مرکز مطالعاتی الزیتونه بررسی کرد؛ استراتژی بلندمدت رژیم صهیونیستی در برابر جنگ سوریه
رژیم صهیونیستی از زمان آغاز بحران سوریه موضعی سرگردان و مبهم در پیش گرفته اما پس از بازگشت سیطره دولت سوریه بر مناطق بزرگی از کشور٬ تلآویو به استراتژی بازدارندگی روی آورد که پیامدهای زیادی برای این رژیم به دنبال داشت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز مطالعاتی الزیتونه در این گزارش قصد داریم شرایط استراتژیکی رژیم صهیونیستی را در سال 2018 مورد بررسی قرار دهیم. طبق مطالعات انجام شده موسسه امنیتی رژیم صهیونیستی از زمان آغاز درگیری ها و بحران در جهان عربی به استراتژی جنگ میان جنگها روی آورد.
در همین راستا لازم است برای شناخت موضع سیاسی و نظامی کنونی صهیونیستها٬ ابتدا وضعیت اسرائیل در بحران سوریه را مورد تحلیل قرار دهیم.
افزایش بحران سوریه و بازتاب آن در امنیت داخلی رژیم صهیونیستی:
امنیت داخلی رژیم صهیونیستی از زمان تشکیل آن در دهه پنجاه قرن گذشته همواره دارای اهمیت زیادی بوده است. همراه با تغییر شرایط نظامی و سیاسی و تهدیدها و خطرات خارجی٬ صهیونیستها به تعدیل مفهوم امنیت داخلی خود روی آوردند. این مفهوم متشکل از یک مثلث امنیتی یعنی بازدارندگی٬ هشدار و قاطعیت بود.
با توسعه تحولات خارجی و داخلی رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته٬ صهیونیستها اقدام به تغییر مفهوم امنیت داخلی متناسب با این تحولات کردند. در این میان چهار مولفه به این مفهوم اضافه شد: پیش گیری٬ روابط متمایز با آمریکا٬ ائتلافات منطقهای٬ سازش و انسجام.
اما اسرائیل باوجود توسعه مفهوم امنیت داخلی خود٬ به دلیل تغییرات در محیط داخلی و خارجی ٬ با دشواریهای زیادی در خصوص تطبیق برخی عناصر خود مواجه شد. برای مثال تحقق هدف بازدارندگی برای صهیونیستها در برابر دشمنان غیردولتی همچون حزبالله و حماس و ... به دلیل دشوار بودن شناسایی مراکز آنها٬ با شکست مواجه میشود.
بنابراین رژیم صهیونیستی از آنجایی که برای تحقق اهداف خود نمیتواند تنها به استراتژی نظامی روی بیاورد؛ به دنبال دستیابی به اهداف خود از طریق جنگ تبلیغاتی و حملات سایبری و... است.
با آغاز بحران سوریه در مارس 2011 رژیم صهیونیستی در تصمیمگیریهای خود توجه زیادی به اتفاقات و تحولات این کشور داشت. در این زمان صهیونیستها شروع به بررسی پیامدهای سیاسی و امنیتی و اقتصادی حوادث سوریه بر امنیت داخلی اسرائیل و نیز یافتن راههایی برای مقابله با آن کردند.
صهیونیستها همچنین میترسیدند که بحران سوریه بر امنیت آنها در مرزهای شمالی سوریه با سرزمینهای اشغالی تاثیر بگذارد.البته کشتارها و ویرانگریهای گروههای تروریستی مانند داعش و النصره به نفع رژیم صهیونیستی که برای انتشار عقاید فرقهگرایانه در منطقه تلاش میکرد٬ بود.
اما با ورود نظامی روسها به عرصه جنگ سوریه٬ نوعی توازن قدرت در این جنگ بهوجود آمده و با این پیشرفت دراماتیک و تغییر معادله جنگ به نفع سوریه٬ صهیونیستها نگران شدند که سلاحهای روسی و ایرانی در سوریه به حزبالله نیز برسد و مفهوم بازدارندگی صهیونیستها دچار آسیب جدی گردد.
