نگاهی به مطالب ستون نویسهای ترکیه| سیاست خارجی ترکیه٬ از کجا به کجا؟
در سال ۲۰۰۸ میلادی٬ از مجموع ۱۹۲ کشور جهان٬ ۱۵۱ کشور به عضویت ترکیه در شورای امنیت سازمان ملل متحد رای دادند اما در سال ۲۰۱۴ نتوانستیم انتخاب شویم.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ستوننویسهای روزنامههای ترکیه که در زبان ترکی از آنها به "گوشهنویس" یاد میشود٬ بخشی از فعالان رسانهای توانمند و اثرگذار هستند که معمولاً یادداشتهایشان تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی و معادلات حزبی ترکیه میگذارد.
تسنیم تلاش میکند تا با انتخاب گزینههای قابل توجهی از نوشتههای ستوننویسهای ترکیه تصویری کوچک از تحولات سیاسی٬ فعالیتهای رسانهای و هدایت افکار عمومی این کشور را به دست دهد.
سیاست خارجی ترکیه٬ از کجا به کجا؟
طاها آک یول/ روزنامه قرار
سیاست خارجی ترکیه پس از گذراندن یک مقطع خوب و سرشار از پیروزیهای کوچک و بزرگ٬ حالا به مقطع تاریخی جدیدی رسیده که سرشار از مشکلات است.
امروزه ما در سیاست خارجی کشورمان شاهد بروز مشکلات جدیدی هستیم که راه بر پیروزیهای کشور میبندد.
در دورانی که سیاست خارجی موفقی داشتیم٬ اعتبار ترکیه در سطح بینالملل بسیار بالا بود و روابط دوستانه با کشورهای مختلف داشتیم و بیش از 20 میلیارد دلار سرمایه خارجی هر سال به ترکیه وارد میأشد.
به خوبی به خاطر دارم که در سال 2007 میلادی و در دورانی که اردوغان نخست وزیر بود٬ در قرائت برنامههای حکومت٬ به چنین نکتهای اشاره کرد:«هدف ما برای عضویت کامل در اتحادیه اروپا٬ آثار و برکات بسیاری برای کشور فراهم میآورد. ما در این مسیر به این موضوع پایبند هستیم که در تأمین حقوق شهروندان٬ آزادی بیان و حاکمیت حقوق در سطح کشور و منطبق شدن با استانداردهای بین المللی حقوق٬ گامهای لازم را برداریم و تمام سازمانها و نهادهای دولتی و بخش خصوصی کشور نیز باید به چنین اهدافی پایبند باشند چرا که این هدف در آینده٬ دیگراقدامات ما را نیز شکل میدهد.»
تنها چند ماه بعد از قرائت این متن توسط اردوغان و در سال 2008 میلادی٬ جهان پیام ترکیه را دریافت کرد و کشورمان به عنوان عضو موقت شورای امنیت٬ انتخاب شد.
همچنان که میدانیم انتخابات اعضای موقت شورای امنیت سازمان ملل متحد٬ هر دو سال یک بار برگزار میشود و این انتخابات در داخل سازمان ملل در واقع٬ گونهای مسابقه دیپلماتیک بین کشورهای مختلف جهان است و برای آن که موازنه در سطوح مختلف کشورها مراعات شود٬ مناطقی تعیین شدهاند که میتوان در آنها همچون یک عضو وارد رقابت شد. در آن سال٬ ترکیه در گروه غرب اروپا عضو شد و از مجموع 192 کشور جهان 151 کشور به عضویت ترکیه در شورای امنیت سازمان ملل رای دادند که به باور من یک پیروزی بزرگ در تاریخ دیپلماسی کشورمان بود.
آن روزها من در روزنامه ملیت قلم میزدم و به خوبی به خاطر دارم که در سرمقاله خود به این مساله اشاره کردم که به عنوان عضو ناتو در مسیر عضویت کامل اتحادیه اروپا٬ از اتحادیه عرب گرفته تا کشورهای آسیا٬ آفریقا و آمریکای لاتین از بسیاری کشورها به ما رای مثبت دادند. در همان سرمقاله به این نکته نیز اشاره کرده بودم که اسرائیلیها معتقدند ترکیه تنها کشوری است که میتواند اسرائیل را به سوریه نزدیک کند و به همین خاطر آنها هم برای عضویت ما رای مثبت دادند.
در آن دوره عبدالله رئیس جمهور بود٬ پست نخست وزیری در اختیار اردوغان بود و علی باباجان نیز به عنوان وزیر امور خارجه فعالیت می کرد. آن پیروزی محصول سه سال فعالیت جدیاش بود و یک قرارگاه ویژه برای دستیابی به این پیروزی دیپلماتیک در مجلس ملی ترکیه ایجاد کرده بود که در آن با همه افراد و گروهها رایزنی میکرد.
دیروز علی باباجان را دیدم و به یاد آن دستاورد دیپلماتیک با او صحبت کردم. از او پرسیدم که چگونه از آن واقع یاد میکند ؟ در پاسخ به من گفت: این پیروزی دیپلماتیک در واقع پاسخی به تصویر و اعتباری بود که ما از ترکیه به جهان نشان دایم.
