یادداشت | مؤلفههای اندیشه مقاومت در سیره اباعبدالله الحسین(ع)
شاخصهای کلیدی که انقلاب اسلامی و اندیشه مقاومت در زمانه حاضر بر آن بنا شده است، باید در بستر حرکت امام حسین(ع) درک شده و بنابر اقتضائات عصر فعلی مورد تامل قرار بگیرد.
باشگاه خبرنگاران پویا
واقعه عاشورا از جمله بزرگترین رخدادهای حیات تشیع در عرصه تاریخ است که در ضمنش مفاهیم و مولفههای اساسی نهفته است و از این جهت پیام حرکت اباعبدالله(ع) را فراتاریخی و متعلق به تمام بشریت قرار میدهد. مقاومت، یکی از این مفاهیم اصلی است که طنینش در عصر کنونی بر جانهای آزاده مینشیند. یادداشت پیشرو در ادامه یادداشت بایستههای اقامه "فقه مقاومت" مبتنی بر سیره سیاسی امامحسین(ع) به مولفههای مقاومت در حرکت اباعبدالله(ع) میپردازد.
ایستادگی در برابر بدعتها و ستمها و تحمل سختیهای آن، راه بدست آوردن قدرت اجتماعی
از مؤلفههای مقاومت در سیره اباعبدالله الحسین (ع) حساسیت نسبت به انحرافات و بدعتهای جامعه اسلامی است، ایشان در خطبه طولانی در مِنی که به خطبه امر به معروف شناخته میشود، آشکارا به سکوت عالمان و خواص جامعه در برابر نافرمانی خدا و انحراف از سنت پیامبر میتازد و آنها را متهم به منفعتطلبی و ترس میکند و افتادن کار به دست نااهلان را نتیجه عدم ایستادگی ایشان در این امر دانسته میفرماید «وَ لَوْ صَبَرْتُمْ عَلَى الْأَذَى وَ تَحَمَّلْتُمُ الْمَئُونَةَ فِی ذَاتِ اللَّهِ کَانَتْ أُمُورُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ تَرِدُ وَ عَنْکُمْ تَصْدُرُ وَ إِلَیْکُمْ تَرْجِعُ»[1] اگر بر ناملایمات و آزارها در این مسیر صبر میکردید و سختیها را برای رضای خدا تحمل میکردید، امور خدا به شما باز میگشت، احکام از جانب شما صادر مىشد و مرجع همگان قرار مىگرفتید.
ملاحظه سیره امامخمینی(ره) در خیزش علیه رژیم طاغوت، به مثابه یک تجربه تاریخی مؤید این کلام نورانی است، آنجا که ایشان به واسطه تحمل سختیهای ایستادگی در برابر بدعتها و ستمگریها به رهبر و محل امید آزادگان جهان تبدیل شد.
تلاش برای برقراری حکمرانی واقعی اسلام و اقامه دین
مسیر و حرکت فقه مقاومت در سیره سیدالشهداء اقامه دین است، امروزه فریادهای گوناگونی در مسیر مقاومت و ایستادگی بلند است اما این فریادها به کدام سو دعوت میکند؟ اندیشه مقاومت اسلامی، دعوت به ایستادگی خام و بدون هدف نیست، بلکه جهان را به سوی حکمرانی شایستگان، اقامه دین، برپایی احکام شریعت و برقراری عدالت واقعی مستفاد از کتاب و سنت پیامبر و اهل بیت دعوت میکند.
سیدالشهداء در روشنگری دیگری در وصیت به برادرش محمد حنفیه این مسیر را نمایان میکند: «أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍع»[2] من براى سرکشى و تکبر و فساد و ستم کردن از مدینه خارج نشدم، بلکه در راستای ایجاد اصلاح در امت جدم خارج شدم، قصد دارم امر به معروف و نهی از منکر کرده و بر اساس سیره جدم رسول الله و پدرم علی بن ابیطالب رفتار کنم.
آفت مقاومت، درگیر شدن به دنیاگرایی و لقمههای شبههناک
شکی نیست بسیاری از بزرگان کوفه میتوانستند حضرت را یاری کنند اما به واسطه آلودهشدن به دنیاگرایی و بعضا لقمههای حرام و شبههناک، دست از همراهی با کاروان امام حسین (ع)کشیدند. در روز عاشورا وقتی لشکر دشمن با هیاهو اجازه شنیده شدن صدای امام را نمیدانند، حضرت به ابتلای بزرگ جامعه آن روز اشاره میکند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُم» به راستی که شکمهای شما از حرام انباشته شده و بدینوسیله بر قلب شما مهر زده شده است.
این شاخصهای کلیدی که انقلاب اسلامی و اندیشه مقاومت در زمانه حاضر بر آن بنا شده است، ضروری است توسط نسل حاضر درک شود و با قدرت بیشتری ادامه یابد؛ کمتوجهی به هرکدام از این اصول میتواند مسیر مقاومت را با چالشهای بیشتری مواجه کند و سزاوار است جامعه اسلامی و دولتمردان آن، با اقتدا به سالار شهیدان، تحت تأثیر وسوسههایی که درصدد القای رعب و وحشت نسبت به قدرتهای پوشالی دشمنان و یا عذرتراشی جهت دعوت به سازش و دستبرداشتن از مقاومت هستند قرار نگیرند تا در زمره رهروانی باشند که در زیارت عاشورا آرزویش را دارند «و ثَبِّت لی قَدَمَ صِدقٍ عِندَکَ مَعَ الحُسَین و اصحابِ الحُسَین».
حجتالاسلام مجید رجبی، معاون پژوهشی پژوهشگاه فقه نظام