علت توجهات رژیم صهیونیستی به تحولات سوریه از آغاز بحران آن
رژیم صهیونیستی به چند علت توجه زیادی به بحران و حوادث سوریه از زمان شروع بحران این کشور از 2011 داشت:
ا- منافع ودستاوردهای رژیم صهیونیستی از جنگ سوریه:
کاهش قدرت نظام سوریه در واقع ضربهای به همپیمانان آن در خاورمیانه محسوب میشد که بزرگترین دشمنان منطقهای رژیم صهیونیستی هستند. همچنین تغییر نظام سوریه میتوانست منجر به قطع روابط این کشور با حزبالله و ایران شود که این به نفع صهیونیستها بود. علاوه براین پرداختن نیروهای ارتش و امنیتی سوریه به محافظت از نظام و حفظ امنیت کشور خود٬ فشار امنیتی بر رژیم صهیونیستی را کاهش میداد.
2- ترسها و چالشهای رژیم صهیونیستی در برابر تحولات سوریه
بحران سوریه٬ رژیم صهیونیستی را در برابر چند معضل قرار داد. عاموس گلعاد استراتژیست معروف صهیونیستی معتقد بود که سقوط نظام بشار اسد به منزله یک فاجعه برای اسرائیل خواهد بود؛ چراکه برپایی یک حکومت امپراطوری در این کشور به معنای ظهور یک دشمن قدرتمندتر برای صهیونیستها و در مقابل پروژههای آنها در منطقه است.
همچنین تغییرات سیاسی و امنیتی سوریه ناگزیر بر سرزمینهای اشغالی که در مجاورت این کشور قرار دارد تاثیر میگذارد و باوجود حالت آرامشی که در جبهه شمالی صهیونیستها در حال حاضر برقرار است؛ سوریه همچنان در حالت آمادهباش برای جنگ با صهیونیستها قرار دارد. علاوه بر این بیشتر نگرانی رژیم صهیونیستی در این خصوص به دلیل ترس از تثبیت و انسجام محور مقاومت در منطقه است. به نظر می رسد که اسرائیل نگران درگیریها و تبادل منافع در جنبههای وسیع منطقهای و بینالمللی جنگ سوریه است. در حالی که اولویت رژیم صهیونیستی همیشه همسویی با ایالات متحده وغرب بوده، اتخاذ چنین موضع علنی٬ تهدیدهای خطرناکی برای وی دربرابر روسیه که یکی از حامیان اصلی دولت بشار اسد محسوب میشود٬ به دنبال دارد.
در این میان رژیم صهیونیستی در حالت اضطراب و تنش خاصی قرار گرفته است؛ صهیونیستها از یکسو به دنبال سوءاستفاده از بحران سوریه هستند و از سوی دیگر به خوبی میدانند که تلآویو همواره در چنین تلاشهایی ناکام و سرخورده بوده است.
باید اشاره کنیم که تلآویو از زمان آغاز بحران سوریه هیچ تصمیمی در خصوص مداخله در این جنگ اتخاذ نکرد؛ این امر نشاندهنده آن است که صهیونیستها به خوبی فهمیدهاند که هیچگاه توانایی تاثیرگذاری بر تحولات منطقه را نداشتهاند.
دوم: مدیریت پرونده سیاسی و نظامی سوریه توسط صهیونیستها
اهداف تلآویو در سوریه
سیاست تلآویو در سوریه از سالهای گذشته همواره مبهم بوده است. البته لازم به ذکر است که صهیونیستها از زمان آغاز بحران سوریه در جبهه مخالفان این دولت قرار داشته و خواستار سقوط نظام سوریه بودند. در همین راستا رژیم صهیونیستی امیدوار بود که حوادث سوریه در تحقق اهداف میانمدت و بلند مدت استراتژیک تلآویو از جمله تقویت همپیمانی با برخی کشورهای عربی به آن کمک کند.
