مینها فراموش کردهاند که جنگ تمام شده است
رضا موزونی میگوید در ۵۰ سالگی، هنوز هواپیماها خواب او را بمباران میکنند. این نویسنده در کتاب جدیدش از رزمندههای کوچک بیپروندهای حرف زده که با روی دیگر جنگ مواجهند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هرچند ادبیات دفاع مقدس در گستره ادبیات انقلاب اسلامی از جمله ریشهدارترین گونههای ادبی است که توانسته در سالهای گذشته مخاطبان بسیاری را به سمت خود جلب کند، اما در ادبیات کودک و نوجوان امروز کمترین سهم را دارد. در شرایطی که بازار کتاب کودک میزبان کارهای ترجمهای از زبانهای مختلف شده، ادبیات دفاع مقدس که بیانکننده بخشی از تاریخ درخشان معاصر است، کمترین بروز و ظهور را یافته است.
این در حالی است که دفاع مقدس به دلایل مختلف از جمله داشتن زوایای متعدد، مضامین متکثر و موضوعات متعدد میتواند ظرفیت قابل توجهی را پیش روی نویسنده امروز ایرانی که به نظر میرسد گاه در بنبستهای موضوعی و تمهای تکراری گرفتار شده، باشد.
«شاید این کتاب منفجر شود»، از جمله آثاری است که به تازگی از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است. این اثر که تازهترین کتاب رضا موزونی است، برای گروه سنی 11 سال به بالا نوشته شده است. نویسنده در این اثر با پرداختن به موضوعی جذاب و البته کمتر پرداخته شده، تلاش دارد تا با زبانی داستانی کودکان را با بخشی از عواقب جنگها آشنا کند.
موزونی که خود ساکن گیلان غرب است، با استفاده از تجربه شخصیاش در سالهای گذشته به موضوع مینهای به جامانده از جنگ تحمیلی و تأثیر آن بر کودکان پرداخته است. «شاید این کتاب منفجر شود» هشدارهای ایمنی به کودکان در مواجهه با مینها ارائه میدهد. خبرگزاری تسنیم بهمناسبت انتشار این اثر با موزونی به گفتوگو پرداخته که میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: آقای موزونی! از دفاع مقدس میتوان موضوعات متعددی را انتخاب کرد، شما در اثر جدید خود به موضوع مینها و تأثیر مخرب آن بر زندگی و آینده کودکان بعد از اتمام جنگ پرداختهاید. این اثر تا چه اندازه حاصل تجربیات و مشاهدات عینی شما از جنگ و اتفاقات پس از آن بوده است؟
من اهل شهرستان گیلان غرب، دومین شهر مقاوم کشور در جنگ تحمیلی هستم. کودکی من مانند بسیاری از همشهریانم در بطن جنگ گذشت و بالیده شد. با وجود اینکه در آستانه 50 سالگی هستم، گاهی شبها خواب بمباران میبینم و وقتی بیدار میشوم خدا را شکر میکنم که جنگ تمام شده است. من نیز مانند بسیاری دیگر از کودکان این سرزمین، بعد از گذشت سالها، هنوز هواپیماها میآیند و خوابم را بمباران میکنند. جنگ هرچند تمام شده اما با زندگی کسانی که در شهرهای مرزی زندگی میکنند، عجین شده و ارتباط تنگاتنگی دارد. بسیاری از دوستان و همسایههای ما در ایام جنگ شهید شدند، حتی خود من در یکی از این بمبارانها مجروح شدم.
هواپیماها هنوز خوابم را بمباران میکنند
وقتی جنگ تمام شد، خوشحال شدیم اما بعد از مدتی متوجه شدیم که اگرچه انسانها با هم صلح میکنند، اما جنگافزارها هرگز صلح نمیکنند. مینها فراموش کرده و یا نمیدانند که جنگ سالهاست تمام شده است، آنها هنوز خشم و کینه خود را حفظ کردهاند و انتقام میگیرند.
