گفت‌وگو با جواد حیدری | ماجرای شعرخوانی و ممنوع‌التصویری "آقاسی" / فردی به اندازه رهبر انقلاب فهم صحیحی از شعر اهل‌بیت ندارد

در موضوع شعر به خصوص شعر اهل‌بیت من جز حضرت آقا کسی را ندیدم که فهمی از موضوع داشته باشد؛ شما اگر دقت کنید برای هیچ صنفی از اصناف هنری به اندازه شعرا وقت نمی‌گذارند؛ هرسال در مشهد و تهران جلسه برگزار می‌شود و گعده‌هایی هم دارند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، جواد حیدری مدیرعامل مجمع شاعران اهل‌بیت(ع) و مدیرعامل موسسه قدیم‌الاحسان قبل از اینکه با این عناوین شناخته شود، یکی از شاعران آئینی و ذاکران درگاه عصمت و طهارت علیهم السلام است. او سال‌ها وقت خود را صرف شاعران و مدیحه‌سرایان کرده است و دغدغه‌های فراوانی در زمینه عدم توجه به جایگاه و اثرگذاری هیئت‌های مذهبی و این مراکز مهم دینی و مذهبی دارد.

مجموعه اشعار شاعران آئینی توسط موسسه «آرام دل» بخش دیگری از فعالیت‌های جدی جواد حیدری در عرصه فرهنگ هیئت و مجالس اهل بیت(ع) است که هر ساله در میان مداحان دست‌به‌دست می‌شود. اما در این سال‌های اخیر با کاهش شدید چاپ کتاب شعر آئینی رو‌به‌رو شده‌ایم؛ از همین رو با جواد حیدری درباره  علل این پدیده به گفت‌و‌گو نشستیم.

*آقای حیدری در فضای شعر و ادبیات با همه مشکلات و گرفتاری‌هایی که در نشر کتاب است خیلی از موسسات انتشاراتی خصوصی، همچنان به کارشان ادامه دادند و حتی امسال نسبت به سال قبل بیشتر هم چاپ کردند. اما در حوزه شعر آئینی و خاصه شعر اهل‌بیت چند سالی است که چاپ کتاب افول کرده است؛ به نظر شما دلیلش چیست؟

فضای نشر در کل دنیا افت کرده‌ است؛ به خصوص در ایران یارانه کاغذ را برداشتند و  موجب بالا رفتن قیمت کاغذ و گرانی‌های اخیر شد. از طرفی فضای مجازی موثرترین عامل در افول کتاب بوده است؛ چرا که مخاطبین شعر اهل‌بیت طلبه‌ها، منبری‌ها و شاید مستمعینی باشند که به راحتی در فضای مجازی دسترسی به شعر دارند.

زمانی که ما کتاب شعر رفقا را چاپ کردیم، بسیار گشتیم تا بچه‌ها را از اقصی نقاط کشور پیدا کردیم؛ وقتی کتاب مرتضی حیدری آل کثیر را چاپ کردیم، کسی ایشان را نمی‌شناخت. همین مهدی رحیمی از دلیجان، اکبرزاده و...، واقعاً این عزیزان را کسی نمی‌شناخت.

به هر دو وزیر ارشاد گفتم این حرکتی که شروع شده را ما با هزینه شخصی شروع کردیم اما گوش نکردند.

در موضوع شعر به خصوص شعر اهل‌بیت من جز حضرت آقا کسی را ندیدم که فهمی از موضوع داشته باشد؛ شما اگر دقت کنید برای هیچ صنفی از اصناف هنری به اندازه شعرا وقت نمی‌گذارند؛ هرسال در مشهد و تهران جلسه برگزار می‌شود و گعده‌هایی هم دارند که نشان می‌دهد ایشان به اهمیت موضوع اشراف دارند.

کتاب در ایران نسبت به دنیا قیمتش هنوز هم پایین است؛ تا به حال جرات داشتید وقتی یک پیتزا می‌خورید به صاحبش بگویید آقا 10 درصد تخفیف بدهید؟

دارند زیر ساخت‌های فرهنگی مملکت را خراب می‌کنند؛ یکی از زیرساخت‌های فرهنگی ما کتاب است؛ چرا باید کتاب‌های ما به شرط 50 درصد تخفیف فروش بروند؟ مگر مال دزدی است؟ سیدرضا مؤید گفتند که نشد دوباره کتاب ما را چاپ کنید؟ گفتم کتاب کم می‌خرند و شرمنده ایشان شدم.