رژیم صهیونیستی پس از آغاز جنگ سوریه سیاست خطوط قرمز را در صحنه تحولات این کشور به کار برد؛ تاجایی که تا ژانویه 2013 هیچ حمله نظامی در سوریه ترتیب نداد. تلآویو ضمن اتخاذ این سیاست٬ از سال 2013 به بعد شروع به انجام حملات مکرر به محمولههای اسلحه از سوریه به لبنان کرد.
رژیم صهیونیستی بارها عدم رغبت خود برای درگیری در فضاهای ملتهبی مانند سوریه را اعلام کرده است. اما افزایش نفوذ ایران و حزبالله در سوریه و تمرکز تلاشهای آمریکا بر جنگ با داعش٬ تلآویو را در یک موضع متلاطم گرفتار کرد.
با گذشت زمان حملات ارتش صهیونیستی به سوریه آغاز شده و گسترده تر شد. درهمین راستا ، امیر ایشل فرمانده پیشین نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در تاریخ 17 اوت 2017 ، اعلام کرد که ارتش صهیونیستی نزدیک به 100 حمله با هدف حمله به کاروان اسلحه متعلق به حزب الله در سوریه و جاهای دیگر در سال های 2012-2017 انجام داده است.
خطوط قرمز صهیونیست ها در سوریه:
-جلوگیری از موفقیت هر انقلاب و یا تغییری در سوریه که منجر به افزایش تهدید امنیت داخلی رژیم صهیونیستی شود.
-جلوگیری از اقدام مسلحان سوریه ضد تلآویو و پروژههای صهیونیستی در منطقه.
-جلوگیری از کشیده شدن آتش جنگ سوریه به مرزهای این کشور با سرزمینهای اشغالی.
-حمله به کاروانهای اسلحه نیروهای دشمن صهیونیستها و در راس آنها حزبالله.
-جلوگیری از انجام عملیات نظامی خارجی از زمینهای سوریه ضد رژیم صهونیستی.
سایر گزینههای تلآویو درخصوص بحران سوریه:
-ادامه درگیریهای سوریه.
-تجزیه دولت سوریه.
-برپایی یک دولت مرکزی جدید تحت حمایت آمریکا و برخی کشورهای عربی در سوریه.
-بقای نظام کنونی سوریه که به سیاستهای سابق خود درخصوص برقراری آرامش در مرزهای این کشور با جبهه صهیونیستی ادامه دهد.
مدیریت روابط تلآویو با طرفهای درگیر در پرونده سوریه
خاورمیانه در سالهای اخیر همواره عرصه دو دسته از کشورها برای رژیم صهیونیستی بوده است؛ کشورهای دشمن و مخالف صهیونیستها که به منزله تهدیدی برای آنها به شمار میروند و کشورهای دوست و همپیمان آنها در حوزه خلیج فارس.
در این میان تلآویو در راستای منافع امنیتی خود اقدام به مدیریت روابط با طرفهای تاثیرگذار در پرونده سوریه مانند آمریکا و روسیه و ترکیه و کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و اردن کرد تا پیامدهای این جنگ را بر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی کاهش دهد.
مواضع متناقض صهیونیستها در خصوص سقوط یا بقای نظام سوریه
به نظر میرسد که رژیم صهیونیستی در ابتدا تصمیم گرفت تا به دلیل ترس از حمایت دولت سوریه از راهپیماییهای آوارگان فلسطینی و احتمال ادامه و توسعه آن٬ دست به یک اقدام بینالمللی ضد سوریه بزند. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در خلال سخنرانیهای خود در برابر طرفداران حزب لیکود اظهار کرد که نظام بشار اسد به دلیل جنایتهایی که ضد ملت خود مرتکب شده٬ مشروعیت خود را از دست داده است.آویگدور لیبرمن وزیرخارجه وقت صهیونیستها نیز خواستار توجه بینالمللی به مسئله سوریه شده و در همین راستا ادعا کرد که نظام بشار اسد تلاش می کند تا با ایجاد تنش میان سوریه و اسرائیل، بر جنایتهای خود ضد غیرنظامیان کشور سرپوش بگذارد.
