۵ بحران سیاست خارجی دولت ترامپ در «دوران بی‌نظمی نوین جهانی»


اخراج بولتون میان برخی از تحلیلگران ساده‌انگار این امیدواری را به وجود آورده که ترامپ در آستانه انتخابات به دلیل ترس از اینکه مبادا جنگ‌طلب به نظر برسد ممکن است سیاست‌هایش در قبال کشورهای مختلف از جمله ایران را تعدیل کند.

گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا به دلیل رو به رو بودن با دست‌کم 5 بحران سیاست خارجی، آینده‌اش در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا را در معرض خطر می‌بیند و به همین سبب است که در روزهای گذشته «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید را اخراج کرده و التماس‌های خود برای دیدار با مقام‌های ایران را شدت بخشیده است.

اخراج بولتون میان برخی از تحلیلگران ساده‌انگار این امیدواری را به وجود آورده که ترامپ در آستانه انتخابات به دلیل ترس از اینکه مبادا جنگ‌طلب به نظر برسد ممکن است سیاست‌هایش در قبال کشورهای مختلف از جمله ایران را تعدیل کند.

اما واقعیت این است که ترامپ در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2020 است که به یک فتح دیپلماتیک برای استوار کردنش تبلیغاتش روی آن نیاز دارد و بعد از دستیابی به نیازش که پیروزی در انتخابات است احتمالاً همان سیاست‌های قبلی را دنبال خواهد کرد.

روزنامه گاردین اخیراً در تحلیلی با عنوان «بی‌نظمی نوین جهانی ترامپ» به همین موضوع اشاره کرد و  نوشت: «تحلیلگران و ناظران می‌گویند شخصیت دمدمی‌مزاج، تحریک‌پذیر و خودمحور ترامپ به معنی این است که هر نوع آشتی‌جویی از سوی او کوتاه‌مدت است و با بولتون یا بدون او، او به رویه‌های قبلی خود بازگشت خواهد کرد.»

سابقه عملکرد ترامپ بهترین گواه درباره نحوه رفتار او در آینده است. به عنوان مثال، در موضوع افغانستان او در سال 2016 وعده داد که به این جنگ پایان دهد. ترامپ کارش را با افزایش شمار نظامیان در این کشور آغاز کرد، مدتی بعد علاقه‌اش به این کار را از دست داد و از در صلح با طالبان درآمد و بعد گفت که این مذاکرات را لغو کرده است. اکنون کار به جایی رسیده که همه طرف‌ها در افغانستان برای هم شمشیر را از رو بسته‌اند و این کشور آبستن خشونت‌های بیشتر است.

در این گزارش نگاهی انداخته‌ایم به چند پرونده مهم سیاست خارجی که دامن‌گیر ترامپ شده‌اند و او با رویکرد سرگردان و بی‌تعادلی که در مورد آنها اتخاذ کرده اوضاع را از قبل بدتر و بدتر کرده است.

1-کره شمالی

ترامپ در مذاکره با کره شمالی، ابتدا انتظارات این کشور را بالا برد و با نگاهی ساده‌انگارانه و البته غیرواقع‌بینانه وعده لغو همه تحریم‌ها علیه این کشور را داد. رئیس‌جمهور آمریکا ابتدا در 12 ژوئن 2018 بعد از دست دادن با رهبر کره شمالی «توافقی» را امضا کرد که فاقد کوچکترین جزئیات در موضوع پیچیده‌ای مانند خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی بود. او در یک مصاحبه رادیویی چند روز بعد این دیدار را سرآغازی در روابط دو کشور خواند و به کره‌ای‌ها وعده آینده‌ای درخشان  و بدون تحریم را داد. 

همه این وعده و وعید‌ها بعد از دیدار دوم ترامپ با رهبر کره شمالی رنگ باخت. این دیدار که در «هانوی» پایتخت ویتنام برگزار شد زودتر از آنچه پیش‌بینی شده بود بدون امضای هر گونه توافق پایان یافت و بعد از آن مذاکرات دو کشور وارد مرحله بن‌بست شد. ترامپ در نشست مطبوعاتی گفت که کره شمالی خواستار برداشته شدن تحریم‌ها بود اما آمریکا نمی‌تواند این کار را انجام دهد.

