داستانهای احمد دهقان؛ حد واسط ادبیات تبلیغی و تحلیلی جنگ
جواد جزینی معتقد است: وقتی میخواهید آثار احمد دهقان را نقد کنید، میبینید که در یکجا همچنان از لاک ادبیات تبلیغی بیرون نیامده و در جای دیگر وارد ادبیات تحلیلی شده است؛ به همین دلیل اسم او را رند میگذارم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، جلسه نقد و بررسی مجموعه داستان «جشن جنگ» نوشته احمد دهقان با حضور نویسنده و جواد جزینی و احسان رضایی به عنوان منتقدان این برنامه در دانشگاه علم و صنعت برگزار شد. در ابتدای این جلسه، احمد دهقان، داستان «نشانه» از کتاب خود را خواند و پس از آن نوبت به منتقدان رسید که صحبت کنند.
جواد جزینی در مورد آثار احمد دهقان گفت: من تقریباً همه کارهای دهقان را خواندهام و شاید یکی دو کتابش باشد که از دستم دررفته باشد. در بین این آثار، «پرسه در خاک غریبه» را بسیار دوست میداشتم و در هرجا که نشستم و گفتوگو کردم، به بقیه گفتم که این کتاب را بخوانید چرا که نمونه برجستهای است.
ادبیات تبلیغی و تحلیلی جنگ چیست؟
وی با اشاره به ادبیات جنگ اضافه کرد: احمد دهقان نویسنده جنگ است و تمام آثار او در این حال و هوا نوشته شده است؛ هرچند در سالهای اخیر احمد دهقان تنها روایتگر میدانهای نبرد نیست و انگار دغدغههای بعد از جنگ را هم روایت میکند. ادبیات جنگ کشور ما و همه کشورهای دیگر انگار یک تقسیمبندی دارد؛ عموماً وقتی جنگی در کشوری آغاز میشود، همه مردم بسیج میشوند که در برابر خطر بایستند و نویسندگان نیز از این صف خارج نیستند. همزمان با جنگ که فضای امنیتی حاکم است، آنان نیز شروع کرده و به توان خود برای جنگ مینویسند. این بخش را ادبیات تبلیغی جنگ میدانند که کار آن، همانند دیگر نیروهای نظامی و امنیتی تهییج مردم و دعوت به دفاع از کشور است. ما از سه ماه بعد از جنگ، اولین داستان جنگ را نوشتیم و این راه هنوز ادامه دارد. در این حالت نویسنده شأن یک رزمنده را مییابد که در حوزه فرهنگ تلاش میکند با تولید ادبیات داستانی متناسب، مردم را دعوت به میهنپرستی، مبارزه با دشمن متجاوز، مقاومت و ... کند. این، ادبیات تبلیغی است.
این نویسنده با بیان اینکه تمام کشورها ادبیات دیگری با نام ادبیات تحلیلی نیز دارند، افزود: به محض اینکه جنگها تمام میشود، جنگ درونی آدمها با اثرات جنگ آغاز میشود. در بخش اول کسی نمیگفت که اگر به جنگ بروید، کشته میشوید اما در ادبیات تحلیلی میگویند که چرا جنگ شد؟ میشود جنگ را ادامه ندهیم؟ میدانید این جنگ چه نابسامانیهایی برای ما داشت و ... .
احمد دهقان حد واسط ادبیات تبلیغی و تحلیلی جنگ ایستاده است
جزینی ادامه داد: بسیاری از نویسندگان ما در این حوزه کار کردهاند. از ابتدای جنگ که داستان «سرباز» نوشته میشود، این جریان ادامه دارد. در کشور ما این الگو دقیقاً رخ داد و یک بخش تبلیغی و یک بخش تحلیلی داشتیم؛ هرچند برخی از مراکز و نهادها تمرکز خود را بر بخش تبلیغی و انتشار این دسته از آثار قرار دادهاند. احمد دهقان از زمان شروع کارش، هم در حوزه تبلیغی کار کرده و هم در زمینه تحلیلی فعالیت کرده است. به عبارت بهتر انگار او نمیتوانست یا نمیخواهد پیوند خود با آن ادبیات تبلیغی را قطع کند. به نظرم احمد دهقان حد واسط این ماجرا ایستاده است؛ برخی آثارش در ادبیات تبلیغی است و نشانههایی از آن دارد و در برخی دیگر از آثارش در ادبیات تحلیلی است و در آن زمینه کار میکند. اگر میگویم احمد دهقان رند است، به همین دلیل است. وقتی میخواهید او را نقد کنید، میبینید که در یک جا همچنان از لاک ادبیات تبلیغی بیرون نیامده و در جای دیگر وارد ادبیات تحلیلی شده است؛ به همین دلیل اسم او را رند میگذارم.
