اگر گریه و احساسات نبود، اصلاً عاشورایی نبود
حجت الاسلام والمسلمین کرمی گفت: توصیهای که بزرگترها به ما کردند این است که روزی که یوم الحسرت و روز ندامت است، بیشترین حسرت انسان برای از دست دادن موقعیتهایی است که میتوانست به سیدالشهداء عرض ارادت کند و نکرد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام و المسلمین مصطفی کرمی در مورد موضوعات متعددی از جمله اهمیت برپایی مراسم عزاداری برای سیدالشهدا (ع)، لزوم پرداخت بیشتر به ویژگی اصحاب امام حسین (ع) و باید و نبایدهای دریافت صله صحبت کرده است که در ادامه مشروح این گفتگو از نظر می گذرد.
حاج آقای کرمی؛ بفرمایید چه شد که اهل وعظ و منبر شدید؟
حجت الاسلام و المسلمین کرمی: خلاصه اش این است که دست تقدیر حضرت حق و مشیت بالغهای که به هر حال حس میکنم این تشکیلات معنوی را مدیریت و سیاست میکند، ما را هم قبل از آنکه باشیم و انتخاب و ارادهمان باشد به عنوان خدمه ناچیز و ناقابل دستگاه اهل بیت (ع)، در نظر گرفت. در اصل این اتفاق در ظرف دیگری رخ داده و سهم اراده، اختیار و همت ما در این مسیر ناچیز و بیشتر عنایت پروردگار بوده است.
البته فکر میکنم این تقدیر را نه تنها برای من بلکه برای همه کسانی که به نحوی در تشکیلات حسین (ع) و در این عمارت معنوی و بنای روحانی سهم دارند و قدم بر میدارند، نوشته اند و پیمانه هر کسی مشخص است. ولی این به معنای رفع تکلیف و ترک مسئولیت ما نیست.
این انتخاب شدن خواه نا خواه یک تقدسی را در ذهن مخاطب به وجود می آورد. صحبت کردن درباره اش آن هم در روزگاری که همه زیر ذره بین هستند و نگاه منتقدانه به مسائل دارند، یک مقدار کار را سخت می کند.
حجت الاسلام و المسلمین کرمی: این یک نگاه بیرونی به این مسئله است؛ ما آن ظرفیت را نداریم که موضوع نفی و اثبات و ایجاد چیزی باشیم؛ به قول معروف آن ذره که هرگز به حساب ناید ماییم. من عرضم این است که حساب و کتاب دقیقی در میزان محاسبات به کار است که من و شما در اینجا نمیتوانیم قضاوت چندانی درباره آن داشته باشیم و خیلی سر از آن در نمیآوریم. اینکه این مقدار از عوارضی که به چشم میآیند و خیلی هم برجسته هستند و نمود دارند، چقدر از ارزش ها را کم و زیاد میکنند و چه مقدار دخیل است در انتخاب، بحث مفصلی است. من فکر میکنم که ما حوزه و عرصه نوکری اهل بیت (ع) را باید از سایر عرصهها جدا بدانیم؛ البته این به معنای این نیست که ما کاری نکنیم. باید نزاکت و طهارتی که لازمه عهده داری این منصب بسیار خطیر است را خود ما رعایت کنیم.
