ماجرای نیرنگی که پادگان مهاباد را خالی کرد
به مناسبت هفته دفاع مقدس گفت و گویی با امیر سرتیپ دوم ابراهیم محمدزاده بازنشسته و جانشین اسبق هوانیروز ارتش منتشر می شود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، به مناسبت هفته دفاع مقدس گفت و گویی با امیر سرتیپ دوم ابراهیم محمدزاده بازنشسته و جانشین اسبق هوانیروز ارتش منتشر می شود.در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید:
امیر چرا وارد ارتش شدید؟
محمدزاده: من از دوران کودکی به شغل و لباس نظامی علاقه خاصی داشتم، از سوی دیگر بخاطر روحیه ماجراجویانهام پس از اخذ دیپلم وارد ارتش شدم.
چرا هوانیروز را انتخاب کردید؟ از زمان ورود به هوانیروز تا زمان بازنشستگی با چه بالگردهایی پرواز کردید؟
محمدزاده: من از ابتدا علاقه خاصی به خلبانی داشتم و در زمان ورود به ارتش تصمیم گرفتم تا این حرفه را دنبال کنم؛ من در ابتدای ورود به دوره خلبانی آموزش بالگردهای جت رنجر و UH-1 را فراگرفتم و توانستم از شرکت بل هلیکوپتر آمریکا که در پایگاه اصفهان مستقر بود گواهینامه عمومی خلبانی دریافت کنم و سپس به خاطر نمرات خوب به عنوان خلبان بالگرد تهاجمی کبرا آموزش دیدم.
حدود یک سال دوره آموزشی کبرا را گذراندم تا در سال 1356 به عنوان معلم خلبان هلیکوپتر کبرا فارغ التحصیل شدم، اما پس از بازنشستگی به دلیل رعایت مقررات پروازی، فرصت پرواز با بالگرد را نداشتم.
وقتی شما وارد هوانیروز شدید این نیرو چه وضعیتی داشت؟
محمدزاده: در آن زمان نیروی هوانیروز در حال شکلگیری بود و جدول سازمانی آن در سال 52 به تصویب رسید، به همین خاطر مرکز آموزشی هوانیروز در پایگاه اصفهان در سال 54 افتتاح شد و تعداد یک هزار و 200 نفر از آمریکاییها کار آموزش در این مرکز را انجام میدادند.
وضعیت فنی و تجهیزاتی هوانیروز در آن زمان چگونه بود؟
محمدزاده: ما در آن زمان هیچ مشکلی در بحث قطعات و بالگردها نداشتیم چرا که وابسته به غرب بودیم و همه را وارد میکردیم و خود آمریکاییها تمام این امور را در اختیار داشتند.
90درصد هوانیروز همراه امام (ره) بودند
در کوران راهپیماییهای انقلاب دستوری به هوانیروز داده شد، ابتدا بفرمایید آن دستور چه بود و خود شما در زمان آن دستور چه میکردید؟
محمدزاده: ما در آن دوران، شبانه روز در کنار آمریکاییها بودیم و اصلا فکر نمیکردیم که روزی در مقابل آنها قرار بگیریم، در این شرایط بود که ما به سال 56 رسیدیم و زمزمههای انقلاب به گوش رسید.
در پایان عمر رژیم طاغوت، بافت هوانیروز از جوانان مومن و دینمدار تشکیل شده بود، به همین دلیل بیانیههای امام خمینی (ره) وارد پادگانها میشد که تاثیر بسیار زیادی در آنها داشت و همین باعث شد تا 90 درصد هوانیروز همراه بنیانگذار کبیر انقلاب شوند.
بین سالهای 56 تا 58 عمده پایگاههای هوانیروز در شهر اصفهان قرار داشت و در زمان پیروزی انقلاب دستورالعمل آمده بود که نیروها در حالت آماده باش باشند تا در زمان حکومت نظامی بر فراز شهرها پرواز کنند، اما در آن زمان شرایطی وجود داشت که هیچکدام از خلبانها وارد بحث حکومت نظامی نشدند.
من در آن زمان فرمانده گروهان دوم گردان تهاجمی بودم و به خاطر دارم که دستور دادند تا از هر گروهان حدود 10 نفر در حکومت نظامی شرکت کنند؛ ما این را در مراسم صبحگاه اعلام کردیم، اما هیچکس قبول نمیکرد چرا که همه اعلام میکردند ما با امام خمینی (ره) هستیم و ننگ داریم در حکومت نظامی شرکت کنیم.
واقعیت هم این بود که اسامی اعلام شده برای حضور در حکومت نظامی دروغ بود و تمامی نفرات پس از اعلام حضور به کارهای خود میرسیدند و از آن محل حکومت نظامی خارج میشدند.
به یاد دارم افسر درجهداری بود که همیشه در حکومت نظامی شرکت میکرد. وقتی از او پرسیدم که چرا همیشه حضور دارد گفت که اولا حق ماموریت دارد و دوما من در آنجا حضور ندارم و پس از اعلام حضور به کارهای خود میرسم.
