سید حسن نصرالله: محور مقاومت بسیار قدرتمند است/عربستان و امارات به جای تکیه بر دولت شکست خورده ترامپ جنگ را متوقف کنند

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از شبکه المنار، سخنرانی سید حسن نصرالله در مراسم بزرگداشت علامه شیخ حسین کورانی آغاز شد.

مراسم بزرگداشت علامه شیخ حسین کورانی در مجتمع المجتبی-الحدث شهرک یاطر در جنوب لبنان برگزار شده است.

پیشتر روزنامه الجمهوریه لبنان به نقل از آنچه منابع آگاه خوانده بود، نوشته بود که سید حسن نصرالله امروز جمعه درباره مسائل داخلی و خارجی از جمله عملیات اخیر یمنی‌ها در هدف قرار دادن تاسیسات نفتی آرامکو و همچنین انتخابات کنست(پارلمان) رژیم صهیونیستی سخنرانی خواهد کرد.

تحولات داخلی لبنان به ویژه مسئله مزدوران و جاسوسان رژیم اشغالگر قدس از دیگر محورهای سخنان نصرالله اعلام شده بود.

مهمترین محورهای سخنرانی سید حسن نصرالله :

در ابتدا برای برادر بزرگوارمان، شیخ حسین کورانی علو درجات را از درگاه احدیت مسئلت می‌جوییم و به خانواده‌ عزیزشان و تمام برادران و دوستدارانشان و کسانی که در این مسیر با ایشان همراه و همگام بودند، به خاطر فقدان این برادر بزرگ و عزیز تسلیت عرض می‌کنم.

شیخ کورانی، یک عالم باتقوا و مجاهد، مربی و استاد و مبلغ رسالت الهی بود، ما از همان دوران جوانی با این شخصیت بزرگ آشنا شده بودیم و اولین جایی که ایشان را ملاقات کردیم، حوزه امام المنتظر(عج) در بعلبلک بود.

حضرت علامه شیخ حسین کورانی،‌از بنیانگذاران جنبش حزب الله بود.

حزب الله را مجموعه بزرگی از علما و استادان و برادران تشکیل دادند.

شیخ حسین کورانی یکی از موسسان حزب الله بود که تمام روابط و جایگاهش را برای مشارکت در ایجاد این مسیر به کار گرفت.

شیخ کورانی به حق فرزند ولایت بود. شیخ کورانی به تصمیماتی که در این مسیر گرفته می‌شد، پایبند بود و این معنای فرزند موسسه بودن است.

شیخ کورانی با وجودی که به شدت با مشارکت حزب الله در انتخابات پارلمانی مخالف بود، ولی هنگامی که تصمیم برای این منظور گرفته شد، با قدرت از این تصمیم(مشارکت حزب الله در انتخابات پارلمانی) حمایت کرد.

شیخ حسین کورانی ملتزم به اندیشه و خط و شیوه امام خمینی(ره) و  استاد من در حوزه علمیه بعلبک بود و حتی یک لحظه از ارائه هر خدمتی به اسلام و امت اسلام و مسائلی که به خاطر آن مبارزه می‌کنیم، دریغ نکرد.

مواضع شیخ کورانی در مسائل عمومی واضح و شفاف بود و در هیچ چیزی تردید به خود راه نمی‌داد و در آخرین روزهای حیاتش، به من گفت که باید برای تحریم کالاهای آمریکایی فعالیت کنیم.

ما مخالف هرگونه قواعد درگیری جدید هستیم و به قواعد کنونی پایبند خواهیم ماند.

ادامه مقابله با پهپادهای اسرائیلی حق ما است، تصمیم مقابله با پهپادها منجر به کاهش نقض حاکمیت و فضای لبنان از سوی دشمن شده است.

به قواعد درگیری پایبند خواهیم بود و مسئله به اینجا ختم نمی‌شود، بلکه آغاز راه است و این موضوع تابع شرایط میدانی است.

