در گفتگو با پیرغلام حضرت سیدالشهدا(ع) بررسی شد: اخلاص، شرط اصلی نوکری امام حسین(ع) است
مداح نباید برای گریاندن مخاطب به هر شعر و مطلبی متمسک شود، بلکه باید شأن اهلبیت علیهم السلام را در نظر بگیرد و مطابق با منزلت آن بزرگان مدیحهسرایی کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، پیرغلامان و ذاکران قدیمی اهلبیت علیهم السلام تجربههای ارزشمندی برای انتقال به مداحان نسل جوان و حتی مردمی دارند که در هیئتها و مجالس عزاداری ائمه اطهار علیهم السلام شرکت میکنند؛ تجربههایی که هر کدام میتواند مسیر را برای عرض ارادت مخلصانه و بندگی صحیح فراهم و مسیر سلوک را هموار کند.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با حاج اکبر بازوبند، پیرغلام و ذاکر قدیمی اهلبیت علیهم السلام به بررسی عوامل مؤثر بر مداحی موفق پرداخته است. آن طور که این ذاکر امام حسین علیه السلام توضیح میدهد، یکی از مسئولیتهای اصلی مداح توجه به همین موضوع است که شعرهای غنی بخواند که از وهن و توهین و خرافات دور باشد. البته گاهی در بعضی از مجالس دیده میشود که مداحان تازهکار شعرهایی را میخوانند که با شأن و منزلت حضرت سیدالشهدا علیه السلام منافات دارد. مداح نباید برای گریاندن مخاطب به هر شعر و مطلبی متمسک شود. بلکه باید شأن اهلبیت علیهم السلام را در نظر بگیرد و مطابق با منزلت آن بزرگان مدیحهسرایی کند.
این پیرغلام حضرت سیدالشهدا علیه السلام از مجالس روضه و هیئتهای قدیم یاد میکند و میگوید: در قدیم این طور بود که در جلسه جامعه مداحان به یک پیرمردی که سالها ذاکری اهلبیت علیهم السلام را کرده بود، میگفتند که او بخواند و بقیه گریه میکردند و سینه میزدند. او هم با چشمان گریان مداحی میکرد و در این کار اخلاص داشتند. البته امروز هم مداحان بسیار خوبی داریم. بعضی مداحان هستند که بدون وضو مداحی نمیکنند، این در حالی است که برای مداحی داشتن وضو ضروری نیست. اما آنها ادب را رعایت میکنند تا در کارشان اخلاص داشته باشند که این خیلی خوب است.
با روضه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام قد کشیدیم
بهعنوان پیرغلام اهلبیت علیهم السلام و کسی که عمر خود را صرف ذاکری و مداحی امام حسین علیه السلام کرده، فکر میکنید اصالت دینی و فرهنگ اسلامی در خانواده تا چهاندازه میتواند در گرایش نسلهای جدید به فرهنگ حسینی مؤثر باشد؟
برای اینکه یک کودکی در بزرگسالی عاشق امام حسین علیه السلام و نوکر این خانواده گرامی باشد، چند عامل اثر دارد: لقمه حلال و خانواده مؤمن و حسینی. هرچند که عوامل بیرون از خانه هم در تربیت بچههای ما مؤثر است اما اگر لقمهای که بچه در خانواده میخورد، پاک و حلال باشد و خانواده مؤمن و اهل هیئت و دین باشند، تأثیر زیادی در گرایش نسل جدید به هیئت و مسجد دارد.
بیشتر بخوانید: معیارهای حضور در سپاه امام حسین(ع) چیست؟/ حرامخواری مانع از زندگی حسینی است
یادداشت| خانوادههایی که در دو جبهه کربلا حضور داشتند و تأثیراتی که گذاشتند
خود شما که متولد و بزرگشده شهر یزد هستید، در چهفضایی رشد کردید؟
مردم یزد از قدیم مردم متدینی بودند. من در خانواده باایمان و معتقدی به دنیا آمدم و فضایی که در آن بزرگ شدم، فضای حسینی بود. مردم یزد بهشدت پایبند اعتقادات و فرهنگ دینی و حسینی هستند. اکثر آنها آنقدر عاشق امام حسین علیه السلام هستند که باید در تمام طول سال هر از گاهی و بعضی مردم هر روز به مجلس روضه بروند. خیلی از آنها صبح خود را با روضه امام حسین علیه السلام شروع میکنند، تا برای امام حسین علیه السلام اشک نریزند، چای روضه را نخورند، سلام بر امام شهید خود ندهند، کسب و کار و زندگی خود را شروع نمیکنند. برکت زندگیها هم از همین حسینی بودن است.
