هیچ مداحی مثل محمود کریمی، ملودی را درک نمیکند / بعضیها با اینستاگرام مداح میشوند!
مهدی زنگنه، شاعر و پژوهشگر حوزه هیأت گفت: متاسفانه میان مداحان گویا رقابتی برای خواندن کار جدید مطرح است و فقط اصرار دارند در هر مناسبتی کار جدید بخوانند. تا زمانی که این مسابقه وجود دارد، آثار در همین سطح باقی خواهد ماند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، امروزه اگر به عنوان یک مخاطب جدید وارد هیأتهای عزاداری مشهور و معروف کشور به ویژه تهران شویم، شاهد فرمهای متنوعی از عزاداری و سینهزنی هستیم؛ فرمهایی که در عالم هیأت و عزاداری به نامهای زمینه، واحد و شور شناخته شده و هرکدام دارای اشعار و ملودیهای خاصی هستند. این تنوع سبکهای سینهزنی در دهههای اخیر مرسوم شده است و نوع عزاداری برای سیدالشهدا (ع) با گذشته بسیار متفاوت کرده است که متاسفانه موجب انحرافاتی نیز شده است. برای بررسی روند عزاداری از گذشته تاکنون و نحوه شگلگیری سبکهای سینهزنی با مهدی زنگنه که هم شاعر، ملودیساز و هم مداح است، گفتوگویی داشتهایم؛ او نویسندگی و کارگردانی مجموعه مستند داستانی میراث مرثیه را برعهده داشته که طی سالهای اخیر بارها از شبکههای گوناگون صداوسیما پخش شده است. به همین دلیل از تاریخ آیینهای عاشورایی مردم ایران نکاتی شنیدنی دارد. این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
با برپایی حکومت آل بویه مجالس عزاداری در ایران به صورت علنی برگزار شد. در دوره صفویه نیز با تاکید پادشاهان و صلههای آنان به شاعران به اوج خود رسید و موجب رونق شعر عاشورایی شد. معروفترین شعر در آن زمان، شعر محتشم کاشانی است. شاه طماسب با ارسال نامهای به محتشم از او خواست برای پادشاهان شعر نگوید، بلکه هنرش را برای حسین بن علی (ع) صرف کند که در این راستا این شعر سروده شد.
شعر آیینی چگونه به عزاداری برای سیدالشهدا (ع) در ایران پیوند خورد؟
بعد از دوران صفویه، در دوران قاجار هم پادشاهان به ویژه ناصرالدین شاه علاقهمند عزاداری بودند. تکیه دولت و دیگر تکایا در این دوره تاریخی در تهران بنا میشود.
از چه زمانی سینهزنی در کشور مرسوم شد؟
عزاداری در هر دورهای متناسب با فرهنگ و آداب و رسوم رایج ویژگیهای خاصی داشته است. تاریخ عزاداری دارای تنوع فرهنگی گستردهای است، اینطور نبوده است که اگر در دورهای به گونهای عزاداری شده است، در ادوار بعدی نیز ادامه یابد. به طورمثال در گذشته قفلزنی وجود داشت که افراد به بدن خود قفل نصب میکردند و یا سنگزنی مرسوم بود که به مرور زمان کمرنگ یا محو شدهاند. شبیهخوانی و تعزیه امروز کمرنگ شده است، درحالی که در گذشته، یکی از آیینهای مهم عزاداری بوده است.
سینهزنی به شیوه امروزی در گذشته در ایران مرسوم نبوده است و بیشتر در عراق رواج داشته است. در دوره قاجاریه نوحهها بر اساس اصول تصنیفخوانی سروده میشد. چه در جنوب کشور و چه در تهران مداحان عراقی که وارد شدند، مدل سینهزنی امروزی را رواج دادند؛ بهطوری که پایهگذار این نوع سینهزنی را میتوان حاج مرزوق دانست. حاج مرزوق در هیأتهای بزرگ تهران نوحهها و شعرهای جدیدی را میخواند که متفاوت با تصنیفهای گذشته بود. سینهزنیها از فرم آرام و تصنیفگونه قاجاری خارج شده، به سمت نوحههای حماسی و کوبنده با سرعت بیشتر گرایش پیدا میکند. در دوره پهلوی اول و دوم و بعد از انقلاب نیز تغییراتی در نوع سینهزنی کشور ایجاد شده است.