(در اشاره به مسئله الفاخوری جاسوس رژیم صهیونیستی که پس از بازگشت به لبنان دستگیر شد) خشم شدید اسیران لبنانی از ورود فرمانده زندان الخیام، و محکومیت این ورود، بیانی صادقانه بود، باید درباره مسیر خطرناک و منحرفانه در برخورد با مزدوران هوشیار باشیم.

هر کس با دشمن(رژیم صهیونیستی) همکاری کند، باید به اندازه جرمی که مرتکب شده، مجازات شود. محاکمه مزدوران جزء اصول است و هیچ کس درباره آن سازش و معامله نمی‌کند.

مقاومت میان مزدور و خانواده‌اش تمایز قائل می‌شود و به این قواعد در خلال اشغال(لبنان) هم پایبند بود.

هر کس به خارج(مناطق اشغالی) فرار کرده، اگر خواهان بازگشت به لبنان است، باید خود را به مقامات لبنانی تسلیم کند.

مقاومت در سال 2000 به فرهنگ خود در تمام سطوح پایبند بود و مزدوران را به ارتش لبنان تحویل داد. مسئله از بین رفتن احکام با گذشت زمان به یک بررسی حقوقی و قانونی به ویژه درباره جنایتکاران و قاتلان نیاز دارد.

ما از بازگشت همه اما در چارچوب سازوکارهای قانونی پس از تسلیم خود به اطلاعات ارتش استقبال می‌کنیم.

برخی طرف‌ها از طریق شبکه‌های ارتباط اجتماعی وارد خط دخالت با هدف تکه تکه کردن کشور شده‌اند، از حامیان مقاومت و ملت لبنان می‌خواهم در قبال آنچه در شبکه‌های ارتباط اجتماعی و همچنین درباره اهداف شایعه‌پراکنی‌های مغرضانه هوشیار باشند، هر گونه همراهی با شایعاتی که هدف از آن جدایی میان ارتش و حامیان مقاومت است، در حقیقت خدمت به رژیم اسرائیل و آمریکاست.

(درباره بازگشت آوارگان سوری به کشورشان) از نظر ما هیچ مشکلی درباره بازگشت آوارگان سوری به منطقه القصیر وجود ندارد، ما وضعیت خود را در روستاهای القصیر برای بازگشت کامل مردم شهر و روستاهای آن ساماندهی کردیم و تدابیر مربوطه از مدتی پیش از سوی دولت سوریه اتخاذ شده است.

طی سال‌های اخیر شایعاتی درباره تغییر بافت جمعیتی در سوریه به ویژه در مرزها مطرح شده که همگی دروغ و بی اساس است.حزب الله برای هرگونه کمک در زمینه بازگشت مردم القصیر به سرزمینشان آمادگی دارد.

در این چارچوب مایلم به یک نکته اشاره کنم، طی سال‌های گذشته خیلی دروغ درباره تغییر بافت جمعیتی در سوریه به ویژه در منطقه مرزی گفته شده و ما را متهم کرده‌‌اند، نظام سوریه و حزب الله را متهم کرده‌ اند، به اینکه حزب الله و دولت سوریه همدستی و توطئه می‌کنند و طرحی برای تغییر بافت جمعیتی دارند، کجا؟ در مرزهای لبنان و سوریه با البقاع و حداقل در منطقه الزبدانی، منطقه القلمون و منطقه القصیر. در هر حال مایلم امروز از این حادثه استفاده کنم تا بار دیگر آنچه را مدتی پیش گفتم، یادآوری کنم، هر کسی دوست دارد به منطقه الزبدانی برود و به گشت زنی بپردازد، در شهر الزبدانی و شهرک‌ها و روستاهایش، آن را به ویژه در تابستان آباد می‌بیند، ما شاءالله، به منطقه القلمون برود تا ببیند که آیا در آنجا تغییر بافت جمعیتی صورت گرفته است و آیا بافت جمعیتی تغییر کرده است؟

هدف از این همه شعارها و ادعاهای دروغین تلاش برای دادن بعد طایفه‌ای و بعد مذهبی و بعدی غیر از بعد واقعی که ظاهر شده و فاش می‌شود و هر روز مورد تاکید قرار می‌گیرد، همین مسئله امروز درباره القصیر مطرح است، اینها مردم القصیر هستند که در حال بازگشت هستند، کسانی که ساکنان اصلی القصیر بودند در حال بازگشت به شهرشان هستند، هیچ تغییر جمعیتی هم وجود ندارد، هیچ چیز.

