همه مخالفان انتخابات افغانستان؛ دموکراسی آمریکایی در ایستگاه آخر
انتخابات ریاستجمهوری افغانستان در حالی برگزار میشود که برخلاف گذشته تعداد مخالفان برگزاری آن، جدیتر و سرشناستر از گذشته است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، چهارمین دور از انتخابات ریاستجمهوری افغانستان پس از حمله نظامیان آمریکایی به این کشور در حالی برگزار میشود که تعداد مخالفان آن نسبت به گذشته چه از لحاظ کمیت و چه از لحاظ کنش و جایگاه سیاسی بسیار قابل توجه است.
در این نوشتار به اختصار در مورد این مخالفین خواهیم نوشت:
1- طالبان؛ مخالف جدی و سنتی انتخابات تحت اشغال
گروه طالبان بر این عقیده است که آنها حکومت را در دست داشتهاند و حکومت آنها به واسطه حمله نظامی آمریکا سقوط کرده و به زعم این گروه افغانستان اشغال شده است.
به تبع طالبان پس از یک دوره بازسازی به میدان نبرد بازگشت و توانست پس از یک دهه در میدان نظامی حرفی برای گفتن داشته باشد. در طول یکی دو سال اخیر نیز تحرکات اساسی سیاسی این گروه آغاز شده است و با جدی شدن مذاکرات مستقیم آنها با آمریکا رسما به یک طرف جدی سیاسی و نظامی در افغانستان تبدیل شدند تا جایی که سرسختترین مخالفان آنها نیز اکنون معتقدند حداقل طالبان باید بخشی از آینده سیاسی افغانستان باشد.
طالبان هر امری که به گفته آنها در زمان اشغال اتفاق بیافتد را مردود میدانند. آنها از همان ابتدا تشکیل دولت در کابل در زمان حضور نیروهای خارجی را امری غیرمشروع و باطل دانسته و هرگز دولتهای افغانستان پس از 2001 را به رسمیت نشناختهاند.
آنها برگزاری انتخابات در زمان اشغال را نسز امری مردود و باطل قلمداد کرده و هر بار نسبت به حضور مردم در انتخابات هشدار دادهاند.گزارش منابع میدانی حاکی از آن است که در مناطق درگیری و تحت تسلط طالبان در واقع انتخاباتی برگزار نمیشود. طالبان در دورههای مختلف انتخابات برای برهم زدن این روند دست به اقدام نظامی نیز زدهاند.در انتخابات جاری نیز آنها به مردم هشدار دادهاند که برای حضور در انتخابات از خانههایشان بیرون نیایند.
طالبان سنتیترین و جدیترین مخالف برگزاری انتخابات در افغانستان در زمان حضور آمریکاییها بوده و آن را نمایش دموکراسی غربی میدانند.
2- حزب جمعیت اسلامی؛ نماینده جامعه مجاهدین افغانستان
جمعیتیها و مجاهدین افغانستان شاید اولین افرادی بودند که پس از حمله آمریکا وارد روند دولت - ملت سازی در کشورشان شدند. آنها که آمریکا را در واقع حامی خود در سقوط طالبان میدانستند سلاحها را زمین گذاشته و با عجله خواستند تا در زمین جدید ایجاد شده از سوی آمریکاییها سهم بیشتری از قدرت را بگیرند.
با گذشت چند دوره از اتتخابات اما آنها آرزوهای خود را بر باد رفته میدیدند.عبدالله عبدالله و یونس قانونی نماینده جمعیت و مجاهدین در هر دوره از انتخابات و پس از اینکه اکثریت آرا را به دست میآورند توسط آمریکاییها کنار زده میشدند و نفر خودخواسته واشنگتن بر مسند قدرت تکیه میزد. با این حال جمعیتیها و مجاهدین که چارهای جز حل شدن در این روند دموکراسیسازی آمریکایی نداشتند به گرفتن چند پست در ولایات، پارلمان و دولت و سفارتخانهها اکتفا کردند.
اما آمریکاییها به این هم رضایت ندادند و کمکم به نام حکومت تکنوکرات، مجاهدین و جمعیتیها را کنار زدند. اکنون آنها به این جمعبندی رسیدهاند که انتخابات تحت نظارت آمریکاییها هیچ سودی ندارد و تصمیم به تحریم انتخابات و عدم حمایت از تیمهای انتخاباتی گرفتند.
3- حامد کرزی؛ دوست قدیمی و دشمن جدید
پس از حمله آمریکا به افغانستان و برگزاری نشست بن و تصمیمگیری در مورد آینده افغانستان، پرنده شانس بر دوش حامد کرزی نشست و او زمامدار دولت موقت در افغانستان شد. بیشک او رابطه نزدیکی در ابتدا با آمریکاییها داشت و از پشتپرده ماجرای انتخابات با خبر بود.
