آموزش سایر زبانهای خارجی از بنبست خارج میشود؟
طرح مجلس برای شکستن انحصار زبان انگلیسی صرفنظر از بندهای جنجالی آن، این پرسش را مطرح میکند که آموزش سایر زبانها در مدارس و دانشگاههای کشور با چه چالشهایی مواجه است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، مجلس طرحی یک فوریتی برای شکستن انحصار از زبان انگلیسی ارائه کرده است، طرحی که هدف اولیه آن هموارکردن مسیر آموزش سایر زبانها در مدارس است.
کلیت این طرح صرفنظر از بندهای جنجالی آن، اقدام مورد تأییدی است که میخواهد پس از مدتها در مسیر آموزش سایر زبانها در مدارس گام بردارد تا اگر دانشآموزی تمایل داشت مثلاً زبان فرانسه یا چینی را بیاموزد این امکان برایش فراهم باشد و در نهایت با اختیار خود زبان خارجی دوم را بیاموزد.
اما آنچه درباره شکستن انحصار از زبان انگلیسی باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که نخست، آیا این رفع انحصار الزاماً به معنای حذف زبان انگلیسی است؟ و اساساً چنین موضوعی امکانپذیر خواهد بود؟ و دوم، فراهم کردن زمینه آموزش سایر زبانها و پایان دادن به انحصار انگلیسی آن هم با فرستادن دانشآموزان به آموزشگاههای خصوصی تا چه اندازه در مسیر عدالت آموزشی است؟
البته در این گزارش میخواهیم به کلیت طرح یعنی "شکستن انحصار زبان انگلیسی و آموزش سایر زبانها" بپردازیم وبندهای جنجالی طرح مجلس را در چند گزارش به صورت مجزا بررسی کردهایم.
اگرچه در برنامه درسی ملی 11 حوزه یادگیری تعریف شده و یکی از حوزههای یادگیری زبانهای خارجی تعریف شده است اما باید پرسید چرا این مسئله در مدارس ما صرفاً به آموزش زبان انگلیسی محدود شده است و امکان یادگیری سایر زبانها فراهم نیست؟
برخی مسئولان و کارشناسان آموزشوپرورش معتقدند، امکان آموزش سایر زبانها در کنار زبان انگلیسی و عربی ممکن نیست چون زیرساختها، امکانات، محتوا و نیروی انسانی مورد نیاز آن در آموزشوپرورش وجود ندارد؛ در چنین شرایطی این مسئله مطرح میشود که آیا پیشنهاد مجلس برای آموزش سایر زبانهای خارجی توسط آموزشگاههای خصوصی موضوعیت پیدا خواهد کرد؟
به هر حال به نظر میرسد اگر قرار است طرحی برای شکستن انحصار زبان انگلیسی ارائه شود یا به دنبال تحقق اهداف برنامه درسی ملی برای آموزش سایر زبانهای خارجی در مدارس هستیم، باید تمام جوانب موضوع را در نظر گرفت تا درنهایت طرح پیشنهادی آنقدر پختگی لازم را داشته باشد که بتواند این هدف را محقق کند.
40 سال است زبان محافل علمی کشور را محدود به انگلیسی کردیم
حمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره طرح اخیر مجلس برای رفع انحصار از زبان انگلیسی به تسنیم میگوید: هیچ فردی به دنبال حذف زبان انگلیسی نیست و عنوان طرح مجلس هم رفع انحصار از زبان انگلیسی است، رفع انحصار هم یعنی اینکه چه کسی گفته است زبان علم فقط انگلیسی است این همه منابع ارزشمند علمی به سایر زبانها از جمله روسی، آلمانی، فرانسه، ترکی استانبولی و ...وجود دارد، چرا ما 40 سال است اجازه نمیدهیم، سایر زبانهای خارجی محافل علمی کشور مطرح شوند و انحصار باید با انگلیسی باشد، هیچ شکی نیست انگلیسی زبان علم است و بسیاری از منابع ارزشمند علمی به زبان انگلیسی است اما اینکه چند نفر به فکرشان رسیده است از زبان انگلیسی رفع انحصار کنند تا فرصت برای سایر زبانها وجود داشته باشد باید اینگونه آماج حملات قرار بگیرند.
اجازه عرض اندام به سایر زبانهای خارجی هم بدهیم
نمایندگان مجلس براین باورند که انتشار نخستین خبر که به موضوع حذف زبان انگلیسی از مدارس اشاره کرد، از اساس اشتباه بوده است چرا که در هیچ کجای طرح مجلس به حذف زبان انگلیسی اشاره نشده است؛ در همین باره سخنگوی کمیسیون آموزشوتحقیقات میگوید:به هیچ عنوان زبان انگلیسی از مدارس حذف نمیشود بلکه به دنبال این هستم تا اجازه دهیم سایر زبانها هم در مدارس و دانشگاههای کشور مطرح شوند، بسیاری از دانشجویان که به کشورهای همسایه میروند به زبان انگلیسی نیازی ندراند و باید زبان کشور مقصد را فرابگیرند چرا امکان عرضاندام سایر زبانها را در دانشگاهها فراهم نمیکنیم، این موضوع به نفع فضای علمی کشور است.
