گزارش| سایه کوربین بر خیابان داونینگ استریت/ خنجر از پشت هم حزبیهای جانسون
جانسون ناچار است میان گزینه "سقوط از قدرت" یا "بقای حداقلی در راس مناسبات سیاسی انگلیس" یک گزینه را انتخاب کند، موضوعی که برای وی یک کابوس محسوب میشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، طی روزهای اخیر زمزمه هایی در خصوص جایگزینی جرمی کوربین در راس معادلات سیاسی و اجرایی لندن شنیده میشود. انتشار این اخبار، بوریس جانسون و متعاقبا سران حزب محافظه کار را به شدت نگران ساخته است. از سوی دیگر، هم پیمانی حزب ملی اسکاتلند (SNP) و حزب کارگر در خصوص گذار از دولت فعلی انگلیس، شرایط سختی را برای جانسون ایجاد کرده است. نخست وزیر انگلیس هم اکنون به خوبی میداند که حاشیه امنیت مناسبی در صحنه سیاسی کشورش ندارد. به عبارت بهتر، جانسون حتی نسبت به حضور خود در مسند نخست وزیری تا ماههای آینده اطمینان ندارد.
نگرانی اروپا از اوضاع آشفته سیاسی انگلیس
ماجرا به این جا ختم نمیشود، هرگونه تحولی در صحنه سیاسی انگلیس گره برگزیت را کورتر خواهد ساخت.
تأثیر انتخابات زودهنگام انگلیس بر مذاکرات برگزیت و روند خروج انگلیس از اتحادیه اروپا غیر قابل انکار است. ابراز نگرانی دونالد تاسک، فدریکا موگرینی و دیگر سران اتحادیه اروپا از شرایط سیاسی حاکم بر انگلیس نشان میدهد که اروپای واحد همچنان برآوردی از رفتار سیاسی لندن در قبال پدیده برگزیت ندارد. در حالی که ضرب الاجل اتحادیه اروپا به انگلیس در خصوص خروج از اروپای واحد به سرعت رو به پایان است، همچنان تکلیف مناسبات سیاست داخلی و خارجی در انگلیس مشخص نیست. در چنین شرایطی مشخص نیست که جانسون چگونه و با استناد به چه مکانیسمی میخواهد مذاکرات برگزیت را هدایت و مدیریت کند.
جانسون حاشیه امنیت ندارد
نخست وزیر انگلیس اکنون سایه جرمی کوربین رهبر حزب کارگر را بر خانه شماره ده خیابان داونینگ استریت حس میکند. با توجه به اینکه همه نمایندگان حامی حزب کارگر و حزب ملی اسکاتلند از خروج جانسون از قدرت و جایگزینی کوربین حمایت میکنند، دولت انگلیس در آیندهای نزدیک چارهای جز برگزاری انتخابات دوباره نخواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینکه بوریس جانسون در میان هم حزبیهای خود نیز محبوبیت کافی ندارد. دهها تن از نمایندگان حزب محافظه کار در پارلمان انگلیس، با "خروج سخت" از اروپا و مشی سیاسی جانسون مخالف هستند. آنها بیشتر از افرادی مانند "جرمی هانت" در حزب محافظه کار تاثیر میگیرند. لیبرال دموکراتها نیز نسبت به خروج سخت انگلیس از اتحادیه اروپا به شدت نگران و منتقد عملکرد جانسون در این خصوص هستند. بدیهی است که مخالفان جانسون، هم اکنون طیف گستردهای از اعضای حزب کارگر، حزب ملی اسکاتلند، برخی محافظه کاران ناراضی و لیبرال دموکراتها را در بر میگیرد.
نقطه آشکارساز عقبگرد لندن در نظام بینالملل
برگزیت، نقطه آشکار ساز عقبگرد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی انگلیس در نظام بینالملل محسوب میشود. عواقب و پدیدههای ناشی از خروج انگلیس در اروپا، حداقل به مدت یک دهه، گریبانگر انگلیس خواهد بود و قدرت تمرکز موثر این کشور بر معادلات داخلی و بینالمللی را از بین میبرد.
تحقق برگزیت سخت (آنچه مدنظر بوریس جانسون است)، ضریب آسیب پذیری لندن در نظام بینالملل را افزایش خواهد داد و از سوی دیگر، لندن را رسما به مستعمره اقتصادی ایالات متحده آمریکا تبدیل خواهد کرد. اصرار ترامپ و بولتون مبنی بر تحقق برگزیت سخت و حمایت آنها از جانسون نیز ریشه در همین مسئله دارد. تحقق برگزیت نرم (در قالب پذیرش توافق موجود با اتحادیه اروپا) نیز منجر به استیلای اقتصادی اروپا بر لندن (حداقل به مدت 5 سال) خواهد شد. از این رو تحقق برگزیت نرم، صرفا میزان آسیب پذیری انگلیس را در قبال این پدیده تا حدودی کاهش میدهد و کلیت این آسیب پذیری را از بین نخواهد برد.
برگزاری رفراندوم دوباره در انگلیس (که افرادی مانند تونی بلر و برخی اعضای حزب کارگر دنبال آن هستند)، منجر به خشم و نفرت حامیان خروج از اروپا و ملی گرایان انگلیس از دولت خواهد شد. تبعات امنیتی این موضوع برای دولت انگلیس بسیار سخت خواهد بود. به نظر میرسد بوریس جانسون پس از دیوید کامرون و ترزا می دو نخست وزیر سابق انگلیس، به سومین قربانی برگزیت تبدیل شود. تغییر دولت در انگلیس و جا به جایی قدرت میان محافظه کاران و حزب کارگر، تاثیری در روند آسیب پذیری شدید انگلیس در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نخواهد داشت.
پس لرزههای تحقق برگزیت
تحقق برگزیت (چه برگزیت نرم و چه برگزیت سخت)، تمایل اسکاتلندیها برای خروج از حاکمیت انگلیس و استقلال از این کشور را تشدید خواهد کرد. نظرسنجیهای اخیر در اسکاتلند نشان میدهد که تعداد موافقان استقلال از انگلیس، به حدود 55 درصد رسیده است. از سوی دیگر صدور فرمان تعطیلی یا در حقیقت تعلیق فعالیت پارلمان انگلیس به پیشنهاد نخست وزیر و تایید ملکه، موقعیت خاندان سلطنتی انگلیس را به شدت به چالش کشیده است. بدیهی است که در رسانهها باید به موضوع تضعیف نهاد سلطنت در انگلیس (به عنوان یکی از پیش شرطهای فروپاشی در این کشور) تاکید شود. در این خصوص میتوان به مخالفتهای قبلی طرفداران جمهوریخواهی در انگلیس با ملکه و کاخ باکینگهام، بر سر موضوعاتی مانند صرف هزینههای هنگفت بر سر تعمیرات مقر سلطنتی یا برگزاری مراسمهای پر زرق و برق با پول مالیات شهروندان انگلیسی اشاره کرد.
در نهایت اینکه تعادل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی لندن، متعاقب وقوع پدیده برگزیت از بین رفته است. آنچه مسلم است اینکه در آیندهای نزدیک، بوریس جانسون نیز ناچار خواهد بود میان گزینه "سقوط از قدرت" یا "بقای حداقلی در راس مناسبات سیاسی انگلیس" یک گزینه را انتخاب کند. موضوعی که برای نخست وزیر تازه کار انگلیس یک کابوس محسوب میشود.
انتهای پیام/