ده‌ها هزار نفر، بیش از 25 هزار هزار لبنانی از بیش از یکصد سال پیش در آن روستاها و شهرک‌ها و پیش از حوادث(سوریه) در آنجا ساکن بودند و بسیاری از آنها حتی در خلال حوادث، در آنجا باقی ماندندو همچنان در آنجا حضور دارند.

بنابراین، این باب را امروز با دعوت به بازگشت مردم القصیر و روستاهای  القصیر ببندیم، ان شاءالله با احترام و آزادانه برمی‌گردند،‌ و هرگز مشکلی وجود ندارد و همچنین این باب را که نامش ادعاها و اتهامات دروغ و همیشگی مبنی بر تغییر جمعیتی در منطقه مرزی است، ببندیم.

ما با این پرونده همچنین به دستگاه‌های امنیتی و مردم القصیر و روستاهایش که بازخواهند گشت، اعلام می‌کنیم که اگر نیازی باشد که حزب الله انجام دهد هر مسئله و هر کمکی و هر خدمتی که باشد، با توجه به اینکه ما در آنجا حضور و ارتباط داریم، ان شاءالله برای خدمتگزاری آماده هستیم و در این زمینه دریغ نخواهیم کرد.

همچنین به طور گذرا به موضوع انتخابات اسرائیل اشاره می‌‌کنم، شما شاهد بودیم که نتانیاهو با انتخابات، اسرائیل را مجبور کرد که نخست وزیر بماند، رژیم غاصب را مجبور کرد دومین انتخابات پارلمانی را پس از چند ماه(از انتخابات ماه آوریل) برگزار کند، و در عمل برگزار کرد، طی این ماه‌ها  هر کاری را که می‌توانست انجام دهد، انجام داد، به حشد شعبی در عراق حمله کرد، تجاوزات خود در سوریه را تشدید کرد، لحن خود در موضوع ایران را تشدید کرد، به تجاوزگری در غزه و با قساوت شدید در رویارویی با مردم کرانه باختری عمل کرد، موضوع اسیران فلسطینی در زندان‌ها و اقداماتی که طی این ماه‌ها در معرض آن قرار داشتند. همچنین باید به اظهاراتش اشاره کرد که از تصمیم خود برای ملحق کردن شهرک‌های کرانه باختری و چه بسا تمام کرانه باختری و غور اردن اشاره کرد و نیز تلاش او برای تغییر معادلات در لبنان و تجاوز به لبنان که می‌رفت منطقه را به سمت یک رویارویی بزرگ سوق دهد، همه این تجاوزات را انجام داد.

او با همه چیز ماجراجویی کرد تا نخست وزیر باقی بماند، هر کاری را انجام داد حتی شهروندان و طرفدارانش را به خطر  انداخت تا نخست وزیر باقی بماند، همچنین با کمک‌هایی که آمریکا به او کرد، (برای اینکه نخست وزیر باقی بماند تلاش کرد)،‌من کمک‌های آمریکا به نخست وزیر سابق در انتخابات گذشته را یادآوری نمی‌کنم، از الحاق قدس، معامله قرن، الحاق جولان، حمایت مطلق ترامپ از نتانیاهو، از شخص نتانیاهو و کمک‌هایی که آمریکا به وی کرد، همچنین کمک‌هایی که غربی‌ها کردند، با همه این کمک‌ها، در کسب اکثریتی که بتواند به وی در تشکیل دولت جدید اسرائیل کمک کند، شکست خورد و ناکام ماند.