پیش از این بسیاری از جلسات مذهبی سخنران محور بودند؛ اما الان حدود دو دهه است که رغبت مردم برای حضور در جلسات مذهبی و نشستن پای منابر کم شده است. البته جلسات پرشوری هم داریم اما نمی شود آن را به همه هیئات مذهبی بسط داد. مقصر این امر چه کسی است؛ آیا منبری ها مقصرند؟ به طور کل دلیل این تغییر ذائقه ها چه بوده است؟
حجت الاسلام و المسلمین کرمی:من نمیپذیرم که در دهه اخیر نسبت به دو دهه گذشته، اقبال عمومی به جنبه هیجانی جلسات عاشورایی بیشتر شده است. اصلاً مقوله عاشورا و کربلا داستانی است که این طور طراحی و تعبیه شده است. از روزی که این قصه به گونهای در نظام ملکوت طراحی شد، قرار بود که از بعد هیجانی، عاطفی و احساسی آن صیانت و حفاظت بشود. چون این بعد، بعد هیجانی و احساسی است علی القاعده برقراری ارتباط با آن، از تفکر و تعقل کردن آسانتر بوده و یک راه سهل الوصول برای درک عظمت عاشورا و سیدالشهداست. ضمن اینکه مبانی و مبادی روانشناختی و جامعه شناختی آن از جریان وعظ و خطابه خیلی در دسترستر است. شما اگر بخواهید عواطف کسی را تحریک کنید، با حوزه احساس افراد ارتباط برقرار کنید زودتر به نتیجه می رسید یا سراغ قوه تعقل و تفکر فرد بروید؟
اگر گریه، هیجان و تحرک نبود، اصلاً عاشورا نبود
حضرت سیدالشهدا روی تحریک عواطف و تهییج هیجان تعمد داشته اند و در اصل مقوله کربلا و داستان عاشورا اینگونه طراحی شده که این شور، هیجان و تحرکات عاطفی و احساسی همیشه تبلور داشته باشد. اینکه عاشورا 1400 سال باقیمانده است، به خاطر همین هیجان و شور است؛ یعنی اگر این گریه، هیجان و تحرک نبود، اصلاً عاشورا نبود و بستر مستعد برای تبیین معارف اسلامی همین هیجان است. این هیجان در عین آنکه تعمدی است، هدف و مقصد نیست. این تحریک عواطف برای حرکت کردن به سوی تکلیف و وظیفه است و این بستر جایی است که انسان وارد حوزه اندیشه میشود و دنبال چراییها میگردد.
ذائقه جامعه عوض نشده، اما اقتضائات عوض شده است
در خصوص تغییر ذائقه مردم هم عوامل مختلف و متنوعی دست به دست هم میدهند. به نظر من گاهی این تغییرها انحراف نیستند؛ زیرا جامعه اقتضائاتی دارد. جامعه ما یک مرتبه جامعه جوانی شد و این تزریق منابع انسانی در این حجم متراکم بین سنین 16 تا 25 سال، تحریک عواطف و هیجانات را میطلبد و اگر کسی پیدا شود که بتواند این هیجان را کنترل کند، فبها المراد و نعم المطلوب. پس ذائقه جامعه عوض نشده، اما اقتضائات عوض شده است. ذائقه جوان همیشه مبتنی بر هیجان و تحرک بوده است؛ جوان دنبال مسائل احساسی است، مثلاً در موسیقی پاپ کسانی که بی محتواترین، سخیفترین و مبتذلترین آثار را دارند، در بین گروه سنی 16 تا 22 سال بیشتر شنیده میشوند. اما در تشکیلات سیدالشهدا (ع) با ذائقه شناسی و مخاطب شناسی جلوی هرز رفتن این منبع انسانی گرفته شده است. ذاکران اهل بیت (ع) در این عرصه متناسب با اقتضائات جوانان کار کرده اند و در دهه اول عاشورا موج سیالی از جوانان در تشکیلات حسینی هستند و تخلیه هیجان میکنند، شور میگیرند و عواطفشان را بروز میدهند. این خیلی خوب است، اما علی القاعده نمیتوانیم آنچنان که باید و شاید جوان را جذب حوزه اندیشه بکنیم. البته وقتی جوانان در بستر تشکیلات حسینی قرار میگیرند، پس از اینکه سن هیجان و غلیان احساسشان گذشت، در حوزه اندیشه تبدیل به انسان متفکر و متعمقی می شوند که دنبال چراییهای نهضت عاشورا میگردند. این تغییر ذائقه نیست و تغییر شرایط است.
چرا برخی افراد که با هیجان و شور وارد تشکیلات حسینی میشوند، پس از مدتی از این دستگاه جدا میشوند؟ در واقع جوان در آن سن هیجانی با شبهات و سوالاتی مواجه می شود که پاسخی برایش پیدا نمی کند و در نتیجه پس از مدتی از دستگاه سیدالشهدا فاصله می گیرد.
حجت الاسلام و المسلمین کرمی: وقتی داریم در خصوص عوامل سلبی و ایجابی بحث میکنیم، ما طلبه ها می گوییم اثبات شیء نفی ماعدا نمی کند. پس وقتی میگوییم یک جریان مهیج، محرک و پر نشاط داریم، بد نیست.مقام معظم رهبری در دیدار با مداحان فرمودند: «وقتی یک جوان ظرفیتی را در اختیار شما قرار میدهد، وقتی منبع فیاضی از منابع انسانی در اختیار فرد قرار میگیرد، انسان باید سعی کند به نحو شایسته و درخور آنها را اداره کند.» این حرف، حرف درستی است. ما ظرفیت مثبتی را در اختیارمان داریم، اما نحوه استفاده از این ظرفیت همان چیزی است که شما میگویید. باید در عین اینکه شور ایجاد شده است، شعور نیز به همین میزان و به موازات تأمین و تضمین بشود. این لازمه فهم قصه عاشوراست. ما در برخی مواقع وقتی صحبت از شعور میشود، میخواهیم شور را نفی کنیم اما این خبط بزرگی است.
