حذف تنوع مدارس در دوگانه عدالت تا بیعدالتی!
حذف تنوع مدارس، دومین طرح جنجالی مجلس برای وزارت آموزشوپرورش است؛ مصوبهای که در نگاه کلان، رویکردی مثبت است اما گام گذاشتن در مسیر حذف تنوع، ظرافتهایی را میطلبد که بیتوجهی به آن در نهایت منافع مردم را قربانی و آقایان مدرسهدار را منتفع میکند!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، مدتهاست که در محافل آموزشی و حتی در رسانهها، اعتراضات مختلفی به تنوع مدارس در کشور مطرح است، مدارسی که حالا برخی میگویند به 24 نوع هم رسیدهاند هر چند بیشتر مردم، مدارس غیردولتی، سمپاد، نمونهدولتی و شاهد را در کنار مدارس دولتی عادی میشناسند اما باید گفت اینها تنها تعدادی از انواع متعدد مدارس کشور هستند!
به تازگی مجلس در تصمیمی، رأی به پایان ماجرای تنوع مدارس در کشور داد تا از این به بعد در کشور فقط مدارس دولتی و غیردولتی داشته باشیم مصوبهای که حالا از طرح یک فوریتی رفع انحصار از زبان انگلیسی، جنجالیتر شده است و جمعیت وسیعی از کشور یعنی دانشآموزان و خانوادههای آنها را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
درباره مصوبه اخیر مجلس برای حذف تنوع مدارس دو دیدگاه به شکل جدی نیازمند تأمل و بررسی است، دیدگاههایی که هر کدام در موافقت یا مخالفت با این مصوبه، استدلالهایی منطقی طرح میکنند و همین موضوع تصمیمگیری درباره حذف تنوع مدارس در کشور را با اماواگرها و چالشهایی همراه میکند که بیتوجهی به آنها میتواند در نهایت به زیان مردم تمام شود!
حذف تنوع مدارس به این دلایل...
دیدگاه نخست؛ حذف تنوع مدارس را آغازی بر تقویت کیفی مدارس دولتی عادی و گام گذاشتن در مسیر عدالت آموزشی میداند آن هم با این استدلالها؛ چند تکه کردن مدارس دولتی و تقسیمبندی آن به مدارس شاهد، هیئتامنایی، سمپاد و نمونه دولتی در نهایت باعث شده است دانشآموزان مستعد، معلمان قویتر و امکانات آموزشی بیشتر سهم این مدارس باشد و در نهایت مدارس دولتی عادی نه سهمی ازامکانات دارند و نه سهمی از دانشآموزان مستعد و معلمان کارکُشته!
در مسیر شکاف طبقاتی آموزش با انواع مدارس
استدلال دیگری که در این دیدگاه مطرح است بر این مسئله تأکید دارد که جداکردن دانشآموزان مستعد از مدارس دولتی و هدایت کردن آنها به انواع مدارس خاص " که از قضا دانشآموزان آنها هم در بیشتر موارد از طبقه خاص جامعه هستند" باعث یکدست شدن دانشآموزان حاضر در مدارس دولتی شده که دیگر نه رقابتی بین آنها وجود دارد و نه معلم انگیزه کافی دارد و ادامه این شکل از مدرسهداری در نهایت به شکاف طبقاتی در آموزش کمک میکند.
تنوع مدارس نیاز است به این دلایل...
دیدگاه دوم؛ حذف تنوع مدارس را به زیان مدارس دولتی میداند که اتفاقاً استدلالهای مطرح هم از مسیر عدالت آموزشی عبور میکند؛ به اعتقاد آنها حذف تنوع مدارس در شرایط فعلی در نهایت نه تنها به ارتقای کیفی مدارس دولتی نمیرسد بلکه بازارگرمی برای مدارس غیردولتی خواهد بود همان اتفاقی که از زمان وزارت علی اصغر فانی، موسسان مدارس غیردولتی به دنبال آن بودند و خواهان تبدیل مدارس به دو نوع دولتی و غیردولتی و حذف انواع مدارس خاص بودند.