آنچه مایلم در اینجا به آن اشاره کنم، این است که ما در برابر صحنه موجود، می‌توانیم بحران رهبری در رژیم اسرائیل را درک کنیم، بحران که نظیر آن قبلا در این رژیم سابقه نداشته است،‌از دست دادن رهبران تاریخی، نبود اعتماد به رهبران سیاسی، هنگامی که نحوه  توزیع کرسی‌های پارلمان را مشاهده می‌کنید، این پراکندگی و از هم گسیختگی را می‌بینید، معمولا دو حزب یا سه حزب قبلا وجود داشتند، ولی اکنون تعداد زیادی از احزاب کرسی‌ها را بین هم تقسیم کرده‌اند، شکاف عمودی در جامعه دشمن را شاهد هستیم هر چند نقاط اشتراک زیادی میان آنها وجود داشته باشد که این مسئله البته نشانه‌ ضعف و سستی و خلل در ساختار این رژیم است که در حال پیر شدن است و باید به طور اساسی به آن توجه کنیم.

نکته دیگر این است، ما در حقیقت هنگامی که انتخابات اسرائیل را پیگیری می‌کنیم، برایمان اهمیت ندارد که نتانیاهو به قدرت برسد یا گانتس(رئیس حزب آبی سفید) یا فردی  دیگر، هیچ کس نباید در این موضوع فریب بخورد، چرا که هم چپ هم راست و هم میانه همه به معنای تجاوزگری و دشمنی و طمع‌ورزی‌ها و  تروریسم اسرائیلی است، به معنای هدف قرار گرفتن امنیت منطقه و ملت‌ها و کشورهای منطقه و غصب حقوق فلسطینیان و ظلم به آنهاست، بنابراین چپ و راست و میانه همه یکی و مثل هم هستند. هیچ فرقی میان آنها وجود ندارد، این احزاب فرق زیادی با هم ندارند، هنگامی که به گذشته برگردیم، می‌بینیم که جنگ‌ها و جنایاتی را رژیم صهیونیستی در سایه دولت‌های راستگرا مرتکب شد و همچنین جنگ‌ها و جنایات شرم آوری که رژیم صهیونیستی در سایه دولت‌های چپگرا مرتکب شد، هیچ فرقی میان شیمون پرز و اسحاق رابین با شارون و شامیر و بن گوریون و نتانیاهو و ایهود باراک و بنی گانتس و دیگران وجود ندارد، همه آنها شبیه هم هستند.

به همین ما این مسئله را پیگیری می‌کنیم، پیگیری فوایدی دارد، ولی هیچ ارزشی در بحث تکیه کردن بر این یا آن ندارد، چرا که این یک پروژه صهیونیستی است،‌این دولت دشمن است، و هر دولتی که در آینده تشکیل شود، نتیجه‌اش طمع‌ورزی، اهداف و تجاوزگری و تروریسم همه آنها یکی است، اگر دولت آنها در نتیجه بن بست سیاسی‌ که با آن روبرو هستند، تشکیل نشود، نتیجه این بن بست رفتن به سمت برگزاری انتخابات برای سومین بار خواهد بود.

(درباره حملات پهپادی اخیر رزمندگان یمنی به تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان) هدف قرار گرفتن تاسیسات آرامکو از سوی ارتش و کمیته‌های مردمی یمن، بازتاب جهانی و پیامدهای بین المللی به جا گذاشته است.

موضع‌گیری‌های بین المللی در قبال حملات آرامکو نشان داد که نفت از خون(ملت یمن) ارزشمندتر است. تجاوزات مستمر ائتلاف سعودی به ملت یمن اعم از زنان و کودکان و سالخوردگان با محکومیت بین المللی روبرو نشده است و برای پنجمین سال پیاپی است که جنگنده‌های متجاوزان، خانه‌ها، بازارها، زنان و مردان و کودکان یمن را هدف قرار می‌دهند و این مسئله سازمان ملل، آمریکا و جهان و هیچ کس را تکان نمی‌دهد و به واکنش وا نمی‌دارد. آنهایی که حملات به آرامکو را محکوم می‌کنند، باید به جای آن، با ملت یمن در گرسنگی و محاصره و خون‌هایی که به خاطر متجاوزان بر زمین ریخته می‌شود،  ابراز همبستگی کنند.

