گزارش| انتقادات باباجان از آکپارتی و اردوغان
علی باباجان از مغزهای اقتصادی حزب عدالت و توسعه٬ چند ماه بعد از جدایی از صف اردوغان و یاران او٬ سکوت را شکست و دیدگاههای انتقادی خود را بیان کرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ بالاخره بعد از مدتها جنجال رسانهای٬ علی باباجان از مغزهای اقتصادی حزب عدالت و توسعه٬ چند ماه بعد از جدایی از صف اردوغان و یاران او٬ سکوت را شکست و دیدگاههای انتقادی خود را بیان کرد.
علی باباجان کیست؟
علی باباجان در سال 1967 میلادی در آنکارا به دنیا آمده است. باباجان در یکی از دبیرستانهای معتبر پایتخت٬ با رتبه نخست دیپلم گرفت و در مهمترین دانشگاه صنعتی و فنی ترکیه یعنی در دانشگاه فنی خاورمیانه و در رشته مهندسی صنایع٬ با رتبه نخست فارغالتحصیل شد.
سپس با دریافت بورس٬ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در دانشگاه نورث وسترن شیکاگو٬ در رشته مدیریت ادامه تحصیل داد و در سالیان 1990 تا 1992 میلادی و در زمانی که یک جوان 23 ساله بود٬ به عنوان مشاور اقتصادی در یکی از بزرگترین شرکتهای آمریکا استخدام شد.
در همان سالیان جوانی با برخی از رفقا و شاگردان نجمالدین اربکان و عبدالله گل آشنا شد. در 1994 میلادی به کشورش بازگشت. در سال 2001 میلادی در کنار عبدالله گل٬ رجب طیب اردوغان٬ بلنت آرنچ٬ حیاتی یازیجی٬ بن علی یلدرم و دیگران٬ حزب عدالت و توسعه را تاسیس کرد.
بلنت آرنچ٬ معاون سابق اردوغان در وصف باباجان گفته است:«او آن قدر جوان و بچه سال بود که کسی نمیتوانست باور کند از موسسین حزب است. اما همین که شروع به صحبت میکرد٬ میتوانستید بفهمید که یکی از عاقلترین و اندیشمندترین افراد گروه ماست. البته قبل از این که ما با خود او آشنا شویم در همان دهه هفتاد میلادی٬ با عمه ایشان آشنا شدیم که یکی از بانوان مسلمان محجبه و مبارز بود که برای حفظ حجاب و مبارزات اسلامی٬ سختیهای فراوانی متحمل شد. پدربزرگ و پدر علی باباجان هم٬ صنعت و میراث خانوادگی نساجی را از صد سال قبل حفظ کرده بودند و علی بیگ به جای آن که راه پدر را ادامه دهد٬ به ما پیوست.»
علی باباجان از سال 2003 تا 2010 به طور مرتب در نشستهای بیلدربرگ حضور داشته٬ پای ثابت داووس بوده و در پستهایی همچون وزیر امور خارجه٬ وزیر اقتصاد٬ معاون نخست وزیر و وزیر دولت٬ ایفای نقش کرده٬ 4 بار به مجلس راه یافته٬ عضو بالاترین شورای سیاستگذاری حزب بوده و 13 سال وزیر بوده است.
اما یک سال پیش٬ به شکل رسمی در دیدار با اردوغان اعلام کرد که هیچ گونه پیوند عاطفی و ذهنی بین او و حزب عدالت و توسعه باقی نمانده و میخواهد از حزب جدا شود.
اردوغان به او میگوید: در حزب بمانید و پیشنهادهای خود را برای تغییراتی که میخواهید ارائه دهید. باباجان اما در پاسخ گفته است: من برای خداحافظی آمدهام و نه برای مشورت.