امروز در هیأتها شاهد نوحهخوانیهایی به سبکهای زمینه، واحد، شور و ... هستیم. این مدل مرثیهخوانی از چه زمان در کشور باب شد؟
حاج مرزوق حائری، زمینهخوانی را در کشور مرسوم کرد، البته نه مدل امروزی. در دهه 20 تا 40، زمینهخوانی آرام، کشش موسیقی و با سینهزنی کند انجام میشد که سینهزن را برای دم و نوحه اصلی آماده میکرد و این نوحه زمینه نامیده میشد؛ نه به این دلیل که سینهزن روی زمین مینشست، بلکه زمینهساز سینهزنی اصلی بود. نوحه اصلی عموماً با ریتم شش هشتم و با حال و هوای حماسی ساخته میشد. بعد از آن سینهزنی واحد نُص یک دست ـ دو دست و سپس واحد جفت خوانده میشد و جلسه تمام میشد. سبک شور در چهار دهه پیش وجود نداشت.
در برخی از مناطق کشور سبکی به نام «شیشخوان» یا همان هروله امروزی مرسوم بود و مستمع یک جا جمع میشدند و بر سر خود میزدند. میتوان گفت شورخوانی و سینهزنی تند از ابداعات حاج منصور ارضی است که در دهه 50 با مرحوم چمنی، غلامعلی رجبی، قاسم ملکی و ... این مدل شورخوانی را مرسوم کردند.
در دهه 30 و 40 هیچ مداحی امام حسین (ع) را با عبارت «حسین جان» خطاب نمیکرد و زمانی که حاج منصور در آن سالها نام هیأت خود را «حسین جان» قرار داد، بسیاری به او اعتراض کردند. این افراد با شور درونی خود این هیأت را برپا میکنند و در سینهزنیهای خود نیز تند سینه میزدند و میگفتند: «حسین جان». یعنی برای شور در دهه 50 شعر و ریتم وجود نداشت و از دهه 60 این نوآوری رخ میدهد. براساس این گزارههای تاریخی میتوان گفت، مبتکر مداحی نوینی که امروز شاهد هستیم، حاج منصور ارضی و آن هیأت حسین جان است که بسیاری از آنها شهید شدند یا از دنیا رفتند. در آن زمان هیأتی نیز به نام «دیوانگان حسینی» به راه افتاد که اسم آوانگاردی برای آن زمان محسوب میشد، اما امروز یکی از هیأتهای سنتی کشور محسوب میشود.
در گذشته آموزش مداحی به چه صورت بود و یک جوان مستعد و علاقهمند چه مسیری را برای مداح شدن طی میکرد؟ اساساً چه میزان شناخت دستگاههای موسیقی در این مسیر مهم و ضروری است؟
مداحان، نقالان و شبیهخوانان در دوره قاجار بسیار صاحب جاه و جلال و آشنا با موسیقی بودند، اما بعد از حاج مرزوق، نوع مداحی ساده میشود و به سمت بدنه جامعه میآید؛ به طوری که حاج اکبر ناظم که شاید از سواد بالایی هم برخوردار نبود، شعر و نوحه میگوید. نوحه، بعد از ورود حاج مروزق از حالت درباری خود خارج میشود و هیأتیهای ساده هم به خود اجازه مداحی میدهند نوحه بگویند؛ زیرا ریتم و شعر ساده شده بود. البته علوم موسیقی هم در آن زمان مثل امروز، علمی نبود! اثری از نتنویسی نبود. بلکه سینه به سینه منتقل میشد و نوآموزان موسیقی نواختن ساز را تحت نظر استاد یاد میگرفتند. مداحان نیز به همان سیاق مداحی را آموزش میدادند.
حاج مرزوق، مرشدباقر معماری، حاج احمد صالح و ... در آن زمان به تربیت شاگرد پرداختند، اما متاسفانه در شرایط کنونی اصلا شرایط اینگونه نیست. در دو یا سه دهه اخیر، علاقهمندان به مداحی، این فن را از زانو زدن در برابر مداح یاد نمیگیرند، بلکه از رسانه، فیلم، سی دی، فضای مجازی و ... یاد میگیرند و علاقهمندان به مداحی به جای در محضر استاد بودن، در محضر رسانهاند!