البته مواضع صهیونیستها در خصوص سقوط یا بقای دولت بشار اسد٬ با یکدیگر متناقض بود.برخی از مقامات صهیونیستی موافق سقوط این نظام بودند و برخی دیگر نسبت به پیامدهای آن از جمله برپایی یک حکومت امپریالیسم در منطقه هشدار میدادند.
البته این مواضع متناقض در میان صهیونیستها دلایل مختلفی دارد. طرفداران بقای نظام بشار اسد در سوریه معتقدند: باوجود ادامه اشغاگریهای رژیم صهیونیستی در ارتفاعات جولان و عدم امضای توافقنامه صلح با تلآویو از سوی دمشق٬ جبهه سوریه از دیدگاه اسرائیل همواره یک جبهه آرام بوده و سوریه یک دشمن آسان برای آن محسوب می گردد. در این میان از نظر طرفداران سقوط دولت بشار اسد٬ همپیمانان دولت کنونی سوریه و در راس آنها ایران و حزبالله خطر بزرگی برای رژیم صهیونیستی به حساب میآیند.
روابط تلآویو با مخالفان دولت سوریه
رژیم صهیونیستی از زمان آغاز بحران سوریه موضع مشخصی را در این زمینه اتخاذ نکرد٬ اما در این زمان یک فرضیه وجود داشت مبنی بر اینکه یک نظام اعتدالگرا در سوریه٬ همسو با سیاستهای برخی کشورهای عربی بود که صرفنظر از تغییر و تحولات مذاکرات فلسطینی-صهیونیستی که موسوم به سازش صلحآمیز است٬ هیچ ابایی از عادیسازی با رژیم اشغالگر ندارند که این امر کاملا به نفع صهیونیستهاست.
ترس رژیم صهیونیستی از نفوذ ایران در سوریه
ترس تلآویو از نفوذ ایران در سوریه٬ در اظهارات نتانیاهو کاملا مشخص است. نخستوزیر رژیم صهیونیستی در 30 اوت 2018 تاکید کرد که اسرائیل به جلوگیری از نفوذ ایران در سوریه ادامه میدهد.
طبق گزارشهای مرکز مطالعاتی امنیت داخلی اسرائیل٬ خطر بزرگی که نفوذ ایران در سوریه برای صهیونیستها دارد این است که سوریه تبدیل به یک مرکز لجستیک ایرانی به منظور ظهور حزبالله سوریه شود. در همین راستا سیاست مداخله نظامی مستقیم رژیم صهیونیستی در منطقه از خلال هدفگیریهای مواضع ایران و حزبالله در زمینهای سوریه منعکس میشود.
نگرانی رژیم صهیونیستی از مداخله آمریکا در سوریه
تلآویو از زمان آغاز مداخله آمریکا در پرونده سوریه و نیز پس از عقبنشینی دولت باراک اوباما از بمباران سوریه در پی اتهام نظام بشار اسد به استفاده از سلاحهای شیمیایی در غوطه شرقی در 2013 دچار نگرانی و تنش شدیدی شده و از کنگره خواست تا در این تصمیم خود تجدیدنظر کند؛ چرا که احساس کرد آمریکا با این عقبنشینی٬ آن را در برابر نفوذ ایران در سوریه تنها گذاشته است.
البته باوجود اینکه تلآویو در رابطه با اقدامات آمریکا در برابر سوریه کاملا ناامید شده بود؛ نتانیاهو تلاش کرد تا از خلال دیدار خود با اوباما در کاخ سفید در 2015 مصالح رژیم صهیونیستی را در جریان این حوادث در اولویت قرار دهد. هرچند که اسرائیل تلاش کرد تا نفوذ ایران در سوریه را برای آمریکا برجسته کند٬ اما هیئت صهیونیستی نتوانست آمریکا را قانع کند تا توافق واشنگتن با مسکو پیرامون آتش بس در سوریه را به شرط عقبنشینی نیروهای ایران و حزبالله از سوریه ربط دهد.