در حال حاضر، کره شمالی در پرتو درک این نکته که قرار نیست مذاکره با ترامپ دستاوردی داشته باشد آزمایش‌های موشکی خودش را احیا کرده و گفته که به دنبال ارتقای برنامه موشکی خودش خواهد بود. 

2- ونزوئلا

دولت ترامپ در ماجرای ونزوئلا هم با سردرگمی و شرایط سختی مواجه شده است. آمریکا بهمن‌ماه سال گذشته در اقدامی غیرقانونی «خوان گوایدوا»، رهبر شورای ملی ونزوئلا را به عنوان «رئیس‌جمهور موقت» این کشور به رسمیت شناخت و ادامه دولت مادورو را که تنها چند ماه پیش از آن با رأی بالای مردم ونزوئلا مجددا به ریاست‌جمهوری انتخاب شده بود، غیرقانونی اعلام کرد.

رسانه‌های آمریکایی در آن زمان گزارش دادند کاخ سفید هنگام اعلام به رسمیت شناختن گوآیدو انتظار داشته وی ظرف تنها چند روز رسما مادورو را کنار بزند و نظامیان را نیز با خود همراه کند. این سناریو عملا شکست خورد و تلاش‌های واشنگتن برای ترغیب نظامیان به کودتا علیه «نیکلاس مادورو»، رئیس‌جمهور ونزوئلا عملاً ناکام ماند.

دولت ترامپ بعد از ناکامی‌های پی‌در‌پی در ونزوئلا به پیشنهاد مذاکره با دولت «مادورو» روی آورده است. این شکست‌ها در حال حاضر توانسته جایگاه مادورو را بر خلاف خواسته واشنگتن مستحکم‌تر کند.

3- عربستان سعودی

ترامپ اولین سفر خارجی خودش در مقام رئیس‌جمهور آمریکا را به عربستان سعودی انجام داد. بعد از آن، حمایت‌های قاطع او از سیاست‌های «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان سعودی به تشدید جنایت‌های حقوق بشری حکومت ریاض، تشدید جنگ در یمن و بحران در روابط قطر و کشورهای همسایه عربی منجر شده است.

در ژوئن 2017، حمایت‌های ترامپ از بن‌سلمان موجب شد چهار کشور عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی و بحرین به محوریت عربستان روابط خودشان را با قطر قطع کرده و این کشور را تحت محاصره اقتصادی قرار دادند. عربستان، امارات، بحرین و مصر با پشتیبانی دولت ترامپ فکر می‌کردند می‌توانند حداکثر طی 2 الی 3 هفته، قطر را به زانو درآورند. اما 24 تا 48 ساعت بعد از تحریم‌ها علیه قطر، تمام مواد غذایی یعنی هر چیزی که از مرز عربستان وارد قطر می‌شد اما تحریم شده بود در مغازه‌ها وجود داشت.

چند ماه پیش رسانه‌ها گزارش دادند مازاد تجاری قطر با وجود بایکوت سیاسی و اقتصادی از سوی عربستان و متحدانش علیه این کشور، در سال 2018 به 52 میلیارد دلار رسیده است. این امار نشان می‌دهد که تحریم‌ها علیه قطر نتوانسته در جریان تجارت این کشور خللی وارد کند.

از جمله دیگر تبعات حمایت‌های دولت ترامپ از عربستان سعودی، ترور «جمال خاشقجی»، روزنامه‌نگار منتقد سعودی داخل کنسولگری عربستان سعودی در استانبول توسط عوامل وابسته به خاندان آل سعود بود. این ترور و افشای آن از سوی دولت ترکیه با جنجال‌های گسترده‌ای در دنیا همراه شد. 

4-ایران

دولت ترامپ بعد از خروج از برجام سیاستی موسوم به «کارزار فشار حداکثری» علیه ایران را پیش گرفت و گفت که ایران را پای میز مذاکره خواهد کشاند. ترامپ مدعی بود که دولت باراک اوباما، در زمانی که فشارها علیه ایران رو به اثرگذاری بود با توافق هسته‌ای برجام به ایران طناب نجاتی برای خروج از زیر بار فشارها داده است.

