تحلیل| بازی «دست برتر»؛ همآوردی «ملاهبتالله» و «ترامپ» در صلح افغانستان
در حالیکه نمایندگان آمریکا و طالبان در مذاکرات صلح خبر از پیشرفت در نهایی شدن این مذاکرات میدادند رهبران دو طرف رو به هماورد جدی برای امتیازگیری بیشتر در مذاکرات آوردهاند.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم – سید حسام رضوی: هفته گذشته هفتهای پر تبوتاب برای صلح افغانستان بود؛ دور نهم مذاکرات صلح میان زلمی خلیلزاد و نمایندگان دفتر سیاسی طالبان در قطر با رضایت نسبی دو طرف در دوحه به پایان رسید، خلیلزاد با عجله خود را به کابل رساند و تمام تلاش خود را به کار بست تا دولت افغانستان را برای تعلیق انتخابات و پیوستن به مذاکرات بینالافغانی ترغیب کند، حملات طالبان به مناطق شمالی و غربی افغانستان و سقوط مناطقی در قندوز و فراه و حملات هدفمند علیه نیروهای خارجی از جمله در «گرین ویلیج» و ورودی سفارت آمریکا در کابل به شدت گسترش یافت و در نهایت اشرف غنی با عصبانیت از عدم تمایلش برای مذاکره با طالبان سخن گفت و سفر خود به واشنگتن را به تعویق انداخت.
با این حال هیچکدام از اتفاقات هفته گذشته نتوانست خلیلزاد را در راه مذاکره مجدد با طالبان و رسیدن به توافق صلح با این گروه پیش از 28 سپتامبر یعنی تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوی افغانستان صبورتر کند و او پنجشنبه شب همراه جنرال میلر فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان و در بیخبری عازم دوحه شد تا دور دهم مذاکرات با این گروه را آغاز نمود تا بتواند در این دور، مذاکرات و مأموریت خود را به اتمام برساند.
با این حال شب گذشته دونالد ترامپ در اقدامی تقریبا ناباورانه خبر از لغو دیدار خود با رهبران طالبان و رئیسجمهور افغانستان در کمپ دیوید داد خبری که گرچه صحت آن نیز مشخص نیست ولی نکته مهمتر دستور او برای توقف مذاکرات صلح با طالبان است که در صورت جدی بودن دارای عواقب گستردهای برای افغانستان خواهد بود که بحث در مورد آن را به نوشتاری دیگر میسپارم.
اینکه چرا تصمیم این چنینی گرفته است را باید مورد تحلیل و بررسی قرار داد:
پس از آنکه دور نهم مذاکرات میان خلیلزاد و نمایندگان دفتر سیاسی طالبان در قطر با خوشبینی دو طرف به پایان رسید و خلیلزاد برای رایزنی با مقامات کابل عازم افغانستان شد، به یکباره موج گسترده حملات هدفمند طالبان در 2 جبهه آغاز شد:
- حملات گسترده و هدفمند جهت اشغال برخی از مراکز ولایات از جمله قندوز و فراه
- حملات هدفمند و کمسابقه علیه نیروهای خارجی از جمله حمله گسترده به کمپ گرین ویلیج و حمله انتحاری به ورودی سفارت آمریکا در کابل که در هر دو حمله تعدادی نیروی خارجی از جمله نیروهای آمریکایی کشته شدند
درباره چرایی این حملات دو احتمال وجود دارد که هر کدام در جای خود میتواند صحیح باشد:
الف) این احتمال وجود دارد که طالبان با توجه به نزدیک شدن به تاریخ توافق نهایی با آمریکا برای اینکه بتواند بیشترین امتیاز را نصیب خود کند، دست به چنین حملات زده تا قدرت خود را به رخ حریف بکشد و دست بالایی در مذاکرات نهایی داشته باشد. این موضوعی است که هم سخنگو و هم عضو عالی دفتر سیاسی طالبان در قطر به آن اذعان کردهاند و ورود همراه با زور و جنگ به مرحله سیاسی و دیپلماسی را از کار ویژههای گروه متبوعشان دانستهاند. پذیرش این احتمال بدان معناست که رهبری طالبان در هماوردی جدی با طرف آمریکایی به دنبال داشتن دست برتر در مذاکرات است.
ب) احتمال دوم که کمتر به آن پرداخته شده این است که رهبری طالبان با مفاد توافق سیاسی میان نمایندگان این گروه و زلمی خلیلزاد در دوحه مخالف بوده و پس از آگاهی از مفاد این توافق احتمالی آغاز حملات گسترده در دو جبهه مذکور را در دستور کار نیروی نظامی خود قرار داده است. در واقع ملاهبتالله که از روحیه سیاسی و دیپلماتیک در برخورد با آمریکاییها و غربیها برخوردار نیست این پیام را به طرف مقابل داده که تمام توان خود را به کار بسته تا به زعم خود به جهاد ادامه دهد و بدون پیشبرد دیپلماسی میتواند اهداف مورد نظر گروهش را تأمین کند. پذیرش این احتمال بدان معناست که رهبری طالبان این اصل را پذیرفته است که آمریکاییها اکنون نیازمند این گروه هستند و با و بدون توافق با طالبان باید از افغانستان خارج شوند بنابراین برای تحقق خروج مفتضحانه آمریکا از افغانستان این بار بازی دستبرتر را برای عبور از توافق و ادامه جهاد در دستور کار قرار داده است.
بیشک تاکنون آمریکاییها از قصد و منظور اصلی طالبان از شدت دادن به حملات خود آن هم در تاریخی که توافق نهایی صلح میان آنها رو به نهایی شدن است آگاه شدهاند بنابراین تصمیم ترامپ در رابطه با لغو این مذاکرات نیز در پاسخ به یکی از احتمال بالاست.
اگر احتمال مندرج در بند الف پذیرفته شود، ترامپ که در میدان نظامی یارای تقابل با طرف طالبان را ندارد روی به آن آورده تا بازی دستبرتر را کمهزینهتر دنبال کند و با دستور ترک میز مذاکره از طرف نماینده خود، خواسته تا طالبان را تحت فشار قرار دهد. به زعم او طالبان این توافق را یک پیروزی برای خود میدانند و با این تهدید هم از شدت حملات خود میکاهند و هم با دست پایینتر به میز مذاکرات بازمیگردند. روانشناسی تصمیمات ترامپ نشان داده است که او به راحتی میتواند تصیمیم خود را برگرداند بنابراین با یک بازی تاکتیکی و کمهزینه به پیروزی در بازی دست برتر برای ادامه مذاکرات با طالبان است.
و اگر احتمال مندرج در بند ب را بپذیریم، تصمیم ترامپ آغاز یک ماجرای بزرگ در افغانستان خواهد بود. ترامپ در فاز اول با تهدید ترک میز مذاکرات و دستور توقف توافق صلح به دنبال آن است تا طالبان را برای بازپشت به میز مذاکرات ترغیب کند و اگر این اتفاق حادث نشود فاز دوم و بازی زمین سوخته آغاز خواهد شد. در بازی زمین سوخته آمریکا دست به حمله حداکثری به مواضع طالبان خواهد زد موضوعی که میتواند تا ماهها افغانستان را درگیر یک جنگ تمامعیار کند.
حال باید منتظر ماند و دید در روزهای آینده چه تصمیمات جدیدی از سوی دو طرف این مذاکرات اتخاذ شده و صلح افغانستان به کدام سو میرود.
انتهای پیام/.