خانه تنبور و فرصتی که در حال سوختن است

مهرداد نهایی معتقد است که خانه تنبور فرصتی بزرگ برای موسیقی ایران است که متاسفانه در حال سوزاندن این فرصت هستیم.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سومین جشنواره «کُهن آواهای تنبور» 31 مرداد و یکم شهریور در روستای بانزلان واقع در منطقه دالاهو - استان کرمانشاه برگزار شد. این جشنواره در دو دوره گذشته،  پس از پایان سومین جشنواره «کهن آواهای تنبور»، گفت‌وگویی با بهرام فاضلی مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه منتشر کردیم که واکنش‌های مختلفی در بین اهالی هنر در پی داشت. مهرداد نهایی آهنگساز و مدرس عرصه موسیقی نسبت به این ویدیو واکنش نشان داده و با نوشتن مطلبی به بررسی و تحلیل گفته‌های مدیرکل ارشاد استان کرمانشاه پرداخته است.


در ادامه متن یادداشت مهرداد نهایی را می‌خوانید:

دیروز  متن مصاحبه ی خبرنگار تسنیم با مدیر کل فرهنگ و ارشاد استان کرمانشاه را مطالعه کردم و بر خود واجب عینی دیدم که در این مورد مطالبی را به عرض برسانم.
 تاکید می کنم که مطلب حاضر بر اساس متن مصاحبه ی تسنیم با مدیر کل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه نگارش یافته است.

در مقدمه ای کوتاه در مورد خانه تنبور و جایگاه آن، لازم است  نکاتی را به عرض برسانم. خانه ی تنبور از نگاه اتنوموزیکولوژیک یک فرصت استثنایی و مغتنم برای حوزه ی موسیقی غرب ایران و در نگاه کلان تر کل کشور است. به یقین هر کشوری با مرزبندی و پرچم مشخص خود، با صرف هزینه های کلان و تلاش فراوان سعی در معرفی جهانی فرهنگ و هنر خود دارد. شاید اولین و جدی ترین نتیجه ی این حرکت، تثبیت فرهنگی و هویتی در این وانفسای  دهکده ی جهانی باشد. با این نگاه خانه ی تنبور کوششی خود جوش و غیرت مندانه از مردمان غرب کشور، با سرپرستی و مدیریت استاد علی اکبر مرادی است. فرصتی که همانند بسیاری از فرصت های دیگر، در حال سوزاندن آن هستیم. اینکه موسیقی یک منطقه، در خود آن منطقه و در همان جغرافیا و با حضور مردم همان منطقه دارای دپارتمانی منسجم و کارآمد باشد که تاکنون هم توانسته برگزاری سه گردهمایی ( جشنواره ) موفق را در کارنامه ی خود ثبت کند، به گواه پژوهشگران و فعالان موسیقی نواحی، یک فرصت بی نظیر است. در نگاه اول شاید مکان دور افتاده ی خانه تنبور و دسترسی سخت به آن به دور از منطق به نظر آید. اما واقعیت آن است که خاستگاه موسیقی تنبور دقیقا همین جاست: در دل کوه‌های زاگرس؛ در میان جنگل های بکر بلوط؛ در مضیقه های فراوانی که مردمان این نواحی طی سالیان و دهه ها و صده ها  تحمل کرده اند و ساختار این موسیقی بر اساس همین مولفه ها شکل گرفته است. پس به یقین مکان یابی خانه تنبور بسیار آگاهانه و بر اساس اصول و استانداردهای  اتنوموزیکولوژی (دانش فرهنگ شناسی موسیقی) صورت پذیرفته است.

پس از این توضیح  سخنان جناب مدیر کل ارشاد استان کرمانشاه در این مصاحبه را در چند محور، مورد بررسی قرار می دهم.

محور اول: انجام فعالیت های فرهنگی و هنری که با هدف حفظ و اشاعه ی یک موضوع مشخص صورت می پذیرد هیچ گاه در نزد بخش خصوصی مقبولیت و جایگاهی نداشته و ندارد. زیرا اولین و مهمترین اولویت بخش خصوصی، بازگشت سرمایه و حساب منفعت و زیان انجام یک پروژه است. بسیار عجیب است که مدیر کل محترم چنین مسئله ی مهمی را از نظر دور داشته اند و چند بار به این نکته اشاره مستقیم می‌کنند. همچنین سیاست گذاری اشتباه و غیر تخصصی وزارت ارشاد در حوزه ی صدور مجوز تولید موسیقی، که منجر به تخریب ذائقه ی شنیداری غالب مردم و افول موسیقی فاخر و ارزشمند سنتی و نواحی ایران شده و تمام بزرگان موسیقی و اساتید طراز اول کشور بارها و بارها آن را بیان کرده اند، باعث دور شدن هرچه بیشتر سرمایه گذار خصوصی، از این حوزه ها گشته و عملا جز برگزاری چنین جشنواره هایی، عرصه ای برای ابراز چنین موسیقی باقی نمانده است. در واقع، این مدیریت و سیاست گذاری اشتباه، خود به تنهایی لطمات فراوانی بر پیکر این موسیقی وارد کرده است.