با تاسف فراوان این مسئله مشخص شد که چه در افکارعمومی بین المللی یا در پرداختن رسانه‌ای یا موضع‌گیری سیاسی یا دولتی یا حتی سازمان ملل، این مسئله مشخص شد که نفت چقدر از خون ارزشمندتر است، البته این سخن جدیدی  نیست، قبلا آن را گفته بودیم و خیلی از افراد طی روزهای گذشته به آن اشاره کرده بودند، می‌خواهم به آن چیزی که گفته شد، اضافه کنم، چقدر نفت از خون ارزشش بالاتر است، بر اساس اطلاعاتی که دارم، هیچ کس در این  تاسیسات کشته نشد،در رسانه‌ها هم چیزی درباره  اینکه آیا فردی کشته یا زخمی شد، گفته نشد، آنجا تاسیسات نفتی است، آهن و نفت است که در آن آتش سوزی شد و سوخت، البته خسارت‌های مادی وارد شد، تمام دنیا به پا خاست و موج محکومیت و همبستگی سرازیر شد، حادثه‌ای که رخ داد در پنجمین سال جنگ رخ داده است، ولی در طول چهار سال و چند ماه پیش به شکل روزانه، جنگنده‌های ائتلاف یا دشمن سعودی اماراتی آمریکایی، ملت یمن را بمباران کردهاند، مساجد، مدارس،‌بیمارستانها، خانه‌ها و بازارهایشان را بمباران می‌کنند، زنان و کودکانشان را به قتل می‌رسانند و همه این ها مستند و ثبت شده است، این موضوع منطقه و جهان را تکان نداد، سازمان ملل و دولت آمریکا و دولت‌های اروپایی و هیچ کسی را تکان نداد، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است، و مسئله عادی و طبیعی است، همانند دیروز که یک زن جوان فلسطینی در گذرگاه قلندیا در فلسطین اشغالی به ضرب گلوله کشته می‌شود، به این حادثه هم توجهی نمی‌شود،‌گویا هیچ اتفاقی رخ نداده است، حتی در جهان عرب کسانی هستند که اعتنایی نکردند، نه تنها محکوم نکردند، بلکه حتی به این خبرها(جنایات صهیونیست‌ها و سعودی‌ها و متحدانشان) اشاره‌ای هم نکردند، چون این نفت نیست، این خون  است.

این نکته اول، این نکته در حقیقت محکومیت است، کسی که می‌خواهد ابراز همبستگی کند، آزاد است ابراز همبستگی کند، در لبنان و غیر لبنان فرقی نمی‌کند، ولی ما همچنین از  او می‌خواهیم که با بدن های تکه تکه شده و خون کودکان و زنان مردم یمن و با بیماران و محاصره شدگان و تشنگان و گرسنگان و مظلومان و کشته شدگان و رانده شدگان در یمن ابراز همبستگی کنند، باید رفتاری برابر و متوازن داشته باشند، حداقل بین خون و نفت رفتار برابری داشته باشند.

اما این جهان این گونه  است، این دنیای زور،  دنیا پول و ثروت، دنیای اقتصاد است و خون انسان و کرامت و حقوق و آینده‌اش جایی در این فهرست ندارد و اگر هم وجود داشته باشد در آخرین رده است.

نکته دوم که من می‌خواهم درباره آن صحبت کنم، معمولا وقتی من می‌خواهم درباره موضوع حرف بزنم، علیه آل سعود و نظام سعودی بسیار سرسخت هستم، اما اکنون سرسخت نخواهم بود، بلکه ناصح و نصیحت کننده خواهم بود، البته نصیحت جدیدی نیست و مربوط به همین موضوع است.

