تحریف اشعار دفاع مقدس شهریار در آذربایجان و ترکیه/ «حیدربابا» هویت را به زبان ترکی بازگرداند
جمشید علیزاده، شاگرد شهریار، میگوید: شعر ترکی شهریار دستخوش تحریفاتی شده است؛ هم در باکو و هم در ترکیه. فقط در شعرهای دفاع مقدس استاد، نزدیک به ۲۰۰ مورد دستکاری، تحریف و تغییر صورت گرفته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار، در سال 1285 در تبریز به دنیا آمد. پدرش «حاج میرآقا بهجت تبریزی» نام داشت. شهریار پس از پایان دوره راهنمایی در تبریز، در سال 1300 برای ادامه تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون تا سال 1303 و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. او شاعری با قریحهای توانا و زبانی فاخر بود که گاه مایه رشک همعصران نیز میشد.
شهریار در شعر علاوه بر تأمل و مطالعه شاعران و سرآمدان ادب فارسی، از مطالعه اشعار سرایندگان ترکزبان و آذری نیز غفلت نکرد؛ همین موضوع سبب شد تا شاعری در آذربایجان ظهور کند که نهتنها در شعر فارسی که در ادبیات ترکی نیز آغازگر سبکی جدید باشد. اولین دفتر شعر او در سال 1310 با مقدمه ملکالشعرای بهار و پژمان بختیاری منتشر شد. شهریار پس از آن منظومه «حیدر بابایه سلام» را در سال 1330 منتشر کرد و با این اثر در ادبیات آذری ماندگار شد.
شهریار شاعری عاشقپیشه و خوشقریحه بود که اشعار لطیفی را بهزبانهای فارسی و ترکی سروده و کارنامهای پربار را از خود بهجای گذاشته است. خبرگزاری تسنیم در آستانه سی و یکمین سالروز درگذشت استاد شهریار که روز ملی شعر و ادب نامگذاری شده است، درباره آثار و زندگی این شاعر بزرگ با جمشید علیزاده، استاد دانشگاه و از شاگردان شهریار، به گفتوگو پرداخت. او در بخش نخست این گفتوگو به نحوه آشنایی خود با شهریار و سلوک شخصیاش اشاره کرده است. علیزاده میگوید که شهریار همواره خلوت را بر جمع ترجیح میداده و این عادت، برگرفته از وهمی بوده که سیستم امنیتی رضاشاه در او ایجاد کرده بود. بهگفته این استاد دانشگاه؛ در دوره حکومت رضا شاه یکی از مهمترین کارهایی که با هدایت انگلیسیها انجام شد، زدودن دین و نشانههای آن از جامعه بود. کشف حجاب در همین راستا اتفاق افتاد و تکیهها و هیئتهای مذهبی نیز در مقطعی برچیده شده بودند. شهریار در اوج قدرت این سیستم که نمیخواست حرفی از عاشورا و امام حسین(ع) باشد، در سال 1316 شعر «علی ای همای رحمت» را میگوید؛ به همین دلیل تحت نظر بود. بخش نخست این گفتوگو را میتوانید در اینجا بخوانید.
شاگرد شهریار در بخش دوم این گفتوگو به ویژگیهای شعر ترکی شهریار پرداخته و میگوید او بزرگترین شاعر دوزبانه تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران است. از نظر علیزاده، شهریار برای اولینبار با منظومه «حیدربابا» هویت زبان ترکی آذربایجان را به این زبان بازگردانده است. این استاد دانشگاه همچنین در ادامه به دیدگاه شهریار در باب ایران فرهنگی و فرهنگ ایرانی اشاره کرد و ضمن ارائه نکاتی درباره تحریف شعرهای ترکی استاد در موضوعات مختلف از جمله سرودههای او برای هشت سال دفاع مقدس در آذربایجان و ترکیه، مواردی از آن را برشمرد. بهاعتقاد علیزاده؛ شعر ترکی شهریار دستخوش تحریفاتی شده است و متأسفانه هر روز به وسعت و تعداد کارخانههای جعل حدیث افزوده میشود. مشروح بخش دوم گفتوگوی این شاگرد شهریار با خبرگزاری تسنیم را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: ما وقتی از شهریار صحبت میکنیم، با شاعری مواجه هستیم که هم در قلمرو شعر فارسی شهریار است و هم در حوزه شعر ترکی. عمده بررسیهایی که در خصوص شعر شهریار صورت گرفته، معطوف به شعر فارسی اوست. با توجه به شناختی که از آثار شهریار دارید، او چه تجربههای نویی را وارد شعر ترکی آذربایجانی کرد؟
بهطور قطع و یقین میگویم که شهریار بزرگترین شاعر دوزبانه تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران است. او تنها شاعری از زمان رودکی تا امروز است که به دو زبان شعر گفت و در هر دو زبان، شاهکارآفرین بود و نقطه عطف بهشمار میآید.