موضع رژیم صهیونیستی در برابر ترکیه در بحران سوریه
همراه با گسترش بحران سوریه و نیاز صهیونیستها به مداخله نظامی مستقیم در این کشور٬ تلآویو تصمیم گرفت تا اختلافات خود را با ترکیه حل کند.اهمیت ازسرگیری روابط با آنکارا برای رژیم صهیونیستی از این جهت بود که هماهنگی نیروی هوایی ترکیه و اسرائیل می تواند از رهگیری هواپیماهای صهیونیستی توسط ایران و حزبالله جلوگیری کند.
در این میان ترکیه برای برقراری ارتباط مجدد با صهیونیستها شروطی داشت از جمله عذرخواهی رسمی رژیم صهیونیستی بابت حادثه کشتی مرمره که تلآویو آن را پذیرفت. نتانیاهو نیز در همین راستا یک بیانیه در رابطه با روابط مستحکم ترکیه و رژیم صهیونیستی منتشر کرده و با وساطت اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا بابت حادثه کشتی مرمره رسما از رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه عذرخواهی کرد.
هرچند که روابط تلآویو و آنکارا از سرگرفته شد٬ اما سطح این روابط در حدی که صهیونیستها میخواستند نبود. علت این امر ماهیت درگیریهای اسرائیل در نوار غزه و محکومیت اقدامات آن توسط ترکیه بود.
همکاری رژیم صهیونیستی با نیروهای کرد شمال سوریه
پس از آن رژیم صهیونیستی درگیر پرونده کردها در سوریه شده و همه٬ آن را به دلیل حمایت از آرمانهای کردها در سوریه و اقدام به برقراری روابط اقتصادی نفتی با مناطق تحت سیطره کردها در شمال این کشور محکوم کردند.
در همین راستا یک مطالعه تحقیقاتی نیز ثابت کرد که اسرائیل به دنبال تحکیم روابط خود با نیروهای دموکراتیک کرد سوریه است تا اوضاع اقتصادی و جایگاه استراتژیک و منطقه ای خود را بهبود ببخشد.
این گزارش نشان می دهد که رابطه نزدیک صهیونیست ها با کردهای شمال سوریه می تواند امکان راه اندازی خط لوله انتقال نفت سوریه به جبهه صهیونیستی را از راه اردن فراهم کند.
پایان:
رژیم صهیونیستی٬ بحران سوریه را به مثابه فرصتی برای تشکیل یک واقعیت جدید در منطقه از جهت جبهه شمالی صهیونیستها میدید؛ بدون اینکه لازم باشد تلآویو خود را وارد این جنگ کند. در این میان سیاست آمریکا نیز در راستای منافع رژیم صهیونیستی بود؛ به طوری که از یکسو مخالفان نظام سوریه را بر ضد دولت این کشور تحریک و حمایت میکرد و از سوی دیگر مانع تسلیح مخالفان و تسلط آنها بر سوریه میشد. اما از طرفی آمریکا در برابر نفوذ منطقهای ایران و حزبالله در سوریه سکوت کرد.
میتوان گفت که استراتژی رژیم صهیونیستی در ابتدای آغاز بحران سوریه بر طولانیشدن جنگ تا مرحله فرسودگی بود؛ اما پس از بازگشت سیطره دولت سوریه بر مناطق بزرگی از کشور٬ تلآویو به استراتژی بازدارندگی و مفهوم جنگ پیشگیرانه و نیز جلوگیری از رسیدن سلاحهای جدید به انبارهای حزبالله روی آورد. اما این استراتژی پیامدهای زیادی برای آن به دنبال داشت که علت آن به قدرت ایران و حزبالله در منطقه برمیگردد.
انتهای پیام/