مینها فراموش کردهاند که جنگ تمام شده است
مرز ایران و عراق در شهرهایی مانند قصر شیرین هنوز آلوده به مین است و از کودکان قربانی میگیرد. پیام من در «شاید این کتاب منفجر شود» این بود که بتوانم در یک کتاب با زبانی داستانی، توصیههای ایمنی در این زمینه را به کودکان ارائه دهم. دوست داشتم به کودکان بگویم که برخی از جنگها ناگزیر به انجاماند و مردم یک کشور مجبور هستند که در مواجهه با یک جنگ، به دفاع برخیزند که البته این امر پسندیدهای است، اما بعد از اتمام این جنگها، جنگافزارها هستند که قربانی میگیرند. پیام من در این کتاب ضمن گفتن مظلومیت مردم مناطق مرزنشین و کودکان این شهرها، ارائه هشدارهای ایمنی به آنها بود.
قصه رزمندههای کوچک بیپرونده
ادبیات کودک، ادبیات صلح است و پیام آن صلح و آرامش و دوستی است. نویسندگان ادبیات کودک یکی از عناصر ترویج صلح در جهان هستند. وقتی به خاطرات دوران کودکیام نگاه میکنم، میبینم که بچههای آن زمان رزمندههای کوچک بیپرونده بودند، همه ما جانباز و رزمنده بودیم. این کتاب در واقع نشانهای از دغدغهای است که از مشاهدات و خاطراتم کودکی داشتهام.
*تسنیم: شما همانطور که اشاره کردید، در گیلان غرب زندگی میکنید و به واسطه شغلی که دارید، با دانشآموزان هم سر و کار دارید. در سالهای گذشته شاهد رخ دادن چنین اتفاقی برای دانشآموزتان هم بودهاید؟
بارها برای کودکان اتفاق افتاده که مینی زیر پای آنها منفجر شود، اما از دانشآموزان من نبودهاند. بچههای روستاها که چوپانی میکنند، از جمله قربانیان این مینها هستند. سالها پیش مرسوم شده بود که بچهها دنبال آلومینیومهایی که جلد خمپارهها و گلولهها بود، میگشتند تا با فروش آن در امرار معاش خانواده کمک کنند، این دسته از کودکان نیز از قربانیان مینها بودند. هر سال در بهار بعد از بارندگیهایی که صورت میگیرد، گل و خاک روی مینهایی که در شیب تپهها هستند، کمپشت میشود و گاه به سمت جاده حرکت میکنند؛ این دسته از مینها نیز قربانیان زیادی گرفتهاند.
آهنپارههایی که جان کودکان را میگیرند
این نمونهای از ارتباط ادامهدار مردم شهرهای مرزی با جنگ است؛ جنگ با مردم شهرهای مرزی عجین شده است، کودکان با لوله تانکها تاببازی میکنند، گلولههای کلاشینکف به عنوان گردنبند استفاده میشد و پیرمردها از پوکههای ژ3 برای خود زیر سیگاری درست میکردند ... .
*تسنیم: آمار کودکانی که در جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند، آمار قابل توجهی است. از سوی دیگر دفاع مقدس، بخشی از تاریخ درخشان کشور طی دهههای اخیر است، با وجود این سهم این ادبیات در ادبیات کودک و نوجوان امروز تقریباً ناچیز و کم است. فکر میکنید که چرا این موضوع با وجود همه ظرفیتهای کشفنشده و جذاب خود، کمترین سهم را در ادبیات امروز کودک ما دارد؟
به این دلیل که کار کردن درباره جنگ در ادبیات کودک کار سختی است و پرداختن به این موضوع با زبانی کودکانه برای بسیاری از نویسندگان دشوار است. از سوی دیگر، ادبیات کودک ادبیات لطیفی است؛ به همین دلیل برخی از نویسندگان کمتر راغب هستند تا در این حوزه کار کنند.
جای این کودکان در کتابهایشان خالی است
با وجود همه اینها باید در نظر داشت که دفاع مقدس بخشی از تاریخ ماندگار این کشور و حقیقتی انکارناپذیر است. دفاع مقدس بخش افتخارآمیز کشور در تاریخ معاصر به ویژه برای مناطق مرزنشین کشور است، ما کودکان بسیاری را در جنگ از دست دادیم؛ به عنوان مثال مدرسه رشیدی در کرمانشاه در بمبارانها 17 دانشآموز خود را از دست داد.
انتهای پیام/