همه ما از زهِ "کمان" مرتضی سرهنگی بیرون آمدهایم/ کمان، سوره ادبیات انقلاب اسلامی بود
در اولین شب باهمستان فرهنگ و تبلیغ در سازمان تبلیغات اسلامی، با گرامیداشت ۸ سال انتشار نشریه کمان از چهار نفر عوامل انتشار آن تقدیر شد.
به گزارش تسنیم؛ در این مراسم که با حضور محمدمهدی دادمان قائم مقام سازمان، محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی، حجتالاسلام طهماسبی معاون آموزش و پژوهش سازمان تبلیغات اسلامی و حسین دهباشی، تاریخپژوه و مستندساز برگزار شد از مجاهدتهای چهار کماندار اصلی "کمان"، مرتضی سرهنگی، هدایتالله بهبودی، احد گودرزیانی و کورش پارسانژاد تجلیل به عمل آمد.
«کمان»، خانه امید ما بود
محمود جوانبخت نویسنده حوزه دفاع مقدس در این مراسم با اشاره به حقی که مرتضی سرهنگی به گردن ادبیات مقاومت دارد، گفت: چرگینوف میگوید همه ما از زیر شنل گوگول بیرون آمدهایم و دولتآبادی هم گفته است که همه ما از زیر عبای هدایت بیرون آمدهایم اما ما بچههای فرهنگی انقلاب میتوانیم بگوئیم که همه از زهِ کمان مرتضی سرهنگی بیرون آمدهایم.
وی ادامه داد: سید مرتضی آوینی در دفتر سوره با من صحبت کرد و کاملاً آنجا را برای من آماده کرد. تاکید داشت که با دفتر ادبیات مقاومت ارتباط داشته باشم. آن زمان امنترین جا برای ما جوانان در میان محافل ادبی روشنفکران، دفتر ادبیات مقاومت بود. یک ساعت از عمر ما در کنار مرتضی سرهنگی نگذشت مگر اینکه چیزی یاد نگرفته باشیم. با افتخار میگویم که شاگرد مرتضی سرهنگی بودم و مکتب ما دفتر ادبیات مقاومت بود.
جوانبخت با اشاره به تشویق سرهنگی به همکاریاش با روزنامه سلام گفت: سرهنگی به من گفت اگر در یک روزنامه آمریکایی به من ستون ثابت بدهند حتماً قبول میکنم چراکه حرف خودم را میخواهم در آن بزنم. بعد از انتشار شماره ویژه شهید تندگویان، مادر شهید تماس گرفت و از خوشحالی گریه میکرد. کمان، خانه امید ما بود و برای ما هم سوال بود که چرا نشریه کمان که حرف تازهای در حوزه دفاع مقدس میزد و جریان تازهای بود بسته شد البته که خیلی از آقایانی که میتوانستند به کمان کمک کنند کمک نکردند و از کنار آن گذشتند.
"کمان"، سوره ادبیات انقلاب اسلامی بود
رضا برجی، عکاس و مستندساز جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در سخنانی بر گرامیداشت هدایتالله بهبودی و مرتضی سرهنگی تاکید کرد و افزود: با وجود کسالتی که داشتم اما با خودم گفتم که امروز باید در این مراسم حضور پیدا کنم زیرا ما باید امروز از جا برخیزیم، کلاه از سر برداریم و به آقای سرهنگی و آقای بهبودی تعظیم کنیم.
وی با اشاره به اینکه نشریه کمان به پختگیهای خوبی رسیده بود و به قله نزدیک شده بود، گفت: یکی از اتفاقات مهم در نشریه کمان این بود که این دو بزرگوار همدیگر را به خوبی پوشش میدادند و در واقع نوع نگاه سرهنگی و بهبودی بود که که کمان را به اوج رساند. به نظر من هر کدام از این دو عزیز به تنهایی نمیتوانستند موفق شوند و اگر امروز شاهد موفقیت آنها هستیم برای این است که این کار را با هم انجام دادند.
برجی، کمان را سوره ادبیات انقلاب اسلامی دانست و گفت: همانطور که سوره در زمینه هنر فعالیت میکند کمان هم سورهای برای ادبیات بود. کمان بدعتهای زیبایی از خود برجای گذاشت مثلاً مطلبی با عنوان نام «این ژنرال را بهخاطر بسپارید» نهایتاً تبدیل شد به فیلم مدالهای شکسته که در جشنواره سیما بهعنوان بهترین فیلم 5 سال تلویزیون انتخاب شد در حالیکه این مستند شاید آنچه باید یک مستند باشد را نداشت. اسامی آن واقعی نبود، چهرهها نمایش داده نمیشد، زبان اصلی عربی بود اما مردم به آن توجه کردند زیرا جنس حرفهایی که در آن زده میشد متفاوت بود. کمان آن سوی خاکریزها را هم به ما نشان داد و جنگ را درست نوشت. در واقع کمان ادبیات محض دفاع مقدس بود و اهالی آن نشان دادند که میتوانند کاملاً حرفهای از جنگ صحبت کنند.