نگاهی بر ادبیات تصریحی و تلویحی
نویسنده کتاب «الفبای داستاننویسی» تصریح کرد: تقسیمبندی دیگری در ادبیات جهان وجود دارد که امبرتواکو، میشل فوکو و ... آن را ارائه کردهاند. آنها میگویند ادبیات جهان، چه شعر و چه داستان، ممکن است پیامش روشن، صریح و واضح به خواننده منتقل شود که نام آن را ادبیات تصریحی گذاشتهاند. در این ادبیات، به آشکارترین شکل ممکن درد و اندوه منتقل میشود. در مقابل، ادبیات دیگری وجود دارد که ادبیات تلویحی نام دارد که در آن، حرف و محتوا پنهانتر به مخاطب منتقل میشود. ادبیات تلویحی، ادبیاتی است که نمیخواهد حرف خود را به صورت آشکارترین شکل ممکن بزند و تلاش میکند منظور خود را در لایههای پنهانتری از جهان قصه پنهان کند و انتظار داشته باشد که خواننده لایه پنهانی متن را پیدا کند.
این منتتقد ادبی با اشاره به نوشتههای احمد دهقان گفت: احمد دهقان خیلی رند است؛ زیرا یک پایش در ادبیات تصریحی است و یک پایش در ادبیات تلویحی؛ البته او در یک مجموعه این را پیاده میکند. در محتوا نیز چنین است. دهقان به نظرم در یک جایی از اینها عدول میکند؛ برای مثال، در همین مجموعه جشن جنگ، گویا دو نوع داستان داریم؛ یک نوع داستانهایی است که احمد دهقان همچنان در میدان جنگ حضور دارد. او در اینجا گزارشگر رویدادهای جنگ است و تلاش نمیکند از این گزارش عدول کند. یک اندیشمند میگوید که تمام قصههای ما دستساز خودمان است و شبیه به تبر یا ماشین است. او میگوید که ممکن است یک سنگ تیز را پیدا کنیم که بتواند شبیه به تبر عمل کند اما محال است که چیزی شبیه به ماشین را پیدا کنیم چرا که ماشین عنصر در هم تنیده اجزاست. از این مثال نتیجه میگیرد و میگوید روایت داستان، دستساز پیچیده ماشینی است نه روایت اتفاق افتاده. احمد دهقان در گزارشهای داستانی خود بیشتر تبر است و سعی میکند عکسی را از رویدادهای جنگ بگیرد و وظیفه خود را گزارشگری جنگ میداند.
جزینی به نثر ادبیات دهقان اشاره کرد و گفت: احمد دهقان در نثر خود با تکیه بر یک زبان معیار و با روایت شستهرفته کار میکند. شاید به دلیل تجربه زیست خود در جنگ میتواند در داستان فضاهایی را بیافریند که به نظرم ماندگار است. من که چندین کار مهم جنگ ایران و جهان را خواندهام، احساس میکنم که شبیه به این نثر را کمتر میتوانم پیدا کنم. در قصه فراموشی، آبگیری را نشان میدهد که مردمی در آن حضور دارند. تصویری که از آنجا میسازد، بسیار ماندگار است. من تاکنون داستان جنگی را ندیدهام که در این اتمسفر سفید و نمکی و غریب باشد. من این داستان را دوبار خواندم و بیش از آن که محتوا و فرم نویسنده من را متوجه خود بکند، انتخاب آن فضا متحیرم کرد؛ فضایی که در داستانهای ما کمتر آورده شده است و بسیار هم خوب است.
به گفته این نویسنده؛ اغلب داستان های احمد دهقان دارای روایت خطی است یعنی از یک جا با قهرمان خود آغاز میکنیم و تا آخر با او همراه میشویم. همچنین بعضی از قصههای او پسنگر است؛ یعنی از یک جا شروع کرده و سپس وارد خاطرات میشود. عیب این شیوه این است که قصه را به بافت خاطره نزدیک میکند. به غیر از این شیوه، احمد دهقان هیچ تلاشی برای دگرگون کردن فرم روایی نمیکند و دلیل آن را نمیدانم. اغلب نویسندگان تلاش میکنند که وقتی وارد حوزههای جدید میشوند، با جابجا کردن ارکان روایت و تغییر موضع راوی کار جدیدی تولید کنند اما انگار دهقان این ادا و اطوارهای تکنیکی را دوست ندارد و به آن نزدیک نشده است و همچنان مسیر خودش را میرود؛ البته در این شیوه یک خاصیت بومی نیز وجود دارد اما باید پرسید که چرا این نویسنده با پیدا کردن این موقعیتهای درخشان و این نوع روایتها تلاش نکرده است که از ظرفیتهای تکنیکی استفاده کند؛ به همین دلیل اغلب قصهها تخت، جاری و شناور است. یکی دیگر از ویژگیهای آثار احمد دهقان بدون زن بودن است. نمیدانم اسم این را عیب بگذاریم یا حسن. نویسندهای که روایتگر جنگ است، از آن جا که جنگ یک کارزار مردانه است، طبیعی است که مناسبات مردان را نشان بدهد. البته در مواردی خانواده را میبینیم. در رمان «دشتبان»، یک خانواده است که مهاجرت میکند و در این سفر تحولاتی اتفاق میافتد.
انتهای پیام/