گزارش| بومرنگ نفرت؛ چرا یک شایعه غیراخلاقی درباره پروانه سلحشوری گسترش یافت؟
در روزهای گذشته انتشار یک شایعهی غلط و غیراخلاقی درباره دستگیری برادرزاده پروانه سلحشوری در شبکههای اجتماعی بازتاب بسیاری داشت. تسنیم به بررسی علت انتشار این شایعه و گسترش جو نفرت علیه این نماینده تهران پرداخته است.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- هفته گذشته خبری در فضای مجازی منتشر شد که شاید در نگاه اول معمولی بنظر میآمد ولی پیوستی داشت که موجب شد در عرض چند ساعت بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و کانال های خبری آن را پوشش دهند.
دستگیری یک باند گسترده ماساژ مختلط در تهران که علاوه بر ماساژ، به مشتریان خود خدمات جنسی نیز ارائه میدادند، وقتی خبرساز شد که برخی اکانتهای توئیتر مدعی شدند سرکرده این باند خدمات جنسی، برادرزاده پروانه سلحشوری نماینده مردم تهران در مجلس است.
هشتگ #ماساژ_جنسی در عرض 24 ساعت در توئیتر و اینستاگرام بالا آمد و حتی برخی نمایندههای مجلس نیز نسبت به انتساب سرکرده این باند به پروانه سلحشوری انتقاد کردند.
با انتشار این خبر، سلحشوری به دفاع از خود پرداخت و در توئیتی اعلام کرد "دو برادرزاده 4 و 20 ساله دارم که اکنون در کنار خانواده خود در اهواز هستند. برادرم که فرزندش 20ساله است، در نوجوانی به جبهه رفت و جانباز است. از خدا بترسید و آخرت خود را فدای دنیای دیگران نکنید."
پیگیری خبرنگار تسنیم نیز حکایت از این دارد که فرد بازداشتشده نسبتی با خانم سلحشوری ندارد. هرچند در صورتی که خبر واقعیت داشت نیز هیچ منطق و قاعدهی اخلاقی و شرعی این مجوز را صادر نمیکرد که اتهام و یا جرم او به خانم سلحشوری نسبت داده شود. بنابراین چنین اقدامی در متهم کردن خانم سلحشوری، بدون هیچ پیششرطی غلط و شایسته تقبیح است اما صرفنظر از آن میتوان این پرسش را مطرح کرد که چرا به لحاظ اجتماعی چنین فضایی علیه خانم سلحشوری پدید میآید؟ و برخی کاربران شبکههای اجتماعی تا این حد نسبت به او احساس تنفّر میکنند؟
خانم پروانه سلحشوری در مقایسه با سایر زنان عضو لیست امید مانند فریده اولادقباد، فاطمه سعیدی، فاطمه ذوالقدر بسیار بیشتر حاشیهساز شده بود و علت آن را باید در موضعگیریهای شاذ و جنجالی وی جستجو کرد که در اغلب موارد با اتهامافکنیهای عجیب او نسبت به کل جمهوری اسلامی همراه بوده است. پروانه سلحشوری نماینده 55 ساله مردم تهران و عضو فراکسیون امید است. پیش از حضور در مجلس، سابقه چندانی از حضور در سیاست نداشت و استاد دانشگاه آزاد بود. همسر وی برات قبادیان نیز معاون محمدرضا نعمتزاده وزیر اسبق صنعت است.
اولین اظهارنظر حاشیهساز سلحشوری، در ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند 94 بود. وی در گفتوگو با یک رسانه خارجی در پاسخ به پرسشی درباره حجاب، اظهار داشت: من فکر میکنم این جزیی از حقوق ابتدایی ماست که حق انتخاب داشته باشیم". این اظهارنظر سلحشوری با واکنشهای منفی روبهرو و با فشار اجتماعی مجبور شد در مصاحبهای به اصلاح سخنانش بپردازد.