در آستانه فرا رسیدن ایام محرم برخی افراد میگویند، چرا هیئت و روضه برپا میکنید؛ در عوض پول آن را به ایتام بدهید و به فقرا کمک کنید.
حجتالاسلام و المسلمین کرمی: این سخنان سازماندهی و برنامه ریزی شده است و راه به جایی نمیبرد. 1400 سال است که ذرهای خدشه در مجد و شکوه و عظمت سیدالشهداء وارد نمیشود. دوستان و رفقای ما به چنین سخنانی پاسخهای خوبی داده اند که در دسترس مردم هست؛ مثلاً ما میگوییم چرا روی این امر تمرکز میکنید؟ چرا نمیگویید پولی که در کشورهای دیگر صرف عیاشی میشود، برای کمک به ایتام و فقرا به کار بگیریم؟ چرا نمیگویید مبالغ هنگفتی که گاهی صرف مسائل حاشیهای میشوند، به فقرا داده شوند؟
ما در برخی مواقع پاسخ این پرسشها را داده و گفته ایم ریشه هر گرهای که باز شده، هر شکمی که سیر شده و هر برهنهای که پوشیده شده، هیئت بوده است. امروز بچه هیئتیها دنبال رفع مشکلات مردم هستند. فردی که خیلی متمول و متمکن است و به تشکیلات حسینی ایراد میگیرد، زبان اعتراض دارد؛ اما همت اقدام ندارد. فردی حرف قشنگی گفت مبنی بر اینکه همین آدمها که از نظر اقتصادی فرودست هستند، در ایام محرم دیگها را بار میگذارند و هیئتها را برگزار میکنند.منبر سنتی ترین، عتیقترین، کهنترین و شریفترین رسانه است
با مرور فرهنگ شیعه و با رسیدن به مباحث منبر و شعر میبینیم که اینها روزگاری حکم رسانه را داشتند و مفاهیم موضوعی مرتبط را منتقل میکردند؛ ولی در روزگار ما رسانههای جدیدی به وجود آمده اند که قابلیت و ساختار ویژهای دارند و گروهی از آنها برای ارزش زدایی از جلسات مذهبی، استفاده میکنند. ظرفیت رسانهای منبر برای خنثی سازی این حرکتها چیست؟
حجت الاسلام و المسلمین کرمی:منبر سنتی ترین، عتیقترین، کهنترین و شریفترین رسانه است و در عین حال در شرایط فعلی به جهات مختلف موثرترین رسانه است. دلیل آن هم این است که شما در منبر رخ به رخ با مخاطبانتان ارتباط میگیرید و منبر تأثیر مستقیم دارد. ما اگر قوام منبر را حفظ کنیم و به اصالتهایی که در منبر پایه تأثیر است توجه کنیم، خیلی از اتفاقات نمیافتد.منبری باید خوراک فکری به مخاطب بدهد
مداح موظف به تحریک عواطف است؛ اما حساب من منبری که باید حوزه اندیشه را اشباع کنم با فردی که موظف به تحریک عواطف است، جدا است. من باید خوراک فکری بدهم و خطوط کلی، اصول محوری و راهبردی را تبیین کنم. باید به مخاطبم بگویم نبایدها و بایدها چیست. منبر هم اکنون این ظرفیت را دارد که ارزشها و ضدارزشها را مشخص کند و امیدوارم که دوستان ما و عزیزانی که در این منصب با افتخار کسوت خدمت رسانی دارند، به این امر توجه داشته باشند که مطالب عمیق ارزشی را با زبان امروز و متناسب با مخاطب امروز به شنونده برسانند.
