اصفهان| روایتی از خوشرویی شهید مدافع حرمی که از کودکی آرزوی شهادت داشت
شهید علیرضا نوری همیشه لبخند به لب داشت، صداقتش زبانزد تمام کسانی بود که او را میشناختند؛ از همان بچگی آرزوی شهادت در سر میپروراند و آخرین روز سال ۹۳ به وصال معبود رسید و آسمانی شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، شهادت قصهای شیرین از بزرگ مردانی است که زندگیشان با دیگران متفاوت است، راه و نگاهشان کمی با بقیه فرق دارد و همین تفاوت است که زندگیشان را شنیدنی میکند و به دنبال شناخت بیشتر از آنها میرویم. میخواهیم بدانیم که بودند و چه شد که به این راه آمدند و آسمانی شدند.
اصلاً چگونه توانستند چشم بر دنیا و متعلقات آن و همه زیباییها و عزیزانشان ببندند و به میدانی رهسپار شوند که میدانند به سمت خداست. جایگاهشان در این دنیا را نادیده گرفتند و به سوی معبود پر کشیدند و برای این پر کشیدن هم لحظه شماری کردند.
شهدا قصهشان با بقیه فرق دارد برای همین است که نوع زندگیشان هم با ما متفاوت است. کتابهای شهدا را با اشتیاق میخوانیم و در نهایت درسهایی میگیریم که شاید نزد هیچ استادی نمیتوانستیم فرا بگیریم.
شاید قبل از شناخت شهدا برایمان سئوال پیش بیاید که این انسانها که زندگی ساده و بی آلایشی داشتند و توقعشان از دنیا تنها سجادهای برای راز و نیاز با خداست چگونه میتوانند به ما درس زندگی بدهند، اما زمانی که شروع به شناختن آنها و مطالعه زندگینامه این شهدا میکنیم درمییابیم که همین بی توقع بودن و متواضع بودنشان نخستین درسی است که به ما دادند و رفتند. شهدا نشان دادند که دنیای خاکی به هیچ نمیارزد و باید برای آسمانی شدن زندگی کرد.
یکی از همین شهدا که تاب زندگی زمینی را نداشت و برای آسمانی شدن تلاش کرد تا به آرزویش برسد شهید علیرضا نوری است. شهید نوری 5 مرداد 1366 در شهرستان تیران و کرون از توابع اصفهان بدنیا آمد و 29 اسفند 1393 در سوریه به شهادت رسید و در گلستان شهدای شهر نجف آباد به خاک سپرده شد.
درباره شهید مدافع حرم؛ علیرضا نوری
علیرضا در پنجمین روز مرداد سال 1366 در روستای خیرآباد (شهرستان تیران و کرون) به دنیا آمد. در یک خانواده روستایی و با ایمان قد کشید. تفریحاتش در دوران نوجوانی رفتن بر سر قبور شهدا و خواندن زیارت عاشورا بود. تحصیلاتش را تا مقطع دبیرستان در روستای خیرآباد به پایان رساند و سال 1381 ساکن نجفآباد شدند.
در تمام این سالها علیرضا عضو فعال بسیج بود و فعالیت میکرد. سال 1385 سربازیاش را در سپاه (پادگان مالک اشتر ارومیه) گذراند و بعد از گذراندن دوره نظامی در پادگان به استخدام سپاه درآمد و لباس مقدس سپاه را به تن کرد و در لشگر زرهی 8 نجف اشرف نجفآباد مشغول به فعالیت شد.
ستوان دوم پاسدار علیرضا نوری یکی از نیروهای گردان پیاده لشکر8 نجف اشرف در جنگ با تروریستهای تکفیری 29 اسفند 1393 در کشور سوریه (شیخ هلال) در سن 28 سالگی بر اثر اصابت ترکش به سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش بعد از انتقال به نجفآباد در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.
