توضیحات "فلورا سام" درباره قهر و آشتی "مرضیه" /دلش شکسته، صبور باشید!

کارگردان سریال "مرضیه" درباره صحنه حاشیه‌برانگیز امتحان ایمان و جمع‌کردن پرچم مشکی‌ها توسط بازیگر این سریال واکنش نشان داد.

خبرگزاری تسنیم ــ مجتبی برزگر

تلویزیون در سال‌هایی به‌سراغ ساخت سریال‌هایی با فضای "محرم" می‌رفت؛ همان‌ طور که "شب دهم" و "سفر سبز" را ساخت؛ اما چند سالی از این فضا فاصله گرفته و امسال با یک قصه زنانه به‌سراغ این ایام رفت. "مرضیه" نام سریال شبکه دو سیماست که فلورا سام کارگردانی می‌کند؛ البته مجید اوجی تهیه‌کننده این سریال، پیش از آن تجربه تهیه سریالی با فضای محرمی را در کارنامه خود دارد؛ سریالی به‌نام "سفر سبز" که محمدحسین لطیفی کارگردانی کرد.

فلورا سام بعد از "بی‌قرار" پنج سالی می‌شود سریالی نساخته است؛ "مرضیه" نسبتاً با سروصدای کمی وارد تولید شد و در روزهای آخر با بیماری "مجید اوجی" تهیه‌کننده آن به پایان راه رسید؛ سریال "مرضیه" ملودرامی خانوادگی است و محور داستانی آن درباره مسأله مهم انتخاب است؛ در خلاصه داستان این سریال آمده است: "مرضیه" در تعارض کار و مذهب، مجبور به انتخاب می‌شود و در مسیر انتخاب و به‌نوعی امتحان "ایمان" اتفاقات جدیدی را برایش رقم می‌زند و...»

سام، معمولاً سراغ مجموعه‌هایی می‌رود که محوریت آن زنان هستند؛ مجید اوجی همسر فلورا سام است که در چند پروژه فیلم و سریال با هم همکاری داشته‌اند؛ این روزها هم به‌خاطر درمان بیماری‌اش همراه با همسرش (کارگردان مرضیه) به خارج از کشور رفته‌اند که برای این تهیه‌کننده قدیمی سینما و تلویزیون آرزوی سلامتی داریم.

داریوش ارجمند، گوهر خیراندیش، ماه‌چهره خلیلی، مجید مظفری، آتیلا پسیانی، پژمان بازغی، امیرحسین صدیق، علی اوجی، حسن زارعی، شیوا خسرومهر و نیلوفر شهیدی بازیگران اصلی این سریال هستند؛ ترکیب بازیگران "مرضیه" نشان می‌دهد که دست سازندگانش در این زمینه خالی نبوده است؛ ماه‌چهره خلیلی بازیگر نقش "مرضیه"ی داستان است که به‌ندرت نقشی را می‌پذیرد؛ او "مختارنامه" و "کلاه پهلوی" را در کارنامه‌اش دارد.

یکی از نقاط مهم سریال "مرضیه" ماجرای امتحان ایمان است که قدری هم دچار حاشیه شد؛ زمانی که "مرضیه" علی را از دست می‌دهد و وارد آزمون سختی می‌شود؛ چرا که در صحنه‌ای می‌بینیم بعد از مرگ علی، همسرش در حالی که ناراحت و شوکه شده است، خطاب به برادر شوهرش (حسن زارعی) می‌گوید: "دعا چه تأثیری دارد؟"، اینجا، هم صحنه لازم و باورپذیری است که هشدار برای حفظ ایمان در شرایط سخت و بحرانی را به‌رخ مخاطب می‌کشد و هم شاید به‌تعبیر برخی، سوء تفاهم هم ایجاد کند.

قرار بود این گفت‌وگو حضوری و در خبرگزاری تسنیمانجام شود اما به‌دلیل بیماری "مجید اوجی" و گذراندن مراحل درمان، به‌گونه‌ای دیگر اتفاق افتاد و فلورا سام کارگردان "مرضیه" به تمام سؤالات پاسخ داد:

نباید بگذاریم آیینِ عاشورا به یک دورهمی 10روزه تبدیل شود

*بگذارید از اینجا شروع کنیم که چطور به این قصه رسیدید که آیین‌ها و سنت‌های ماه محرم را نشان دهید؟