اما اینکه چرا در تمام این سالها و با وجود تأکید اسناد بالادستی امکان رفع انحصار از زبان انگلیسی و فراهم کردن فرصت آموزش سایر زبانها در نظام آموزشی کشور چه مدارس و چه دانشگاهها فراهم نشده، موضوعی است که به تفصیل جای بحث و بررسی دارد؛ نظام آموزشوپرورش ما برای آموزش سایر زبانها به دانشآموزان و فراهم کردن امکان انتخاب زبان دوم، با چه محدودیتها و مشکلاتی مواجه است و برای تحقق این هدف به چه مسائل و پیشنیازهایی باید توجه داشت؟
دانشگاهها بهترین فرصت برای شکستن انحصار زبان انگلیسی
حجتالله بنیادی پژوهشگر مسائل آموزشوپرورش درباره شکستن انحصار زبان انگلیسی معتقد است که هماکنون آموزشگاههای زبان به وفور در حال آموزش زبان انگلیسی هستند و دانشآموزان و دانشجویان هم از این موسسات استقبال میکنند در حقیقت خدمتی را ارائه میدهند که برای آن تقاضا وجود دارد البته این مسئله نیز مطرح است که چند درصد آموزشگاههای زبان به جز انگلیسی زبان دیگری تدریس میکنند؟ باید گفت که در مقایسه با زبان انگلیسی این سهم چندان پررنگ نیست. البته فراگیری سایر زبانها مانند چینی یا روسی عمدتاً براساس نیاز شخصی افراد مانند مراودات تجاری یا سفرهای خارجی رقم میخورد که بیشتر در دانشگاهها میتوان به این نیاز پاسخ داد و در دوران مدرسه چنین نیازی به ندرت مطرح میشود.
او تمایل مردم را بیشتر به سمت یادگیری زبان انگلیسی میداند اما برای شکستن انحصار زبان انگلیسی و آموزش سایر زبانها ابتدا باید از دانشگاهها شروع کرد به عنوان مثال در رشتههای فنی و مهندسی، مشخص است که کشور با کدام کشورها تعاملات اقتصادی دارد به عنوان مثال در حوزه خودرو با چین و فرانسه در ارتباطیم و میتوان در رشتههای فنی دانشگاهها مانند مکانیک، آموزش زبان چینی و فرانسه را در کنار زبان انگلیسی داشته باشیم اما اینکه نگاه سلبی داشته و انگلیسی را به طور کامل حذف کنیم واقعاً در نظام آموزشی کشور شدنی نیست.
بنیادی به بحث آموزش زبانهای خارجی در سند تحول بنیادین و برنامهدرسی ملی اشاره میکند که الزاماً به معنای انگلیسی نیست و میتوان آموزش زبان دوم را اختیاری کرد اما آموزشوپرورش به دلایل مختلفی که وجود داشت نتوانست این کار را اجرا کند همانطور که بسیاری از اولویتهای دیگر سند تحول اجرا نشده است مانند نظام تربیت معلم؛ حذف انحصار از زبان انگلیسی و آموزش سایر زبانها موضوعی قابل تایید است اما طرح مجلس دراینباره اشتباه و نسنجیده است.
این پژوهشگر حوزه آموزشوپرورش براین باور است که برای آموزش سایر زبانها، آموزشوپرورش میتواند از ظرفیت آموزشگاههای آزاد استفاده کند مثلاً فراخوان منتشر کرده و تعدادی معلم زبان فرانسه یا چینی جذب کند و به صورت پایلوت آموزش سایر زبانها را در چند شهر اجرا کند و بخشی از شهریه نیز توسط آموزشوپرورش پرداخت شود اما باز هم معتقدم که ترغیب به یادگیری سایر زبانها باید از دوره دانشگاه اتفاق بیفتد چرا که آموزشوپرورش با مقوله کنکور هم درگیر است و در آنجا آیا سازمان سنجش میتواند به چند زبان سوال طراحی کند؟
بنیادی میگوید: انتخاب اختیاری زبان دوم کار بسیار مناسبی است اما این به معنای حذف زبان انگلیسی یا واگذاری آموزش به آموزشگاههای خصوصی نیست باید در مسیری حرکت کنیم که به زبان به عنوان یک ابزار بین المللی نگاه کنیم و متناسب با نیاز بخشهای مختلف کشور، زبانهای متفاوتی ارائه شود مثلاً در بخشی از کشور که مناطق مرزی هستند، آموزش زبانهای کشورهای همسایه (ترکی، عربی ، و ... ) دارای اولویت بیشتری است و ایجاد اختیار برای یادگیری آنها میتواند یک اقدام مناسب باشد.
انتهای پیام/