اصلاً چای صبحانه خیلیها همان چای روضه است که بعد از سلام بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام و اشک چشم در عزای آن حضرت صرف میکنند.
ما هم در چنین فضایی به دنیا آمدیم و بزرگ شدیم. یادم هست وقتی کمسنوسال بودیم با بچههای همسنوسال خودمان به پشتبام خانهها میرفتیم، پارچه سیاهی که معمولاً چادر مشکی مادرمان بود آویزان میکردیم تا جایی مثل هیئت داشته باشیم. یکی از ما روضه میخواند و بقیه سینه میزدند. درواقع عشق به امام حسین علیه السلام را در همان بازیهای بچهگانه و بلکه عاشقانه تمرین میکردیم.
مداحی از دوران کودکی
از همان کودکی مداحی میکردید؟
تقریباً دهساله بودم که مداحی کردم. خانهای بود که به خانه قنادها مشهور بود و من اولین بار در آنجا خواندم. وقتی وارد خانه شدم بهسمت حوض وسط حیاط رفتم و بچهها دورم را گرفته بودند. یک ظرف برداشتم از آب حوض پر کردم و گفتم «یا حسین علیه السلام! بچههای تو تشنه بودند.»، نمیدانم با همین دو سه کلمه که خدا بر دهان من گذاشت چطور مجلس گرم شد و همه به گریه افتادند و شور حسینی را درک کردند.
این شور را تا جوانی هم حفظ کردید؟
بله. سال 42 من در خدمت سربازی بودم و شلوغیهای آن سال با عاشورا و ماه محرم مصادف شده بود. بهیاد دارم که بچههای گردان از من خواستند مداحی کنم تا بقیه هم سینه بزنند. حدود چهل نفری بودیم و بچهها میخواستند با نظم برویم، اما من گفتم "این نوع نظم را رها کنید". کفشها را درآوردیم و با پای برهنه راه افتادیم و روضه میخواندیم. همین طور در خیابان میرفتیم و میخواندیم که «مهلاً مهلاً یابنالزهرا» همان چهل نفر بودیم ولی وقتی به میدان رسیدیم، حدود پنج شش هزار نفر شده بودیم. همه مردم به ما پیوسته بودند و با ما تکرار میکردند و میخواندند و اشک میریختند.
همان شب در خواب، یکی از سیدهای محلمان را دیدم که گفت "تو آزادی، برو". حدود دو ماه خدمت کرده بودم که افسر صدایم زد و گفت "حکم معافیات آمده است".
اخلاص، شرط اصلی نوکری امام حسین علیهالسلام است
در این مداحیها و روضهخوانیها از شخص خاصی پیروی میکردید؟
معمولاً حاج نادعلی کربلایی برایم الگو بود. او را میشناختم، روضههایش را گوش میدادم و خیلی چیزها از او آموختم. اما این روزها بیشتر شعرها را از کتاب خزائن الاشعار میخوانم که یک کتاب قدیمی است ولی قصیدههای بسیار پرمفهومی دارد.
پس این طور شد که مداح و پیرغلام امام حسین علیه السلام شدید.
ما خودمان را به پیرغلامان اصیل چسباندهایم و سعی میکنیم از آن ذاکران مخلص درس بگیریم. مداحی قدیمی بود که سالها قبل از دنیا رفت بهنام حاج کریم ابراهیمی. یک بار در بقیع به زیارت رفته بودم که دیدم ایشان در گوشهای تنها نشسته و برای دل خودش میخواند و اشک میریزد.
آنقدر مسن بود که تعجب کردم آیا همین مرد بود که در هیئتهای قدیم بدون بلندگو میان انبوه جمعیت روی چارپایه میرفت و مداحی میکرد؟! به او گفتم "حاج کریم! یک عمر برای مردم خواندهای و مردم فیض بردهاند. امروز میخواهم من بخوانم و تو گریه کنی". چند نفری جمع شده بودند. رو به بقیع کردم و خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها عرض کردم: "این مرد یک عمر برای حسین تو عزاداری کرد و امروز پیرغلام در خانه شما شده، بهخاطر او هم که شده یک نظری به ما بیندازید". مجلس خوبی کنار بقیع داشتیم و از اخلاص او بهره میبردیم. زمانی هم که از دنیا رفت و میخواستند بدنش را غسل بدهند، من برایش روضه خواندم.
هر جای دنیا که باشیم وقتی منصب و موقعیت شغلی را از پزشک و مهندس و قاضی بگیرند، دیگر هیچ ندارد ولی در خانه امام حسین علیه السلام این طور نیست. اگر برای ارباب یک عمر نوکری کنی، تازه زمان جان دادن مدرک مهمی در دست داری و بهعنوان نوکر پذیرفته میشوی، البته اگر نوکر بااخلاصی بوده باشی، این آبرویی است که از هر آبرویی بالاتر و باعزتتر است.