امروزه آموزش مداحی سینه به سینه، چهره به چهره و نفس به نفس نیست! بلکه جوانان و نوجوانان از قاب تصویر الگو میگیرند. این یک خلا بزرگ است و تعاریف عوض شده. در روزگار ما نه بزرگترهای این عرصه، بزرگتری میکنند و نه کوچکترها شاگردی میکنند.
ملودیهای یک مداحی چگونه ساخته میشود؟ تقلید از موسیقیهای معروف در این بین چقدر مرسوم است؟
گاهی اوقات، مداح ملودی را میسازد و به شاعر میدهد تا شعر متناسب آن را بسراید و گاهی نیز شاعر خود ملودیساز هم هست و هر دو را میسازد و به مداح میدهد. تقلید از موسیقی خوانندههای امروز، بسیار کمتر شده است. با توجه به تکثر نوحه و مداح، تعداد نوحههای تقلیدی بسیار کم است.
امسال در هیأتهای صاحب رسانه و دارای مداحان صاحبنام، حداقل در دهه اول محرم، 800 نوحه با شعر و ملودی مختلف ساخته شده است که تعداد کمی از آنها تقلیدی و به اصطلاح اهالی موسیقی، «کاور» یک ترانه است. البته در فرایند ملودی سازی گاهی آهنگساز یا نوحه سرا از یک قطعه الهام میگیرد. اگر ملودی یک قطعه خواننده داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گیرد و شعر آن با یک شعر متناسب با هیأت و ادبیات آیینی جایگزین شود، این «کاور» کردن است، اما اگر تنها مایه ملودی دستگاه موسیقی اثر یک خواننده را با کمی تغییرات برای نوحه استفاده کنیم و نتها و ضرب آهنگ آن را تغییر دهیم، الهام گرفتهایم. نکته مهم آن است که مستمع با شنیدن این نوحه، یاد اثر یک خواننده نیفتد که اگر این اتفاق رخ دهد، خطاست.
در مجموع 7 نت موسیقی وجود دارد. استاد شجریان با آهنگسازی مرحوم مشکاتیان آلبومی در دستگاه اصفهان خوانده است، سالها بعد استاد ذوالفنون چند ملودی را در همین دستگاه میسازد و علیرضا افتخاری میخواند، نمیتوان گفت استاد ذوالفنون از مرحوم مشکاتیان تقلید کرده است؛ بلکه در همان دستگاه نت جدید ساخته است.
آیا نوحهها و ملودیهایی که امروز ساخته میشود، از غنای ادبی و موسیقایی لازم برخوردار است؟
الحمدلله امروز شاعران و نوحهسرایان جوان بسیار زیاد شدهاند؛ بسیار میسرایند، اما این تعدد، عمق ندارد. این جمعیت، تبدیل به اقیانوسی به عمق یک بند انگشت شدهاند و متاسفانه سواد ادبی، دینی و موسیقایی پایینی دارند، به طوری که با نوحههای شبیه به هم مواجه هستیم. در دهه اول محرم امسال 800 نوحه جدید در هیاتهای صاحب رسانه خوانده شده است، اما گویی این 800 قطعه را تنها 5 نفر ساختهاند؛ در حالی تعداد نوحهسرایان این جلسات شاید قریب به 50 شاعر باشد. نوحههای امروزی متاسفانه حرف جدیدی هم ندارند؛ زیرا شاعران جوان نه در حوزه موسیقی و نه در حوزه شعر و معرفتشناسی شاگردی نکرده اند.
متاسفانه میان مداحان نیز گویا رقابتی برای خواندن قطعات جدید مطرح است و فقط مُصرّ هستند در هر مناسبتی کار جدیدی بخوانند و به این نکته توجه ندارند که نمره این اثر چند است. تنها توجه دارند جدید باشد و کسی قبلا نخوانده باشد. تا زمانی که این مسابقه وجود دارد، آثار در همین سطح باقی خواهد ماند، زیرا برای مداح، تعدد اثر مهم است و به کیفیت آن توجه ندارند. امروز برای مداحان مهم شده است که پایان دهه اول محرم اعلام کنند، من 30 اثر جدید خواندم، در حالی که میتواند 5 اثر جدید بخواند و ماندگار باشد، اما به سمت خواندن کارهای سطحی میروند.
