان های قابل توجه این رسانه ها، داستان مربوط به یک جوان انتحاری ازبکستانی است که تصویر او را در حال گریه قبل از اجرای ماموریتش در سوریه نشان می دهد. در این تصویر،سایر تروریستها وی را در آغوش گرفته و به او تبریک می گویند که قرار است شهید شود. یکی از دوستانش به وی می گوید که جعفر، برادرم نگران نباش، هرگاه ترسیدی خدا را به یاد بیاور و جعفر نیز می گوید که من تنها می ترسم قبل از مرگم موفق به انجام ماموریت خود نشوم. همه اینها در حالی است که این رسانهها هیچ اشاره ای به سوریهایی که به دست این تروریست کشته شدند،نکردند.در واقع در دیدگاه رسانه های نژادپرست غربی، مردم سوریه از حقوق انسانی برخوردار نیستند. همچنین در همین راستا، نشریه آمریکایی فورن افرز مقاله ای را منتشر کرد که به بررسی و تحقیق درباره 50 تن از افراط گرایان احرار الشام و النصره در کنار چندین تن از شیوخی که در عربستان سعودی آموزش دیده اند پرداخته و آنها را مردمی معرفی می کرد که به دنبال حمایت از دموکراسی هستند.
سازمانهای غیردولتی و جنگ بشردوستانه
اگر بخواهیم از سازمان دیده بان حقوق بشر و سازمان عفو بین الملل صرف نظر کنیم، مجموعه جدیدی از سازمانهای غیردولتی وجود دارند که مختص سوریه بوده و بخش بزرگی از آنها به صورت اینترنتی فعالیت می کنند و در آمریکا تاسیس شده اند. کلاه سفیدها و کمپین سوریه و صدای آزاد سوریه و موزیک سوریه همگی مجموعه های جدیدی هستند که بودجه مالی آنها توسط جرج سوروس میلیاردر صهیونیستی آمریکایی که مجارستانیالاصل است تامین می شود.
سازمان غیردولتی و جهانی آواز که مجموعه ای فعال در زمینه حقوق بشر دارد، در کمپین های اینترنتی خود به مسائل بین المللی و به ویژه مسائل مربوط به فلسطین و رژیم صهیونیستی می پردازد.در این میان بسیاری از صهیونیستها معتقدند که جرج سوروس و سازمان آواز مدعی دشمنی با اسرائیل هستند. اما برای اینکه بیشتر با رویکرد آواز آشنا شویم باید اشاره کنیم که این سازمان، تلاش می کند تا خودش را مدافع حقوق فلسطینیها نشان دهد و درعین حال بر بیشتر امتیازات نژادی خود در کیان صهیونیستی محافظت می کند. برای مثال این سازمان در سال 2011 در یک نوار ویدئویی به انتقاد شدید از اقدامات استعماری رژیم صهیونیستی در رابطه با شهرک سازی در سرزمینهای اشغالی پرداخت و در همین حال هم مقاومت فلسطین را محکوم به استفاده از خشونت کرد.
درهرحال تا زمانی که ایدئولوژی فرقه گرایان از گروههای مختلف و وهابیون، تجزیه و تسخیر باشد؛ همه گروههای رژیم صهیونیستی از آنها حمایت خواهند کرد. به همین علت می بینیم که هماهنگی ویژه ای میان این گروهها و سازمانهای جدید با افراط گرایان وجود دارد.
عملکرد سازمان آواز و کمپین سوریه و کلاه سفیدها در رابطه با بحران سوریه نیز تقریبا مانند سازمان دیده بان حقوق بشر است. برای مثال، آواز در سال 2013 ادعا می کرد که در سوریه زنان را مجبور می کنند تا مانند سپرهای انسانی در برابر تانکها بایستند و نیز توسط نیروهای ارتش مورد تجاوز قرار بگیرند. این درحالی است که افراط گرایان مخالف ارتش سوریه به طورعلنی به ربودن و تجاوز به زنان و دختران سوری افتخار می کنند.
سازمان کلاه سفیدها که به نام دفاع مدنی سوریه نیز معروف است توسط شخصی به نام جیمز لو مسوریر افسر سابق و مشاور اطلاعاتی ارتش انگلیس که از ابتدای سال 2013 آموزشهای اولیه به داوطلبان در سوریه را آغاز کرد اداره می شود. این سازمان منبع تامین بودجه مالی خود را پنهان کرده اما گفته می شود که بخش زیادی از بودجه آن توسط اداره توسعه بینالمللی آمریکا و دولت انگلیس تامین می شود. به نظر می رسد که فعالان سوری مرتبط با کلاه سفیدها و کمپین سوریه، در مناطق تحت سیطره جبهه النصره فعالیت و به این سازمان کمک میکنند.
به طور کلی رسانهها و سازمانهای غیر دولتی که از طمع ورزی های استراتژیک قدرتهای امپریالیسم حمایت می کنند، نقش اساسی در تبلیغات جنگ کثیف ضد سوریه دارند. همه این رسانهها در کنار یکدیگر در راستای تغییرنظام سوریه فعالیت می کنند. هم چنین سازمانهای حقوق بشر مانند عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر نیز اتهامات و اکاذیب آنها را با تکیه بر اطلاعات فریبنده از گروههای تروریستی القاعده ضد دولت سوریه تایید میکنند. این سازمانها توجهی به انتقاداتی که ضد آنها می شود ندارند و مدیران و مشاورانشان نیز از وزارت خارجه آمریکا میآیند و میروند.
ادامه دارد...