از روزی که باباجان در محافل محدود خودمانی ترکیه از تصمیم خود برای تاسیس یک حزب جدید سخن به میان آورده٬ واکنشهای فراوانی به او نشان دادند اما او تاکنون سکوت اختیار کرده بود. سرانجام دیروز در گفتوگو با دو تن از روزنامهنگاران روزنامه قرار٬ درباره اهداف و آرمانهای خود صحبت کرد و از این موضوع خبر داد که پیش از پایان سال جاری میلادی٬ حزب جدید او٬ اعلام موجودیت میکند.
دلایل جدایی از آکپارتی
باباجان در پاسخ به این سوال که چرا از حزب حاکم جدا شده٬ گفته است:«من سیاست را با عضویت در گروه موسس حزب عدالت و توسعه آغاز کردم. آن سالها٬ ترکیه دچار بحران اقتصادی شده بود و تحولات پرفراز و نشیب سالهای 1990 تا 2000 میلادی٬ همچنان بر ترکیه تاثیرگذار بود و حزب عدالت و توسعه برای ترکیه یک فرصت و یک راه خروج و برونرفت بود که میتوانست ترکیه را وارد مقطع نوینی کند. خانواده من نسل اندر نسل به اقتصاد و تجارت مشغول بوده و من نیز به عنوان عضوی از خانوادهای که تجربه سه نسل از بزرگان خانواده را کسب کرده بودم٬ به این امید وارد شدم که بتوانم به کشورم خدمت کنم. مدتها وزیر بودم٬ نماینده بودم٬ عضو شورای عالی سیاسی حزب بودم و تلاش کردم به کشور خدمت کنم.»
باباجان در مورد اهداف اولیه تاسیس حزب عدالت و توسعه میگوید: «ببینید! اولویتهای ما در آن مقطع چه بود؟ ما نتایج بسیار خوب و مطلوبی به دست آوردیم. چرا؟ چون مبانی و اصول اخلاقی و انسانی خود را نشان دادیم. برایمان مهم بود که هر چیزی شفاف باشد٬ هر نهادی جایگاه و اعتبار و حد و حدود خود را بداند٬ اولویت نخست ما در تصمیمات و اقدامات مهم٬ پیش از هر چیز٬ انسان و جایگاه و کرامت انسانی باشد و عدالت را سرلوحه اهداف خود قرار داده بودیم و برایمان مهم بود که هر کاری را به انسانهای اهل و شایسته بسپاریم.»
باباجان در ادامه گفته است: «حقوق بشر٬ آزادی٬ دموکراسی اکثریتی و حاکمیت حقوق و قانون٬ برای ما از اهمیت حیاتی برخوردار بود و ما به خاطر بها دادن به این مبانی٬ کاری کردیم که ترکیه در سطح جهان٬ اعتباری نوین پیدا کند. اینها برای ما٬ اهداف انتخاباتی و موقتی نبود٬ زیربنا و اصل بود. ما پیروزیهای بزرگی به دست آوردیم و در عین حال٬ کیفیت زندگی و میزان رفاه شهروندان را ارتقا دادیم. روابط بینالملل ترکیه و قدرت دیپلماسی ما بسیار قدرتمندتر شد. اما متاسفانه٬ بعد از آن همه موفقیت درخشان٬ حالا ترکیه در شرایطی قرار گرفته که شایان تاسف است. چرا ما دچار چنین وضعیتی شدیم؟ به این دلیل که از آن اصول و مبانی ارزشمند٬ دور شدهایم.»
ترکیهای که میخواستیم
علی باباجان در ادامه و در تبیین جدایی قلبی و ذهنی خود از حزب عدالت و توسعه میگوید: «از آن جایی که حزب٬ از اهداف و مبانی خود دور شد٬ من نیز واقعاً نتوانستم ادامه دهم. دقت کنید! از رنجیدگی و آزردگی خاطر فردی و عاطفی صحبت نمیکنم. اگر قرار بود به خاطر آزردگی فردی از حزب جدا شوم که نباید 13 سال به کار وزارت ادامه میدادم و باید در همان ماههای نخست٬ بیرون میرفتم. اصلاً در مسائلی که با منافع ملی و زندگی 82 میلیون شهروند کشور ارتباط پیدا میکند٬ نباید جایی به مسائل عاطفی داد یا از قهر کردن و ناراحتی و نگرانی فردی حرف زد. اینها برای من مهم نبود. اما دیدم که واقعاً ما ایدهآلهای زیبایی برای کشور داشتیم و این٬ آن ترکیهای نیست که در آمال و افقهای خود٬ آن را ترسیم کرده بودیم.»