استدلال دیگر این است که اتفاقاً مدارس سمپاد و نمونه دولتی جلوهای از عدالت آموزشی هستند، مدارس سمپاد که هماکنون میزبان دانشآموزان تیزهوش هستند و نمونهدولتیها هم با فلسفه حمایت از دانش آموزان مستعد مناطق محروم ایجاد شدهاند هر چند که هماکنون از هدف اصلی خود منحرف شدهاند وعملاً مدارس نمونه دولتی در شهرها در حال فعالیت هستند که این رویه نیازمند اصلاح است.
چند ابهام جدی!
به هر حال اگر قرار باشد مصوبه مجلس اجرایی شود و با حذف تنوع مدارس، مدارس سمپاد هم حذف شوند، باید به این سؤالات به شکل جدی پاسخ داد؛
آیا وجود مدارس سمپاد، مصداقی از عدالت آموزشی تعبیر میشود یا خیر؟ با حذف مدارس سمپاد و حضور دانشآموزان تیزهوش در مدارس دولتی عادی، آیا مدلهای جایگزین برای آموزش دانشآموزان تیزهوش داریم که در نهایت آنها قربانی حذف مدارس سمپاد نشوند؟
تعطیلی مدارس سمپاد در کنار نداشتن سیاست و برنامه حمایتی برای ارتقای سطح کیفی مدارس دولتی و از سوی دیگر محتوای آموزشی ویژه دانشآموزان تیزهوش درنهایت منجر به حضور آنها در مدارس غیردولتی نمیشود؟
حذف مدارس سمپاد و نمونه دولتی در شرایط حاضر میتواند به توسعه بازار مدارس غیردولتی ختم شود؟
مصوبه اخیر مجلس برای حذف تنوع مدارس تا چه اندازه با ابلاغ اساسنامه «سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان» که یک روز قبل از تصویب این مسئله در مجلس، توسط رئیسجمهور ابلاغ شد، همخوانی دارد؟
در شرایط فعلی فعالیت مدارس شاهد، هیئت امنایی و نمونه دولتی که در کلانشهرها توسعه بیرویه داشته تا چه اندازه نیاز است و این دستهبندی مدارس چقدر در مسیر عدالت آموزشی است؟ جدا کردن دانشآموزان مستعد و فرستادن آنها به انواع مختلف این مدارس، در نهایت چقدر به زیان مدارس دولتی عادی بوده است؟
آیا در سایر کشورها هم انواع مختلفی از مدارس در دستهبندیهای آموزشی مختلف که اقدام به گلچینکردن دانشآموزان مستعد میکنند،مشاهده میشود؟ و در نهایت این دستهبندیهای مختلف مدارس در کشور ما تا چه اندازه به خلاقیت و رشد منتهی شده است؟
پاشنه آشیل حذف تنوع مدارس!
به گزارش تسنیم، مصوبه مجلس برای حذف تنوع مدارس آغاز یک گام بزرگ است تا پس از سالها تنوع مدارس حذف شود در نهایت این موضوع به تقویت مدارس دولتی عادی و پهن شدن سفره عدالت آموزشی در سراسر کشور منجر شود اما تحقق این هدف به آسانی دستیافتنی نیست و با اماواگرهای بسیاری همراه خواهد شد بر همین اساس شاید پاشنه آشیل این مصوبه، نحوه اجرای آن است که در نهایت مشخص خواهد کرد حذف تنوع به سود مدارس دولتی ختم خواهد شد یا به زیان آن.
به هر حال باید توجه داشت گام برداشتن در مسیر حذف تنوع مدارس و کاستن از انواع مدارس دولتی که حالا در انواع مختلف شاهد، هیئتامنایی، سمپاد، نمونه دولتی و... در حال فعالیت هستند، در رویکرد کلی اقدام مثبت و قابل قبولی است اما آیا میتوان به صورت ضربتی گفت از سال آینده تمام انواع مدارس دولتی تعطیل شوند و همه آنها در یک قالب مدارس دولتی عادی فعالیت کنند؟ اگر قرار است این اتفاق بیفتند قطعاً به سیاستهای حمایتی و تکمیلی دیگر در کنار این مصوبه مجلس نیاز است.