توطئه منافقین در پاوه
پس از پیروزی انقلاب تحرکات منافقین در شهرهایی، چون پاوه زیاد شد، هوانیروز در مقابله با آنها چه کرد؟
محمدزاده: به جرأت میتوانم بگویم اگر انقلاب اسلامی در کشور به وقوع پیوست و تمامیت ارضی کشور حفظ شد همه به خاطر رهبری امام خمینی (ره) است.
در موضوع کردستان و پاوه، تجزیه طلبها و منافقین در اول اسفند 57 با نیرنگ و توطئه به پادگان مهاباد حمله کردند و تیپ را به تصرف درآوردند و با ادوات آن پادگان بخشی از نیروهای خود را به سمت سنندج و بخش دیگر را به سمت پاوه سرازیر کردند.
در موضوع پاوه فرقه دموکرات به همراه حزب کومله شورشهای داخلی را آغاز کردند و با سلاحهایی که به غارت برده بودند و حمایت عراق شهر را در اختیار گرفتند و پاوه عملاً سقوط کرد.
در همین زمان شهید چمران و شهید فلاحی از طریق تلکسهایی که به کرمانشاه شده بود متوجه جنایات منافقین شدند و به کرمانشاه آمده و با سه فروند بالگرد هوانیروز با اسکورت کبراها در پاسگاه ژاندارمری پاوه فرود آمدند و کمکها را تخلیه کردند.
در همین زمان خبر به امام راحل (ره) رسید و ایشان به تمامی نیروهای مسلح دستور دادند تا غائله پاوه را ختم کنند؛ در همین موقع خبر از رادیوی پادگان پخش شد که ما به دفتر فرمانده مراجعه و اعلام کردیم که قصد عزیمت به سمت کردستان را داریم، درست در همین زمان نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای مردمی به سمت پایگاه هوانیروز کرمانشاه سرازیر شدند و موضوع پاوه تمام شد.
آیا شما و شهید شیرودی هم دوره بودید و عملیات انجام دادید؟ شهید شیرودی از نظر اخلاقی چگونه بود؟
محمدزاده: من با آن شهید بزرگوار هم دوره نبودم چرا که شهید شیرودی در پایگاه کرمانشاه خدمت میکرد و من در پایگاه کرمان و اصفهان، اما در مرداد سال 1358 ما برای کمک به هلیکوپترهای پایگاه کرمانشاه به پادگان سقز اعزام شده بودیم، در آنجا به ما گفته شد تا با خلبانهای پایگاه کرمانشاه در یک کابین بنشینیم چراکه آنها منطقه را بهتر میشناختند و این شد که من و شهید شیرودی یک هفته با هم در کابین هلیکوپتر کبرا بودیم.
اولین پرواز من با آن شهید بزرگوار به سمت سردشت بود چرا که نیروهای ما در این منطقه درگیر شده بودند و نیاز به کمک داشتند.
از دید من شهید شیرودی فردی دلیر، نیرومند و با خدا بود و از نظر فنی هم خلبانی ممتاز و عالی بود.
وقتی ارتش بعث عراق به ایران حمله میکند امیر محمدزاده کجا بود و چه میکرد؟
محمدزاده: در آن زمان من در پایگاه قلعه مرغی تهران بودم البته در زمان حمله به من مأموریت داده شده بود تا یک هلیکوپتر کبرا را به پایگاه مسجدسلیمان اصفهان منتقل کنم و در حال بازگشت به تهران بودم که در حوالی قم از طریق رادیو خبر حمله عراق به ایران را شنیدم.
من در حال رفتن به خانه بودم که پس از شنیدن خبر حمله مستقیماً به پایگاه رفتم و تا غروب آفتاب در پایگاه قلعه مرغی حضور داشتم و سپس برای موضوع آبادان و خرمشهر داوطلب شدم و به منطقه رفتم.
در زمان جنگ ایران و عراق میزان تجهیزات و بالگردهای هوانیروز چگونه بود؟
محمدزاده: ما از نظر توان رزمی هیچ مشکلی نداشتیم چراکه هم تعداد هلیکوپترهای زیادی را در اختیار داشتیم و هم قطعات موردنیاز ما به اندازه کافی وجود داشت؛ از طرف دیگر به خاطر درگیری با منافقین ما کاملاً آماده و به روز بودیم و به محض رسیدن دستور به منطقه اعزام شدیم.
هوانیروز ارتش عملیاتهای بسیاری را انجام داده، از دید شما فوقالعادهترین عملیات هوانیروز کدام عملیات است؟
محمدزاده: یکی از بزرگترین عملیاتهای هوانیروز جلوگیری از ورود نیروهای عراقی به شهر آبادان بود چرا که نیروهای بعثی پس از اشغال خرمشهر، نیروهای خود را برای فتح آبادان از روی پل مارد عبور داده بودند و در همین زمان هوانیروز جهت پشتیبانی از نیروهای زمینی سنگ تمام گذاشت.
