نوشتن از اربعین، خادمی امام حسین(ع) است/ «حب الحسین یجمعنا»؛ زیباترین اتفاق اربعین
نویسنده کتاب «پادشاهان پیاده» و «موکب رنگی پنگی» معتقد است نوشتن از اربعین برای یک نویسنده، خادمی امام حسین(ع) است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دلدادگان مکتب حسین(ع) همزمان با اربعین حسینی رهسپار وادی عشق میشوند تا ارادت خود را به ساحت حضرت سیدالشهدا(ع) نشان دهند، فرقی نمیکند در این مسیر چه مذهب و آیینی داری، این اقیانوس به زیباترین خیابان دنیا ختم میشود. در سالهای اخیر زیارت اربعین فرصتی برای نویسندگان حوزه ادبیات دینی و آیینی فراهم کرده تا در مواجهه با تجربه پیادهروی در این مسیر، آثاری در قالبهای مختلف از سفرنامه گرفته تا داستان و ... خلق کنند. با وجود این، به نظر میرسد که نوشتن از اربعین و تجربههایی که در مسیر نجف به کربلا برای هر فردی رخ میدهد، هنوز به مرحله کمال نرسیده و تجربهای نو است که میتوان در سالهای آینده به پختهتر شدن آن امید داشت. این را میتوان از قالبهای ادبی که نویسندگان و اهل قلم طی سالهای گذشته در آن طبعآزمایی کردهاند، پی برد.
بهزاد دانشگر، از جمله نویسندگانی است که اولین آثار ادبی درباره اربعین را خلق کرده است. او که کار خود را با «پادشاهان پیاده» آغاز کرده، بعد از «موکب آمستردام»، امسال «موکب رنگی پنگی» را منتشر کرده است. هر سه اثر حاصل خردهروایتهایی است که نویسنده در مسیر کربلا، از زبان زائران نقل کرده است.
همه اقشار را می توان در این کتابها دید و خواند: ایرانی، عراقی، اروپایی، مسلمان، غیرمسلمان، شیعه یا سنی، زن و مرد و کوچک و بزرگ حتی موکب دارها، پلیس، نویسنده، روزنامه نگار، عکاس، مجری، پزشک. این کتاب داستان دلدادگی این آدمهاست به اباعبدالله(ع). داستانهای بسیار جذاب و خواندنی از کشش کربلا و پویش جاده ی نجف تا کربلا و پاهای تاولزده و دلهای لکزده برای رسیدن به نینوا.
«موکب رنگی پنگی» برخلاف «پادشاهان پیاده» که راوی درد و دل همه زائران و خادمان بود، به صورت جزئیتر به موکبی میپردازد که تلاش دارد تا با ارائه کارهای هنری، در مسیر اربعین خدمترسانی کند. خبرگزاری تسنیم، به مناسبت انتشار این اثر با دانشگر به گفتوگو پرداخت. او معتقد است که نوشتن از اربعین، خادمی یک نویسنده است؛ او آنچه را که از دستش برمیآید، انجام میدهد. دانشگر که برای نگارش این سه عنوان چندسالی است زائر حرم اباعبدالله در مسیر اربعین شده، میگوید بیش از هر چیز، جمع شدن آدمها از سراسر عالم زیر پرچم «حب الحسین یجمعنا» انسان را به شگفتی وامیدارد. مشروح گفتوگوی تسنیم با این نویسنده را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: آقای دانشگر به تازگی از شما کتابی با عنوان «موکب رنگی پنگی» منتشر شده که روایتگر حال و هوای یک موکب است که در مسیر زیارت اربعین، کار هنری انجام میدهد. این اثر ادامه «پادشاهان پیاده» است. چطور جرقه نوشتن این کار در ذهن شما زده شد؟
این کار ادامه مسیری است که با «پادشاهان پیاده» شروع شد و با «موکب آمستردام» ادامه یافت. در «پادشاهان پیاده» خردهروایتهای درهم آمیخته از آدمهایی که به زیارت اربعین مشرف شده بودند، آوردیم. در کتابهای بعدی تلاش کردیم تا به این قضیه به صورت موضوعی نگاه کنیم و با نگاه عمیقتر، گروههایی را پیدا کنیم که هم نقاط و دلبستگیهای مشترکی دارند و هم به دلایلی تفاوتهایی دارند.