به هر حال اگر بخواهیم در مسیر طراحی و اجرای مجموعهای از سیاستها که به بهسازی آموزشوپرورش کشور ختم میشود، حرکت کنیم حتماً در این بسته از سیاستها، کاهش تنوع مدارس جای خواهد داشت اما نمیتوانیم بر روی این مسئله مهم چشمهایمان را ببندیم که یک طرح به تنهایی منجر به ارتقای کیفیت مدارس دولتی نخواهد شد! چه بسا در کنار حذف تنوع مدارس باید مجموعهای از سیاستهای دیگر به کار گرفته شود تا در نهایت به ارتقای کیفیت آموزشی مدارس دولتی برسیم، در غیراینصورت نتیجه این طرح جز آنکه به نفع صاحبان مدارس غیردولتی باشد و آنها را منتفع کند، حاصل دیگری برای عموم مردم و دانشآموزان کشور نخواهد داشت!
به هر حال موفقیت طرح حذف تنوع مدارس، نیازمند تغییر سیاستهای فعلی در مواجهه با مدارس دولتی است، عمده تمایز مدارس دولتی خاص در میزان پولی است که از خانوادهها دریافت میکنند و در شرایطی که دولت سرانهای به مدارس دولتی نمیدهد با این پول، کاستیهای موجود در مدرسه را رفع میکنند، حال اگر قرار است تمام مدارس دولتی یکدست شوند نیاز است دولت برنامهها و سیاستهای حمایتی از آنها را طراحی کند تا در نهایت مدارس از مشکلات فعلی که به افت کیفیت ختم شده رهایی یابند، مشکلاتی که همگی حاصل سیاستهای دولتمردان در بیتوجهی به وضعیت مدارس دولتی است!
فاتحهای برای کیفیت در مدارس دولتی!
مسئولان کشور خوب میدانند که بیش از 80 درصد دانشآموزان در مدارس دولتی مشغول به تحصیل هستند بنابراین نمیتوان بر روی نیازهای آموزشی این جمعیت که تعدادشان کم هم نیست، خط کشید و در مسیر بیتوجهی به کیفیت مدارس دولتی راه را ادامه داد، این روزها مدارس دولتی اوضاع خوبی ندارند و حتی باید فاتحهای برای کیفیت در این مدارس خواند، مدارسی که حالا کلاسهای درسشان از تراکم دانشآموزی رو به انفجار است، کمبود معلم به وضعیت قرمز رسیده است، ساختمان فرسوده مدارس بیش از حد توان پذیرای دانشآموزان هستند و ...
قطعاً دیگر نمیتوان به این شیوه مدارس دولتی را اداره کرد و صد البته که حذف تنوع مدارس نیز به تنهایی چارهساز انبوه مشکلات مدارس دولتی نخواهد بود وقطعاً به تنهایی هم نمیتواند به ارتقای کیفی مدارس دولتی منجر شود از همین رو است که حذف تنوع مدارس تنها میتواند یک برنامه از مجموعه سیاستهایی باشد که هدفگذاری آن ارتقای مدارس دولتی است و در کنار آن مسائل متعددی از جمله سهم آموزشوپرورش از تولید ناخالص ملی، کاهش تراکم کلاسهای درس، تأمین معلم به اندازه کافی، توجه به فضای فیزیکی فرسوده مدارس و.... مطرح میشود که اگر آنها تأمین نشود و فقط به سمت حذف تنوع مدارس حرکت کنیم در نهایت نه تنها ارتقای کیفیت رقم نمیخورد بلکه زنجیره صاحبان مدارس غیردولتی منتفع اصلی این داستان خواهند بود!
انتهای پیام/