از آیین‌ها و سنت‌های محرم استفاده کردم، زیرا همیشه دوست داشتم فضای محرم در قصه‌هایم باشد؛ مهمترین بخش به‌جز رفتن به‌سراغ آیین‌ها و سنت‌هایی که از قدیم‌الایام همراه ما بوده، این سنت‌ها چطور در روزگار امروز می‌تواند به ما کمک کند و در اجتماع ما تأثیر بگذارد برایمان اهمیت داشت؛ اینکه به‌طورکلی مراسمی برای محرم و امام حسین(ع) برپا می‌کنیم آیا فقط باید در حد مراسم باقی بماند و یا باید در زندگی اجتماعی و خانوادگی ما تأثیر بگذارد؟ طبیعتاً باید این تأثیرگذاری را داشته باشد، چون در غیر این‌صورت به رسمی 10روزه‌ تبدیل می‌شود که دور هم جمع می‌شویم و یک‌سری مراسم و سنت‌ها را به‌جا می‌آوریم.

باید به فرهنگ تبدیل شود

به‌نظر من این مراسم باید به فرهنگ تبدیل شود و آن "فرهنگ عاشورا" و امام حسین(ع) است که باید ببینیم واقعاً چقدر، تکیه‌ها این فرهنگ‌ها را با خودشان دارند و چقدر آدم‌هایی که در مراسم‌های عزاداری شرکت می‌کنند فرهنگ عاشورایی و راه و روش زندگی امام حسین(ع) را در زندگی‌هایشان دخیل می‌دانند.

ماجرای شب عاشورا و حضور بازیگرانِ «مرضیه» در دسته‌های عزاداری

*در این وقت کم چطور به این رویکرد رسیدید که برای نشان دادن صحنه‌های سینه‌زنی و عزاداری به‌سراغ آرشیو نروید؟

درست اشاره کردید، ما برای صحنه‌های سینه‌زنی سراغ آرشیو نرفتیم و از بازیگرهایمان استفاده کردیم؛ تمام آن صحنه‌هایی که در تکیه، داخل خانه و در قسمت‌های بعد مجدداً به ماه محرم می‌رسیم، به تکیه‌های مختلفی رفتیم و برای باورپذیری از هنرورها هم استفاده کردیم؛ چند هیئت با ما همکاری کردند و هنرورها را تعلیم دادند؛ مارشِ عزا می‌زدند و توانستیم آن فضای باورپذیر را بسازیم، به‌جز صحنه‌ای که حسن زارعی (برادر شوهر مرضیه) بین دسته‌های سینه‌زنی حرکت می‌کرد و مختار سائقی دنبالش می‌کرد، مستند گرفتیم. شب عاشورا از هنرمندانمان خواستیم که همکاری کنند تا به داخل دسته‌ها برویم و یک‌سری پلان‌های مستند بگیریم و جاهایی هم بازیگرهایمان وارد صحنه و سکانس‌های تصویربرداری شدند.

باید هم لباس مشکی بپوشند!

*در همه صحنه‌ها می‌بینیم که کاراکترها پیراهن مشکی به تن دارند، این نمایش صرفاً برای همراه کردن مخاطب با این ایام بود، یا شما به‌عنوان نویسنده و کارگردان قصد داشتید احترام به این ایام را نشان دهید؛ این دغدغه از کجا آمد؟

«مرضیه» خانواده‌هایی را روایت می‌کند که اهل تکیه و هیئتند؛ طبیعی است که پیراهن مشکی به تن دارند، با نگاهی به دور و برمان متوجه می‌شویم که وقتی محرم از راه می‌رسد اغلب آدم‌ها مشکی به تن می‌کنند و این سنتی است که همه ما آن را رعایت می‌کنیم و در فیلم هم نشان می‌دهیم؛ چون اثر نمایشی برای باورپذیری باید خودش را به بودن‌ها نزدیک کند و ما همان چیزی را نشان می‌دهیم که در سنت‌هایمان وجود دارند، در حقیقت می‌گوییم که احترام می‌گزاریم و در ایام عزاداری حضرت اباعبدالله(ع) لباس تیره به تن می‌کنیم.