خدا را شکر که با شهادت از دنیا رفت
همسر شهید علیرضا نوری در مورد اخلاق و منش این شهید گفت: شهید نوری خوش اخلاق و خوش رو بود و همیشه خنده به لب داشت، بعد از شهادتش هم کسانی که از او یاد میکنند از خنده رو بودنش میگفتند. او بخشنده بود و معمولا از کسی ناراحت نمیشد. همیشه با رفتار خوبش دیگران را متوجه اشتباهشان میکرد، از غیبت و دروغ بیزار بود و صداقت را در زندگی سرلوحه خود قرار داده بود.
آزاده عشوری افزود: علیرضا طوری رفتار میکرد که مطمئن بودم شهید میشود، حتی زمانی که وسایلش را جمع میکرد و گفت میخواهم به سوریه بروم، من گریه میکردم و میگفتم تو اگر بروی شهید میشوی.
وی ادامه داد: او خیلی خوشحال بود، چون پنج یا شش بار درخواست رفتن داده بود ولی قبول نکرده بودند. این دفعه که موافقت کرده بودند خیلی خوشحال بود و میگفت من شهید نخواهم شد، میروم و دوباره برمیگردم. الان هم میگویم اگر تقدیرش شهادت بوده، خدا را شکر که با شهادت از دنیا رفت.
روحیه و انگیزه بالای شهید نوری
همسر شهید نوری بیان کرد: یکی از سرداران زمان جنگ که با شهید نوری همرزم بود میگفت با وجود جوانی و علاقهای که به خانوادهاش داشت و با تمام دلتنگیها خیلی با روحیه و با انگیزه بود.
وی با اشاره به نحوه شهادت شهید نوری گفت: 20 روز سوریه بود و 29 اسفند 93 ساعت 8:45 صبح جمعه شهید میشود. زمان دقیقش را هم به خاطر این میدانم که لحظه شهادت ساعتش روی مچ دستش بوده و موج انفجار سبب میشود باتری ساعت بخوابد.
عشوری افزود: من میدانستم شهید میشود ولی بیشتر نگران اسیر شدنش بودم، خودش هم دوست نداشت اسیر و مجروح شود. من شش روز از ایشان خبر نداشتم و در این شش روز خیلی بیتابی کردم. قرار بود لحظه تحویل سال به من زنگ بزند و هیچ خبری از او نبود. میدانستم آدمی نیست بخواهد من را بیخبر بگذارد، بعد از شش روز به من گفتند مجروح شده و من منتظرم شنیدن خبرهای بعد بودم که داییام خبر شهادتش را به من داد.
اختصاص یک قسمت از مجموعه «ملازمان حرم» به شهید نوری
مجموعه «ملازمان حرم» کاری از تلویزیون اینترنتی نصر، درباره شهدای مدافع حرم بود و برای بهتر شناساندن آنها به مخاطب، به سراغ نزدیک ترین افراد به آنها میرفت. یکی از قسمتهای این مجموعه به شهید علیرضا نوری اختصاص داشت.
در این قسمت با آزاده عشوری همسر شهید علیرضا نوری گفتوگو شد و مخاطبان بیشتر با این شهید آشنا شدند. تهیه کنندگی این مجموعه به عهده سید هاشم موسوی بود و مخاطبان بسیاری نیز جذب خود کرده بود.
مزار شهید جوان، علیرضا نوری در گلزار شهدای شهر نجف آباد واقع است، مزار او محل زیارت دوستداران شهدا و نوجوانان و جوانانی است که شهدا را الگوی خود قرار داده و به دنبال شناخت بیشتر از آنها هستند.
علیرضا نوری یکی از شهدای مدافع حرمی است که با اخلاق خوب و تواضعش زبانزد تمام کسانی بود که او را میشناختند و حالا پس از شهادتش جوانان بیشتری او را میشناسند و کنار مزارش با او از هر دری میگویند و از او میخواهند که برای عاقبت بخیریشان دعا کند و شفاعشان را نزد خدای یکتا کند تا شاید آنها هم با شهادت از دنیا بروند و این سعادت بزرگ نصیبشان شود.
انتهای پیام/ ع