ما در ادبیات کلاسیک، شاعرانی داریم که به دو زبان فارسی و عربی شعر گفتهاند؛ مانند سعدی، خاقانی و یا ناصرخسرو که مدعی است دیوانی هم بهزبان عربی دارد: «بخوان هر دو دیوان من تا ببینی/ یکی گشته با عنصری بحتری را»؛ یا ملا محمد فضولی که در قرن دهم به سه زبان ترکی، فارسی و عربی شعر گفته است. موارد اینچنینی متعدد است، اما پرسش اصلی اینجاست که آیا همه این بزرگان که به دو زبان شعر گفتهاند، در هر دو زبان نقطه عطف بهشمار میآیند؟ بهعنوان نمونه، آیا شعر عربی سعدی، در حوزه شعر عربی یک نقطه عطف بهشمار میآید و منتقدان عرب کنار شعر متنبی، به شعر عربی سعدی هم استناد میکنند؟ مطمئناً پاسخ منفی است. سعدی در حوزه شعر عربی تجربهای کرده است، اما شعر عربی او مقابل عربیسرایان اصیل به جایگاه ویژهای نمیرسد. او اگر نقطه عطفی بهشمار میآید، در حوزه شعر فارسی اوست، دیگران نیز همینطور، بهعنوان مثال، ملا محمد فضولی اگرچه به سه زبان شعر گفته، اما اهمیت او در همان حوزه شعر ترکی است. کسی به شعر فارسی او استناد نمیکند.
در این میان، شهریار این موقعیت را دارد که در هر دو زبان فارسی و ترکی شاهکارآفرین باشد و نقطه عطف بهشمار آید. شهریار از یک سو در زبان فارسی شاهکارهای متعدد و متنوعی دارد؛ بخشی از این سرودهها در قالب غزل است که ویژه خود اوست که میتوان کنار غزل سعدی و حافظ، یا غزل عرفانی مولانا، سنایی و عطار، غزل جدیدی بهنام غزل شهریار را هم در نظر بگیریم که مُهر و امضای خود شاعر را دارد. منظومههای درخشانی مانند «راز و نیاز»، «هذیان دل»، «دو مرغ بهشتی»، «سرنوشت عشق »و بسیاری از دیگر آثار او در زبان فارسی شاهکار بهشمار میآید.
بازگشت هویت زبان ترکی با «حیدربابا»
از سوی دیگر، شهریار در زبان ترکی با خلق آثاری چون «حیدربابا»، «سهندیه» و... نیز شاهکارآفرین و شخصیتی جهانی است. او در هر دو زبان موفق عمل کرده است. بهخلاف پیشینیان و حتی معاصران که اگرچه به چند زبان شعر گفتهاند، اما در یک زبان نقطه عطف بهشمار میآیند.
شهریار برای اولینبار با منظومه «حیدربابا» هویت زبان ترکی آذربایجان را به این زبان بازگرداند؛ البته توجه داشته باشید که ترکی آذربایجان با ترکی آناتولی و ترکیه و دیگر مناطق تفاوتهای اساسی دارد. پیش از شهریار شعرهای ترکی بیشتر در حوزه ادبیات دیوانی بود؛ به این معنی که گویندگان این سرودهها دیوانهای شعر فارسی را خوانده و با ترجمه و تصرف مختصری از شعر حافظ، سعدی، خاقانی، نظامی و... با تغییر یک حرف اضافه یا حرف ربط و فعل سعی کردند که به آن جنبه ترکی بودن بدهند، این قاعدتاً امکانپذیر نیست. هر زبان برای خودش ساختار نحوی ویژهای دارد و براساس آن طبقهبندی میشود. آمدن یک کلمه ترکی، جمله فارسی را به ترکی تبدیل نمیکند. در شعر ترکی شاعرانی چون عمادالدین نسیمی، فضولی و... شعرهای فارسی را خوانده و با تصرفی مختصر و با معادلسازی و جابهجایی، میخواستند شعر ترکی بگویند؛ در حالی که این شعر ترکی نبود و ساختاری فارسی داشت، بهطور مثال نسیمی میگوید:
«دریای محیط جوشه گلدی
کونی له مکان خروشه گلدی...»
اگر معادلهای ترکی این بیت را به فارسی تبدیل کنیم، جمله به ساختار نحوی فارسی تبدیل میشود، در این میان، شهریار برای اولینبار با «حیدربابا» ساختار نحوی زبان «ترکی آذربایجانی» را به آن بازگرداند. او در زبان ترکی یک نقطه عطف بهشمار میآید و برای اولینبار هویت زبانشناختی ترکی آذربایجانی را به شعر ترکی بازگرداند و شاهکارهایی در استاندارد جهانی پدید آورد.