 در حوزه کتاب و نشر در دولت پول هست، اما در این مسیر خرج نمی‌کنند؛ آقا در جلسه شعر گفتند «مگر مردم کاری کنند، دولتی‌ها کاری نمی‌کنند» بحث این دولت نیست؛ اساساً دولت‌ها همینطور هستند.

الان همه می‌گویند امام درست می‌فرمودند که «این محرم و صفر اسلام را زنده نگه داشته‌است» اما نمی‌گویند همین شعرهاست که محرم و صفر را سرپا نگه می‌دارد.

آقا می‌فرمایند: "شعر، درست شود همه چیز درست می‌شود" حالا ما این را در هیئت می‌فهمیم که واقعاً اگر شعرها درست شوند؛ قصه هیئت درست می‌شود.

ما در این 40 سال همه جوره شعر اهل‌بیت چاپ کردیم، اما امروزه همین ابزاری که قبل از انقلاب برای شعر اهل‌بیت خرج می‌کردند را نمی‌کنند؛ مهم‌ترین مثالش این است که در حرم امام رضا (ع) و یا حتی در امامزاده‌ها برای رواق شعر می‌گفتند؛ شما الان بروید صحن آزادی حجره به حجره‌اش شعر دارد؛ اما بعد از انقلاب یک شعر پیدا کنید که نقش دیوار کرده‌ باشند.

 

 

اهل بیت به گونه‌ای دیگر  شاعرانشان را حمایت می‌کردند؛ مثلاً پیراهنشان را می‌دهند به دعبل و می‌گویند من به این مدت در آن نماز شب خواندم؛ به چه کسی عطا کرده‌ است؟ اما در حال حاضر چه کسی اهمیت می‌دهد؛ بارها حضرت آقا فرمودند که یک خط شعر خوب بهتر از چند ساعت منبر امثال من است.

*می گویند که اگر به شاعر امروز میدان بدهیم اسم در می‌کند

پس باید به خواننده‌های پاپ میدان بدهند؟ به این بازیگرها؟ اما شاعر اسمش چند جا بخورد معروف شده‌است؟!

"ملا باسم" برای چی مشهور است؟ او اول، وسط و آخر مداحی‌اش اسم شاعر را می‌گوید.

*لزوم اینکه کتاب اهل بیت باید چاپ شود چیست؟

خدا می‌توانست به طریق دیگر وحی نازل کند؛ چرا به صورت کتاب نازل کرد؟ چرا می‌گویند فضایل امام علی(ع) را باید بنویسی؟ کتاب خیلی مهم است؛ کمک می‌کند به ماندگاری و اثرگذاری بیشتر و دستمایه تغییر هم نمی‌شود.

گاهی شعری که دست به دست می‌چرخد، خود شاعر شعرش را نمی‌شناسد؛ اصلاً وقتی مکتوب نمی‌شود قداست شعری شعر از بین می‌رود؛ اما زمانی که مکتوب شد سال‌های سال می‌ماند؛ سروده‌های حافظ و بقیه اگر لسانی بود، می‌ماند؟ هر چند با وجود مکتوب بودن بازهم به آن خدشه وارد است؛ آیندگان باید بدانند این دوره‌ای که حضرت آقا می‌گوید دوره درخشان شعر معاصر فارسی است،  چگونه دوره‌ای است.

شما آثاری در شعر ولایی و شعر ارزشی می‌بینید که تا به حال نبوده‌ است چه کمّی و چه کیفی. کتاب که چاپ شود ماندگار و فراگیر می‌شود، در تذکره‌ها و گلچین‌ها می‌آید، چرا یک شعر امروزی در مدح امیرالمومنین علیه‌السلام ماندگار نشود؟

*برای بازگشت به آن فضای شعری قدیم چه کار باید کرد؟

یک حرکت جامع و فراگیر می‌خواهد "کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من" خیلی‌ها سعی کردند در موضوع کتاب نه تنها شعر، این کار را جلو ببرند اما نشد. به نظرم باید خود هیئت‌ها جلو بیایند.