کرزی پس از طی دوره انتقالی وارد کارزار انتخابات شد و در اولین دور توانست رقیب خود، یونس قانونی را کنار بزند و در حالی که قانونی میدانست انتخابات با تخلف همراه بوده و دست به اعتراض زد اما در نهایت با مشورت برخی کشورهای خارجی دست از اعتراض برداشت.
در دور بعد عبدالله عبدالله به عنوان رقیب جدی کرزس وارد کارزار انتخابات شد و عملکرد کرزی باعث نارضایتی شده بود. شاید خود کرزی هم میدانست براساس رای مردم، عبداالله رئیسجمهور آینده خواهد بود اما در نهایت آنچه واشنگتن برنامهریزی کرده بود اتفاق افتاد و کرزی دوباره حاکم شد.
آمریکاییها همه امیدشان را متوجه کرزی کرده بودند تا او بتواند نقشه نهایی آنها را همان امضای پیمان امنیتی کابل - واشنگتن بود عملی کند اما کرزی به پایان راه نزدیک شده بود و چون از نیت آمریکا اطلاع داشت تن به امضای این پیمان نداد تا به قول نزدیکانش نام نیک از خود بر جای گذارد. از اینجا به بعد کرزی در صف مغضوبین واشنگتن قرار گرفت.
کرزی به خوبی از روند برگزاری انتخابات با مدیریت آمریکاییها آگاه است و میداند آنچه واشنگتن بخواهد همان میشود. وی در این دور و دور قبلی انتخابات به صورت جدی وارد این کارزار نشد و اکنون خواهان تعلیق انتخابات و به سرانجام رسیدن روند صلح است.
او میداند هر چه کند آنچه رخ میدهد که آمریکا بخواهد پس تصمیم گرفته فعلا گوشهنشینی اختیار کند. کرزی نمیتواند مستقیم به آنچه در پشت پرده انتخابات رخ میدهد اشاره کند زیرا مشروعیت حکمومت بیشاز یک دههایاش بر باد خواهد رفت.
4- حنیف اتمر؛ بازنده بزرگ
حنیف اتمر با چراغ سبز خارجیها این باز تصمیم گرفته بود به صورت مستقیم وارد کارزار انتخابات شود. او در گام اول تصمیم گرفت جمعیت و مجاهدین را چند پاره کند و در این امر موفق هم عمل کرد.
اتمر با جدیت وارد روند انتخابات شد و با کنار آمدن با قانونی، محقق و عطا محمد نور باعث بروز اختلاف در اائتلاف شمال شد و افرادی مانند امرالله صالح از این تیم جدا شدند. وی در گام بعد روی دیگر ماجرا را رو کرد و اعلام کرد که حاضر نیست قدرت را با مجاهدین و جمعیتیها تقسیم کند و همین امر باعث شد قانونی، محقق و عطا محمد نور از وی جدا شوند.
همزمانی این ماجرا با بالا گرفتن مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان باعث شد اتمر به منتقد جدی انتخابات تبدیل شده و اعلام کند که صلح برایش اولویت دارد. در واقع اتمر به این جمعبندی رسیده بود که آمریکا این دور از انتخابات را برگزار نخواهد کرد و به صلح اولویت میدهد و او که دیگر در دولت نیست میتواند چهرهای برای سرپرستی دولت موقت پساصلح باشد که همه این تفکرات با تصمیم ترامپ بر باد رفت.
اتمر که پیشاز این مخالفت خود را با انتخابات اعلام کرده و تیماش از هم پاشیده بود راهی براس بازگشت نداشت و همچنان این انتخابات را مضر میداند.
اگر بخواهیم این فهرست را ادامه دهیم میتوان به بیش از صد چهره و نام رسید که دیگر برایشان روند دموکراسی و دولت- ملتسازی آمریکا رنگ و بویی ندارد و همه آنها دچار دلسردی شدهاند.
دموکراسی غربی و منفعتطلبی آمریکایی در افغانستان با این انتخابات به ایستگاه آخر خود رسیده و شاید دور بعدی انتخابات ریاستجمهوری افغانستان دیگر به شکل کنونی برگزار نشود.
اگر تا پیش از این، طالبان تنها مخالف جدی انتخابات بود، اکنون متحدین اصلی آمریکا در طول 18 سال گذشته نیز به صف مخالفان پیوستهاند و این یعنی دیگر دموکراسی آمریکایی روحی برای ادامه حیات در افغانستان ندارد و برگی دیگر از افول ابرقدرت است.
انتهای پیام/.