شهریار، ایران فرهنگی و فرهنگ ایرانی
*تسنیم: صحبت از شعرهای ترکی استاد شد، چندسالی هست که جریانهایی با سوء استفاده از این بخش از آثار استاد شهریار، سعی در ایجاد تفرقه دارند. با توجه به شناختی که از آثار و اندیشههای شهریار دارید، فکر میکنید نگاه شهریار به هویت ملی، ایران فرهنگی و فرهنگ ایرانی چگونه بود؟
او وطنپرست اصیل و همیشگی بود. من شعر خود او را برای شما میخوانم: «ترکی ما بس عزیز است و زبان مادری/ لیک اگر ایران نگوید لال باد از وی زبان»؛ این موضعگیری صریح شهریار است، اجتهاد مقابل نص که محلی از اعراب ندارد. او وطنپرست خالص، مخلص و همیشگی بود. دو مؤلفه پررنگ در زندگی شهریار وجود دارد که از ابتدای سالهای کودکی در ذهن او شکل گرفته، در شعرش بازتاب گستردهای دارد و تا روزهای پایانی عمرش این دو مؤلفه کاملاً مشهود است: اسلامگرایی و ایرانمداری. هیچگاه و در هیچ مقطعی از زندگی و آثار شهریار نمیتوانید اثری بیابید که از یکی از این دو مؤلفه دور شده باشد؛ یعنی اسلام و اعتقادات مذهبی را نفی کند و یا ایران را. اینها سوء استفادههایی است که با اغراض مختلف انجام میدهند.
تحریف اشعار دفاع مقدس شهریار در آذربایجان و ترکیه
شعر ترکی شهریار دستخوش تحریفاتی شده است؛ هم در باکو و هم در ترکیه. این موضوع را چند سال پیش در کتاب «نالههای شباهنگی» بهصورت مفصل توضیح دادم و با نمونه نشان دادم که فقط در شعرهای دفاع مقدس استاد، نزدیک به 200 مورد دستکاری شده است. همه چاپها را با هم مقایسه کردم و موارد تحریف را نشان دادم که یا بیت و بندی را حذف و یا تحریف کردند، این نکته مهمی است. متأسفانه هر روز به وسعت و تعداد کارخانههای جعل حدیث افزوده میشود؛ چه در خارج و چه در داخل ایران. دشمن کارش دشمنی است، اما دوستان دشمننما استخوان در گلو هستند.
*تسنیم: سرودههای دفاع مقدس به چهمضمونی تحریف شده است؟
شهریار در بخشی از سرودههای دفاع مقدس تمام ترکان جهان را به اسلام دعوت میکند و میگوید که ایران اسلامی امروز دارد با کفر میجنگد، لازمه غیرت این است که این ترکان هم بهپا خیزند و از اسلام دفاع کنند.
یک نمونه از این تحریفات و تغییرات به این شکل است: الفبای سیریلیک و لاتین که در باکو و ترکیه استفاده میشود، آنها را از گذشته فرهنگی خود جدا کرده است، بهطوری که نمیتوانند یک متن ساده فارسی یا ترکی را که بهالفبای عربی نوشته شده (مثل دیوانهای 100 سال پیش خود) بخوانند. شهریار در بحبوحه جنگ شعری دارد در مورد دفاع مقدس خطاب به ترکان باکو و ترکیه:
«آییریب شیطان الفباسی سیزی آللاه دان
اؤز الیفبامیزی یازساز، تاپاسیز قرآنی»
ترجمهاش این است که "الفبای شیطان (الفبای لاتین) شما را از خدا جدا کرده است، اگر به الفبای خودمان (الفبای قرآنی) بنویسیم، دوباره خدا را پیدا میکنیم."، این را در چاپهای ترکیه و باکو تغییر دادند و بهجای «سیزی» بهمعنای «شما را»، آوردهاند «بیزی» بهمعنای «ما را»؛ یعنی معنی شعر را 180 درجه تغییر دادهاند، این بهعنوان نمونه است. در «نالههای شباهنگی» 200 مورد را نشان دادهام. تنها بخش قابل اتکا از دیوان شهریار که این موضوع در آن غربال شده باشد، همین کتاب است که براساس دستنوشتههای خود شهریار تنظیم شده است.
افزایش کارخانههای جعل حدیث و خواب متولیان فرهنگی
این کارخانهها دایر است و متأسفانه متولیان فرهنگی ما بیشتر فرهنگ را بهعنوان لغتنامه میشناسند، یا خواباند یا خود را به خواب زدهاند. هر سال هم بنا به منافع شخصی و مصالح سیاسی خودشان بلوایی در باب شهریار و روز ملی شعر و ادب برپا میشود که بهنظر من، تجلیل شهریار نیست، بلکه تحقیر اوست؛ زیرا باید به آثار او پرداخته شود نه اینکه شهریار زمینهای برای نماینده شدن فلان آقا و یا وزیر شدن دیگری شود.
*تسنیم: بزرگترین درسی که در مدت حضور با شهریار از او گرفتید، چه بود؟
درسهایی که از ایشان آموختم، وجوه مختلفی دارد؛ از شعر گرفته تا سلوک فردی. من صداقت، دینداری و وطنپرستی را مهمترین نکاتی میدانم که از شهریار بزرگ آموختم. در حوزه شعر هم این را از شهریار آموختم که شعر واقعی باید آیینه تمامنمای عواطف و تجربههای شخصی شاعر باشد نه برخاسته از الگوی ادبی.
انتهای پیام/+