اما حالا باید پرسید اگر در روزگار امروز ترکیه بخواهد یک بار دیگر برای کسب عضویت موقت شورای امنیت سازمان ملل متحد نامزد شود٬ چند رای میآورد؟ قبل از این که به این سوال پاسخ دهید٬لازم میدانم یادآوری کنم که در سال 2014 یک بار دیگر وارد این رقابت شدیم اما شکست خوردیم و کسی به ما رای نداد. ما تجربه یکصد و پنجاه سال دیپلماسی مدرن داریم و راه چارهای وجود ندراد غیر از این کهخ روابط خود را با کشورهای مختلف تقویت کنیم.
اردوغان٬ آماده افشاگری در مورد گل ودیگران
عبدالقادر سلوی/ روزنامه حریت
رجب طیب اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه در مراسم هجدهمین سالگرد تاسیس حزب خود سخنانی بر زبان آورد که از بسیاری جهات اهمیت استراتژیک داشت و میتواند ظرایف و پیچیدگی تنشهای سیاسی امروز را روشن کند.
بخشی از سخنان او که باید همچون گوشواره از گوش اعضای این حزب آویزان شود٬ سخنرانی در مورد سرنوشت حزب بود. اردوغان گفت: آکپارتی فقط در صورتی شکست میخورد که از هویت فعلی خود خارج شود. مانند همان افرادی که از ما جدا شدند و به نقاط دیگری رفتند اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. بنابراین شکست آکپارتی در این است که هویت خود را کنار بگذارد. این سخن اردوغان از آن جهت مهم است که همین حالا هم در سطح جامعه و مردم از این موضوع صحبت میکنند که حزب عدالت و توسعه نیاز به بازگشت به تنظیم مجدد کارخانه دارد. بنابراین حرفهیا اردوغان را باید همچون یک آینه قدی در نظر آورد که انعکاسی از واقعیت های امروزاین حزب است.
دومین پیام مهم اردوغان در سخنرانی سالگرد تاسیس حزب عدالت و توسعه پیامهای او خطاب به سه تن از رفقای سابق بود: عبدالله گل رئیس جمهور سابق٬ احمد داوود اوغلو نخست وزیر سابق و علی باباجان معاون سابق نخست وزیر و وزیر سابق اقتصاد. یعنی 3 فردی که به مدت زمانی طولانی با اردوغان در مسیر فعالیتهای سیاسی و اجرایی همراهی و رفاقت کرده بودند.
اردوغان در سخنرانی خود خطاب به آن سه نفر گفت: در دفاتر و آرشیوهای ما نکات و مطالب بسیاری وجود دارد که به وقت خود آنها را به اطلاع مردم خواهیم رساند. مردم ما باید بدانند که چه کسانی از کجا آمدهاند و چه روابطی داشتهاند. ما این اطلاعات را به زودی افشا خواهیم کرد تا مردم مسیر غلط را انتخاب نکنند.
پیام اردوغان روشن است و میخواهد بخشی از روابط خواص گل٬ بابا جان و داوداوغلو را با چهره ها و جریانات سیاسی دیگر افشا کند.
بگذارید سربسته بگویم به زودی تمام توان و قدرت اردوغان بر این مسئله متمرکز خواهد شد که در مورد تاسیس حزب جدید توسط این افراد٬ دست به اقدامات جدی بزند و در این راستا افشاگریهای مهمی خواهد کرد.
اردوغان٬ به سران حزب خود و سمئولین شاخههای استانی توصیه کرد٬ کادرها و مسئولین جدیدی را به حزب بیاورند که از لحاظ شخصیتی و منش فردی و سیاسی٬ شبیه خلیفه دوم باشند.
ظاهرا اردوغان به دبنال آن است که در کنگره پیشِرو٬ خون تازهای به رگهای حزب خود تزریق کند و هدف او از این اقدام و همچنین هدفش از هجوم سخت و قاطعانه به رفقای سابق یعنی عبدالله گل و دیگران٬ این است که از حالا٬ مسیر پیروزی در انتخابات سال 2024 را هموار کند.
ترکیه و درسهای ادلب
آکدوغان اوزکان/ پایگاه خبری تحلیلی تی 24
پیشروی سریع ارتش سوریه و فتح خانشیخون توسط نظامیان این کشور٬ یک تحول میدانی مهم بود که تا حد زیادی٬ ترکیه را نیز غافلگیر کرد و این موضوع نشان میدهد که قدرت نظامی سوریه در مناطق نزدیک به ادلب٬ بیشتر و بیشتر شده است.
بدون تعارف باید پذیرفت که خان شیخون برای ادلب حکم دروازه قلعه را دارد و اهمیت استراتژیک ادلب٬ حتی بر اهداف ترکیه در شرق فرات نیز اثر می گذارد. لذا ترکیه باید از این رویدادها درس بگیرد و دست به این قادامات بزند:
1. نباید فتح اراضی جدید و گسترش قلمرو در شمال سوریه به اولویت نخست ترکیه تبدیل شود. بلکه لازم است پیش از هرچیز٬ به راهکارها و تدابریی اندیشده شود که مانع از به راه افتدن موج جدید آورارگان سوری به سوی ترکیه باشد.
2. آنکارا باید هیات تحریرلشام را اقناع کند که دست از بزرگراههای مسیر 4 و 5 بردارد.
3. احتمالا پس از کنترل کامل خان شیخون٬ هدف بعدی ارتش سوریه٬ اراضی شمال لاذقیه باشد. در نتیجه ترکیه باید تدابیری بیاندیشد که نقاط دیده بانی ما در آن منطقه٬ مخاصره نشوند.
4. زمانبندی اقدامات ترکیه در ادلب٬ با روسیه منطبق و هماهنگ شود.
انتهای پیام/