گاهی من کم کاری میکنم و میخواهم احساسات را تحریک کنم؛ البته نمیتوان گفت که امام حسین (ع) پشت این امر نیست، اما میخواهم بگویم بعضی چیزها هدف نیست. ما اگر فرق بین هدف و وسیله را بفهمیم، راه را گم نمیکنیم. استفاده از مولفههای هنری ابزاری برای دسترسی به یک هدف و رساندن پیام به مخاطب است. پس باید از ابزار موجود برای رسیدن به هدفمان استفاده کنیم، اما اصل را فدای فرع و هدف را فدای وسیله نکنیم. ما گاهی مواقع آنقدر در ابزارها میمانیم که یادمان میرود، باید آنها وسیلهای برای رسیدن به هدف مشخص باشند.برخی هیئت ها تنها کارخانه تولید هیجان و تزریق احساسات هستند
ارتباط شما با جوانها چگونه است؟ در منبرهایتان برنامه هدفمند و هوشمندی برای جوانها دارید؟
حجت الاسلام و المسلمین کرمی:من تلاش خود را میکنم؛ اما میزان موفقیتم به میزان شناختم از ذائقه، سلیقه و اقتضائات روانی جوانان برمیگردد. ما برخی مواقع از پاشنه آشیل جوان برای ایجاد ظرفیت سوء استفاده میکنیم. اصل استقبال جوانان از جلسات مذهبی خوب است؛ اما منبری هم باید پختگی، قوام و حرف حساب داشته باشد و حرف اهل بیت (ع) را بزند. ما کانال و ناقل مفاهیم و معارف هستیم. اگر این اصالت را درست انجام بدهیم و ظرفیت جوان را هم داشته باشیم، بسیار خوب است. برخی افراد ظرفیت جوان قابل توجه هم دارند، اما خبری از مفاهیم و معارف نیست و تنها کارخانه تولید هیجان و تزریق احساسات هستند. این بد است که خدای نکرده ما گرفتار آن شویم.فقها متکفل بیان اصل و حد و مرز دریافت صله هستند
جایی شما گفته بودید داد و ستد صله مسئله ای ندارد. برخی مخاطبان پرسیده اند چرا مسئله روضه فروشی باب شده است. با توجه به اینکه منقول است از امام صادق (ع) که می فرمایند ما را اسباب کسب درآمد خود نکنید.
حجت الاسلام و المسلمین کرمی:هر چیزی حد و مرز، عرف و قاعده و قراری دارد. اینکه من صله بگیر چطور باید رفتار کنم، و یا کسی که صله می دهد، باید چه کند و اصل داد و ستد صله درست است یا نه، پاسخهای فقهی خود را دارد و فقها متکفل بیان اصل و حد و مرز آن هستند. اینکه تبلیغ دین تا اندازهای که هماکنون ما انجام میدهیم، واجب هست یا نه نیز نیاز به چنین پاسخهایی دارد که اگر واجب باشد، اخذ اجرت برای این کار جایز نیست.
آنچه هم که شما از امام صادق (ع) فرمودید؛ ایشان فرمودند کسی که ما (اهل بیت) را برای رسیدن به مطامع دنیایی خودش پله میکند، کارش درست نیست و بخشی از این امر هم مربوط به صله است؛ ممکن است کسی اصلاً کاری با سیدالشهدا نداشته باشد و فقط به فکر تأمین معاش خود باشد. مثل فرد عبوسی که می آید و برای به دست آوردن مزدی نقش آدم خندانی را بازی می کند؛ او اقتضای شغلش است و می آید مردم را می خنداند.
اما در دستگاه حسینی، اینکه امرار معاش اصل و اهل بیت فرع باشند، پذیرفتنی و قابل دفاع نیست. هیچ آدم عاقلی نیز آن را نمیپذیرد. ما باید عرفیات را رعایت کنیم و مناعت طبع، عزت نفس و قداست کسوتی که داریم را رعایت کنیم و از امور مستهجن و مبتذل که موجب وهن تشکیلات حسینی، دلزدگی و دلسردی میشود، دوری کنیم.مداحان و ذاکران باید با ارباب تمکن و مکنت اجتماعی ارتباط داشته باشند
به کدام یک از چهرهها و شخصیتهای واقعه کربلا در منابر و روضه ها کمتر پرداخته شده است؟
حجت الاسلام و المسلمین کرمی: ما که مسائل رجالی را کار میکنیم و به مسائل تاریخی توجه ویژهای داریم، فکر میکنیم که ظرفیت عجیبی در شناخت اصحاب سیدالشهدا برای اصلاح نفس وجود دارد. یکی از مسائل مهم این است که من ببینم چه نقطه مثبتی در یاران و اصحاب سیدالشهدا وجود دارد که جذب تشکیلات حسینی (ع) شدند. چرا در بین همه افرادی که در آن سالها زندگی میکردند، نام این72 نفر در طومار شجره طیبه ثبت شده است؟
به نظر من از لیست بنیهاشم که پایین بیایید، به هیچ یک افراد حاضر در کربلا به نحو درخور و شایسته پرداخته نشده است. ما باید یک دهه محرم را برای بزرگداشت و شناخت اصحاب سیدالشهدا بگذاریم؛ البته چند کتاب در این خصوص نوشته شده اما باید حرف آنها به مجالس بیاید و به بیان این موضوعات در دفاتر و اوراق و مکتوبات بسنده نشود.صاحب هیئتی که اندازه یک لشکر بود
منبر خاصی در ذهنتان هست که به دلتان بسیار نشسته باشد و برای ما تعریف کنید.