«مرضیه» توقع داشت کسی صدایش را بشنود

*ماجرای «امتحان ایمان» در مرضیه قدری حاشیه‌برانگیز شده و حتی در برخی از سایت‌ها از آن به‌عنوان صحنه‌های موهن یاد کردند؛ درباره‌اش توضیح دهید؛ چقدر سخت بود به این اتفاق در قصه و در اجرا برسید؟

این اتفاق برای هرکسی امکان دارد بیفتد؛ فردی بعد از اینکه دست به دعا برمی‌دارد و فکر می‌کند آدم خوبی است و کارهای خطای زیادی انجام نداده، توقع دارد دعاها و راز و نیایشش به سرمنزل برسد؛ در واقع دعاهایش پذیرفته شوند؛ وقتی این اتفاق نمی‌افتد به این باور می‌رسد که «کسی نبوده صدایش را بشنود.»، این اتفاق برای خود ما هم امکان دارد بیفتد که یک جایی در حقیقت، به خط پایان می‌رسیم؛ این‌که کفر و ایمان خیلی به هم نزدیکند و فاصله‌شان به‌اندازه تار مو است.

بهتر است بگوییم «قهر مرضیه»!

این اتفاق در «مرضیه» می‌افتد؛ چرا که مرضیه داستان ما بر این باور است که شفای شوهرش (امیرحسین صدیق) را می‌گیرد و وقتی این اتفاق نمی‌افتد، تمام باورهایش فرو می‌ریزد؛ شاید برای اینکه پایه باورهایش اشتباه بوده و البته نام این اتفاق در «مرضیه» را به کفر رسیدن نمی‌توان گذاشت و بهتر است بگوییم «قهر مرضیه»! زیرا ما همچنان «مرضیه» را می‌بینیم که چادر به سر می‌کند و همچنان کارهای خیر و خوب انجام می‌دهد.

با پشت چشم نازک کردن اتفاقی نمی‌افتاد

*این قهر «مرضیه» را حتماً باید مخاطب می‌دید و راه دیگری برای نشان دادن این هشدار برای حفظ ایمان در شرایط سخت و بحرانی نداشتید؟

اگر در حد پشت چشم نازک کردن باشد، بعداً این چالشی که «مرضیه» دچار آن می‌شود، خودش را نشان نمی‌دهد؛ ما باید به‌عنوان بیننده و حتی منتقد قدری ظرفیت‌هایمان را بالا ببریم و اجازه بدهیم که قصه روند خودش را داشته باشد؛ وقتی چنین قهری اتفاق می‌افتد باید ببینیم بعد از این قهر چه اتفاقات و رویدادهایی را شاهد هستیم؛ اما اگر در حد یک گلایه کوچک و پشت چشم نازک کردن باشد، آن جذابیت و شیرینی تأثیرپذیری و تأثیرگذاری را برای مخاطب به‌وجود نمی‌آورد و آن حلاوت نمایشی از دست می‌رود.

باید این قهر را درست نشان می‌دادیم تا حلاوتِ آشتی از دست نرود

*در جاهایی نوشته‌اند این خودش باعث می‌شود مخاطب را سردرگم و حتی دچار سوء تفاهم کند؛ برای برون‌رفت مخاطب اتفاقاتی را می‌بیند به پاسخ و معنا برسد؟

«مرضیه» تنها به قهر رسیده و در جایی دلش شکسته است؛ در ادامه ما ببینیم بر اثر ایمان "مرضیه" چه اتفاقی می‌افتد؛ به‌نظرمن باید مقداری ظرفیت‌هایمان را بیشتر کنیم؛ نمی‌دانم سر قضیه این قهر خیلی بحث شده است، اما اگر این قهر را به‌درستی نشان نمی‌دادیم، بعداً به‌هنگام نمایشِ آشتی، آن مزه و باورپذیری را برای مخاطب نداشت.

به شبکه هم فشار آورده‌اند

*آیا برای تلویزیون این جمع کردن پرچم‌ها و پارچه‌های سیاه توسط «مرضیه» در سریال، خطِ قرمز نبود یا به شما این هشدار را داده باشند؛ البته شنیدم که خودتان هم نگران این قضیه بوده‌اید که روی آنتن می‌رود یا خیر؟

پخش شبکه و مدیریت شبکه دو خیلی همکاری کردند، برای اینکه با قصه همراه بودند و می‌دانستند که قرار است در «مرضیه» چه اتفاقاتی بیفتد؛ معتقد بودند برای اینکه هرچقدر اتفاقات و روال قصه طبیعی‌ و باورپذیر جلو برود در لحظه تماشای مخاطب و بازخوردهایش به جذابیت و فراگیری درست می‌رسند. با این اوصاف، این فشارها بر شبکه هم بود و من امیدوارم واقعاً این اتفاقات کمتر بیفتد، برای اینکه در ادامه ممکن است ما را دچار مشکل کند، آن‌ وقت هر کلامی بازیگر بگوید، قصه را دچار مشکل می‌کند.