محور دوم : آقای مدیر کل در بخشی گفته‌اند: «در دفاع از این مجموعه(خانه تنبور ایران) و برای تثبیتش و برای اینکه هویت بگیرد، کار اصلی را ارشاد انجام داده است. مجوز ساخت این مجموعه و برگزاری این جشنواره را ارشاد صادر کرده است.»

جناب آقای مدیر کل! به قول سعدی شیرین سخن:
غیر از هنر که تاج سر آفرینش است / دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست
به عقل ناقص خود گمان می کنم که این وزارت فرهنگ است که از بدو تاسیس خود، از آثار و اندیشه و جایگاه هنر و هنرمندان این مرز و بوم هویت یافته است و به یقین موسیقی باستانی و اصیل تنبور نیز با پیشینه ی تاریخی و فاخری که دارد، برای تداوم و بقای خود، نیازی به مجوز از هیچ کسی ندارد. صرف ارائه ی مجوزهای قانونی که وظیفه ی ذاتی وزارت فرهنگ و ارشاد است و در قوانین جاری  جمهوری اسلامی به تفصیل و متقن تصریح شده است، در مورد این جشنواره به هیچ عنوان کار اصلی نبوده و هویتی هم ایجاد نمی کند.

محور سوم : جناب مدیر کل در مباحثی که مربوط به حوزه ی مدیریتیش نیست بسیار مسلط تر سخن گفته اند، تا مسائل مربوط به حوزه ی تخصصی و مدیریتی جنابشان.
به یقین وزارت راه و زیر مجموعه های مربوط، در بحث راه دسترسی به خانه تنبور بدون هیچ منتی موظف به ترمیم و بهسازی هستند زیرا که این مسیر، راه مواصلاتی و عبور و مرور ده ها روستا و بخش است که جمعیت نسبتا فراوانی را هم در خود جای داده است.

در حوزه ی امنیت هم که مسئولان و متصدیان امور امنیتی و انتظامی، هماهنگ و منسجم در سه سال گذشته، به بهترین شکل ممکن و بدون کوچکترین خللی و صد البته بدون هیچ منتی، مسئولیت ذاتی خود را انجام داده اند. یکی از نقاط قوت جشنواره کهن آواها در این سه سال هم، بخش تامین امنیت از سوی نهاد های ذیربط بوده است. اما این مسئله به هیچ عنوان نمی تواند دلیلی و بهانه ای بر عدم اختصاص بودجه از سوی اداره کل ارشاد استان کرمانشاه به این امر مهم فرهنگی باشد. نکته ی مایوس کننده این است که جناب مدیر کل در تمام این مسائل با نگاه طلبکارانه ارائه ی نظر می کنند.

اما در جواب سوالی در مورد عدم تامین بودجه ی فرهنگی استان، از واژه «من چه می دانم» استفاده می‌کنند و از مسائل مربوط به شش ماه گذشته ی مجموعه ی خود نیز اطلاعی ندارند، چون یک ماه است که به ارشاد کرمانشاه آمده اند!!!

شاید انتظاری غیر منطقی نباشد که چنین جایگاهی به دست مدیری توانمندتر که از اوضاع و احوال جامعه ی هنری خود آگاه تر و نسبت به مسائل روز جامعه حساس تر باشد سپرده شود.

به عنوان یک کارشناس و پژوهشگر موسیقی که شانزده سال گذشته را در قصر شیرین، نقطه ای دور افتاده و محروم در استان کرمانشاه به فعالیت هنری مشغول بوده ام، عرض می کنم که انگیزش و نیرویی که جشنواره ی کهن آواهای تنبور در میان جوانان و نوجوانان منطقه و شاید مملکت ایجاد کرده، اگر از جشنواره ملی جوان و فجر بیشتر نباشد، به یقین کمتر نیست. در حالی که بودجه برگزاری این جشنواره شاید یک صدم جشنواره های فوق الذکر نباشد و این مهم، مدیون تفکر والا و دوراندیشانه برگزارکنندگان آن، به ویژه جناب مرادی بزرگوار است.

در پایان مجددا عرض می کنم که این مطلب مستند به متن مصاحبه ی خبرگزاری تسنیم انتشار یافته در تاریخ هشتم شهریور ماه 1398 است.

*مهرداد نهایی کارشناس، پژوهشگر، آهنگساز و مدرس موسیقی

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط