خروج «حاتمیکیا» با دست دهقانان
فیلم «خروج» حاتمیکیا بار دیگر واکنش نقادانه و معترضانه این فیلمساز سینما را نمایان میکند. اما اینبار لبه تیغ او به سمت چه کسی است؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، ابراهیم حاتمیکیا از جمله کارگردانانی است که رویکرد خاصی را در حوزه رسانهای فیلمهایش لحاظ میکند. او رسانه را میفهمد و از اهمیت و کاربرد آن در ایران و جهان باخبر است؛ بنابراین همواره تلاش میکند تا داستان و ابعاد محتوایی فیلم تا قبل از رونمایی رسمی و اکران محفوظ بماند و در موقع مناسب داستان فیلم را رسانهای کند.
حالا با مصاحبههایی که برخی از بازیگران فیلم کردهاند؛ متوجه یک فیلم اعتراضی با صراحت لهجه قابل توجهی از طرف این کارگردان سینمای ایران هستیم؛ فیلمی که در آن کشاورزان و دهقانان که نماد تلاش، زحمت و کار هستند، قصد دارند تا شکایت و اعتراضات خود را به گوش مسئولین برسانند.
با توجه به مطالبی که گفته شده و با فرض درست بودن آنان به نظر میرسد که نمایان کردن فاصله فاحش میان مسئولین و کشاورزان و دهقانان تم اصلی این فیلم باشد؛ خوب تصور کنیم: تراکتورسوارانی سلحشور و عصبانی در حالی که بیل و کلنگ به دست دارند شرافتمندانه به دنبال رساندن حرف خود به گوش مسئولینی هستند که از آنان کیلومترها فاصله دارند.
این داستان و اتمسفر اعتراضی فیلم به ما میگوید که حال و هوای فیلم مانند برخی از آثار معترضانه دیگر حاتمیکیا مثل آژانس شیشهای، به نام پدر و گزارش یک جشن است، اما این بار تیغ بُرنده فیلم این کارگردان خیلی تیزتر از سابق و مشخصا به سمت مسئولین ذیربطی است که در انجام مسئولیتهای خود مشخصا کمکاری میکنند.
یکی از نمونههای خوب این سبک آثار سینمایی برمیگردد به قبل از انقلاب و فیلم «تنگسیر» فیلمی که اگرچه ساخته دوران فیلمفارسی بود اماحرف جدی و مهمی برای تاریخ سینمای ما داشت؛ حرفی که بوی عدالت خواهی و آرمانگرایی میداد. اصولا فیلمهایی که مطالبهگرایانه هستند در سینمای کشور ما کمتر دیده میشوند؛ علت این امر را شاید بتوان در یادداشتی دیگر به تفصیل بیان کرد اما یکی از علل اصلی آن رخوت و رکودی است که در سینمای ما بعد از دهه 1370 و از اوایل دهه 1380 حاکم شد؛ سینمایی که روزگاری به گونه حادثهای و سیاسی اهمیت میداد، توسط برخی از مدیران سینمایی به حاشیه رانده شد و برای جلب نظر دبیران جشنوارههای خارجی رو به سمت ساخت آثاری آورد که در آن درامهای شهری ملوس و آرام در اولویت بود.
آنان جشنوارهها و فیلمهای آپارتمانی را در دستور کار خود قرار دادند و نتیجه، فاصله گرفتن مردم از سینمای خسته و جیغ بود و دعوای آن دهه سینمای کمدی مبتذل امروز ما شد و سینمای فرهنگی و اجتماعی جدی ما که بتواند جریانسازی کند و حرفهای مهمی را برای مردم و دولتها داشته باشد فراموش شد.
البته حاتمیکیا در تمام این مدت دست از ساخت آثاری که به نقد اجتماعی و سیاستهای غلط پرداخته باشد، برنداشت و حتی چهار سال قبل با فیلم بادیگارد به طریقی دیگر سعی بر نمایان کردن اعتراض خود درباره حفاظت از نظام و حقیقت وجودی آن کرد، اما حالا بعد از گذشت یک وقفه کوتاه دیگر، این فیلمساز ایرانی و جنگ رفته، تلاش دارد اعتراضات بخشی دیگر از مردم، آن هم از طبقه کشاورز و زحمتکش را به گوش مردم برساند.
ابراهیم حاتمیکیا در مصاحبهای که داشت و همینطور در افتتاحیه جشنواره جهانی فیلم فجر به این نکته اشاره کرده است که «در هر دورهای به آنچه علاقه داشتم و حالی که در آن فضا وجود داشته است واکنش نشان دادم و واکنشهایم مانند فیلمهایم است.» او فیلمهایش را برای روز میسازد اما به علت اهمیتی که نفس موضوع و شیوه پرداخت هنرمندانه وی دارد باعث میشود تا سالها دیدنی باشند.
این بار باید دید که این کارگردان سینمای ایران در واکنش به چه نقاط ضعفی فیلم خود را میسازد و سیلی او به گوش چه کسی خواهد خورد؟ مسئولین حوزههایی که با وضعیت این بخش از مردم مظلوم و زحمتکش مرتبط است یا حتی به گوش کاخ نشینان برج عاج .
انتهای پیام/