متاسفانه مداحان به شاعران بزرگ آیینی رجوع نمیکنند. گاهی مشاهده میشود یک مداح جوان با کمک دوستان و همراهان خود به شهرت میرسند و در این مسیر از ظرفیت اینستاگرام بهره میبرد؛ در حالی که این جوان نه صدای خوبی دارد و نه شعر خوبی میخواند و حتی استایل معروف شدن را هم ندارد، اما فقط دنبال مشهور شدن است و با استفاده از اینستاگرام به این هدف میرسد. در سالهای اخیر با پدیده مداح و شاعر اینستاگرامی مواجه شدهایم. همانطور که شاهد بازیگران اینستاگرامی هستیم که در عرصه بازیگری هنری ندارند، اما به واسطه اینستاگرام سلبریتی شدهاند، مشابه این ماجرا را در مداحان و شاعران هیأت هم داریم.
هرچند ارزیابی مختصری از کیفیت آثار خوانده شده در دهه اول محرم امسال داشتید، اما اگر بخواهید در این باره پژوهشی کاملتر ارائه دهید، چه خواهید گفت؟
به زودی بناست با همکاری مجمع شاعران اهل بیت (ع) و چند نهاد دیگر، سلسله جلساتی برای نقد و بررسی اشعار و نوحههای خوانده شده مداحان در دهه اول محرم برگزار کنیم که در این جلسات کارهای مثبت و منفی مشخص خواهد شد. برای یک نوحه خوب سه ضلع یک مثلث شامل شعر، ملودی و مداح اثرگذار است. امسال با نوحههایی مواجه بودیم که شعر خوب داشتند، اما ملودی ضعیف بود، یا شعر و ملودی خوب بود، اما مداح، آن را خوب اجرا نکرد. در مجموع آثار کمی را داشتیم که هم شعر، هم ملودی و هم خواندن مداح خوب باشد.
متاسفانه امروزه مداحان به دلیل همان تعد و مسابقه نانوشته، گاهی برای آنکه ملودی و شعر یک اثر به جانشان بنشیند تا بتوانند بهترین اجرا را در هیأت داشته باشند، وقت نمیگذارند. زمانی که مداحی بنا دارد در یک شب 5 نوحه جدید بخواند، قطعاً نمیتواند تمرکز لازم را داشته باشد. بنابراین مانند بسیاری از آثار، مداح تنها ملودی را اجرا میکند، در حالی که مداح باید بداند یک ملودی را با کدام مخرج صدا بخواند و این مستلزم تمرین و تمرکز است.
مداح موفق باید ملودی را درک کند و در لحن به آن اضافه کند؛ کاری که امروزه حاج محمود کریمی انجام میدهد و گاهی یک ملودی ساده را با تشخیص لحن، به درستی اجرا میکند و میتوان گفت هیچ مداحی مانند او ملودی را درست اجرا نمیکند؛ زیرا او ملودی را کشف میکند. البته حاج محمود نیز در سالهای اخیر نوآوریها و ابداعات دهه 80 را ندارد؛ ولی همچنان یکهتاز اجرای ملودیهای عاشورایی است.
دلیل آسیبهای جدید هیأتها در حوزه شعر و موسیقی عاشورایی چیست؟
امروز بسیاری سراغ آسیبشناسی هیأت میروند و ایرادات را بیان میکنند، اما باید بدانیم هیأت یک نهاد اجتماعی است و برگزارکنندگان آن اعم از بانیان، ذاکران، واعظان، سینهزنان، مداحان و مستمعین، آدمهای همین اجتماع هستند و هر سال اول محرم با سفینه از یک سیاره دیگر نمیآیند. لذا نقد آنان، به تمام جامعه وارد است. قبول داریم که حال و روز محصولات فرهنگی هیأت که مهمترینش شعر و نوحه است، از وضعیت قابل قبولی برخوردار نیست؛ اما مگر وضعیت سینمای ما قابل قبول است؟ وضعیت موسیقی پاپ و سنتی قابل قبول است؟ آیا برنامههای صداوسیما با این همه شبکه قابل قبول است؟ چرا مردم اینقدر به شبکههای ماهوارهای گرایش دارند؟ چرا بسیاری حتی برای دیدن برنامههای مذهبی هم به سراغ شبکههای ماهوارهای میروند؟ اوضاع فرهنگی ما خراب است؛ هیاتها هم بخشی از همین جامعه فرهنگیاند.
منبع:فارس
انتهای پیام/