کار تحت نظر کارشناس روحانی تولید شده است

هرچند همه این فیلمنامه تحت نظارت حجت‌الاسلام حسنی کارشناس مذهبی بازخوانی شده و تمام ایرادات شرعی و قانونی‌اش رفع شده است؛ یعنی چیزی نیست که همین طوری چیزی من نوشته‌ام و شبکه دو هم پخش کرده باشد، این طوری نیست؛ تمام نکات شرعی و قانونی‌اش در آن درنظر گرفته و تذکر داده شده است؛ در نگارش هم به این نکات توجه جدی داشته‌ایم؛ ایشان در قم حضور دارند و در تماس‌هایی که گرفتند چه بازخوردهای خوبی حتی در حوزه داشته است.

«سوگول» بر سر سجاده دیالوگ‌های فیلمنامه‌ای نگفت

*یک بخش دیگری در سریال دارید که کودک (سوگل) دست به دعا برمی‌دارد که خودش نمایانگر توجه به دعا در سریال شماست؛ چطور به این نوع نمایش دعا رسیدید؟

من همیشه دوست دارم تأثیراتی که در آموزه‌های دینی می‌گذاریم، حالت شعاری نداشته باشد و اتفاقاتی را که برای این سکانس کودک (سوگل) در قصه می‌آوریم طراحی کردیم و دیالوگ‌هایی نوشته بودیم و باید دیالوگ‌ها را حفظ می‌کرد؛ رفتم به او گفتم "شایلین جان! اصلاً به دیالوگ‌های فیلمنامه کاری نداشته باش و فکر کن که دوست یا پدرت خدای ناکرده مریض شده و تو نشستی دعا می‌کنی، با زبان خودت با خدا حرف بزن"؛ واقعاً همین‌طوری شد و هیچ‌کدام از دیالوگ‌های سوگل داستان ما، دیالوگ‌هایی نیست که در فیلمنامه نوشته بودیم؛ هر آنچه دیدید برگرفته از صحبت‌های من با او بود و حس‌وحال صحنه را برای او تشریح کردم؛ با زبان خودش دعا کرد و چون خیلی واقعی بود به دل مخاطب هم نشست.

نباید در همراهی و همیاری اجتماعی کوتاهی کنند!

*در یکی از بخش‌های دیگر سریال، شاهد توجه به کودکان کار هستیم؛ از این آدرس دادن به مخاطب بگویید؟

یکی از تأکیدات در ملودرام باید توجه به مسائل اجتماعی باشد و مسئله کودکان‌کار، مفاسد اقتصادی و نیازمندی‌های مردم فراموش نشود؛ در «مرضیه» هم تکیه ما به‌عنوان شیعه امام حسین(ع) به‌روی «نذری» و هیئت و عزاداری است و باید این نوع افراد توجه‌شان به اطراف و کسانی باشد که کاری از دستشان بربیاید، نباید در همراهی و همیاری اجتماعی کوتاهی کنند.

نذری را همه باید بخورند، پولدار و غیرپولدار ندارد

*یکی دیگر از حاشیه‌هایی که نوشته‌اند و در محافل رسانه‌ای نقل می‌شود موضوع "نذری" است، که "نذری" فقط باید در محل داده شود و بهتر است برای بچه‌های سرطانی و نیازمندان واقعی اتفاق بیفتد؛ از یک‌سو خوب و پسندیده است و از سویی دیگر قدری "نذری" دادن در هیئت‌ها را کمرنگ می‌کند؛ نظر شما چیست و هدف سریال شما از مطرح کردن چنین موضوعی چه بوده است؟

بحث نذری چیزی است که می‌تواند بیشتر مطرح شود؛ شما در «مرضیه» هم می‌بینید علی قصه ما می‌گوید "یک دیگ را نگه دارید برای محله"! اتفاقاً سریال تحت نظارت حجت‌الاسلام حسنی بوده است و ایشان هم به ما گفتند «نذری را همه باید بخورند پولدار و غیرپولدار ندارد، اما ما بخشی را نگه داریم و بفرستیم جایی که بیشتر به آن احتیاج دارند.»،  به‌نظر من این حرف خوبی است و ترویج یک نکته است که در حقیقت می‌تواند  مراسم ما را به فرهنگ امام حسین(ع) نزدیک‌تر کند و اشکال شرعی در آن وجود ندارد، برای اینکه اینها دیگی را نگه می‌دارند برای همسایه‌ها و فامیل و بخشی از دیگ‌ها را به جایی می‌فرستند که به آن نیاز دارند و بحث‌های مختلفی در این تکیه شده و حتی استفاده نکردن از ظروف یک‌بارمصرف که پول بسیار زیادی بابت آن می‌رود و می‌تواند جای بهتری خرج شود.