انتشارات اسلامیه آدم‌های ضعیفی در زمان خودشان نبودند، اما باز هم کتاب علامه شهرانی را اگر بینید نوشته به همت سرمایه عمادالتجار، آن زمان‌ها ما نذر فرهنگی داشتیم؛ می‌گفتند کتاب علامه نباید روی زمین بماند، حتماً باید چاپ شود؛ چه ناشری که پول داشته‌ و چه تاجری که  نذر فرهنگی داشته است؛ چه می‌شود اگر  هر هیئت سالی یک کتاب چاپ کند بیشتر هم نه؛ هیئت‌ها پای کار بیایند و دستگاه‌های فرهنگی همانقدر که برای کار فرهنگی مایع می‌گذارند، برای شعر هم بگذارند شعر اهل‌بیت را چاپ کنند، مطمئناً مشکلات کمتر می‌شود.

شما ببین کجا  این دو بیت سیدرضا مؤید را پیدا می‌کنید، می‌گوید:

" هر دل پی دلستان خود می‌گردد/ هر کس پی هم زبان خود می‌گردد"

 و در بیت دوم رباعی‌اش یک بیت آورده با یک روایت بلند

"روزی که فرار کند پدر از پسرش / زهرا به سوی پسرش می‌گردد"

کجا این بیت با این اثرگذاری را پیدا کنیم؟ اگر این را من به نسل جوان معرفی نکنم، چطور در ذهن‌ها می‌ماند؟

رهبر انقلاب می‌فرمایند: شعر ثروت ملی است؛ ما با این ثروت ملی چیکار کردیم؟ در فضای مجازی هر بلایی توانستند سر شعر آوردند؛ حالا این شعر را به نام آن بزنند یا دیگری؛ اصلاً مهم نیست، شعر را چرا خراب کردیم.

 

 

با جبهه انقلاب فرهنگی خدمت رهبر انقلاب رسیدیم؛ در آن جلسه همین ارگان‌های فرهنگی بودند؛ بچه‌ها سه چهار ساعت گزارش دادند، آقا در انتهای دیدار فرمودند «من الان باید شامم را خورده باشم و خوابیده باشم آنقدر شما را دوست دارم که نشستم؛ من به صداقت شما که شک ندارم، گزارشی که دادید همه‌اش هم برای من صادق است، اما خروجی‌تان به گزارشتان نمی‌خورد.» شما تا به حالا این جمله را شنیده بودید؟! چطور اینکه آقا فرمودند من منتظرتان بودم سال‌ها را پخش می‌کنید. اما این را نه!

رهبر انقلاب فرمودند خروجی یکی‌اش تربیت است، تربیت در گزارشتان نبود؛ آقای فلانی شما نباید فیلم بسازی بلکه باید کارگردان تربیت کنید.

مصطفی کارگر که شاعر اهل فارس است و شعرهایش را هم اکثر مداح‌ها می‌خوانند، می‌گفت 15 کیلومتر آن طرف‌تر از ما یکی از بزرگ‌ترین مدارس علمیه وهابیت است؛ تو می‌دانی کتاب شعر این شاعر را چاپ کنی چقدر مزایا دارد؟

 

 

شعرای زیادی را از دست دادیم؛ آقاسی این آخری‌ها پول سیگار هم نداشت؛ ما زمان دولت آقای هاشمی با هم رفتیم وزارت اطلاعات، یعنی زمان وزیری آقای فلاحیان، قرار بود من دعا بخوانم او شعر بخواند «از آن بترس که روزی جمل دوچرخه شود» را خواند و بعد از آن ممنوع التصویر شد و در فقر از دنیا رفت؛ ما چقدر از این آقاسی‌ها داریم؟ نمی‌شود اینها بروند برای آن‌ور آبی‌ها شعر بگویند؟ شاعرهای مذهبی را دارند از دست می‌دهند.

انتهای پیام/

پیوست