موضعگیریهای سلحشوری علیه حجاب منحصر به همینجا نبود. در همایش «پوشش بانوان ایرانی پس از انقلاب» که در دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد گفته بود، "بحث حجاب اجباری از موضوعاتی است که مطرح میشود تا قبل از سال 62 حجاب اجباری وجود نداشت اما بعد از آن این مسئله به وجود آمد. اوایل انقلاب اعتراضاتی به حجاب اجباری بود... من 10 سال در هند زندگی کردم. در آنجا چادر و مقنعه چانهدار به سر میکردم، اما به نظرم واقعا نیاز است نگرش جدیدی را حاکم کنیم. این نحوه پوشش برای خود من آسیبزا بود... همین که من گردنم را عمل کردم و دستم سالهاست درد میکند ثمره سالها پوشیدن چادر بود!"
ادعای سلحشوری درباره چادر، واکنشهای بسیاری در فضای مجازی داشت. برخی کاربران از وی خواستند در صورتی که چادر برای وی آسیبزا بوده، اصراری بر پوشیدن چادر نداشته باشد.
موضعگیریهای عجیب این نماینده تهران به پوشش چادر منحصر نمیشود، وی اخیراً بعد از ماجرای دختر آبی و بدون اطلاع از ابعاد این پرونده، خودسوزی او را به خودسوزی جوان تونسی که منجر به انقلاب تونس شد تشبیه کرده و همگان را به عکسالعملی مشابه تونس فراخواند! اقدامی که رنگ و بوی براندازانه داشت. نمایندهای که در تحلیف خود سوگند یاد کرده مصالح کشور را حفظ و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوا را رعایت کند، حالا در مقام یک برانداز عملاً دعوت به شورش میکند!
این نماینده تهران بعد از صدور احکام اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و برخی فعالان کارگری نیز در توئیتی شتابزده، نوشت: "احکام اخیر نشان از آن دارد که رویکرد آقای رییسی بسیار خشنتر از اسلافش است."
البته حاشیههای خانم سلحشوری به همین جا ختم نمیشود؛ او غیر از اتهامات سنگینی که علیه دیگران و بعضاً کل جمهوری اسلامی مطرح میکند، بعضاً اظهاراتی دارد که دستمایه طنز هم قرار میگیرد؛ اظهاراتی که میتواند نشانهای از میزان دقتنظر و عمق تامل او درباره مسائل کشور باشد. برای مثال خانم سلحشوری در دفاع از مسعود سلطانیفر وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان دولت یازدهم، با ذکر خاطره ای از دوستش که نذر کرده به پاس خدمات سلطانیفر در گیلان برای وی در هر امامزادهای دو رکعت نماز بخواند، گفت: اینکه برای آقای سلطانی فر دو رکعت نماز می خوانند، برای رأی اعتماد مجلس کافی نیست!؟ این جمله سلحشوری با خنده نمایندگان مواجه شد.
حاشیههایی که سلحشوری در طول دوره نمایندگی برای خود ساخت -که در برخی موارد همچون دختر آبی، خباثت آمیز بود- موجی از نفرت را در بین منتقدان او بهوجود آورد و تنها یک جرقه مانند شایعه دستگیری برادرزاده وی کافی بود تا انبار باروت را منفجر کند.
اگرچه همانطور که در ابتدا اشاره شد، نمیتوان به هیچ وجه از منتشرکنندگان این شایعه و دامنزنندگان به آن حمایت کرد، اما عملکرد سلحشوری و اینکه با افعال و اقوال، خود را بر سر زبانها میاندازد و نسبت به دیگران نفرتافکنی میکند، در شکلگیری جوّی نفرتآمیز علیه او بیتاثیر نبوده است.
اتهامات اخیر به خانم سلحشوری ظلمی است بر علیه او که باید از آن تبری جست؛ با این حال نمیتوان دربارهی این موضوع سخن نگفت که ظلمهای مضاعف خانم سلحشوری نسبت به نهادها و کلیت جمهوری اسلامی و اشخاص دیگر چگونه باید رسیدگی شود؟
انتهای پیام/