در «موکب آمستردام» به سراغ گروهی رفتیم که در اروپا برای اربعین فعالیت میکنند و زوار زیادی را از کشورهای اروپایی برای این زیارت میآورند. در «موکب رنگی پنگی» نیز به سراغ افرادی رفتیم که تلاش داشتند با استفاده از ابزار هنری، در حد توان عرض ارادت متفاوتی را به ساحت اباعبداللهالحسین(ع) داشته باشند؛ یعنی اگر عدهای از افراد در مسیر پیادهروی اربعین با آشپزی کردن، نان پختن، واکس زدن و ... به زوار خدمت میکنند، این گروه تلاش داشت تا با شیوه متفاوتی این خدمترسانی را انجام دهد؛ به همین دلیل با آنها گفتوگو کردیم.
بخشی از کتاب به گفتوگو با تعدادی از افراد این گروه اختصاص داشت و بخش دیگر، مانند کتاب «پادشاهان پیاده»، شامل خردهروایتهایی بود از آدمهایی که هرسال در این مسیر حضور دارند و قصه هیچکدامشان تکراری نیست.
*تسنیم: برخی از منتقدان معتقدند که نوشتن از مسائل دینی و کار کردن در حوزه ادبیات دینی و آیینی، مانند حرکت روی لبه تیغ است. با توجه به تجربهای که از نوشتن درباره پیادهروی اربعین و زیارت امام حسین(ع) در این ایام دارید و با در نظر گرفتن این موضوع که نوشتن از این موضوع، تجربه جدیدی است، فکر میکنید که چه آسیبهایی ممکن است کار نویسنده در این زمینه را تهدید کند و ارزش اثر او را به نوعی پایین بیاورد؟
به نظرم این قضیه به دو بخش تقسیم میشود؛ نخست آسیبهایی است که ممکن است از نظر معنوی به نویسنده برسد؛ به همین دلیل نیاز به مراقبت بیشتر در این رابطه احساس میشود. ما نباید دچار تحریف در این معانی و مفاهیم شویم و نباید چیزی را از خود به این روایتها اضافه کنیم. روایت افراد از پدیدهها و اتفاقات در دنیای مدرن مورد توجه قرار میگیرد. در روایت موضوعات دینی، فارغ از اینکه من نویسنده چه دیدگاهی دارم، باید تلاش کنم تا به حقیقت این ماجرا نزدیک شوم؛ نه اینکه دریافت خود را ارائه دهم؛ هرچند ممکن است برخی با این گزاره موافق نباشند.
ممکن است مطرح شود که در «پادشاهان پیاده» و سایر آثار، ما با دریافتهای شخصی مواجه بودیم. باید گفت که ما در این دست از آثار، مجموعهای از دریافتها را روایت میکنیم و مخاطب میتواند همه این دریافتها را در کنار هم ببیند و از درک مشترک آنها ممکن است به یک حقیقت نورانی برسد. به نظرم نوشتن کتاب درباره اربعین، خادمی برای امام حسین(ع) و زائران ایشان است. اگر کسی در مسیر این زیارت با واکس زدن و ... به زائران خدمت میکند و هرآنچه را که از دستش برمیآید، ارائه میدهد، منِ نویسنده نیز نوشتن را میدانم و با این کار خدمت میکنم. اینطور نیست که ارزش کار نویسنده از ارزش کار آشپز و ... بالاتر باشد.