برجی، اهالی کمان را همسو با خواست مخاطب معرفی کرد و گفت: کمان کاری کرد که انتظار مخاطب هر روز بالا برود و این اتفاق اهالی کمان را وادار میکرد که خودشان را مطابق با خواست مخاطب تطبیق دهند. کمان ناگفته های جنگ را به مردم بخوراند و بازگو کرد. کمان دشمن را تا جایی که امکان داشت درشت میکرد اما اولین نشریهای بود که جنگ را درست نشان میداد. کمان اصلاً وارد سیاست نشد و این رمز موفقیت او بود. ترجمه کردن و بهروز بودن در کمان منحصر به فرد بود. کمان راه درست نوشتن جنگ را یاد داد و کار خودش را کرد.
کار گروهی سالم را در «کمان» تجربه کردیم
مرتضی سرهنگی، سردبیر نشریه کمان و از اعضای دفتر ادبیات مقاومت حوزه هنری با اشاره به دو تحولی که نشریه کمان رقم زد، گفت: نشریه کمان یک کارگروهی بود و همه ما در این نشریه لذت کارگروهی را تجربه کردیم. 200 شماره این نشریه را منظم منتشر کردیم به غیر از یک شماره که مادر آقای گودرزیانی به رحمت خدا رفت و به حدی در این نشریه اعضای تحریریه به هم پیوسته شده بودند که بدون حضور یک نفر هم امکان کار وجود نداشت.
سرهنگی تأکید کرد: یکی از سالمترین نگاهها به حوادث و افراد انقلاب در نشریه کمان جای داشت و امروز این نشریه بهعنوان یک سرمایه ملی است که باید برای جوانان حفظ شود و به دست آنها سپرده شود تا گرهها را باز کنند و کار را ادامه دهند و امیدواریم این نشریاتی بهتر از کمان منتشر شوند.
دیگر توان ادامه دادن کمان را نداشتیم
هدایتالله بهبودی، مدیر مسئول نشریه کمان با اشاره به محدود بودن تعداد اعضای ثابت این نشریه، یادی از دیگر همکارانش کرد و گفت: کمان روی کاکل هیچ کدام از ما چهار نفر نمیچرخید اگر عکسهای سعید صادقی و یادداشتهای رضا برجی و زحمات بچههای دلسوز نبود.
بهبودی توضیحاتی درباره تعطیلی نشریه کمان داد و افزود: من بوی سوختن کمان را به وضوح حس میکردم. میتوان از بی اعتناییها و غرزدنها گفت اما در مجموع امکان ادامه فعالیت در آن مقطع وجود نداشت.
باهمنویسی، تخصص سرهنگی و بهبودی بود
احد گودرزیانی که در زمان انتشار کمان مدیرداخلی آن را برعهده داشت با اشاره به تأثیرگذاری این نشریه بر مخاطبانش و صداقت همیشگی کمان در درج تعداد تیراژش، بالاترین تیراژ این نشریه را 7 هزار نسخه اعلام و تصریح کرد: صفحات چهار و پنج شماره آخر کمان به وضوح جمع بندی از 8 سال انتشار آن است.
وی در ادامه با قرائت متنی به سبک یادداشتهایش در کمان، از قلم تاثیرگذار مجید قیصری و حبیب احمدزاده در این نشریه یاد کرد و تولد نویسندگانی چون حمید شاه آبادی، احمد دهقان، محمدرضا بایرامی، رضا برجی و محمود جوانبخت از این مجموعه را حاصل کار کمان دانست. او در این متن، باهمنویسی سرهنگی و بهبودی در ستونهای یادداشت اشاره و گزارش نشریه کمان را منحصر به فرد دانست.
برای تعطیلی کمان گریستم
کوروش پارسانژاد، طراح گرافیک و مدیر هنری نشریه کمان هم در سخنانی به خاطره آشنایی و آغاز همکاریاش با بهبودی و سرهنگی اشاره و تاکید کرد: همکاری و رابطه من با این دو نفر به 20 سال میرسد و همهاش شیرین و عالی بود. 8 سال با مجله کمان رشد کردم و در هنگام کار برای شماره آخر از شدت بدحالی، گریستم.
او ادامه داد: من مجلات مختلفی را با آدمهای نامدار تجربه کردم و قصد ندارم کمان را و آثار خودم را با آثار مرتضی ممیز در کتاب هفته احمد شاملو مقایسه کنم اما فکر میکنم شاید در تاریخ مطبوعات ایران رابطهای که من با بهبودی و سرهنگی داشتم را فقط ممیز با شاملو در کتاب هفته داشته است زیرا هیچ وقت من را مجبور نکردند که چه طرحی را بزنم یا نزنم و کاملاً آزادانه کار کردم. این مجله با انتشار 16 صفحه دورنگ یک اتفاق بزرگ محسوب میشد و 6 یا هفتبار هم در نمایشگاه مطبوعات به رتبه برتر رسید.
انتهای پیام/