هوانیروز از روزی که نیروهای عراقی برای فتح آبادان از روی کارون عبور کردند فعالیتهای زیادی انجام داد؛ بالگردهای ترابری هوانیروز کار انتقال نیروها و تخلیه مردم را به عهده گرفتند که این کار طی سه ماه انجام شد، این اولین هنرنمایی هوانیروز در دوران جنگ بود.
یکی دیگر از عملیاتهای برجسته هوانیروز فعالیت در عملیات خیبر و بدر بود که اگر هوانیروز وارد عمل نمیشد شاید عملیاتها با تاخیر انجام میشد.
شما از نیروهایی بودید که در عملیات کربلای 4 حضور داشته، سرلشکر رضایی گفتند که شکست در این عملیات یک تاکتیک و فریب بوده است؛ نظر شما در این مورد چیست؟
محمدزاده: صحبتها در این مورد بسیار است، اما آنچه میتوان گفت این است که عملیات لو رفته بود و عراق در آمادگی کامل به سر میبُرد، از دید من شکست عملیات کربلای 4 کاملا واقعی بود.
راهبرد دشمن انجام عملیات سرکوب دشمن بود
یکی از اقدامات جالب هوانیروز عملیات در شب بوده، در مورد آن بیشتر توضیح دهید؟
محمدزاده: هوانیروز در دو عملیات بسیار معروف خیبر و بدر پروازهای شبانه را انجام میداد، عملیات خیبر برای اجرای راهبرد کشور و ارتش در آن زمان یعنی انجام عملیات سرکوب طراحی و اجرا شد. البته هدف دیگری هم داشت که آن هم کشاندن دشمن پای میز مذاکره بود.
عملیات خیبر در تاریخ سوم اسفند سال 62 با محوریت هلیبُرن نیروها توسط هوانیروز در دو جزیره مجنون شمالی و جنوبی انجام شد که برای انجام آن تمرینهای زیادی در منطقه باتلاق گاوخونی اصفهان انجام شد و موفق شدیم حدود 19 هزار رزمنده را در جزایر پیاده کنیم.
آیا شما آموزشهای لازم برای پرواز در شب را دیده بودید و چرا اصلا باید عملیاتها در شب انجام میشد؟
محمدزاده: در بحث آموزش تمامی پایگاهها علاوه بر تمرینهای روزانه هر چند ماه یک بار پروازهای شبانه را تمرین میکنند و این موضوع باید در سوابق خلبان وجود داشته باشد، در همین راستا تمرینها در منطقه باتلاق گاوخونی انجام شد و حتی دستور رسیده بود نیروها هر چند روز یکبار عملیات شب پرواز داشته باشند تا خلبانها آماده شوند.
دلیل انجام عملیاتها در شب این بود که عراق هواپیماهای PC7 را در اختیار داشت که مخصوص انهدام هلیکوپترها بود به همین خاطر فرماندهان مناسبترین زمان برای پرواز را شب انتخاب کردند.
امیر از هوانیروز در زمان عملیات مرصاد بگویید؟
محمدزاده: هوانیروز در عملیات مرصاد نقش بسزایی داشت چرا که نیروهای منافقین از منطقه کِرِند عبور کرده و قصد داشتند خود را به منطقه گردنه چهارزبر برسانند و به سمت کرمانشاه حرکت کنند، در همین زمان نیروهای ما برای مقابله در حرکت بودند، اما تا برسند دیر میشد، اما هوانیروز نیروی در دسترس بود و به همین خاطر به دستور شهید صیادشیرازی شبانه تمامی بالگردها را مسلح و صبح زود بالگردهای کبرا در منطقه گردنه چهارزبر نیروهای دشمن را زیر آتش گرفتند.
در زمان جنگ هیچ مشکلی نداشتیم
وضعیت امروز هوانیروز با گذشته چه تفاوتی کرده است؟ آینده این نیرو را چگونه میبینید؟
محمدزاده: پیش از پیروزی انقلاب ما مستشاران آمریکایی را داشتیم، اما امروز چیزی به نام مستشار وجود ندارد و ما هم هیچ مشکلی نداریم، امروز علاوه بر تعمیر و نگهداری هلیکوپترها کار ساخت بالگرد را نیز انجام میدهیم و امروز هم در هوانیروز کاملاً خودکفا هستیم.
آینده بسیار خوبی هم پیش روی این نیرو است چرا که ما فقط از این بالگردها استفاده نمیکنیم بلکه در فکر ساخت هلیکوپترهای مدرنتر هستیم.
اگر امیر محمدزاده امروز دوباره جوان شوند چه مسیری را انتخاب میکنند؟
محمدزاده: باز هم همین مسیری که آمدهام را انتخاب خواهم کرد.
امیر چگونه است که امروز آنقدر محکم گفته میشود که جنگی صورت نخواهد گرفت؟
محمدزاده: من به این موضوع اعتقادی ندارم چرا که با توجه تجربیات زمان جنگ این حرف را میزنم، در آن زمان با وجود حضور عراق در مرزها بعضیها میگفتند که امکان ندارد عراق حمله کند، اما دیدیم که این اتفاق افتاد.
منبع : باشگاه خبرنگاران
انتهای پیام/