بُعد دیگر این قضیه به مسائل تکنیکی و مهارتهای ادبی بازمیگردد. به نظرم در این بخش باید تلاش کنیم تا در حد توان متن به صورت ساده و به زبان عموم مردم نزدیک شود؛ البته شاید نتوان برای این موضوع، راهی را پیشنهاد داد و نسخه کلی ارائه داد و گفت حتماً از این راه به نتیجه میرسیم. این موضوعی است که هرکسی با تجربه شخصی خود به آن دست خواهد یافت که با این راه نوشتن موفق خواهد بود یا خیر.
ممکن است برخی نسبت به آثار من انتقاد داشته باشند و بگویند که آثاری مانند «موکب رنگی پنگی»، اثر ادبی نیست. من هم ادعایی در این زمینه ندارم. این دست از آثار خردهروایتهایی است از مردمی که در این مسیر حضور داشتند، من هم این خردهروایتها را جمع کردم. اگر هم اقبالی پیدا کرده به دلیل نور و اخلاصی بوده که در کلام زائران بوده و اگر نقصی هم داشته، قطعاً این نقص از جانب من نویسنده بود که نتوانستم آن نور را به صورت تمام کمال به مخاطب منتقل کنم.
در مجموع باید بگویم که تمام تلاشم این بود که در انتقال کلمات کمتر دخالت کنم و حرفهای راویان را به صورت کامل به مخاطب برسانم؛ نه اینکه با حذف و اضافه از منظر منِ نویسنده، این انتقال صورت بگیرد. من در واقع مانند کسی که یک اثر عتیقه را گردگیری میکند تا زیباییهای آن بیشتر نمایان شود، دستی به کلمات کشیدم تا زیباییهای کلمات راویان بیشتر خود را نشان دهد.
*تسنیم: یکی از موضوعاتی که ادبیات ما در این سالها تهدید میکند این است که ادبیات ما در حوزههای مختلف دچار رخوت و سستی شده است. به همین دلیل ما شاهد آثار مشابه در بازار کتاب ایران هستیم؛ کتابهایی که کمتر حرف جدیدی برای مخاطب دارند. متأسفانه این روند در حوزه ادبیات دینی و آیینی نیز دیده میشود. فکر میکنید که مناسبتی مانند اربعین، تا چه اندازه میتواند به نویسندگان حوزه ادبیات دینی برای تجربه در فضای جدید و خلق اثر نو کمک کند؟
اربعین خیلی ظرفیت دارد، اما باید اجازه دهیم که کمی زمان بگذرد و نویسنده این مجال را داشته باشد که از بهت و حیرت به در آید. در چند سال گذشته بسیاری از نویسندگان و جامعهشناسان که با این پدیده مواجه میشدند، اول از همه مبهوت میشدند و به این فکر میافتادند که چطور این قضیه را هضم و فهم کنند. پدیده هنری در درجه اول به دریافت نویسنده ارتباط دارد، بعد از اینکه با جان و دل نویسنده آمیخته شد، کمکم مجال بروز و ظهور مییابد. با توجه به این امر، به نظر میرسد که در آینده شاهد انتشار آثاری جدید در این حوزه باشیم.
*تسنیم: برای نوشتن این سه اثر ساعتهای متمادی در فضای اربعین حضور داشتید، جالبترین موضوعی که در این مدت نظر شما را جلب کرده چه بود؟
جالبترین و عزیزترین موضوع در فضای اربعین، «حب الحسین یجمعنا»ست؛ اینکه میلیونها آدم از سراسر عالم در مسیر مغناطیس سیدالشهدا(ع) قرار میگیرند و با هر سختی خود را به این ماجرا میرسانند. رفتن آدمها به اربعین ربطی به تحلیلهای آدمها ندارد، انگار نمیتوانند نروند. این اتفاق در جای دیگری در حال رخ دادن است.
*تسنیم: قرار است این مجموعه ادامهدار باشد؟
ما نیتش را کردهایم. اینکه تا چه اندازه خود امام حسین(ع) این اجازه را دهند، نمیدانم.
انتهای پیام/