اکنون دغدغه آنها این است که چگونه از تاسیسات نفتی خود حفاظت کنند، اکنون به فکر خرید سامانه دفاع هوایی از آمریکایی‌ها افتاده‌اند، با وجودی که سامانه‌های دفاعی و پاتریوت دارند، یا  اینکه به کره جنوبی می‌روند تا از این کشور سامانه دفاعی خریداری کنند یا همانند پیشنهادی که رئیس جمهور پوتین به آنها ارائه می‌کند، اینکه همانند ایرانی‌ها دوراندیش باشند و اس 300 خریداری کنند یا مانند ترک‌ها اس 400 خریداری کنند، پوتین اینگونه سخن می‌گفت، به جای اینکه بروند و هزینه کنند و دنبال سامانه‌های دفاعی جدیدی بگردند، این مسئله برای سعودی آسان نیست، ما از کشوری حرف می‌زنیم که مساحت جغرافیایی بسیار زیادی دارد و در رویارویی با هر نوع از پهپادها قدرت مانور کمی دارد، یعنی شما می‌توانی سامانه دفاعی و موشک‌هایت را در این جهت قرار دهد،  ولی پهپاد آن را دور بزند و از این سمت و از آن سمت از پشت سر بیاید، در برابر برخی موشک‌ها هم قدرت مانور ندارد،‌بنابراین شما چه کار خواهید کرد؟ آیا برای تمام آسمان عربستان سامانه دفاع هوایی خریداری خواهید کرد؟چقدر پول پرداخت خواهید کرد، هزینه‌های بسیار سنگینی خواهد بود و هرگز نفعی نخواهد داشت.

(سید حسن نصرالله خطاب به عربستان و امارات) عربستان و امارات به جای اینکه پول‌های هنگفتی را برای خرید سامانه های دفاع هوایی هزینه کنند، باید جنگ علیه یمن را متوقف کنند.

(سید حسن نصرالله خطاب به عربستان و امارات که آمریکا را برای شعله ور کردن آتش جنگ در منطقه تحریک می‌کنند) به جای اینکه خود را در معرض عملیات دوشیدن جدید از سوی دولت ترامپ قرار دهید، جنگ علیه یمن را متوقف کنید.

(سید حسن نصرالله خطاب به عربستان و امارات)در محاسبات خود بازنگری کنید، جنگ با ایران، شرط بندی نیست چرا که شما را نابود خواهد کرد.

(سید حسن نصرالله خطاب به عربستان و امارات)،‌توقف جنگ کمترین هزینه برای حمایت از تاسیسات‌تان و البته شرافتمندانه‌تر از این  است که از سوی آمریکا تحقیر شوید.

عربستان و امارات بر دولت شکست خورده آمریکا تکیه کرده و حساب باز کرده‌اند، در حالی که آمریکا در به زانو درآوردن ایران و در ونزوئلا، چین، کره شمالی، سوریه و عراق شکست خورده و طرح معامله قرن آن هم شکست خورده است.

(سید حسن نصرالله خطاب به رژیم‌های سعودی و امارات) سر  عقل بیایید، چرا که اقتصاد شما، شیشه‌ای(بسیار آسیب پذیر و شکننده) است.

(سید حسن نصرالله خطاب به عربستان و امارات)، ترامپی که شما بر او دل بسته و تکیه کرده‌اید، همان کسی است که برای دیدار با دکتر حسن روحانی، خود را به آب و آتش می‌زند.

محور مقاومت بسیار قدرتمند است و حملات به آرامکو، یکی از نشانه‌های این قدرت و اقتدار است،‌محور مقاومت آماده است برای مقاومت بسیار فراتر از آنچه تاکنون انجام داده، عمل کند.

(سید حسن نصرالله خطاب به سعودی و امارات) اگر یک ضربه به تاسیسات شما، این وضعیت را برای شما به وجود آورده است، نتایج و پیامدهای ضربات دیگر چگونه خواهد بود؟

(سید حسن نصرالله با هشدار به عربستان سعودی و امارات)،‌کسانی که خانه و اقتصاد و ساختمان‌هایشان از شیشه(متزلزل و شکننده) است، نباید به دیگران تجاوز کنند.

به کشورهای متجاوز و جنگ افروز می‌گویم ملت یمن را به حال خود رها کنید تا به تفاهم برسد و گفت‌وگو کند، چرا که می‌توانند با گفت‌وگو به نتیجه برسند.

انتهای پیام/