باید راجع به این چیزها در تلویزیون حرف بزنیم

از طرفی پلاستیک و ضایعات به طبیعت اضافه می‌شود، شما فردای شب عاشورا خیابان‌ها را نگاه کنید، جوی‌های آب پُر از ظرف‌های پلاستیک است، متأسفانه این اشتباه ما است که آن نذری را می‌گیریم و ظرف را گوشه خیابان می‌اندازیم؛ باید راجع به این چیزها در تلویزیون و فیلم‌ها حرف زد اینها غلط است که باید درست شود، نباید به ما بربخورد و جاهایی داریم اشتباه می‌کنیم.

در «مرضیه» قهرمان‌کشی اتفاق می‌افتد

*ما در مقوله قهرمان داشتن سریال بحث داریم و بارها نوشته‌ایم و گفته‌ایم که جای قهرمان در سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی ما خالیست؛ اما در کارهای شما به این نکته از جنس قهرمان زن توجه می‌شود؛ درباره‌اش صحبت می‌کنید؟

قهرمان من در این کار، علی (امیرحسین صدیق) است که در قسمت چهارم و پنجم می‌میرد؛ به‌گونه‌ای قهرمان‌کشی اتفاق می‌افتد و در ادامه، همسر او (مرضیه ــ ماه‌چهره‌خلیلی) است که در حقیقت جای قهرمانان را پُر می‌کند. نمی‌خواهم تشبیه کنم پس ذهن من قیام امام حسین(ع) است. وقتی امام حسین(ع) و یارانش شهید می‌شوند در ادامه، زنان آنها جایشان را می‌گیرند و پرچمدارشان زنانشانند که ادامه این راه را می‌روند و رهبر این زنان، حضرت زینب کبری(س) است. نمی‌خواهم هیچ تشبیهی کنیم، می‌گویم که در این قصه سعی شده از قیام عاشورا نمونه‌برداری شود و نمونه‌های کوچکی از آن را در اجتماع و روزگار خودمان پیدا کنیم و درباره آنها حرف بزنیم.

نگذاشتیم به «مرضیه» لطمه وارد شود!

*سؤال آخر من این است که؛ تلویزیون به سریال مناسبتی هدفمند و خصوصاً در حوزه دینی نیاز دارد، اما همچون سریال شما دیر برنامه‌ریزی می‌شود؛ تحلیل شما چیست؟

فکر می‌کنم در وهله اول باید وقت مناسبی برای پخته‌شدن کارها درنظر گرفته شود، اما در این باره حتماً شبکه دو روی طرح‌های دیگری برای کار مناسبتی این ایام می‌اندیشیده و در نهایت به «مرضیه» رسیده است. بالاخره تصمیم‌گیری درباره کارهای مناسبتی، کار ساده‌ای نیست و این نوع کارها بیشتر زیر ذره‌بینند؛ این‌که چرا این‌قدر دیر شده و طرح‌های مختلف را بررسی می‌کردند و به این نتیجه رسیدند «مرضیه» را به‌عنوان کار محرمی شبکه کار کنند، این نکته لازم به گفتن است گروه اجرایی و تولیدی هیچ‌کدام کوتاهی نکردیم؛ یعنی این کمبود زمان، فشاری بر ما وارد کرد؛ اما سعی‌مان بر این بود از کیفیت کار به‌هیچ‌وجه زده نشود.

کار با کیفیت مطلوب هم در زمان تولید و انتخاب بازیگران جلو رفت؛ تهیه‌کننده ما هزینه‌ای را برای انتخاب بازیگرها درنظر گرفتند که هیچ‌ کوتاهی در این زمینه هم انجام نشد؛ حتی برای کوچک‌ترین نقش‌ها هم به‌سراغ بازیگران نام‌آشنا رفتیم؛ کاملاً هرچیزی را که می‌خواستم می‌پذیرفتند و نگذاشتند کار نامطلوب و ضعیفی روی آنتن برود.

از همه این حرف‌ها بگذریم قبول دارم شرایط زمانی برای به دست آمدن کار باکیفیت لازم است و فشار روی گروه سازنده هم کمتر است، اما در همین زمانی که برای ما درنظر گرفته شد ما سعی کردیم کمترین کوتاهی انجام نشود و با کیفیت مطلوبی «مرضیه» روی آنتن برود.

انتهای پیام/+

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط