یادداشت| دفاع مقدس آغاز اقتدار ایران بعد از ۲۰۰ سال
شرایط کشور در ۸ سال دفاع مقدس با جنگ های ما قبل آن، به هیچ عنوان در یک ترازوی مقایسه ای نمیگنجد، چراکه هر آنچه در جنگ های قبلی از دست داده بودیم، در دفاع مقدس تبدیل به قوت و عزت ملت ایران شد.
خبرگزاری تسنیم-داود عامری
گذر از هفته دفاع مقدس و سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه، فرصتی ایجاد کرد تا نگاهی دیگر به عظمت اقتدار ایران و اهمیت آن بشود.
واقعیت این است که اگر بخواهیم به عظمت و بزرگی رشادت های رزمندگان 8 سال دفاع مقدس و دستاورد های آن و اقدامات بازدارنده کنونی و اقتدار کم نظیر کشورمان بهتر پی ببریم، یکی از راه های مطمئن و ملموس، مقایسه وضعیت کشور در موارد مشابه است.برای این منظور می توان مروری تاریخ 200 سال اخیر و مقاطعی داشت که سرزمین ایران مورد تهاجم و تجاوز دشمنان خود قرار گرفته است.
هدف از این یادداشت یاد آوری و طرح موضوع برای مطالعات تطبیقی در خصوص دفاع مقدس است تا نشان دهیم که وقتی هفته دفاع مقدس پاس داشته می شود و ملت ایران نسبت به سایر جنگ ها چنین احساسی ندارند ،دلیلش چیست و چرا رهبر معظم انقلاب، ارزش های آن را گنج بزرگ و تمام نشدنی فرهنگی و ملی عنوان می کنند؟، این سخن بر چه مبنا و تحلیلی قابل تبیین است و چرا 8 سال دفاع مقدس چهره جدیدی از ایران معاصر به جهانیان نشان داد؟
الف: 8 سال دفاع مقدس
برای آنکه بتوانیم شناختی از 8 سال دفاع مقدس داشته باشیم و دستاورد های آن راتبیین کنیم به ناچار باید به عوامل شروع جنگ نیز اشاره ای کوتاه داشته باشیم .
اگرچه صدام با پاره کردن و لغو قرارداد 1975 الجزایر و با ادعاهای ارضی، جنگ را شروع کرد، اما «طه یاسین رمضان» معاون نخستوزیر عراق طی مصاحبهای در 7 مهر 1359 میگوید: «این جنگ به دلیل قرارداد 1975 و یا چند صد کیلومتر خاک و یا نصف شطالعرب نیست، این جنگ برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است.» در کنار این هدف مشترک راهبردی، هر یک از بازیگران در جنگ، اهداف خاص خود را نیز دنبال میکردند. براساس چنین نگاهی، میتوان عوامل مختلفی را در بروز جنگ تحمیلی مورد توجه قرار داد که از آن جمله می توان:
- تحلیل غلط صدام و قدرت های بزرگ حامی او از قدرت دفاعی و تاثیر آموزه های اسلامی و بنیانگذار انقلاب اسلامی در شکل گیری فرهنگ دفاعی ملت ایران
- روحیه انقلابی و ماهیت استکبارستیز جمهوری اسلامی که باعث بیداری مسلمانان منطقه و جهان شده بود واین امر خوشایند نظام های خود کامه منطقه و نظام سلطه نبود
- شخصیت تهی از خِرَد صدام در کنار روحیه جاهطلبی او و ...
لذا با کمی دقت می توان گفت که هدف اصلی از تحمیل جنگ 8 ساله به ملت ایران ، از بین بردن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بود و بقیه عوامل از جمله مشارکت و کمک برخی دولت ها به عنوان یک محرک ، به ترغیب صدام که دچار اختلال شخصیتی شده بود، کمک کردند. دنیای استکبار براساس تجربه های گذشته و کماکان به خیال خام خود، ایران را کشوری منفعل و با قدرتی وابسته تصور می کرد که البته دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، خواب آشفته آنها را وارونه تعبیر کرد و دشمن به هیچکدام از اهداف خود دست نیافت. بطوری که دشمن بعثی با پشتیبانی مالی بسیاری از کشورمنطقه و حمایت قدرت های بزرگ ، بعد از 8 سال جنگ نابرابر نه تنها نتوانست یک وجب از خاک ایران عزیز را تصاحب کند، بلکه با تحمیل شکست های پیاپی در جبهه های نبرد، به ناجوانمردانه ترین رفتارهای غیر انسانی از جمله بمباران شهر ها و بهره گیری از بمب های شیمیایی علیه غیر نظامیان رو می آورد.
برای اینکه از موقعیت عزت آفرین جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس این گنج بزرگ بهتر مطلع شویم، اشاره ای بسیار کوتاه به شرایط ملت ایران در جنگ های جهانی اول و دوم و جنگهای ایران با روس تزاری می کنیم.
ب: جنگ جهانی دوم
پس از آغاز شروع جنگ جهانی دوم در سال 1939، کشور ایران با اینکه بی طرفی خود را اعلام نموده بود اما به یکی از میدانهای مهم نظامی و نقطه عطفی در مقابله قدرتهای جهان با آلمان نازی تبدیل شد. در روز 25 اوت سال 1941 (3 شهریور 1320) مداخله نظامی بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی در قلمرو ایران آغاز شد و به غیر از تعداد محدودی از فرماندهان و نظامیان ایران که به تشخیص حس میهن پرستانه خود مدت کوتاهی در مقابل دشمن ایستادگی کردند، قریب به 13 ساعت بعد از شروع حمله متجاوزین، دولت اعلام ت اقتدار ایران و اهمیترک مخاصمه کرد و 3 روزه ایران به اشغال دشمن درآمد که عملا به مدت 4 سال طول کشید و متفقین پس از ورود به تهران، رضا خان را که مدعی تشکیل ارتش قدرتمند بود در کمال خفت، به جزیره موریس تبعید کردند وکشور ایران به مدت چهار سال عملاً تحت اشغال نیروهای انگلیسی و شوروی قرار داشت و حتی شوروی پس از تصمیم به خروج از کشور، قصد جداسازی مناطقی از ایران را همانند تجربه جنگ های گذشته خود داشت، که بنا به دلایلی موفق به این کار نشد، والا دولت پهلوی چنین توانمندی نداشت که بتواند از تمامیت ارضی کشور دفاع کند.
حضور صدها هزار نفر از نیروهای نظامی بیگانه در کشور، روند پیشرفت و توسعه کشور و روند فعالیت های اقتصادی را مختل کرد و پیامدهای ناگواری برای کشور به وجود آورد که در نهایت این وضعیت ناگوار اقتصادی منجر به بحران غذایی و قحطی در کشور شد. آمارها نشان می دهند که در دوران چهار ساله اشغال کشور، بین 2 تا 4 میلیون نفر از جمعیت ایران بر اثر عوامل مختلف، اعم از بمبارانهای نظامی، قحطی و بیماری از بین رفتند و تحقیر هویتی و شخصیتی بزرگی بر ملت ایران تحمیل شد. البته ناگفته نماند که تاثیر این روح جراحت خورده و اراده سست سران کشور در آن دوره باعث شد تا در یک اقدام احمقانه بحرین نیز از میهن جدا شود.
ج: جنگ جهانی اول
جنگ جهانی اول، همزمان با سلطنت احمد شاه( 1304- 1288)در مرداد ماه 1293 (28 ژوئیه 1914) به بهانه ترور ولیعهد امپراتوری اتریش، مجارستان آغاز شد.
ایران در زمان شروع جنگ جهانی اول، در بدترین شرایط از لحاظ دفاعی، اقتصادی و اجتماعی به سر میبرد. در کشور عده ای طرفدار آلمان و دولت عثمانی بودند و تقاضای اعلام جنگ علیهمتفقین را داشتند ولی در نهایت دولت ایران اعلام بی طرفی کرد، اما با وجود بی طرفی، کشورهای متخاصم از مناطق شمال، جنوب و غرب وارد ایران شدند. به طوری که از بندر انزلی تا اصفهان تحت نفوذ و اشغال روسها بود و دولت عثمانی نیز با تشویق و حمایت آلمانی ها، از مرزهای غربی تا همدان پیش آمدند و از آنجا راهی مرزهای روسیه و قفقاز شدند و جنوب ایران را نیز انگلیسی ها اشغال کردند که به غیر از گروه های کوچکی از مجاهدین به فتوای علما ، مقاومت آنچنانی در برابر متجاوزان اتفاق نیفتاد.
در این جنگ جمعیت بزرگی از مردم ایران بر اثر برخوردهای نظامی، قحطی، گرسنگی، کمبود مواد غذایی و گسترش بیماریهای مسری کشته شدند که بعضی مورخین آن را تا یک میلیون نفر تخمین زده اند و عملا نظام اجتماعی کشور دچار از هم پاشیدگی شد. کاهش نیروی انسانی که یکی از پایههای رشد اقتصادی است، تأثیر بلندمدتی بر رکود اقتصادی کشور پس از پایان جنگ داشت و روحیه مقاومت و فرهنگ دفاعی کشور دچار تزلزل و آشفتگی شد که نتیجه آن از بینرفتن امنیت عمومی و اجتماعی بود.
د-جنگ های ایران و روس
با اطمینان کامل می توان مدعی شد که هر گاه ایرانیان به یاد جنگ های ایران و روس می افتند، نا خودآگاه ذهن آن ها معظوف به قرار داد ترکمنچای می شود. در واقع قرار داد ترکمنچای به نماد خیانت ،ناتوانی وناکامی ایرانیان و سلسله قاجار تبدیل شده است. لذا بخاطر اینکه بتوانیم شرایط ایران را در زمان جنگ با روس ها بررسی کنیم، مرور بعضی از بند های معاهده ترکمنچای گویای وضعیت کشور خواهد بود. نکته حائز اهمیت این است که هنگامی که صحبت از بیکفایتی شاهان قاجار میشود، نخستین مسئلهای که به ذهن متبادر میشود، عهدنامهی گلستان و ترکمنچای است که باعث جدایی سرزمین قفقاز جنوبی از ایران شد؛ در حالی که شاید بسیاری از ایرانیان از عهدنامه آخالتکّه ـ که باعث جدایی بخش بسیار بزرگتری از خاک ایران شد ـ خبر نداشته باشند؛ چه آنکه جدایی این مناطق با قفقاز بسیار تفاوت دارد: اگر ایران قفقاز جنوبی را به دنبال دو جنگِ ایران و روس از دست داد، اما در معاهده آخال، جدایی سرزمینهای پهناور شمال شرق ایران و نیز حوزه شرق دریای خزر، بدون جنگ و با تهدید و فشار اتفاق افتاد.
در پی شکستها ی ایران از روس های تزاری در این جنگ، سر انجام ایران تن به معاهده سازش و تسلیم، بنام ترکمنچای داد که تمام بند های آن خسارت و تحقیر ایرانیان بود که اشاره به دو بند از آن برای درک عمق فاجعه کفایت می کند.
- واگذاری خانات ایروان و نخجوان به دولت روسیه و تخلیه تالش و مغان از سپاه ایران.
- پرداخت 10 کرور تومان به طور اقساط از طرف ایران به روسیه به عنوان غرامت جنگی، بطوری که پادشاهان قاجار برای پرداخت اقساط این غرامت علاوه بر فشار اقتصادی خارج از توان مردم، مجبور به فروش زیور آلات و دکمه های طلا کاری شده لباس زنان دربار شدند.
نتیجه:
واقعیت این است که شرایط و اقتدار کشور در بعد داخلی و بین المللی در زمان دفاع مقدس به هیچ عنوان قابل مقایسه با جنگ های اشاره شده نیست. ایران و ملت ریشهدار آن در جنگهای ایران و روس قسمت بزرگی از خاک خود را از دست داد، به طوری که مناطق جداشده از ایران امروز بالغ بر 30 میلیون جمعیت دارد.
مردم ایران دچار قحطی و بیماری های طاقت فرسا در کنار نا امنی و کشته شدن توسط نیرو های متجاوز در داخل شهرها شدندو جان و مال و ناموس آن ها در معرض تهدید و تجاوز قرار گرفت، بطوری که هیچ پشتیبانی از مردم عادی نشد و به حال خود رها شدند.
در عرصه های بین المللی نیز ایران تبدیل به کشوری ضعیف و غیر تأثیرگذار شد، به طوری که تصمیمات قدرتهای بزرگ، مناسبات قدرت در داخل کشور را هم تعیین میکرد و این رفتار تحقیر آمیز بیگانگان تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
آسیبهایی که ملت ایران در طول جنگ های جهانی اول و دوم دیدند، دیگر مجال رشد و توسعه را به کشور نداد و از ایران کهن و آزاد، کشوری وابسته در حوزه سیاسی، اقتصادی و نظامی ساخت و در حوزه فرهنگ نیز نفوذ فرهنگ غرب، ریشه های ملی و دینی را به نابودی کشاند، حال آنکه دفاع مقدس ملی ایران به بنیان محکمی برای حرکت به سوی خود اتکایی و تقویت اقتدار ایران اسلامی در منطقه و جهان تبدیل گردید. لذا مقایسه شرایط کشور در 8 سال دفاع مقدس با جنگ های ما قبل آن، به هیچ عنوان در یک ترازوی مقایسه ای نمیگنجد، چراکه هر آنچه در جنگ های قبلی از دست داده بودیم، در دفاع مقدس تبدیل به قوت و عزت ملت ایران شد.
بعد از سالیان طولانی، عزت و تمامیت ارضی کشور در جنگ طولانی و سنگین حفظ شد و ایران اسلامی به واسطه سلحشوری جوانان غیور و مومن و با رهبری های سیاسی و معنوی امام خمینی (ره) یک وجب از خاک خود را هم از دست نداد.
دفاع مقدس، زمینه رشد و پیشرفت کشور را در عرصه های نظامی، علمی و فناوری، سیاسی و اقتصادی فراهم کرد و ایران اسلامی را تبدیل به قدرت اول منطقه نمود. به طوری که امروز یک امنیت درونزا و متکی به قدرت بومی به دست آمده است که محل آرامش و امنیت خاطر ملت گردیده است و در سختترین شرایط تهدید آمیز نیز، احساس ترس، ناامنی و تهدید نمی کنند و در پرتو رهبری های خردمدانه حکیم بزرگ انقلاب با یک انقلاب نرم افزاری، فرهنگی و بهره گیری از گنج بی پایان دفاع مقدس، تحقیر تاریخی به روحیه حماسه آفرینی تبدیل شده است و اعتماد به نفس ملی به درجه ای از اراده و غرور آفرینی تبدیل گردیده که نیروهای مسلح در کنار ملت بزرگ ایران با اتکا به پیشرفته ترین فناوری های دفاعی آمادگی کامل برای مقابله با هر تجاوزی را دارند و به سطحی از قدرت بازدارندگی رسیدند که چشم طمع همه دشمنان را کور کرده و امروز امت اسلامی به پشتوانه اقتدار ملت مسلمان ایران در تدارک احیای تمدن نوین اسلامی در جهان است که برای رسیدن به آن و ایجاد جامعه ای آزاد و آباد هنوز نیازمند صبری راهبردی، مقاومتی هوشمندانه و حرکتی مستمر در مسیر پیشرفت است.
انتهای پیام/