از اردیبهشت‌ماه سال جاری که ایران پاسخ متقابل به کارزار فشار حداکثری آمریکا را آغاز کرد دولت ترامپ عملاً در وضعیت استیصال قرار گرفته است.

وضعیت ترامپ با عمل به توصیه‌های بولتون به جایی رسیده است که حالا بعد از یک سال خروج از برجام و «بدترین توافق تاریخ» خواندن آن حالا به جایی رسیده است که می‌خواهد به ایران 15 میلیارد دلار بدهد که تهران به برجام پایبند بماند. شاید این برای تعدادی از تحلیلگران داخلی بدین معنی باشد که باید با دولت ترامپ وارد گفت‌وگو شویم تا 15 میلیارد دلار را بگیریم، اما بیشتر از آن، بدین معنی است که سیاست‌های ایران در مقاومت در برابر دولت آمریکا و در عین‌ حال برداشتن گام‌های خروج از برجام گام‌های درستی بوده است که دولت ترامپ را وادار به تغییر در سیاست‌هایش در قبال ایران کرده است. دولتی که با سه گام ایران حاضر به کوتاه آمدن از شروط پیشینش شده است، در صورت خروج ایران از برجام به‌صورت کامل و بازکشت ایران به سمت غنی‌سازی با غنای بالا؛ مطمئناً برای بازگشت تمام طرف‌های معامله به برجام حاضر است هر کاری انجام دهد.

این مسئله دقیقاً همان چیزی است که کریس مورفی سناتور آمریکایی دو روز پیش در توئیت خود به آن اشاره کرد و نوشت: «ترامپ می‌خواهد به ایران 15 میلیارد دلار برای بازگشت به توافقی دهد که او خود، آن را رد و پاره کرد، سرم سوت کشید!»

5- متحدان اروپایی

سیاست‌های ترامپ در قبال متحدان اروپایی آمریکا یکی دیگر از چالش‌های پیش روی او است. ترامپ علاوه بر نادیده گرفتن درخواست‌های متحدان اروپایی در سیاست‌های مختلف از جمله توافق هسته‌ای ایران، از سال گذشته یک جنگ تجاری با این کشورها آغاز کرد. اوایل اسفندماه سال 1396 بود که ترامپ با استقبال از ورود به یک جنگ تجاری با اروپا و چند کشور دیگر اعلام کرد، ایالات متحده از «تجارت ناعادلانه» لطمه دیده است، بنابراین در نخستین گام تعرفه‌های واردات فلزات را برای فولاد 25 درصد و آلومینیوم 10 درصد بالا برد.

کشورهای اروپایی هم به نوبه خود با وضع تعرفه‌های گمرکی و مخالفت با سیاست‌های او مخالفت خود را با سیاست‌های آمریکا نشان داده‌اند. چند ماه پیش، کشورهای اروپایی علناً درخواست دولت ترامپ برای پیوستن به یک ائتلاف دریایی علیه ایران در خلیج فارس و تنگه هرمز را رد کردند. 

اختلاف میان آمریکا و اروپا به حدی است که انتظار نمی‌رود با خروج ترامپ از قدرت به پایان برسد.  یوشکا فیشر وزیر اسبق خارجه آلمان اخیراً در مصاحبه‌ای با اشپیگل گفت: ««ترامپ نشانه است، نه علت. این تغییر با رفتن او ناپدید نخواهد شد. ما اروپایی ها باید آمادگی بیشتری داشته باشیم تا به قدرت خودمان، به خصوص در مورد سیاست‌های امنیتی تکیه کنیم. علاوه بر آن، باید در مورد تجارت آزاد، سیاست بهتری داشته باشیم. یاد بگیریم که دیدگاه خودمان درمورد تجارت آزاد در عرصه بین‌المللی را بدون آمریکا هم به کرسی بنشانیم.» 

انتهای پیام/