حجت الاسلام و المسلمین کرمی: ما منبری داشتیم که خیلی به دل خودم نشست و شاید تعریف کردن آن 4 یا 5 دقیقه طول بکشد. شب عید بود و قصد سفر داشتیم، اما یکی از صاحبان هیئتهایی که در طول سال با آنها همکاری داشتم، دعوت کرد در مجلسی که شب عید برگزار میکند، حضور داشته باشم.
من به او گفتم قصد سفر دارم، اما او گفت نمیشود چراغ مجلس امام حسین (ع) خاموش بماند و دوست دارد در شب پنجشنبه هم جلسهای را برگزار کند. بنابراین به خانواده گفتم به سفر بروند و من بعداً به آنها میپیوندم. وقتی در زمان تعیین شده برای برگزاری جلسه رفتم، متوجه شدم که صاحب خانه و صاحب هیئت در سفر بودند، اما پسر صاحب هیئت که دم در ایستاده بود به من گفت پدرم دیابت دارد و ما نمیتوانیم او را در خانه تنها بگذاریم. هماکنون هم به شمال رفته بودیم، اما پدر گفت که به تهران برگردیم تا این جلسه برگزار شود و بعد به شمال برگردیم. من نیز در این ترافیک شب عید همراه با پدر راهی تهران شدم.
وقتی داخل هیئت شدم، متوجه شدم بجز من و صاحب هیئت فرد دیگری در جلسه نیست. صاحب هیئت اصرار داشت که باند و بلندگو باشد و خودش هم چای دم کرد. البته من به او گفتم ما دو نفر هستیم و نیازی به باند و بلندگو نیست، اما او به من گفت باید جلسه را درست برگزار کنیم، چون ما هیچ کاره هستیم؛ اهل بیت هستند و باید ببینند که جلسه را درست برگزار میکنیم.
من روی منبر نشستم و خیلی ناراحت بودم که نتوانستم با خانواده به سفر بروم، اما یک منبر درست و حسابی رفتم و روضه هم خواندم و متوجه شدم که صاحب هیئت به تنهایی به اندازه یک لشکر گریه و مجلس را گرم می کرد. این جلسه بهترین جلسه در تمام عمر من بود.
صاحب آن هیئت به من گفت یادت باشد ما برای مردم و مستمع کار نمیکنیم و اهل بیت همه جا هستند. حالا چه در آن مکان یک نفر یا هزار نفر باشد. من آن شب روضه حضرت علی اکبر (ع) را خواندم که شب جمعه اول سال هم بود.
نام حضرت علی اکبر (ع) به میان آمد. توصیهای برای جوانها دارید؟
حجت الاسلام والمسلمین کرمی:توصیهای که بزرگترها به ما کردند این است که روزی که یوم الحسرت و روز ندامت است، بیشترین حسرت انسان برای از دست دادن موقعیتهایی است که میتوانست به سیدالشهداء عرض ارادت کند و نکرد. عبادت حوزههای مختلفی دارد؛ واجبات و مستحبات دارد، اما به نظر من فردای قیامت بیشترین حسرت برای کسانی است که میتوانستند برای دستگاه سیدالشهدا هزینه کنند و برای این دستگاه گریه و توسل کنند، اما این فرصت از آنها فوت شد. من از همین الان به جوانان میگویم فرصتهایی را که میتوانند در دستگاه سیدالشهدا باشند را مغتنم بشمارند و از ظرفیتهای موجود استفاده کنند.
منبع : باشگاه خبرنگاران
انتهای پیام/