ضرورت استفاده از اشعار غنی
به شعرهایی که در مجالس عزاداری و هیئتها خوانده میشود، اشاره کردید. مداح و ذاکر اهلبیت علیهم السلام تا چهاندازه مسئولیت دارد در انتخاب اشعار و مضامین آموزشی و معرفتی در هیئتها دقت داشته باشد؟
یکی از مسئولیتهای اصلی مداح توجه به همین موضوع است که شعرهای غنی بخواند که از وهن و توهین و خرافات دور باشد. البته گاهی در بعضی از مجالس دیده میشود که مداحان تازهکار شعرهایی را میخوانند که با شأن و منزلت حضرت سیدالشهدا علیه السلام منافات دارد. مداح نباید برای گریاندن مخاطب به هر شعر و مطلبی متمسک شود، بلکه باید شأن اهل بیت علیهم السلام را در نظر بگیرد و مطابق با منزلت آن بزرگان مدیحهسرایی کند.
اینکه امام حسین علیه السلام به برادرش حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام میگوید "جانم به قربانت"، بهدلیل نسبت برادری نیست، بلکه بهعلت جانفشانی و اوج معرفت آن حضرت است. حتی جانفشانیهای حضرت زینب سلام الله علیها همین طور است. هرچند که امام حسین علیه السلام برادر آن حضرت بوده اما ولایتپذیری و دفاع حضرت زینب سلام الله علیها از امام زمان خود سرمشق ماست و باید در جلسات برای مردم عنوان شود.
در گذشته معمول بوده که مداحان و ذاکران اهلبیت علیهم السلام وقتی میخواستند شعری را در هیئت و مقابل مردم بخوانند، آن را حفظ میکردند.
من هنوز هم شعرها را حفظ میکنم. البته گاهی پیش میآید مداحانی شعرها را از روی کاغذ میخوانند و این کار هم اشکالی ندارد، چون گاهی حجم اشعار و مفاهیمی که میخواهند در هیئت بخوانند زیاد است و مداح باید چند ساعت شعرهای متنوع و پرمفهوم بخواند، در این صورت ناچار است از روی کاغذ بخواند، هرچند بهنظر میرسد از حفظ خواندن بهتر است و تأثیر بیشتری بر مخاطب دارد.
تحول در هیئتها و مجالس عزاداری در طول سالها
البته من قبلاً این را نمیگفتم ولی یک بار در محضر مقام معظم رهبری بودیم که ایشان فرمودند: آقای فلسفی سالها قبل یک تکه کاغذ از جیب خود درآوردند و حدیثی را از روی کاغذ خواندند و سنت غلط را شکستند. از رو خواندن حدیث باعث میشود که گوینده کمتر خطا کند و مطلب را درست و بدون نقص بخواند.
البته بعضی مداحان قدیمی معتقد هستند که باید شعر را از حفظ خواند، نه از روی کاغذ. ولی به هر حال بعضی از مداحان جوان از روی کاغذ میخوانند. در قدیم حتی بد میدانستند که مداح حرف بزند، بلکه میگفتند مداح باید از اول تا آخر هیئت باید شعر بخواند و آن هم از حفظ.
با این توضیحات، هیئتهای امروز چقدر با هیئتهای قدیمی تفاوت دارد؟
در قدیم این طور بود که در جلسه جامعه مداحان به یک پیرمردی که سالها ذاکری اهلبیت علیهم السلام را کرده بود میگفتند که او بخواند و بقیه گریه میکردند و سینه میزدند. او هم با چشمان گریان مداحی میکرد و در این کار اخلاص داشتند. البته امروز هم مداحان بسیار خوبی داریم. بعضی مداحان هستند که بدون وضو مداحی نمیکنند. این در حالی است که برای مداحی داشتن وضو ضروری نیست. اما آنها ادب را رعایت میکنند تا در کارشان اخلاص داشته باشند که این خیلی خوب است.
به همین دلیل است که میبینیم نفس بعضی مداحان این اندازه سوز دارد. در قدیم گاهی یک مداح یک مصراع یا یک بیت میخواند و کل مجلس با همان یک بیت شعر اشک میریخت و مطلب را درک میکرد. حاج حسن ذوالفقاری این طور میخواند. اما امروز میبینیم گاهی مداح ساعتها روضهخوانی میکند اما تأثیری در مخاطب ندارد، این هم بهدلیل خلوص مداح است که سوزش و نفسش این اندازه اثر دارد.
انتهای پیام/+