وی در ادامه و در مورد این که چرا پیشنهاد اردوغان را برای ادامه کار و اندیشیدن به تغییرات جدید رد کرده٬ گفته است: «من مسائل زیادی را با جناب رئیس جمهور در میان گذاشتم. به ایشان گفتم لازم است در مورد آینده٬ اهداف و برنامههای وسیع و فراگیر بر روی میز باشد. خیلی شفاف از این مساله صحبت کردم که در این فضای حزبی٬ نمیتوان چنین چیزی را مطرح کرد. چرا که بالاخره٬ حزب مواضعی دارد٬ دیدگاههایی دارد و شرایط و نظم خاصی دارد که شاید نتواند به تمام این اهداف راه دهد و بهتر است که یک صفحه سفید و نو گشوده شود و این مسائل٬ نه با یک حزب٬ بلکه با کل ترکیه در میان گذاشته شود.»
ترکیه 2001و ترکیه 2019
علی باباجان معتقد است که ترکیه در دوران تاسیس حزب عدالت و توسعه در سال 2001 میلادی٬ شرایط متفاوتی داشته که تحت تاثیر کودتای پست مدرن سال 1997میلادی بوده و بخش مهمی از جامعه ترکیه٬ تحت فشار بوده است.
اما در مورد ترکیه 2019 میگوید:« ترکیه امروز٬ همان کشور دوران تاسیس حزب عدالت و توسعه نیست. امروز٬ تمام مردم ترکیه دچار مشکل هستند. ما در آن دوران هم مشکل آزادی داشتیم اما امروز مشکلات بیشتر شده و کیفیت آنها تغییر یافته است. ترکیه امروز٬ هم مشکل عدالت دارد و هم مشکل آزادی. مردم ما امروز مشکلات اقتصادی بسیاری دارند و علاوه بر این٬ در حوزه آزادی سیاسی و اجتماعی و عدالت هم٬ دردهای مشترکی دارند و ما میخواهیم در جنبش سیاسی جدیدمان٬ راهکارهایی ارائه دهیم که درمانگر دردهای مشترک همگان باشد.»
علی باباجان در مورد وضعیت سیاسی کنونی ترکیه گفته است:«روزنامه نگارانی در این کشور زندگی میکنند که به خاطر یک انتقاد ساده از کار بیکار شدهاند. دانشگاهیان و روشنفکرانی داریم که به خاطر بیان دیدگاههایشان دچار مشکل شده و آزادی آنها را گرفتهاند، این چیزها شایان تاسف است و واقعاً برای ترکیه شایسته نیست در چنین وضعیت باشد. خیلی خوب به خاطر دارم که در سال 2001 میلادی و وقتی که میخواستم عضو آکپارتی شوم٬ خیلیها به من میگفتند چرا خودت را دچار دردسر میکنی؟ این همه کار و مسئولیت داری٬ چرا وارد سیاست میشوی؟ من آن زمان احساس مسئولیت کردم و در پاسخ به همه آن افراد گفتم که برای هر چیزی آمادهام و باکی ندارم و حالا هم که با دوستان و رفاق این تصمیم را گرفتهایم٬ همین حس را دارم و نه تنها منصرف نمیشوم بلکه با قدرت کار خواهیم کرد. اگر دست روی دست بگذاریم٬ بعدها فرزندانمان از ما میپرسند چرا در شرایطی که میتوانستید قدمی بردارید٬ هیچ کاری نکردید؟»
انتهای پیام/